ردپای رژیم سعودی در کودتای نقاب/ نقاب چگونه افتاد؟
- امروز ۱۸ تیر سالروز افشای کودتای نافرجام «نقاب» در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان است. کودتای نافرجانی که قرار بود در روز ۱۹ تیر سال ۵۹ انجام شود و هنوز هم بعد از گذشت ۴۰ سال از آن زمان، صحبتهای افراد حاضر در آن روزها، ابعاد جدیدی از کودتا را روشن میکند.
در دی ماه ۱۳۵۸ یکی از هواداران شاپور بختیار به نام مهندس قادسی طرحی را تهیه کرد و نام آن را «نقاب» که برگرفته از «نجات قیام ایران بزرگ» بود گذاشت. این طرح سازمانی دارای شورایی شامل مسئول تهران، مسئول امور شهرستانها، مسئول امور وزارتخانهها، مسئول امور دانشگاهها، انتشارات و تبلیغات، مسئول امور ایلات و مسئول امور چریکی بود. از نظر طراحان گروه نقاب، فتح تهران مساوی با پیروزی در سراسر کشور بود و با تصوری که از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ داشتند گمان میکردند که با سقوط تهران همه کشور تسلیم آنها میشود. براساس این طرحریزی قرار بود سران کودتا برای برخورداری از پشتیبانی هوایی، پایگاه سوم شکاری موسوم به شهید محمد نوژه را از طریق عناصر زمینی تصرف کنند. دلایلی که این تصمیم را منطقی جلوه میداد عبارت بود از این که اولا این پایگاه با تهران فاصله زیادی نداشت؛ دوما امکان جذب عناصر مستعد و قابل اعتماد از رژیم سابق در آن وجود داشت، سوما خارج از شهر همدان بود و چهارما این پایگاه قلب عملیات هوایی در مقابل تجاوز هوایی رژیم بعث عراق تلقی میشد. از نظر جغرافیایی نیز پایگاه یاد شده در ۵۰ کیلومتری شهر همدان دور از دسترس مردم قرار داشت. ضمن آنکه سید سعید مهدیون، آیت محققی، حمید نعمتی، ایرج ایراننژاد و چند تن دیگر از همدستان عوامل کودتا در آنجا خدمت کرده و به گمان خویش اماکن و کارکنان پایگاه را به درستی میشناختند.
آنطور که تارنمای بنیاد هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) نقل میکند برای تصرف پایگاه نوژه قرار بود ۱۲ تیم مرکب از یکصد تن از کلاه سبزهای تیپ نوهد، حدود ۳۰۰ نفر از دوستداران و آشنایان و خویشاوندان شاهپور بختیار و ۱۲ نفر راهنما از داخل پایگاه به فرماندهی سرگرد کوروش آذرتاش (فرمانده تیپ ۲۳ نوهد پیش از انقلاب) برای تصرف پایگاه نوژه وارد عمل شوند.
طبق نقشه و پس از تصرف پایگاه تیمسار محققی برای رهبری عملیات هوایی در اتاق فرماندهی مستقر شده و همزمان سروان حمید نعمتی، سروان محمد ملک، سروان کیومرث آبتین و سروان فرخزاد جهانگیری که هرکدام فرمانده یک تیم بودند، پس از حمله هوایی رژیم بعث عراق اولین اسکادران هوایی[گُردان هوایی] را به بهانه دفاع در برابر تهاجم هواپیماهای عراقی به پرواز در میآورند. این اسکادران شامل ۱۶ هواپیما (از مجموع ۵۳ فروند مجهز به بمب، راکد و موشک سنگین بود که برای عملیات احتمالی و مقابله به مثل با عراق در نظر گرفته شده بود) در طرح کودتا عملیات هوایی از نقش محوری برخوردار بود بنابراین هواپیماها باید مسلح به سلاح سنگین بوده و آمادگی کامل پرواز را داشته باشند. قرار بود پروازهای نقشه کودتا بر مبنای طرح موسوم به «دستور عملیاتی البرز» انجام شود که طرحی دفاعی برای مقابله با حمله احتمالی عراق به ایران بود و بخشی از امورجاری و عملیاتی پایگاه محسوب میشد؛ بنابراین سران کودتا با فرماندهان ارتش بعث عراق به یک هماهنگی شیطانی رسیده بودند که هواپیماهای عراقی در روز ۱۹ تیر ۱۳۵۹ و در ساعت مقرر وارد حریم هوایی منطقه شده و بلافاصله آژیر قرمز پایگاه که رمز شروع کودتا بود به صدا در آید سپس کارکنان پایگاه سوم همدان هواپیماهای نیروی هوایی ایران را مسلح و آماده پرواز کنند تا خلبانان وابسته به کودتا در ظاهر برای حرکت به سمت مرزها و پاسخ به ارتش عراق، ولی در واقع برای حرکت به سوی تهران و بمباران اهداف از پیش تعیینشده به پرواز درآیند. این فرایند باعث انحراف افکار عمومی و مسئولان کشور شده و سوء ظن کمتری را به خود جلب میکرد.
اهداف کودتا
عملیات کودتا قرار بود به طور هم زمان در تهران و سایر شهرهای بزرگ به اجرا درآید و اماکنی مانند مدرسه فیضیه، اقامتگاه امام، کمیته مرکزی، نخستوزیری، میعادگاههای نماز جمعه و... توسط هواپیماها بمباران شود. بنا بود کودتاگران در این بمباران از بمبهای خوشهای و آتشزا استفاده کنند. آنان در حدود ۳۰ فروند هواپیما، ۶۰ نفر خلبان و حدود ۵۰۰ نفر افراد فنی و نظامی را برای شرکت در عملیات آماده کرده بودند. همچنین طبق برنامه مقرر شده بود که پس از بمبارانهای هوایی، هواپیماها باشکستن دیوار صوتی به نیروی زمینی علامت دهند که مرحله دوم کودتا را آغاز کنند. در این مرحله باید صدا وسیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، پادگان حر، پادگان قصر و پادگان جمشیدیه تسخیر شود و در سطح شهر تهران با اعمال خشونت و ارعاب حالت نظامی ایجاد شود، طبق برنامه اگر نیروی زمینی موفق نمیشد صدا و سیما را تسخیر کند، هواپیماها آنجا را بمباران میکردند.
اعتراف بیتاللهی به دریافت پول از کشورهای عربی و عربستان
امیر خلبان «سیاوش مشیری» فرمانده پیشین پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی پیشتر در همین زمینه در گفتوگو با میزان، گفت: کودتای نقاب با هماهنگی کامل «شاپور بختیار» آخرین نخستوزیر رژیم طاغوت در حال شکلگیری بود و رژیم صدام نیز با آن همراهی میکرد.
وی افزود: کودتای نقاب توسط پرسنل خود نیروی هوایی خنثی شد و این افتخار برای نیروی هوایی ماند که خودش توانست نفوذیهای درون خودش را شناسایی کند.
فرمانده اسبق پایگاه ششم شکاری شهید یاسینی در ادامه گفت: فرمانده قرارگاه سربازان پایگاه نوژه یعنی «خسرو بیتاللهی» یکی از عناصر اصلی کودتا بود. هنگامی که او متوجه میشود کودتا لو رفته است تصمیم به فرار میگیرد و به همین خاطر با ماشین خود که یک بلیزر بود به درب پایگاه میزند و آن را میشکند و فرار میکند. بیتاللهی از منطقه گلتپه راهی کردستان میشود و بعد از آن به عراق میگریزد و از آنجا راهی اروپا و آمریکا میشود. خود بیتاللهی چند سال پیش در مصاحبهای اعتراف کرد که برای اجرای کودتای نقاب، ۲۰ میلیون دلار از کشورهای عربی و عربستان دریافت کرده بودند.
امیر مشیری در ادامه به ذکر خاطرهای پرداخت و گفت: شهید خضرایی در زمان کودتای نقاب «نماینده نیروی هوایی در وزارت دفاع» بود. خود او برای من تعریف میکرد که «حدود ساعت دوازده و نیم شب دیدم کسی در خانه مرا میزند، در را باز کردم و کامبیز آنت یکی از خلبانان نیروی هوایی را دیدم که به همراه برادرش جلوی درب منزل ما آمده بودند. آنت که تمام بدنش میلرزید و استرس بسیار زیادی داشت، گفت آمدهام اینجا که قضیه یک کودتا را لو بدهم. به سرعت من به همراه آنت نزد شمخانی و بعد آقای قدوسی و بعد هم دفتر مقام معظم رهبری رفتیم و ماجرا را برای آنها گفتیم. وقتی به نزد مقام معظم رهبری رفته بودیم، آقای مرتضی رضایی که آن زمان فرمانده وقت سپاه بود هم همانجا بود. مرتضی رضایی با آقا صحبتی کرد و گفت این هم طبق همان قضیهای است که میدانیم. بعدا ما متوجه شدیم که قبل از ما هم یکی از استوارهای گارد آمده بود و صحبتهایی را در خصوص نقشه این کودتا کرده بود».
۲۲ نفر
سپهبد خلبان «سید سجاد مهدیون»، سرتیپ خلبان «آیت محققی»، سرهنگ خلبان «داریوش جلالی»، سروان خلبان «فرخزاد جهانگیری»، سروان خلبان «محمد ملک»، سروان خلبان «علی اصغر سلیمانی»، سروان خلبان «کریم افروز»، سروان خلبان «امیدعلی بویری»، سروان خلبان «ناصر زندی»، سروان فنی هوایی «بیژن ایران نژاد»، ستوانیکم خلبان «مهدی عظیمی فرد»، سروان خلبان «محمد بهروزفر»، سروان فنی هوایی «هرمز زمانپور»، ستوانیکم خلبان «نجات یحیی»، ستوانیکم فنی هوایی «ایوب حبیبی»، سرهمافر سوم «یوسف پوررضایی»، سرهمافر «جعفر مظاهری کاشانی»، استوار یکم فنی «خداداد رحمتی»، استوار یکم «پرویز بینایی»، ستواندوم فنی «سید جلال عسگری»، ستوان دوم فنی هوایی «جعفر راستگو» و همچنین سرگرد هوایی «سیاوش بیاتی» (فرمانده گروه پدافند هوایی تبریز)، ۲۲ نفری بودند که پس از کودتای نافرجام نقاب، دستگیر، محاکمه و تیرباران شدند. این در حالی بود که به درخواست شهید سرتیپ فکوری فرمانده وقت نهاجا و بنا به تقاضای شهید فلاحی و موافقت حجتالاسلام محمدی ریشهری و با تصویب حضرت امام خمینی (ره) بسیاری از نظامیانی که به جرم کودتا در زندان بودند مورد عفو و عطوفت نظام اسلامی قرار گرفتند. خانوادههای معدومین نهاجا نیز از کمکهای بلاعوض برای خرید مسکن برخوردار شدند و در آن سالها ماهیانه حقوقی به مبلغ ۴۵ هزار ریال (با عائله ۴ نفره) به آنان پرداخت میشد.
وقتی که کودتای نقاب فاش شد حدود یک گردان پروازی از خلبانان اف ۴ پایگاه سوم شکاری که در تهران بودند دستگیر شدند. این خلبانها بلاتکلیف بودند و نمیداستند که چه سرنوشتی انتظارشان را میکشد. خبرهای اعدام ۱۳ نفر از کودتاگران به گوش آنها هم رسیده بود و این در حالی بود که برخی از این دستگیرشدگان فقط از کودتا آگاهی و اطلاع داشتند و به هیچ وجه قصد شرکت در آن را نداشتند. امیر «فرجالله براتپور» خلبان پیشکسوت نیروی هوایی ارتش تعریف میکند که «در همان روزها ما به نزد مسئولان رفتیم و گفتیم که جرم برخی از خلبانهای بازداشتی تنها در حد آگاهی داشتن و اطلاع از کودتا بوده است. ما الان به توان این خلبانان نیازمند هستیم. خیلی از این دستگیرشدهها متخصص بمبهای لیزری و شلیک موشکهای ماوریک هستند». سرانجام با وساطت و پادرمیانی برخی نیروهای انقلاب نهاجا همچون امیر براتپور و شهید فکوری، تمامی این خلبانهایی که بازداشت بودند با ضمانت آزاد میشوند. خلبانهایی که از بسیاری از آنها قهرمانان جنگ ما شدند. شهید «ابوالفضل مهدیار» خلبان اف ۴ و متخصص بمبهای لیزری یکی از همین خلبانهای بازداشتی بود. او در تاریخ ۲ آبان ۱۳۵۹ به همراه کمک خلبانش، بر فراز جبهههای جنوبی استان خوزستان مورد هدف ارتش بعث عراق قرار میگیرد و به شهادت میرسد.
و کلام آخر آنکه نیروی هوایی با کشف و خنثی کردن این کودتا، اعتماد مردم و نظام به خودش را حفظ کرد و نگذاشت سایه بیاعتمادی بر سر نیروی هوایی سنگینی کند. این نیرو تنها دو ماه بعد با شروع جنگ تحمیلی ارتش بعث، آنچنان از خود دلاوری و رشادت و ایثار نشان داد که همگان از آن به عنوان بازوی پرقدرت انقلاب اسلامی یاد کنند.