«به صرف قهوه و پیتا»؛ روایتی از سفر به کشور بوسنی و هرزگوین
- کتاب «به صرف قهوه و پیتا» روایت و عکسهایی از سفر به کشور بوسنی و هرزگوین است. سفری ده روزه به بهانه شرکت در پیادهروی صلح و گشتوگذار در این کشور. کتاب بیش از سفرنامه است و قصه آدمها را در این کشور دنبال میکند. آدمهایی که جنگ روی دیگری از زندگی را نشانشان داد.
بوسنی برای ایرانیان چندان هم غریبه نیست. متولدین دهه شصت به قبل عمدتاً خاطراتی دارند از تصاویر و عکسهای جنگ بوسنی که در دهه هفتاد مرتباً از تلویزیون پخش میشد و کمکهایی که برای مردم جنگزده این کشور در مساجد جمع میشد.
نویسنده کتاب دختری دهه هفتادی است که هیچ شناختی از این کشور نداشته و به قصد کشف سفر میکند و با نثری ساده و صمیمی ما را با تجربیات خود همراه میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
صدای اساماس موبایلم میآید: «شما به شبکه صربستان متصل شدید. نرخ مکالمه ...»
دیگر مطمئن میشوم دزدیده شدیم!
بقیه به تئوری دزدیده شدن میخندند، ولی من فراوان خواندهام. توی بالکان جنگ تمام نمیشود؛ از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. وضعیت صلح اینجا آتش زیر خاکستر است. صربهای منطقه دل خوشی از حضور ما ندارند و به زور مجامع بینالمللی این چند روز پیادهروی را تحمل میکردند. همین روزها که ما اینجا هستیم، شبکه تلویزیونی الجزیره بالکان نظرسنجی کرده که راتکو ملادیچ و رادوان کاراجیچ، فرماندهان صرب این جنگ، که در دادگاه لاهه هم محکوم شدهاند، قهرمان جنگی هستند یا جنایتکار جنگی؟
شصت درصد از شرکتکنندگان رای به قهرمان بودنش دادهاند!
بقیه کتابهایی که خواندهام در ذهن مرور میکنم که ببینم دقیقاً چه بلایی قرار است سرمان بیاید