شورای همکاری خلیج فارس در دوراهی تجزیه یا فروپاشی
آینده شورای همکاری خلیج فارس در سومین سالگرد محاصره بی حاصل قطر از سوی کشورهای عربی به سرکردگی عربستان، دچار ابهامی جدی است.
خبرگزاری میزان -
شورای همکاری خلیج فارس که در ۲۵ ماه مه ۱۹۸۱ (۴ خرداد ۱۳۶۰) در «ابوظبی»، با حضور عربستان، امارات، کویت، عمان، بحرین و قطر با هدف یکپارچگی اقتصادی و نظامی و البته مقاومت در برابر مداخلههای خارجی در کشورهای عضو و در پی تحمیل دو جنگ عراق به منطقه علیه ایران و کویت تشکیل شد، در سالهای اخیر تجارب سختی را پشت سر گذاشت اما هیچ یک از این تجربه ها، مانند محاصره قطر، کشور غنی از منابع گاز طبیعی، پایههای لرزان این نهاد منطقهای را سستتر نکرد.
شورای همکاری خلیج فارس - منطقهای از جمعیت حدود ۵۰ میلیون نفر- که در ماههای اخیر با چالشهای بزرگ و مخاطره آمیزی مانند شیوع بیماری «کرونا» و پیامدهای اقتصادی مترتب برآن از یک سو و کاهش بهای نفت و تشدید بحران دیپلماتیک ناشی از محاصره قطر میان کشورهای عضو از سوی دیگر مواجه شده است، شرایط نامطلوبی داشته و خود را با تقویت همکاری کشورهای عضو و تجارت آزاد هدفگذاری شده در مرامنامه شورا، در فاصلهای به مسافت فرسنگها میبیند.
تعلیق مذاکرات حل بحران قطر در این نهاد مستقر در «ریاض» از ماه ژانویه، مُهر تاییدی بر وقوع پیامد قریب الوقوع بحرانهای متعدد در این شوراست.
محاصره قطر و قطع روابط با این کشور در سال ۲۰۱۷ توسط اعضای شورای همکاری خلیج فارس پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی هم بر این نهاد و هم بر «دوحه» داشته است.
پیامدهای اقدام مذکور برای شورای همکاری خلیج فارس نیز شامل این موارد است؛ تسریع حرکت در مسیر فروپاشی، محرومیت از بازار مطمئن گاز طبیعی قطر، قرار گرفتن عمان و کویت در مسیر ایجاد منطقه تجارت آزاد مستقل از شورای همکاری خلیج فارس و تسریع روند تجزیه.
محاصره قطر سبب شد تا گمانه زنیهای متعددی در مورد دلایل و انگیزههای این اقدام مطرح شود.
اختلاف نظر و رویکردهای مختلف دوحه با کشورهای عضو شورا به ویژه ریاض در مورد کشورهای منطقه به ویژه ایران، یمن و فلسطین نیز از جمله گمانههای مربوطه هستند.
سوداهای جاه طلبانه «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان و تلاش وی برای سیطره بر کشورها و تقسیم بندیها و گروه بندیهای سیاسی منطقه در هماهنگی با «محمد بن زاید»، ولیعهد امارات نیز میتواند عامل مهمی در تصمیم شورا برای محاصره قطر باشد.
به اذعان کارشناسان و تحلیلگران، شورای مذکور که تحت کنترل عربستان و امارات قرار دارد، به وسیلهای برای اجبار کشورهای کوچک عضو به تبعیت از سیاستهای ریاض مبدل شده است.
با در نظر داشتن شواهد و مدارک و روند تحولات در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، تجزیه یا فروپاشی، محتملترین گزینههای پیش روی آینده این نهاد منطقهای است.
– اختلاف نظر و عدم همکاری میان اعضای «شورای همکاری خلیج فارس» در پی محاصره بی حاصل «قطر» در ۵ ژوئن سال ۲۰۱۷ (۱۵ خرداد ۱۳۹۶)، آشکارتر شده و عملا این نهاد منطقهای را به سمت نامگذاری جدیدی سوق داد؛ «شورای عدم همکاری خلیج فارس».
شورای همکاری خلیج فارس که در ۲۵ ماه مه ۱۹۸۱ (۴ خرداد ۱۳۶۰) در «ابوظبی»، با حضور عربستان، امارات، کویت، عمان، بحرین و قطر با هدف یکپارچگی اقتصادی و نظامی و البته مقاومت در برابر مداخلههای خارجی در کشورهای عضو و در پی تحمیل دو جنگ عراق به منطقه علیه ایران و کویت تشکیل شد، در سالهای اخیر تجارب سختی را پشت سر گذاشت اما هیچ یک از این تجربه ها، مانند محاصره قطر، کشور غنی از منابع گاز طبیعی، پایههای لرزان این نهاد منطقهای را سستتر نکرد.
شورای همکاری خلیج فارس - منطقهای از جمعیت حدود ۵۰ میلیون نفر- که در ماههای اخیر با چالشهای بزرگ و مخاطره آمیزی مانند شیوع بیماری «کرونا» و پیامدهای اقتصادی مترتب برآن از یک سو و کاهش بهای نفت و تشدید بحران دیپلماتیک ناشی از محاصره قطر میان کشورهای عضو از سوی دیگر مواجه شده است، شرایط نامطلوبی داشته و خود را با تقویت همکاری کشورهای عضو و تجارت آزاد هدفگذاری شده در مرامنامه شورا، در فاصلهای به مسافت فرسنگها میبیند.
تعلیق مذاکرات حل بحران قطر در این نهاد مستقر در «ریاض» از ماه ژانویه، مُهر تاییدی بر وقوع پیامد قریب الوقوع بحرانهای متعدد در این شوراست.
پیامدهای محاصره قطر برای دوحه و شورای همکاری خلیج فارس
محاصره قطر و قطع روابط با این کشور در سال ۲۰۱۷ توسط اعضای شورای همکاری خلیج فارس پیامدهای مستقیم و غیرمستقیمی هم بر این نهاد و هم بر «دوحه» داشته است.
این اقدام اگرچه در سال ۲۰۱۴ نیز انجام شده بود، اما این بار در ترکیب مسائل پیرامونی بحرانی جدی را رقم زده و سبب شده تا میانجیگریهای کویت بی حاصل شود.
از جمله پیامدهای متوجه قطر میتوان به این موارد اشاره کرد؛ امنیت غذایی بالاتر و وابستگی کمتر به مواد غذایی و کالاهای وارداتی، تغییر شرکا و مسیرهای تجاری و متنوع ساختن تجارت و اقتصاد کشور، تقویت روابط با کشورهای دیگر مانند ایران، ترکیه، عمان و پاکستان و دور ماندن از بحرانهای دست ساخته ریاض.
پیامدهای اقدام مذکور برای شورای همکاری خلیج فارس نیز شامل این موارد است؛ تسریع حرکت در مسیر فروپاشی، محرومیت از بازار مطمئن گاز طبیعی قطر، قرار گرفتن عمان و کویت در مسیر ایجاد منطقه تجارت آزاد مستقل از شورای همکاری خلیج فارس و تسریع روند تجزیه.
گمانه زنیها در مورد دلایل بحران محاصره قطر
محاصره قطر سبب شد تا گمانه زنیهای متعددی در مورد دلایل و انگیزههای این اقدام مطرح شود.
مهمترین و شاید اصلیترین گمانه مطرح شده در این زمینه را باید تلاش عربستان و امارات برای دست یافتن به ذخایر گازی قطر دانست.
اختلاف نظر و رویکردهای مختلف دوحه با کشورهای عضو شورا به ویژه ریاض در مورد کشورهای منطقه به ویژه ایران، یمن و فلسطین نیز از جمله گمانههای مربوطه هستند.
سوداهای جاه طلبانه «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان و تلاش وی برای سیطره بر کشورها و تقسیم بندیها و گروه بندیهای سیاسی منطقه در هماهنگی با «محمد بن زاید»، ولیعهد امارات نیز میتواند عامل مهمی در تصمیم شورا برای محاصره قطر باشد.
به اذعان کارشناسان و تحلیلگران، شورای مذکور که تحت کنترل عربستان و امارات قرار دارد، به وسیلهای برای اجبار کشورهای کوچک عضو به تبعیت از سیاستهای ریاض مبدل شده است.
آینده شورای همکاری خلیج فارس
با در نظر داشتن شواهد و مدارک و روند تحولات در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، تجزیه یا فروپاشی، محتملترین گزینههای پیش روی آینده این نهاد منطقهای است.
تاکید قطر بر راه حل درازمدت حل بحران با لحاظ حق حاکمیت قطر و قوانین بین المللی و اصرار عربستان بر مواضع غیر منطقی خود به موازات فلج شورای همکاری خلیج فارس ناشی از اختلاف نظرهای گسترده، سبب میشود تا این شورا با سرعت قابل ملاحظهای در مسیر تجزیه یا فروپاشی حرکت کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *