روزهای سخت شهید مدافع حرم «سیدحشمت علیشاه» در مسافر آگوست
یک نویسنده کتاب گفت: کتاب «مسافر آگوست» زندگی ساده یک طلبه مهاجر پاکستانی به نام «سیدحشمت علیشاه» را از دوران کودکی تا پیوستنش به لشکر زینبیون و شهادتش در سوریه را به تصویر میکشد.
خبرگزاری میزان -
وی پیرامون هدف خود از نگارش کتاب «مسافر آگوست» ابراز کرد: شهید «سیدحشمت علیشاه» قصه عجیبی دارد، روزی که تماس گرفتند و ماجرایش را برایم تعریف کردند با خود گفتم هر طور شده داستانش را مینویسم، مخصوصا وقتی فهمیدم این شهید بزرگوار چقدر به «حضرت زهرا(س)» ارادت داشته و حالا هیچ کسی از مکان مزار واقعی وی مطلع نیست، از طرفی به خاطر غربت شهدای تیپ زینبیون و کمبود اطلاعات لازم برای نگارش کتاب درباره شهدای پاکستانی، کمتر نویسندهای جرأت میکرد به این موضوع بپردازد.
نویسنده کتاب «برای قلب سپید تو» اظهار کرد: اما به لطف دوست شاعرم فاطمه عارفنژاد، گروهی تشکیل دادیم تا با خانواده شهدای پاکستانی مصاحبه کنیم و اکنون نتیجه دو سال تحقیق، بررسی و مصاحبه مجموعه «فرزندان روحالله» است که شامل چهار کتاب از زندگی چهار شهید مدافع حرم تیپ زینبیون است. جلد دوم این مجموعه با عنوان «مسافر آگوست» را من قلم زدهام اما سه کتاب دیگر را نویسندگان توانمند دیگری قلم زدهاند. ما هر کدام سبک متفاوتی را برای روایت خود انتخاب کردهایم.
وی پیرامون علل نامگذاری کتاب «مسافر آگوست» اظهار کرد: شهید «سیدحشمت علیشاه» همیشه در سفر بود، درست شبیه خودم. اما سفر واقعیاش به عالم بالا را از زمان شهادتش آغاز کرد به عقیده من او تمام زندگیاش را در سفر بوده تا بالاخره بتواند مسافر آگوست شود، یعنی مسافرِ ماهِ پر کشیدنش علت به کار بردن ماه آگوست به جای ماه مرداد هم این بود که تاریخ رسمی کشور پاکستان، تاریخ میلادی است لذا آنان زمان تولد، وفات و شهادت عزیزانشان را به تاریخ میلادی بیان میکنند.
نرگس میرفیضی نویسنده کتاب در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی پیرامون مضمون کتاب «مسافر آگوست» گفت: این کتاب در مورد زندگی شهید مدافع حرم «سیدحشمت علیشاه» است. وی از سن ۱۲ سالگی همراه با برادر بزرگترش سید اعجاز از پاکستان به ایران مهاجرت میکند و دوره نوجوانی و جوانی خود را در شهر قم میگذراند.
وی در همین راستا ابراز کرد: کتاب «مسافر آگوست» زندگی ساده یک طلبه مهاجر پاکستانی به نام «سیدحشمت علیشاه» را از دوران کودکی تا پیوستنش به لشکر زینبیون و شهادتش در سوریه را به تصویر میکشد.
وی پیرامون هدف خود از نگارش کتاب «مسافر آگوست» ابراز کرد: شهید «سیدحشمت علیشاه» قصه عجیبی دارد، روزی که تماس گرفتند و ماجرایش را برایم تعریف کردند با خود گفتم هر طور شده داستانش را مینویسم، مخصوصا وقتی فهمیدم این شهید بزرگوار چقدر به «حضرت زهرا(س)» ارادت داشته و حالا هیچ کسی از مکان مزار واقعی وی مطلع نیست، از طرفی به خاطر غربت شهدای تیپ زینبیون و کمبود اطلاعات لازم برای نگارش کتاب درباره شهدای پاکستانی، کمتر نویسندهای جرأت میکرد به این موضوع بپردازد.
نویسنده کتاب «برای قلب سپید تو» اظهار کرد: اما به لطف دوست شاعرم فاطمه عارفنژاد، گروهی تشکیل دادیم تا با خانواده شهدای پاکستانی مصاحبه کنیم و اکنون نتیجه دو سال تحقیق، بررسی و مصاحبه مجموعه «فرزندان روحالله» است که شامل چهار کتاب از زندگی چهار شهید مدافع حرم تیپ زینبیون است. جلد دوم این مجموعه با عنوان «مسافر آگوست» را من قلم زدهام اما سه کتاب دیگر را نویسندگان توانمند دیگری قلم زدهاند. ما هر کدام سبک متفاوتی را برای روایت خود انتخاب کردهایم.
وی شرایط خاص مصاحبه با خانواده شهدای زینبیون را مطرح و بیان کرد: سختگیری دولت پاکستان به خانوادههای شهدای زینبیون باعث میشد این شهدا به جای انتقال به وطن خودشان، همینجا و در داخل خاک ایران به خاک سپرده شوند و خانواده آنها تنها به مدت چند هفته برای خاکسپاری عزیزانشان به ایران میآمدند و دوباره به پاکستان باز میگشتند. ما در همین فرصت کوتاه با خانوادههای آنان مصاحبه میکردیم. زبان متفاوت و لزوم وجود مترجمِ اردو یا پشتو از چالشهای دیگری بود که خیلیها را از درگیر شدن با چنین پروژهای منصرف میکرد. اما ما مصمم بودیم هر طور شده زندگی شهدای زینبیون را مکتوب کنیم و به دست دیگران برسانیم، البته در مورد کتاب «مسافر آگوست» خدا را شکر سدِّ ترجمه کمتر سر راهمان بود زیرا برادر این شهید بزرگوار به فارسی مسلط بود و پاسخ بسیاری از سوالات را به زبان فارسی بیان میکرد.
وی سبک نگارش کتاب «مسافر آگوست» را مورد ارزیابی قرار داد و اظهار کرد: کتاب «مسافر آگوست» یک مستند داستانی است و قصه زندگی شهید «سیدحشمت علیشاه» را از زبان برادرش سید اعجاز نقل کرده است. در کتاب «مسافر آگوست» سبک روایی به کل فضا غالب است و من تلاش کردهام وجه مستند کتاب از زیباییهای داستانیاش کم نکند تا مخاطب احساس کند در کنار مطالعه زندگی شهید یک اثر داستانی را مطالعه میکند.
این نویسنده کتاب در همین راستا بیان کرد: در واقع سعی کردهام بخشهایی از زندگی شهید را انتخاب و روایت کنم که از چینش آنها در کنار هم کششها و تعلیقهای مناسب ایجاد شود و برای خواننده جذابیت ایجاد کند زیرا برخی از کتابهای مستند به صورت روزنامهوار یا شعارگونه زندگی سوژه را روایت میکنند و به جنبههای زیباشناسانه اثر توجه چندانی ندارند. اما من معتقدم مخاطبی که به زندگی شهدا علاقمند شده ارزش این را دارد که به علاقه و اعتقادش احترام بگذاریم و محتوای پرکششی را که به بهترین شکل پرداخت شده به او ارائه دهیم.
این نویسنده کتاب در همین راستا بیان کرد: در واقع سعی کردهام بخشهایی از زندگی شهید را انتخاب و روایت کنم که از چینش آنها در کنار هم کششها و تعلیقهای مناسب ایجاد شود و برای خواننده جذابیت ایجاد کند زیرا برخی از کتابهای مستند به صورت روزنامهوار یا شعارگونه زندگی سوژه را روایت میکنند و به جنبههای زیباشناسانه اثر توجه چندانی ندارند. اما من معتقدم مخاطبی که به زندگی شهدا علاقمند شده ارزش این را دارد که به علاقه و اعتقادش احترام بگذاریم و محتوای پرکششی را که به بهترین شکل پرداخت شده به او ارائه دهیم.
وی تصریح کرد: کتاب«مسافر آگوست» اگر چه از نظر تکنیکی یک رمان نیست، ولی من تلاش کردهام با استفاده از احساس و تخیل البته در سطح اندکی که مستندات را دست خوش تغییر نکند، چیزی شبیه به یک رمان را در ذهن مخاطب خلق کنم. به علاوه در کنار بیان رشادتها و دلاوریهای این شهید بزرگوار با اشاره به لحظات عادی و معمولی زندگی یک جوان دهه هفتادی، شخصیت او را باورپذیر نشان بدهم. از سوی دیگر از آنجایی که خودم در تعدادی از مصاحبهها با خانوادهی شهید حضور داشتهام و حتی بغض کردن برادر شهید را بعد از هر روایت دیده و شنیدهام کاملا با زندگی شهید «سیدحشمت علیشاه» عجین شدهام و احساس واقعی راوی را درک کردهام. در واقع فاصله زیادی بین انتقال حقایق تا تولید محتوا نبوده است و از این جهت روایت قابل استنادی است.
میرفیضی پیرامون روای کتاب اظهار کرد: من راوی را برادر شهید «سیدحشمت علیشاه» انتخاب کردم، زیرا او را نزدیکترین فرد به شهید میدانستم. بعد از مهاجرت این دو برادر به ایران، سید اعجاز با اینکه برادر بزرگتر او محسوب میشد، به خاطر اختلاف سنی زیادش با علی، رفتار پدرانهای با او داشت، حتی علی گاهی اوقات او را بابا صدا میزد. در واقع بسیاری از کشمشهای برادرانه بین این دو شخصیت به همان احساس پدرانهای برمیگردد که برادر بزرگتر نسبت به برادر کوچکتر خود دارد.
میرفیضی پیرامون روای کتاب اظهار کرد: من راوی را برادر شهید «سیدحشمت علیشاه» انتخاب کردم، زیرا او را نزدیکترین فرد به شهید میدانستم. بعد از مهاجرت این دو برادر به ایران، سید اعجاز با اینکه برادر بزرگتر او محسوب میشد، به خاطر اختلاف سنی زیادش با علی، رفتار پدرانهای با او داشت، حتی علی گاهی اوقات او را بابا صدا میزد. در واقع بسیاری از کشمشهای برادرانه بین این دو شخصیت به همان احساس پدرانهای برمیگردد که برادر بزرگتر نسبت به برادر کوچکتر خود دارد.
وی پیرامون علل نامگذاری کتاب «مسافر آگوست» اظهار کرد: شهید «سیدحشمت علیشاه» همیشه در سفر بود، درست شبیه خودم. اما سفر واقعیاش به عالم بالا را از زمان شهادتش آغاز کرد به عقیده من او تمام زندگیاش را در سفر بوده تا بالاخره بتواند مسافر آگوست شود، یعنی مسافرِ ماهِ پر کشیدنش علت به کار بردن ماه آگوست به جای ماه مرداد هم این بود که تاریخ رسمی کشور پاکستان، تاریخ میلادی است لذا آنان زمان تولد، وفات و شهادت عزیزانشان را به تاریخ میلادی بیان میکنند.
وی ارتباط روحی خود با شهید «سیدحشمت علیشاه» از رزمندگان تیپ زینبون را بیان و خاطرنشان کرد: از آنجا که نگارش بخش اعظم کتاب «مسافر آگوست» در ماه محرم و صفر اتفاق افتاده و من بیشتر وقتها با نوای نوحههای «اباعبدالله(ع)» به سراغ نوشتن میرفتم ارتباط روحی محکمی با شهید پیدا کردم و این اتفاق برای من بسیار ارزشمند بود.
انتهای پیام /
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *