«امام خمینی (ره)»؛ اقامه کننده حقیقت دین
محمدعلی کمالی نسب در گفتوگو با پیرامون اینکه «امام خمینی (ره)» زنده کننده دین اسلام ناب محمدی هستند گفت: عملکرد کلیسا در مغرب زمین سبب شد که بعد از قرون وسطی دین از جامعه حذف شده و تنها به عنوان عملی فردی مورد توجه قرار گیرد، از سوی دیگر در جوامع اسلامی نیز بعد از انحرافی که در صدر اسلام انجام گرفت، و تبلیغاتی که توسط خلفای بنی امیه و بنی العباس انجام شد، دین تنها در بعد فردی مد نظر قرار گرفت به گونهای که تمام تلاش مسلمانان تنها در بعد اقامه اعمال عبادی مانند نماز، روزه و ... صرف میشد، این موضوع در قرنها بعد و با ظهور استعمار در جوامع اسلامی بیشتر و پررنگتر دیده شد به گونهای که به مسلمانان این گونه تلقین شد که ورود به سیاست مدیریت جامعه با تقدس اسلامی سازگاری ندارد و به عنوان نوعی دنیاگرایی مذموم شناخته میشود.
وی در همین راستا ادامه داد: در قرن بیستم با ظهور انقلاب اسلامی ایران یک بار دیگر، دین به عنوان نقشه سعادت فردی و اجتماعی انسان ظهور پیدا کرد و حکومتی به پرچمداری «امام خمینی (ره)» برپا شد که ایمان داشت دین نه تنها میتواند زندگی فردی انسان را سامان دهد بلکه زندگی اجتماعی انسان را نیز آباد خواهد کرد.
***دین در حوزه اجتماع
کمالی نسب پیرامون اندیشههای «امام خمینی(ره)» نسبت به دین ابراز کرد: اندیشههای «امام خمینی(ره)» برخواسته از آموزههایی بود که از «ائمه اطهار(ع)» برای جامعه شیعه به یادگار مانده بود و در کتاب علمای شیعه منعکس شده بود، ولی به خاطر همراهی نکردن مردم تنها در گوشه کتابخانه خاک میخورد. رهبر کبیر انقلاب اسلامی با توجه به این سرمایه عظیم، به عملیاتی کردن دین در حوزه اجتماع برخواستند و ساختمانی را بنا کردند که تئوریسینهای تمدن غرب که عربده مرگ خدا را سر میدادند و مدعی بودند که پایان قرن بیستم، پایان دین و گرایشهای دینی است، لب به اعتراف گشوده و این گونه نگاشتند که «ظهور پدیده انقلاب ایران و ظهور افکار رهبر آن در جهان، تمایل به دین را دوباره در دلهای مردم سراسر جهان شعله ور ساخته است».
وی موانع راه سخت پیش روی «امام خمینی(ره)» را مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد: «امام خمینی (ره)» در راه تحقق این هدف بزرگ با دو مانع روبرو بودند یکی حکومت پهلوی و گروههایی که مدعی بودند دین محدود به رفتارهای شخصی است و سخنی برای اجتماع امروزی ندارد و دیگری افراد دینداری بودند که تلاش داشتند با آموزههای دینی به جنگ انقلاب اسلامی بروند و مدعی بودند که هر پرچم حکومتی قبل از ظهور حضرت «حجت (عج)» حکومت ظلم و جور است.
کمالی نسب در همین راستا ادامه داد: «امام خمینی (ره)» در بیانات خویش در کتاب صحیفه امام جلد ۲۱ بارها به این دو مانع اشاره کرده و میفرمایند: «ما آخوندها را که مىگفتند، اگر یک کلمه مىگفتند، مىگفتند که این سیاسى است. یکى از فحشهایى که گاه به یک آخوندى، اگر مىخواست یک حرفى بزند که به درد مملکتش بخورد، مىگفتند «سیاسى» است؛ ملا چه کار دارد به سیاست. ما را وقتى که از حبس مىخواستند بیرون بیاورند، آمدند گفتند که بیایید توى آن اتاق، از حبس درآمدیم رفتیم توى اتاق مجلَّلى هم بود نشستیم. پاکروان آمد پیش ما و آن مولوى - هر دو آنها هم رفتند- آمدند آنها و پاکروان در ضمن صحبتهایش گفت که سیاست عبارت از دروغ گفتن است، عبارت از تقلّب است، عبارت از خُدْعَه است، عبارت از فریب است، عبارت از پدرسوختگى است! - این تعبیر آخرش بود- این را بگذارید براى ما. مىخواست ما را وادار کند به اینکه ما دخالت در سیاست نکنیم. من به آن گفتم خوب، اگر این سیاست عبارت از اینهاست، اینکه مال شما هست».
وی به دیگر بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران اشاره و ابراز کرد: درکتاب صحیفه امام جلد ۲۱ بار دیگر «امام خمینی (ره)» بر موضوع دین و اجتماع تاکید کرده و میفرمایند: «اما مسأله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طورى که تزریق کرده بودند به ملتها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیتهاى دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خوب، آنها از خدا مىخواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست حکومت و به دست ظلمه، دست امریکا، دست شوروى، دست امثال اینها و آنهایى که اذناب اینها هستند و اینها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمانها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید حکومت باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها، چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، اینها را بازى دادند و گفتند: شما کار به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید چه کار دارید به این کارها؟ اینهایى که مىگویند که هر علَمى بلند بشود و هر حکومتى، خیال کردند که هر حکومتى باشد این بر خلاف انتظار فرج است. اینها نمىفهمند چى دارند مىگویند. اینها تزریق کردهاند بهشان که این حرفها را بزنند. نمىدانند دارند چىچى مىگویند. حکومت نبودن، یعنى اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، بر خلاف نص آیات الهى رفتار بکنند. ما اگر فرض مىکردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار مىزدیم؛ براى اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتى بیاید که نهى از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد».
***آموزههای دینی برای هدایت جامعه
وی در مورد مواضع صریح «امام خمینی (ره)» در مورد آموزههای دینی برای هدایت جامعه تصریح کرد: جایگاه «امام خمینی (ره)» و مواضع صریح ایشان نسبت به جریان دین زدایی و تلاشهایی که شاگردان ایشان مانند استاد مطهری برای تبیین صحیح از آموزههای اسلام انجام دادند به همراه عُلقه دینی مردم ایران به اسلام سبب شد که این جریان در ابتدای انقلاب رو به قوت رفته و مورد توجه قرار بگیرد. اما بعد از گذشته چهار دهه از انقلاب، دوباره همین جریان با رویکرد و ادبیات جدید تلاش دارد که دین را از بستر جامعه به کنار نهاده و به این انقلاب که ما حصل خون هزاران شهید است ضربه وارد کند.
*** ایستادگی در مقابل ساختارهای غلط
کمالی نسب تاکید کرد: این افراد که عموما وابسته به غرب هستند در رویکرد جدید خویش، ابتدا به انکار موفقیتهای چهل ساله انقلاب میپردازند تا به مردم القاء ناامیدی کنند که حکومت دینی نمیتواند نیازهای جامعه را پاسخ دهد از سوی دیگر برخی از جریانهای دینی نیز با مقایسه حال جمهوری اسلامی با حکومت مطلوب دینی از دیدگاه «ائمه اطهار (ع)»، به گونهای به مخاطب دیندار خویش تلقین میکنند که انقلاب به هیچکدام از اهداف دینی خویش دست نیافته است، در کنار این تلاشهای موزیانه وجود برخی از ضعفها که از سوی برخی از کارگزاران جمهوری اسلامی یا ساختارهای غلط ایجاد شده است سبب شده که این افراد بتوانند جولان بیشتری در جامعه بدهند.