جنگ لیبی؛ بن بستی بدون چشم انداز
تحولات اخیر در لیبی نشان داد که نمیتوان از ثبات در آینده نزدیک برای این کشور سخن گفت.
خبرگزاری میزان -
لیبی، در یک سال گذشته شاهد بزرگترین چالش تاریخ خود بوده است؛ مواجهه با بحرانهای متراکم اقتصادی، امنیتی، سیاسی، بهداشتی و پناهجویی، سبب شده تا آینده این کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته و چشم اندازی برایش متصور نباشد.
درگیریهای خونین اخیر در لیبی جان دهها هزار نفر را گرفته، بی ثباتی را در سراسر شمال آفریقا رقم زده و این منطقه را به کانون رقابتهای فزاینده ژئواستراتژیک مبدل کرده است.
بحران پناهجویی: این کشور جنگزده میزبان ۶۳۵ هزار مهاجر و حدود ۵۰ هزار پناهجو است؛ شیوع بیماری کرونا در این کشور به موازات تشدید درگیری ها، زنگ هشدار رقم خوردن بحران بهداشتی را به صدا درآورده است؛ ازدحام جمعیت در اردوگاههای پناهجویی فاقد امکانات اولیه، این مراکز را به کانونهای شیوع کرونا مبدل کرده است؛ ضمن اینکه شیوع کرونا به بیگانه هراسی در لیبی دامن زده و شرایط را برای مهاجران و پناهجویان دشوارتر کرده است.
بحران بهداشتی: اگرچه این کشور تاکنون نزدیک به هشتاد مورد ابتلا و ۳ مورد مرگ و میر ناشی از کرونا را ثبت کرده است، اما باید توجه داشت که این کشور با موج ورود مهاجران و پناهجویان به موازات درهم شکستگی زیرساختهای پزشکی و درمانی مواجه است.
بحران امنیتی: امنیت در لیبی در سالهای اخیر به رویایی دور از دسترس مبدل شده که گذشت زمان آن را به فواصل دورتری پرت میکند؛ جنگهای داخلی مکرر از سال ۲۰۱۱ تاکنون و تشدید درگیریها از آوریل گذشته، سبب شده تا این کشور در گرداب ناامنی فرو بیفتد و فضا را برای مانور و فعالیت گروههای تروریستی فراهم کند.
بحران اقتصادی: درگیریهای نظامی مکرر در لیبی و محاصره میدانهای نفتی از ژانویه ۲۰۲۰ مهمترین منبع درآمدی این کشور یعنی درآمد نفتی را با اختلال مواجه کرده است؛ تولید نفت لیبی از یک میلیون و ۱۴۰ هزار بشکه در روز در دسامبر ۲۰۱۹ به ۱۲۰ هزار بشکه کاهش یافته و خسارتی معادل دو میلیارد دلار در ماه را به این کشور تحمیل کرده است؛ انتظار میرود تولید ناخالص داخلی در این کشور در سال جاری به ۱۲ درصد برسد.
موقعیت استراتژیک لیبی در قلب مدیترانه و در جنوب صحرای آفریقا و همچنین ذخایر چشمگیر نفت و گاز سبب شده تا تحولات این کشور سبب جلب توجه کشورهای خارجی شده است.
بازیگران خارجی متعددی در لیبی در حال نقش آفرینی هستند که هر یک درصدد تامین منافع خود برآمده اند؛ ترکیه، امارات، عربستان، فرانسه، روسیه، ایتالیا و مصر تنها شماری از این کشورها هستند؛ ناگفته پیداست که دلیل این مداخله نه پایان تنشها و درگیریها در لیبی بلکه تامین منافعی است که این کشورها را با ادعای آتش بس در لیبی وارد میدان کرده است.
در حالی که روند تحولات میدانی در لیبی و تغییر واضح توازن قدرت از پایان قریب الوقوع درگیریها در این کشور به نفع دولت وفاق حکایت دارند، شرایط زمینهای موید تداوم این بحران تا آینده نامعلوم است.
در واقع تلاش برای آغاز مذاکرات صلح از موضع قدرت، اصلیترین مانع در مسیر آغاز روند سیاسی و دیپلماتیک حل بحران لیبی است؛ علاوه بر دولت وفاق ملی و ارتش ملی لیبی که خواهان مشارکت در مذاکرات در موضع قدرت هستند، مصر، ترکیه و امارات از جمله بازیگرانی هستند که تنشهای نظامی را در آستانه آغاز مذاکرات تشدید میکنند.
موضوع دیگر غیرقابل پیش بینی بودن ژنرال حفتر و عدم کارآیی فشارهای بین المللی بر حفتر به موازات میل او به نظامی گری است؛ برخلاف دولت وفاق ملی که ناچار به پذیرش الزامات بین المللی است، حفتر در موارد متعدد نشان داده که توجهی به الزامات و قواعد بین المللی ندارد؛ ضمن اینکه حفتر تاکنون موضع گیری سیاسی مشخص و برنامه سیاسی معلومی را ارائه نداده است؛ ابهامهای زیادی در مورد لیبی پس از پیروزی احتمالی حفتر وجود دارد که از جمله آنها میتوان به نظام سیاسی مورد تایید حفتر اشاره کرد.
محاسبات بازیگران غربی متفاوت است؛ کشورهای اروپایی و آمریکا به رغم وجود اختلاف نظر در تحولات لیبی، به طرفین درگیر جنگ در لیبی برای تامین منافع خود اعتماد ندارند؛ گذشته از همه این موارد، بی اعتمادی سیاسی میان بازیگران مداخله گر در بحران لیبی حتی در جبهههای متحد بر پیچیدگی بحران سیاسی در لیبی میافزاید.
اما مهمتر از همه این موارد، فقدان کادر سیاسی داخلی برای ارائه بدیلهای موثر به منظور حل و فصل بحران است؛ این بحران زمانی جدیتر میشود که بدانیم حامیان رژیم پیشین لیبی کاملا از دایره سیاسی خارج نشده اند و در انتظار فرصتی برای سربرآوردن هستند.
بحران در لیبی پیامدهای داخلی، منطقهای و فرامنطقهای مهمی را به دنبال دارد؛ بازیگران نقش آفرین بحران لیبی به جنگ داخلی در این کشور دامن میزنند تا طیف وسیعی از خواستههای خود را که عمدتا در تضاد با خواستههای دیگران است، برآورده کنند؛ فشار بر اروپا، به چالش کشیدن قدرت ناتو، بی ثباتی در غرب آسیا و شمال آفریقا، مانور قدرت، استفاده از ذخایر هیدروکربنی، ایجاد پناهگاه راهبردی در سواحل مدیترانه، اسکان تروریستهای رانده شده از کشورهای مختلف، ممانعت از ورود مهاجران به اروپا، ... تنها بخشی از خوشاتههای بازیگران حاضر در بحران لیبی هستند.
با در نظر داشتن واقعیات پیش گفته، جنگ داخلی در لیبی شامل پیامدهای مهم سیاسی، اقتصادی، امنیتی، بهداشتی و پناهجویی است و وضعیت این کشور بحران زده را پیش از پیش بغرنج و لاینحل مینماید.
اگرچه شکست ارتش ملی لیبی، پایان بحران در حومه طرابلس را نوید میدهد، باید توجه داشت که تضعیف ارتش ملی لیبی میتواند عواقب بدی را برای مناطق شرقی و جنوبی لیبی در پی داشته باشد و احتمالا خلاء قدرت ایجاد شده به تکه تکه شدن این کشور بینجامد.
- «لیبی»، کشور آفریقایی غنی از منابع هیدروکربنی که از سال ۲۰۱۱ و در پی قیام مردمی برای سرنگونی «معمر قذافی»، شاهد ادوار مختلفی از جنگ داخلی بوده از آوریل ۲۰۱۹ تاکنون شاهد آغاز موج جدیدی از خشونتهای خونین به ویژه در حومه «طرابلس»، پایتخت این کشور، میان نیروهای دولت «وفاق ملی» به ریاست «فائز السراج» و تحت حمایت سازمان ملل و «ارتش ملی لیبی»، به فرماندهی «خلیفه حفتر» بوده است.
لیبی، در یک سال گذشته شاهد بزرگترین چالش تاریخ خود بوده است؛ مواجهه با بحرانهای متراکم اقتصادی، امنیتی، سیاسی، بهداشتی و پناهجویی، سبب شده تا آینده این کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته و چشم اندازی برایش متصور نباشد.
درگیریهای خونین اخیر در لیبی جان دهها هزار نفر را گرفته، بی ثباتی را در سراسر شمال آفریقا رقم زده و این منطقه را به کانون رقابتهای فزاینده ژئواستراتژیک مبدل کرده است.
براساس تخمینهای سازمان ملل، حدود ۲۳۱ هزار غیرنظامی لیبیایی در خط مقدم نبرد قرار دارند و ۳۸۰ هزار غیرنظامی دیگر در مناطق درگیر نبرد زندگی میکنند؛ ضمن اینکه بیش از ۳۷۰ هزار نفر بر اثر خشونت در داخل کشور آواره شده و صدها غیرنظامی جان خود را از دست داده اند.
مهمترین بحرانهای پیش روی این کشور آفریقایی عبارتند از:
بحران پناهجویی: این کشور جنگزده میزبان ۶۳۵ هزار مهاجر و حدود ۵۰ هزار پناهجو است؛ شیوع بیماری کرونا در این کشور به موازات تشدید درگیری ها، زنگ هشدار رقم خوردن بحران بهداشتی را به صدا درآورده است؛ ازدحام جمعیت در اردوگاههای پناهجویی فاقد امکانات اولیه، این مراکز را به کانونهای شیوع کرونا مبدل کرده است؛ ضمن اینکه شیوع کرونا به بیگانه هراسی در لیبی دامن زده و شرایط را برای مهاجران و پناهجویان دشوارتر کرده است.
بحران بهداشتی: اگرچه این کشور تاکنون نزدیک به هشتاد مورد ابتلا و ۳ مورد مرگ و میر ناشی از کرونا را ثبت کرده است، اما باید توجه داشت که این کشور با موج ورود مهاجران و پناهجویان به موازات درهم شکستگی زیرساختهای پزشکی و درمانی مواجه است.
بحران امنیتی: امنیت در لیبی در سالهای اخیر به رویایی دور از دسترس مبدل شده که گذشت زمان آن را به فواصل دورتری پرت میکند؛ جنگهای داخلی مکرر از سال ۲۰۱۱ تاکنون و تشدید درگیریها از آوریل گذشته، سبب شده تا این کشور در گرداب ناامنی فرو بیفتد و فضا را برای مانور و فعالیت گروههای تروریستی فراهم کند.
افزایش نارضایتیها در نقاط مختلف این کشور از دیگر بحرانهایی است که لیبی در مقاطع مختلف با آن مواجه شده است؛ اما آن چه بر شدت این بحران میافزاید سیل تسلیحات و تجهیزات خارجی و مزدورانیست که آتش جنگ داخلی را زنده نگه میدارند.
بحران اقتصادی: درگیریهای نظامی مکرر در لیبی و محاصره میدانهای نفتی از ژانویه ۲۰۲۰ مهمترین منبع درآمدی این کشور یعنی درآمد نفتی را با اختلال مواجه کرده است؛ تولید نفت لیبی از یک میلیون و ۱۴۰ هزار بشکه در روز در دسامبر ۲۰۱۹ به ۱۲۰ هزار بشکه کاهش یافته و خسارتی معادل دو میلیارد دلار در ماه را به این کشور تحمیل کرده است؛ انتظار میرود تولید ناخالص داخلی در این کشور در سال جاری به ۱۲ درصد برسد.
*بازیگران در گیر
موقعیت استراتژیک لیبی در قلب مدیترانه و در جنوب صحرای آفریقا و همچنین ذخایر چشمگیر نفت و گاز سبب شده تا تحولات این کشور سبب جلب توجه کشورهای خارجی شده است.
بازیگران خارجی متعددی در لیبی در حال نقش آفرینی هستند که هر یک درصدد تامین منافع خود برآمده اند؛ ترکیه، امارات، عربستان، فرانسه، روسیه، ایتالیا و مصر تنها شماری از این کشورها هستند؛ ناگفته پیداست که دلیل این مداخله نه پایان تنشها و درگیریها در لیبی بلکه تامین منافعی است که این کشورها را با ادعای آتش بس در لیبی وارد میدان کرده است.
رویدادها و تحولات بین المللی نیز موید این فرصت طلبی آشکار است که از جمله آن میتوان به رقم قراردادهای تسلیحاتی آلمان با کشورهای مداخله گر در جنگ لیبی از زمان کنفرانس «برلین» با محوریت یافتن راه حل سیاسی برای بحران این کشور اشاره کرد.
*چشم انداز تحولات لیبی
در حالی که روند تحولات میدانی در لیبی و تغییر واضح توازن قدرت از پایان قریب الوقوع درگیریها در این کشور به نفع دولت وفاق حکایت دارند، شرایط زمینهای موید تداوم این بحران تا آینده نامعلوم است.
بازپس گیری پایگاه هوایی «الوطیه» در حومه طرابلس توسط دولت وفاق ملی برخلاف انتظارهای خوش بینانه، به مقدمهای برای تشدید مداخلات خارجی خارجی مبدل شده است؛ ضمن اینکه تمایل ارتش ملی لیبی را برای جبران مناطق از دست رفته بیشتر کرده است.
در واقع تلاش برای آغاز مذاکرات صلح از موضع قدرت، اصلیترین مانع در مسیر آغاز روند سیاسی و دیپلماتیک حل بحران لیبی است؛ علاوه بر دولت وفاق ملی و ارتش ملی لیبی که خواهان مشارکت در مذاکرات در موضع قدرت هستند، مصر، ترکیه و امارات از جمله بازیگرانی هستند که تنشهای نظامی را در آستانه آغاز مذاکرات تشدید میکنند.
موضوع دیگر غیرقابل پیش بینی بودن ژنرال حفتر و عدم کارآیی فشارهای بین المللی بر حفتر به موازات میل او به نظامی گری است؛ برخلاف دولت وفاق ملی که ناچار به پذیرش الزامات بین المللی است، حفتر در موارد متعدد نشان داده که توجهی به الزامات و قواعد بین المللی ندارد؛ ضمن اینکه حفتر تاکنون موضع گیری سیاسی مشخص و برنامه سیاسی معلومی را ارائه نداده است؛ ابهامهای زیادی در مورد لیبی پس از پیروزی احتمالی حفتر وجود دارد که از جمله آنها میتوان به نظام سیاسی مورد تایید حفتر اشاره کرد.
محاسبات بازیگران غربی متفاوت است؛ کشورهای اروپایی و آمریکا به رغم وجود اختلاف نظر در تحولات لیبی، به طرفین درگیر جنگ در لیبی برای تامین منافع خود اعتماد ندارند؛ گذشته از همه این موارد، بی اعتمادی سیاسی میان بازیگران مداخله گر در بحران لیبی حتی در جبهههای متحد بر پیچیدگی بحران سیاسی در لیبی میافزاید.
اما مهمتر از همه این موارد، فقدان کادر سیاسی داخلی برای ارائه بدیلهای موثر به منظور حل و فصل بحران است؛ این بحران زمانی جدیتر میشود که بدانیم حامیان رژیم پیشین لیبی کاملا از دایره سیاسی خارج نشده اند و در انتظار فرصتی برای سربرآوردن هستند.
*پیامدهای بحران لیبی
بحران در لیبی پیامدهای داخلی، منطقهای و فرامنطقهای مهمی را به دنبال دارد؛ بازیگران نقش آفرین بحران لیبی به جنگ داخلی در این کشور دامن میزنند تا طیف وسیعی از خواستههای خود را که عمدتا در تضاد با خواستههای دیگران است، برآورده کنند؛ فشار بر اروپا، به چالش کشیدن قدرت ناتو، بی ثباتی در غرب آسیا و شمال آفریقا، مانور قدرت، استفاده از ذخایر هیدروکربنی، ایجاد پناهگاه راهبردی در سواحل مدیترانه، اسکان تروریستهای رانده شده از کشورهای مختلف، ممانعت از ورود مهاجران به اروپا، ... تنها بخشی از خوشاتههای بازیگران حاضر در بحران لیبی هستند.
با در نظر داشتن واقعیات پیش گفته، جنگ داخلی در لیبی شامل پیامدهای مهم سیاسی، اقتصادی، امنیتی، بهداشتی و پناهجویی است و وضعیت این کشور بحران زده را پیش از پیش بغرنج و لاینحل مینماید.
اگرچه شکست ارتش ملی لیبی، پایان بحران در حومه طرابلس را نوید میدهد، باید توجه داشت که تضعیف ارتش ملی لیبی میتواند عواقب بدی را برای مناطق شرقی و جنوبی لیبی در پی داشته باشد و احتمالا خلاء قدرت ایجاد شده به تکه تکه شدن این کشور بینجامد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *