مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر افتخار بزرگ ملت ماست/ میدانستیم جنگ شروع میشود/ ایران نگهبانان ثابت قدم زیادی دارد/ ماجرای آموزش ۲۰۰ جوان بومی و فشار سیاسیون اوایل انقلاب به ارتش
- سوم خرداد سالروز آزادسازی خونینشهر است. شهری که در شهریور سال ۵۹ مورد تهاجم صدامیها قرار گرفت و پس از ۳۴ روز مقاومت جانانه مردم خرمشهر و نیروهای ارتش و سپاه به اشغال ارتش بعث درآمد. اما یک سال و نیم بعد در جریان عملیات غرورآفرین بیتالمقدس، آزاد شد و صفحه جنگ را به نفع نیروهای جبهه حق برگرداند.
۳۴ روز مقاومت خرمشهر در ابتدای تهاجم ارتش بعث به خاک کشورمان، در حالی که صدام خیال میکرد میتواند ۳ روزه خوزستان را تصرف کند، اولین سیلی محکمی بود که دیکتاتور معدوم عراق از جمهوری اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) دریافت کرد.
در این مجال، فرصتی فراهم شد تا با فرمانده گردان تکاوران دریایی که در جریان مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر در برابر تجاوز ارتش بعث، جانفشانیهای بسیار زیادی را از خود به نمایش گذاشتند، گفتوگو کنیم.
متن کامل گفتوگوی تفصیلی میزان با ناخدایکم «هوشنگ صمدی» به شرح زیر است:
سیاسیون در ابتدای انقلاب، ارتش را به یک ارتش نحیف و نیمقد تبدیل کردند
میزان: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت شما در ارتش چه بود و وضعیت آن روزهای ارتش را چگونه توصیف میکنید؟
ناخدا صمدی: در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، محل استقرار تکاوران نیروی دریایی در بوشهر بود و من ضمن اینکه فرمانده گردان تکاوران بودم، مسئولیت جانشین فرماندهی منطقه دوم دریایی بوشهر را نیز در اختیار داشتم. از خرداد سال ۵۸ تا آخر آن سال، چهار واحد ۳۵ نفره تکاور در منطقه خوزستان تحت فرماندهی من بودند. از ۲۲ بهمن ۵۷ تا زمان تابستان ۵۹، سیاسیون شرایطی را برای ارتش به وجود آورده بودند که ارتش به یک ارتش نیمقد و نحیف تبدیل شده بود. به عنوان مثال به یکباره ۱۰ بخشنامه غیرتخصصی از سوی سیاسیون به ارتشی ابلاغ میشد که آن زمان در موقعیت انتقال قدرت قرار داشت. هر کدام از این بخشنامهها در جهت تضعیف ارتش بودند و ستون پنجم دشمن هم در چنین شرایطی همه نوع اطلاعات را درباره ارتش ایران به صدام ارائه میداد.
میدانستیم جنگ شروع میشود فقط تاریخ و ساعت آن را نمیدانستیم
میزان: نیروهای مسلح خاصه ارتش، چقدر از تحرکات ارتش بعث در آن سوی مرزها آگاه بودند و چقدر خود را برای مبارزه و جنگ با ارتش بعث آماده کرده بودند؟
ناخدا صمدی: ما از اواسط سال ۵۸ با توجه به اطلاعاتی که از مرز مشترک با عراق و آن سوی مرز و پاسگاههای ژاندارمری داشتیم، میدانستیم که جنگی شروع خواهد شد. فقط تاریخ و ساعت این جنگ برای ما نامشخص بود. از همان زمان بارها و بارها از منطقه دوم دریایی بوشهر و منطقه سوم دریایی خرمشهر، به ستاد نیروی دریایی تهران مخابره کردیم که طبق اطلاعاتی که ما جمع آوری کرده ایم، قرائن جنگ از سوی ارتش بعث وجود دارد. اما با این وجود سیاسیون صحبتهای ما را قبول نداشتند و میگفتند که ارتش عراق به ما حمله نمیکند. در اسفند ۵۸ ارتش عراق یک مانور دریایی ۱۰ روزه را در شمال خلیج فارس برگزار کرد. از ستاد نیروی دریایی تهران به ما که در منطقه دوم دریایی بوشهر و منطقه سوم دریایی خرمشهر بودیم دستور دادند که جزئیات این مانور عراقیها را بررسی کنیم و آنها زیر نظر داشته باشیم. ما هم این کار را انجام دادیم. پس از پایان مانور، باز هم ما به این نتیجه رسیدیم که ارتش و نیروی دریایی عراق در حال مهیا شدن برای شروع یک جنگ است. ما نتایج بررسیهای خود را به ستاد نیروی دریایی در تهران گزارش کردیم. ستاد نیروی دریایی گزارش ما را کاملا قبول کرد و این گزارش را برای ستاد ارتش فرستاد و ستاد ارتش هم بر آن صحه گذاشت، اما وقتی این گزارش برای سیاسیون تشریح شد، آنها باز هم زیر بار نرفتند. علاوه بر همه اینها، صدام در فروردین ۱۳۵۹ ضمن پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر اعلام کرد که با تمام قوا آماده جنگ با ایران هستم و در این مسیر از هیچکدام از کشورهای عربی کمک نمیخواهم.
شناسایی نقاط ضعف و قوت نیروی دریایی در جریان مانور ۳۰ روزه قبل از جنگ تحمیلی
میزان: آیا ارتش ایران هم در برابر این مانور نظامی ارتش بعث، اقدام به برگزاری مانور در مناطق نزدیک به عراق کرد؟
ناخدا صمدی: بله، نیروی دریایی ارتش در فروردین سال ۵۹ یک مانور ۳۰ روزه را از تنگه هرمز تا شمال خلیج فارس به راه انداخت. در این مانور دریایی که با پشتیبانی کامل نیروی هوایی انجام شد، تیپ هوابرد و توپخانههای ساحلی نیروی زمینی هم حضور داشتند. پس از این مانور یک ماهه، در جلسه شور ستادی، فرماندهان یگانهای رزمی و روسای واحدهای پشتیبانی رزمی و اداری، به نقاط ضعف و قوت واحدهای خود پی بردند.
ناوهای نیروی دریایی با کلیه مهمات و تجهیزات و سوخت خود، آماده جنگ با دشمن بودند
میزان: تغییر طرحهای عملیاتی نیروهای مسلح در نیمه اول سال ۵۹ که به دستور ستاد ارتش انجام شد، چگونه در نیروی دریایی اجرا شد؟
ناخدا صمدی: ارتش ایران ۱۸ اردیبهشت ۵۹ به هر سه نیروی هوایی، زمینی و دریایی دستور داد که طرحهای عملیاتی قبلی خود را کنار بگذارند و طرح عملیاتی جدید بر مبنای تهدیدات موجود تهیه کنند. هر سه نیرو طرحهای جدیدی را تهیه کردند و آن را به ستاد ارتش دادند و ستاد ارتش نیز آن طرحها را تصویب و به نیروها و یگانهای زیرمجموعه ابلاغ کرد. ناوتیپ هشتم نیروی دریایی ارتش که در خرمشهر حضور داشت، قویترین ناوتیپ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. زمانی که فرمانده ناوتیپ هشتم نیروی دریایی مصوبه طرح عملیاتی جدید را تحویل گرفت بر مبنای مختصات طرح عملیاتی جدید، در روز ۲۶ مرداد ۵۹ دستور داد کلیه یگانهای شناوری که در ساحل اروند و کنار اسکلهها بودند به مناطق دریایی شمال خلیج فارس بروند. همه این ناوها با کلیه مهمات و تجهیزات و سوخت خود، آماده جنگ با دشمن بودند. بخشی از این یگانهای شناور در شمال خلیج فارس و بخشی به منطقه دوم دریایی بوشهر راهی شدند. در روز دوم شهریور ۵۹ یعنی ۲۹ روز قبل از شروع جنگ تحمیلی ارتش بعث علیه کشورمان، ناو جنگی ما با عنوان نام «نقدی» در شمال خلیج فارس با دو فروند جنگنده هوایی سوخو ارتش بعث درگیر شد و فرمانده ناو بدون کوچکترین درنگی هر دو هواپیما را پایین آورد. البته این را باید تاکید کنم که ما از اوایل سال ۵۹ در جنگ با بعثیها بودیم. از همان اوایل سال ۵۹ در پاسگاههای مرزی زمینی و مرزهای دریایی و همچنین در حوزه حریم هوایی، جنگ صدام با ایران آغاز شده بود.
گردان تکاوران دریایی حقیقتا یک گردان تک بود
میزان: تکاوران نیروی دریایی حاضر در منطقه دوم بوشهر و منطقه سوم خرمشهر، چه ویژگیها و خصوصیتهایی داشتند و آمادگی آنها چقدر در عدم پیشروی ارتش بعث در خرمشهر نقش داشت؟
ناخدا صمدی: افسران تکاور دریایی، همگی جزو افسران انتخاب شده و برجسته بودند. گردان تکاوران دریایی حقیقتا یک گردان تک بود. تنها یک گردان در تمام ارتش چنین وزنی را داشت. تک تک اعضای این گردان دورههای مختلف داخلی و خارجی را دیده بودند و انواع و اقسام رزمهای مختلف را بلد بودند. تکاوران دریایی در جریان عملیاتهای دفاع مقدس، خودشان را به خوبی نشان دادند. صدام با ۱۲ لشکر، ۴۰ تیپ مستقل و چندین هزار تانک و نفربر و هواپیما، در روز ۳۱ شهریور جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد. ارتش بعث در روز ۳۱ شهریور در جبهه جنوب و جاده شلمچه با ۲ لشکر زرهی مکانیزه به همراه ۲ تیپ هوابرد و چند گردان به پیش آمد تا خرمشهر را اشغال کند. صدام این رویا را در سر داشت که خرمشهر را یک روزه اشغال کند و ظرف ۳ روز خوزستان را از ایران جدا کند و همچنین روز هفتم در میدان آزادی تهران مصاحبه رادیو تلویزیونی بینالمللی داشته باشد. حقیقتاً مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر در برابر ارتش تا بن دندان مسلح صدام، افتخار بزرگ ملت ایران است. بعثیها که میخواستند یک روزه خرمشهر را بگیرند ۳۴ روز در این شهر گیر افتادند و در این ۳۴ روز متحمل تلفات بسیار زیادی شدند. بعثیها حتی بعد از ۳۴ روز از تجاوز به خرمشهر هم نتواستند تمام خرمشهر را اشغال کنند. آنها تنها تواستند خرمشهر غربی را اشغال کنند و هیچگاه موفق نشدند از روی پل کارون در خرمشهر عبور کند و به سمت آبادان برود. ما در مقاومت ۳۴ روزه مسیر تاکتیک و تکنیک لشکرهای دشمن را عوض کردیم. صدام حتی در روز هفتم جنگ، اعلام آمادگی برای مذاکره کرد و گفت: «ما به هدفهای از قبل تعیین شده خودمان رسیده ایم و اگر ایران شرایط ما را قبول کند، ما آماده مذاکره هستیم». این در حالی بود که هیچ کدام از اهداف صدام به ثمر نرسیده بود و هنوز آنها از پل خرمشهر عبور نکرده بودند و هنوز در سه چهار کیلومتری شلمچه بودند؛ در روز چهارم مهر، تکاوران و مدافعان خرمشهر، شلمچه ایران را آزاد کردند و شلمچه عراق را متصرف شدند و شب را هم در همانجا به صبح رساندند. عراقیها از شب تا صبح چهارم مهر جاده خرمشهر شلمچه را بمباران کردند تا هیچ نوع تدارکات و سلاح و تجهیزاتی به ما نرسد.
به تکاوران گفتم «اولین مسئولیت شما حفظ جان خودتان است»
میزان: حرکت تکاوران دریایی برای دفاع از خرمشهر چگونه آغاز شد؟
ناخدا صمدی: از یک هفته قبل از تهاجم صدام، قرارگاه مقدم جنگ نیروی دریایی در بوشهر تشکیل شده بود و ناخدا «مصطفی مدنینژاد» جانشین فرماندهی نیروی دریایی، فرماندهی این قرارگاه را به عهده گرفته بود و بنا بود که جنگ دریایی توسط این قرارگاه اداره شود. اولین فرمان این قرارگاه هم بعد از تجاوز صدام به کشورمان، در ساعت ۱۵:۳۰ روز ۳۱ شهریور یعنی حدود ۳۰ دقیقه بعد از تجاوز صدامیها، برای تکاوران دریایی صادر شد و فرمان از این قرار بود که تکاوران به خرمشهر بروند. آن زمان من در بوشهر بودم و فرماندهی گردان تکاوران را بر عهده داشتم و از ظرفیت ۱۴۰ نفر تکاور در قالب ۴ واحد در خوزستان نیز بهره میبردم. بلافاصله پس از دریافت دستور از سوی قرارگاه، به نیروهایم آماده باش دادم. در گردان من ۷۰۰ نفر افسر و درجه دار آماده به جنگ شدند. ساعت ۲۴ روز ۳۱ شهریور سال ۵۹ با ۱۱۲ خودرو از سایت تکاوران در بوشهر حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز کردیم. حدود ساعت ۵:۳۰ صبح ۱ مهر در نزدیکی آبادان متوقف شدیم تا مورد حمله هوایی دشمن قرار نگیریم و برای ورود به خرمشهر آماده شویم. پیشبینیهای بسیار کاملی برای ورود به خرمشهر انجام داده بودیم. گروههای کوچکی را تشکیل دادیم و مسیرها را از قبل شناسایی کردیم. یکی از توصیههای مهم من برای تکاوران این بود که «اولین مسئولیت شما حفظ جان خودتان است تا شما باشید و من هم باشم تا بجنگیم و دشمن را از خک کشورمان بیرون کنیم»؛ بنابراین بنا شد با همه آموزشهایی که دیده بودیم و معلوماتی که داشتیم و تجربههای مانوری که در اختیار داشتیم، هم از جان خودمان حفاظت کنیم و هم با دشمن بجنگیم. ارتش بعث هم زمانی که فهمید تکاوران دریایی در حال نزدیک شدن به خرمشهر هستند، این شهر را به تمام معنا به زیر آتش خود گرفت. صدای انفجارها در خرمشهر ثانیهای قطع نمیشدند. با این وجود گردان ۷۰۰ نفره تکاوران دریایی وارد خرمشهر شدند و خون از دماغ هیچکدام از آنها نیامد. تکاوران کاربلد بودند و میدانستند چگونه باید وارد شهر شوند و چگونه باید از موانع طبیعی و مصنوعی برای حفظ جان خود استفاده کنند. ساعت ۱۱:۳۰ ظهر ۱ مهر، استقرار تکاوران دریایی در خرمشهر تمام شد و اولین فرمان از ستاد اروند به ما صادر شد که یک گروهان برای کمک به مدافعان خرمشهر به شلمچه برود. ما هم گروهان سوم تکاوران را به خرمشهر فرستادیم. من و افسر عملیاتی بعد از ورود به خرمشهر، به ستاد اروند رفتیم و در آنجا توجیه شدیم و موقعیت دشمن و موقعیت نیروهای خودی را بررسی کردیم.
تکاوران دریایی در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر، ۱۰۳ شهید و ۲۹۲ جانباز تقدیم کردند
میزان: تکاوران نیروی دریایی در جریان مقاومت ۳۴ روزه چند شهید و جانباز تقدیم کردند؟
ناخدا صمدی: تا روزی که ما از خرمشهر خارج شدیم یعنی روز ۴ آبان ۱۳۵۹، تکاوران دریایی تعداد ۱۰۳ شهید و ۲۹۲ جانباز را تقدیم کردند. درصد جانبازی تکاوران از ۱۰ درصد تا ۹۳ درصد بود.
امیر سیاری خودش توانست خودش را بالا بکشد
میزان: امیر سیاری که امروز مسئولیت معاونت هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی ایران را بر عهده دارد، یکی از نیروهای شما در گردان تکاوران بود و در جریان مقاومت ۳۴ روزه نیز به درجه جانبازی رسید. برای ما کمی در خصوص ویژگیهای امیر سیاری توضیح دهید.
ناخدا صمدی: در گردان ۷۰۰ نفره تکاوران دریایی، من ۳۹ افسر داشتم و امیر دریادار دکتر حبیبالله سیاری هم یکی از همین افسرها بود. او ناوباندوم بود و در همان خرمشهر ناوبانیکم شد. حبیبالله سیاری در همان روزهای مقاومت ۳۴ روزه تکاوران، در موقعیت دفاعی که در جاده ماهشهر آبادان داشت، مجروح شد و ۷۵ درصد جراحت برداشت. امیر سیاری حقیقتا افسر برجستهای بود و در عملیاتهای زیادی شرکت میکرد. او انسانی بسیار خودساخته، باسواد و علاقمند بود. امیر سیاری خودش توانست خودش را بالا بکشد. قسمتهای مختلف ارتش را از پله اول تا آخر یکی یکی بالا رفت. او فرماندهی دسته، گروهان، گردان، تیپ، پایگاه و منطقه و همچنین نیروی دریایی را در کارنامه خود دارد و امروز هم معاون هماهنگ کننده ارتش است.
آموزش ۲۰۰ نفر از جوانان بومی خرمشهر توسط تکاوران
میزان: گروههای مردمی که در خرمشهر حضور داشتند و به دفاع از شهر در برابر ارتش بعث مشغول بودند، چگونه با تکاوران همراهی میکردند و به نظر شما نقش آنها در این مقاومت افتخارآمیز چگونه بود؟
ناخدا صمدی: ما وقتی که وارد خرمشهر شدیم، روی تابلو ورودی شهر نوشته شده بود «جمعیت خرمشهر ۳۶ میلیون نفر». در حالی که آن زمان جمعیت کل کشور ۳۶ میلیون نفر بود. ما معنی آن تابلو را در آن لحظه نفهمیدیم، اما وقتی وارد خرمشهر شدیم و در جریان درگیری با صدامیها قرار گرفتیم کاملا با تمام وجودمان درک کردیم که ۳۶ میلیون نفر پشت سر ما هستند و از ما حمایت میکنند. هر کدام از گروهانهای تکاور دریایی، یک آشپرخانه صحرایی داشتند که پشت کامیون قرار داشت. من این آشپرخانهها را در طول ۳۴ روز مقاومت در خرمشهر، یک روز هم فعال نکردم. این در حالی است که تکاوران جیره غذایی مخصوص دارند و روزانه باید ۴ هزار و ۸۰۰ کالری وارد بدن آنها شود. همه غذاهایی که در ۳۴ روز مقاومت خرمشهر وارد بدن تکاوران دریایی میشد از طریق مسجد جامع خرمشهر و همچنین مردم در پشت جبههها به دست ما میرسید؛ حتی کالری این غذاها از ۴ هزار و ۸۰۰ کالری هم بیشتر بود و ما هم دائما به تکاوران هشدار میدادیم که حواستان باشد بیش از حد کالری مجاز غذا نخورید تا خدای نکرده سنگین نشوید. خانمها به من مراجعه میکردند که به ما تفنگ بدهید تا ما هم از شهر و دیارمان دفاع کنیم. حتی به من اعتراض میکردند که مگر ما از این مَردها که از شهر دفاع میکنند، چه کمتر داریم؟ من ۲۰۰ نفر از جوانان بومی و علاقمند خرمشهر که به تکاوری علاقمند بودند را دور هم جمع کردم و مربی بالای سر آنها گذاشتم و لباس تکاوری بر آنها پوشاندم و استفاده از سلاحهای آر.پی.جی۷ و تیربار ام.جی۳ را به آنها آموزش دادم. این ۲۰۰ نفر انصافا در جریان مقاومت ۳۴ روزه خیلی به کار آمدند و از خود جانفشانی نشان دادند.
نقش تکاوران دریایی در روزهای منتهی به آزادسازی خرمشهر
میزان: در زمان آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد سال ۶۱ شما چه مسئولیتی داشتید؟
ناخدا صمدی: در جریان عملیات بیتالمقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، من فرمانده گروه رزمی تکاوران دریایی بودم. از همان روز یکم و دوم خرداد ۶۱ خرمشهر کاملا در محاصره نیروهای کشور ما بود. ما فقط یک مسیر را از پشت به سمت شلمچه باز گذاشته بودیم که دشمن جای فرار داشته باشد. تکاوران دریایی از روز دوم خرداد، هم با قایق و هم با شنا وارد خرمشهر شدند و مواضع را شناسایی کردند. در روز سوم خرداد این صحنه را که مثلا ۲ تکاور ۱۵ تا ۲۰ نیروی بعثی را اسیر کردهاند را بسیار مشاهده میکردیم.
نیروی دریایی امروز هم از نظر تاکتیک و تجهیزات و هم از نظر تکنیک و نیروی انسانی پختهتر شده است
میزان: جایگاه امروز نیروی دریایی ارتش در منطقه و دنیا را چگونه میبینید؟
ناخدا صمدی: نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران امروز هم از نظر تاکتیک و تجهیزات و هم از نظر تکنیک و نیروی انسانی، بسیار کارآزمودهتر و پختهتر از زمان ابتدای انقلاب است. امروز کشورهای صاحب سبک در عرصه دریاها مثل روسیه و چین به آبهای منطقهای ایران میآیند و با نیروی دریایی ما رزمایش مشترک برگزار میکنند و این بدان معناست که دنیا هم بر روی قدرت دریایی ایران حساب ویژهای باز کرده است.
میزان: و صحبت پایانی شما.
ناخدا صمدی: دشمنان بدانند که خاک ایران نگهبان دارد و این نگهبانان بسیار ثابت قدم هستند.
گفتوگو: محمدحسین چخماقی