پاسخ شورای نگهبان به برداشت ناقص یک روزنامه از اظهارات آیتالله جنتی
بسم الله الرحمن الرحیم
روزنامه شرق در شماره ۳۷۱۴ روز پنج شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ در گزارشی شتابزده و غیر علمی با عنوان «۲۲ گواه خلاف نظر دبیر شواری نگهبان» و با تیتری درشت در صفحه اول روزنامه آنهم با غلط فاحش تایپی، تلاش کرده با برداشت ناقص از اظهارات آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان و با تمسک به اظهارات خلاف واقع یکی از اعضای کمیسیون شوراهای مجلس، شورای نگهبان را مخالف اصلاح قانون انتخابات نشان دهد که روابط عمومی شورای نگهبان در راستای تنویر افکار عمومی جوابیهای را آماده کرده که انتظار است وفق ماده ۲۳ قانون مطبوعات در همان صفحه و ستون چاپ شود:
ضرورت اصلاح قانون انتخابات موضوعی است که مورد اتفاق همه کارشناسان و مسئولان مرتبط با فرآیند برگزاری و نظارت بر انتخابات است و بارها در مواضع دبیر، سخنگو و سایر اعضای شورای نگهبان منعکس شده و از مجلس بابت کنار گذاشتن آن انتقاد شده است.
در این خصوص بیانات مورخه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ آیتالله جنتی ناظر به پیگیری نکردن اصلاحات قانون انتخابات و کنار گذاشتن طرح پیشین از دستور کار مجلس بوده است که مراجعه به سوابق نظرات ایشان گویای این امر است، از جمله بیانات ایشان در جلسه جلسه ۱۷ آبان ۹۸ که با استقبال از برخی بخشهای طرح مجلس برای اصلاح قانون انتخابات بیان کردند: «در این طرح خلاءهای قانون قبلی انتخابات تا حدود زیادی برطرف شده بود و پیشنهادات خوبی درباره شفافیت مالی نامزدها، جرائم انتخاباتی و ... در آن وجود دارد که امیدواریم مجلس محترم با جدیت این طرح را به سرانجام برساند و در صورت اصلاح قانون انتخابات، کار مجریان و ناظران برای انتخابات آینده دقیقتر خواهد بود.»
این در حالی است که با اعلام ایرادات شورای نگهبان به طرح پیشین، انجام اصلاحات آن از سوی مجلس دیگر پیگیری نشد و همین امر نیز مورد انتقاد ایشان در جلسه اخیر و جلسه ۱۳ آبان ۱۳۹۸ شورای نگهبان واقع شد: «با توجه به سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در خصوص انتخابات، دو سال کارهای کارشناسی با همکاری شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی بر روی اصلاح قانون انتخابات صورت گرفت، اما متأسفانه این طرح از سوی مجلس کنار گذاشته شد.»
چنین موضوعی در مواضع سایر اعضا از جمله مصاحبه دکتر رهپیک عضو حقوقدان شورای نگهبان با روزنامه فرهیختگان مورخ ۱۲ آبان ۱۳۹۸ نیز منعکس شده است: «در اصلاحیه قانون انتخابات که ما هم به مجلس کمک کردیم خیلی از این ابهامات رفع و احکام نسبتا خوبی درنظر گرفته شد، ولی متاسفانه مجلس اصلاح قانون انتخابات را به نتیجه نرساند. اگر اصلاح قانون انتخابات به انتخابات مجلس دهم میرسید، خیلی از مشکلات حل میشد... باید از مجلس سوال شود که چرا بهرغم اینکه اصلاح قانون انتخابات در دستور هیاترئیسه مجلس هم قرار گرفته و روال را طی کرده بود به صحن علنی نیامد و پیگیری نشد.».
اما درباره اظهارات نادرست عضو کمیسیون شوراهای مجلس باید گفت وی در حالی مخالفت شورای نگهبان را دلیل اصلی معلق ماندن «طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس» در سال گذشته قلمداد کرده و ۲۲ نفر از اعضای کمیسیون شوراها را گواه بر آن معرفی میکند که خود در جایی دیگر دلیل اصلی مخالفت شورای نگهبان با این طرح را «استانی شدن انتخابات» معرفی کرده است. طرحی که یکی از محورهای اصلی آن ناظر به حذف حوزههای کوچک انتخابات و تبدیل هر استان به یک حوزه انتخابیه با ارائه سازوکاری جدید برای محاسبه آراء مردم بود که نتیجه آن تأثیر گذاری مرکز استان در نتیجه انتخابات شهرهای کوچک و باقی بودن نمایندگان شناخته شده در کرسیهای نمایندگی بود. نظامی که به جز بخشی از نمایندگان مجلس، نزد قریب به اتفاق صاحبنظران و کارشناسان مقبول نبود و همه بر مخاطرات آن اذعان داشتند.
اما چرا چنین موضوعی که به اذعان عضو کمیسیون شوراها از دوره ششم تا دهم از سوی نمایندگان مجلس دنبال میشد مجدداً در «طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس» که هدف اولیه آن تحقق سیاستهای کلی انتخابات بود گنجانده شد؟ آیا چنین امری نوعی گروکشی از شورای نگهبان جهت تأیید چنین سازوکاری نبود؟ بدین ترتیب که تنها در صورتی مشکلات و مسائل قانون انتخابات حل خواهد شد که پیشنهاد مجلس در تغییر نظام انتخاباتی به نفع نمایندگان موجود نیز توسط شورای نگهبان پذیرفته شود و در غیر این صورت اصلاحی در قانون انتخابات مجلس صورت نخواهد پذیرفت و مشکلات و چالشهای آن کماکان باقی خواهد بود.
از همین رو بود که پس از ایراد شورای نگهبان نسبت به استانی شدن حوزههای انتخابیه که تنها یکی از محورهای طرح مزبور بود، علیرغم اینکه کمیسیون موضوع مزبور را حذف نمود، لکن هیچگاه صحن مجلس حاضر به تصویب بقیه مواد نشد، چراکه اساساً آنچه که به دنبال آن بودند اصلاح معایب و کاستیهای قانون انتخابات نبود، بلکه تحقق استانی شدن انتخابات با سوء استفاده از نیاز کشور به اصلاح قانون انتخابات جهت رفع مشکلات قانون بود. امری که همواره از سوی شورای نگهبان جهت حل مسائل موجود اعلام شده بود.
اما تعجب اینجاست که این نماینده اعلام داشته «اگر بخش استانیشدن انتخابات هم از نظر شورای نگهبان با قانون اساسی مغایرت داشت چرا باقی مواد این قانون را تأیید نکردند؟ میتوانستیم انتخابات استانی را کنار بگذاریم و به باقی محورها بپردازیم.» و در این راستا آمادگی خود جهت انتشار اسناد مربوطه را اعلام کرده است. در اینخصوص ضمن استقبال از انتشار اسناد، باید همین سؤال را از مجلس پرسید که چرا بقیه مواد جهت تبدیل به قانون به تصویب نرسید؟ لکن ما در این جا وعده انتشار اسناد این موضوع را نمیدهیم. چراکه گواهی این مدعا منتشر شده است و گواه آن گزارش کمیسیون امور داخلی مجلس و شوراها به شماره چاپ ۱۵۶۴ مورخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ است که با حذف موضوع استانی شدن انتخابات و اصلاح برخی از موضوعات دیگر، ایرادات وارده به طرح مزبور را رفع کرد، لکن هیچگاه در صحن مجلس جهت ارسال به شورای نگهبان به تصویب نرسید.
آیا دلیلی جز این هست که استانی شدن انتخابات برای مجلس اهمیت اساسی داشت و نه رفع ایرادات قانون انتخابات؟ البته ان شاالله عضو کمیسیون شوراها نسبت به فرآیند قانونگذاری آشنایی کافی داشته و انتظار نداشته اند که خود شورای نگهبان اقدام به حذف احکام مورد ایراد نماید. چراکه شورای نگهبان میبایست نسبت به مصوبه اصلاحی مجلس نظر میداد، درحالی که هیچگاه مجلس مصوبه را اصلاح نکرده، معلوم نیست چگونه ایشان انتظار تأیید آن از سوی شورای نگهبان را داشته است.
شاید این سؤال را بتوان از مجلس پرسید؛ چگونه است که بعضی از مصوبات مورد علاقه نمایندگان چندین مرتبه بین مجلس و شورای نگهبان رفت و آمد میکند، ولی هیچ تلاشی جهت حل ایرادات و مغایرتهای مصوبهای که به دنبال رفع مشکلات نظام انتخاباتی است صورت نمیپذیرد؟ به عنوان مثال چرا مجلس تا آخرین نفس خود به دنبال تصویب طرحها و لوایح مربوط به ایجاد هشت منطقه آزاد تجاری- صنعتی و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی است درحالیکه این مصوبات اولین بار در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۹۷ نزد شورای نگهبان ارسال میشود و شورای نگهبان آن را واجد ایراد میشناسد، اما نمایندگان محترم با یک بار ایراد شورای نگهبان، از پا نمینشینند و چهار مرتبه دیگر جهت رفع ایرادات شورای نگهبان، آن را اصلاح و مجدداً نزد شورای نگهبان ارسال میکنند که در هر مرحله نیز با ایراد این شورا مواجه میشود و تا آخرین لحظه عمر مجلس نیز از آن دست بردار نیستند به نحوی که مصوبه مزبور جهت رفع ایراد شورای نگهبان در دستور روز سه شنبه مورخ ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ کمیسیون اقتصادی مجلس نیز قرار میگیرد!
چگونه است طرحی که به قول این عضو کمیسیون شوراها یک سال و نیم مجلس درگیر آن بوده، علی رغم اینکه کمیسیون جهت رفع ایرادات آن گزارش خود را ارائه داده، در صحن اجازه طرح و تصویب نمییابد، اما طرح اخیر اصلاح قانون انتخابات به صورت دو فوریتی و در بازهای کمتر از ۲۰ روز در صحن تصویب میشود؟ طرحی که مرکز پژوهشهای مجلس (گزارش شماره مسلسل ۲۴۰۱۷۰۱۸ مورخ ۱۳/۲/۱۳۹۹) به عنوان بازوی کارشناسی مجلس به اذعان گزارش مربوطه بر عدم تصویب آن اصرار داشته و بالغ بر ده ایراد و ابهام صرفاً به دو ماده آن وارد میداند که چنین امری نشانگر عمق فاجعه در چنین مصوبهای است.
در بخش دیگری از اظهارات این نماینده مجلس بر کارشناسی نبودن ایرادات وارده از سوی شورای نگهبان به طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس اشاره شده است و اعلام داشته «هیچ یک از ایرادها هم کارشناسی نبود چرا که کارشناسهای شورای نگهبان در جریان تدوین طرح بودند». تعجب اینجاست وی در حالی در جریان بودن کارشناسان شورای نگهبان را دلیل اثبات ادعای غیرکارشناسی بودن ایرادات مطرح کردهاند که گزارش پژوهشکده شورای نگهبان بهعنوان نهاد کارشناسی شورای نگهبان در خصوص طرح مزبور (به شماره ۹۸۰۲۰۰۸ مورخ ۱۰/۲/۱۳۹۸ قابل دسترسی در سایت پژوهشکده شورای نگهبان) دقیقاً خلاف این ادعا را ثابت میکند و گزارش مذکور دهها ایراد را نسبت به طرح مجلس وارد کرده است.
شایان ذکر است اگرچه مرکز پژوهشهای مجلس وظیفه دارد نسبت به همه طرحها ولوایح اظهارنظر نماید، لکن مشاهده میشود که هیچگونه گزارشی از این مرکز در خصوص موضوعی که سخنگوی کمیسیون شوراها بر کارشناسی بودن آن و همراهی مرکز پژوهشهای مجلس با آن تأکید دارد منتشر نشده است؛ که به نظر ناشی از فشارهای وارده به این مرکز به دلیل مخالفت آن با چنین طرحی بوده است. چرا که مرکز مزبور همواره در ادوار گذشته مجلس با چنین موضوعی مخالف بوده است.
جالب اینجاست عضو کمیسیون شوراها جهت اثبات مطالب مورد ادعای خود گریزی به انتخابات الکترونیک نیز میزند که در هیچ یک از طرحهای اصلاح قانون انتخابات مورد توجه نبوده است و بیان داشته «انتخابات استانی و الکترونیکی به کدام هیجان باز میگردد؟ بارها وزارت کشور اعلام کرده که آمادگی این کار را دارد» و جهت اثبات مدعای خود به برگزاری الکترونیکی انتخابات شوراهای شهر و روستای پنجم در ۱۴۰ شهر اشاره داشته و در نهایت گفته «به نظر من مسائلی وجود دارد که شورای نگهبان نمیخواهد تصمیم بگیرد. انشاءالله با مجلس بعدی بهتر کنار بیایند»، اما در این خصوص باید توجه کرد که شورای نگهبان هیچگاه با انتخابات الکترونیکی مخالفتی نداشته، بلکه آن را به عنوان یک مطالبه مطرح میکند.
این مطلب بارها در مواضع سخنگوی شورای نگهبان منعکس شده از جمله در نشست خبری ۲۲/۰۹/۱۳۹۸ که اعلام شد: «انتخابات الکترونیک یک الزام قانونی است و فارغ از مشکلات مطرح شده، انتخابات الکترونیکی میتواند مزایایی داشته باشد به شرط اینکه اشکالات امنیت رأیها مرتفع شود... اگر امنیت انتخابات تضمین شود ما آمادگی داریم انتخابات را الکترونیکی برگزار کنیم»؛ لذا بدون تردید نمیتوان به بهانه برگزاری انتخابات الکترونیکی، سلامت انتخابات و صیانت از آراء مردم را در معرض خطر قرار داد و هرگاه وزارت کشور قادر به فراهم آوردن چنین امکاناتی شد، شورای نگهبان هیچ مخالفتی با برگزاری انتخابات به صورت الکترونیکی نداشته و ندارد. امری که البته هنوز به اذعان مراکز کارشناسی محقق نشده است.
در این خصوص میتوان صرفاً به مطلب مختصری از گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تحت عنوان «بررسی عملکرد رأی گیری الکترونیکی در ایران» به شماره مسلسل ۱۶۶۵۹ مورخ مهرماه ۱۳۹۸ اشاره نمود، که صراحتاً در بیان نقاط ضعف سیستم رأی گیری الکترونیکی به کار رفته در انتخابات شوراها اعلام داشته «در گواهی تأییدیه محصول توسط مرکز تحقیقات صنایع انفورماتیک تنها استانداردهای سازگاری مغناطیسی مورد آزمایش قرار گرفته است.
در گواهی ارزیابی امنیتی توسط شرکت صنایع امنیت فضای تبادل اطلاعات و همچنین گواهی ارزیابی امنیتی تجهیزات رایگیری الکترونیکی مشخص نشده است که ارزیابی امنیتی تحت چه استانداردی صورت گرفته است از این رو گواهینامههای اخذ شده بسیاری از ابعاد رای گیری الکترونیکی را در بر نمیگیرد.» همچنین در بخش دیگری اعلام داشته «هیچ یک از روشهای ارزیابی معتبر پیرامون امنیت و کارکرد سیستمهای فناوری اطلاعات که در بخش (۵-۱) همین گزارش به آنها اشاره شده است برای سیستم رایگیری الکترونیکی موجود مورد بررسی و آزمایش قرار نگرفته است.»
حال چگونه وقتی نهاد پژوهشی و کارشناسی وابسته به مجلس شورای اسلامی اینگونه سیستم رأیگیری الکترونیکی بهکار رفته در انتخابات شوراها را با چالش مواجه میداند، این انتظار وجود دارد که شورای نگهبان با چنین سیستمی موافقت کند؟ لذا باید این سؤال را از این عضو کمیسیون شوراها پرسید که با چه استدلالی چنین ادعاهایی که عدم صحت آن جملگی براساس اسناد و مدارکی که نزد مجلس وجود دارد بدیهی است مطرح میکنند؟
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود ادعا کرده «همه نکات ۱۰ ماده طرح اخیر مجلس در طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات هم وجود داشته و شورای نگهبان ایرادی را متوجه آن ندانسته است» و در بخش دیگری نیز گفته «نکته اینجاست که عینا همین مسائل [طرح اخیر]در آن طرح نیز وجود داشت. تمام مدارک آن را دارم و میتوانم آن را منتشر کنم. دقیقا این موارد را در آن مقطع تأیید کردند. در حالی که هیجانی وجود نداشت، نمایندهای رد صلاحیت نشده بود و این تهمتها و افتراها به نمایندگان زده نشده بود»؛ بنابراین وی با طرح چنین مطلبی خواسته وانمود کند مخالفت احتمالی شورای نگهبان با طرح حاضر فاقد پشتوانه کارشناسی بوده و احتمالا سیاسی است.
اما در این خصوص آنچه باعث شگفتی میشود این است که چگونه او چنین مطلب نادرستی را میتواند به عنوان عضو کمیسیون شوراها مطرح کند. مگر اینکه گفته شود ایشان نه از محتوای طرح اخیر خبر دارد و نه از محتوای طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس و نه از ایرادات شورای نگهبان. چراکه مفاد هر دو طرح یکی به شماره ثبت ۴۹۰ و دیگری به شماره ثبت ۷۱۹ و همچنین ایرادات شورای نگهبان به طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس در سامانه الکترونیکی مرکز پژوهشهای مجلس وجود دارد و به جز موضوع یک ماده هیچ تشابهی بین این دو طرح وجود ندارد و جالب اینجاست که در همان ماده نیز شورای نگهبان ایراداتی را به طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات وارد نموده است؛ لذا بیان چنین مطلب خلافی که به راحتی قابل بررسی و ارزیابی است، از سوی یک نماینده بعید و دور از انتظار است.
در پایان باید گفت شورای نگهبان همواره به دنبال رفع نواقص و ایرادات نظام انتخاباتی بوده که به اذعان همه کارشناسان و صاحبنظران قانون انتخابات باعث ایجاد چنین وضعیتی شده و در این باره هرگونه همکاری لازم را با مجلس داشته است که نمونه بارز آن همکاری خوب و تنگاتنگ پژوهشکده شورای نگهبان و کارشناسان این شورا با مجلس دهم در تهیه پیش نویس «طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس» است که متاسفانه با موضوع استانی شدن انتخابات گره خورد و به سرانجام نرسید.
امید است رسانهها و مطبوعات نیز با خودداری از شتابزدگی، پیش از انتشار گزارش، بررسی عالمانه و تحقیق جامعی در خصوص موضوع انجام داده و از انتشار مطالب خلاف واقع خودداری کنند.