- آرون گرامیپور تاکنون در آسیا کاپ برای تیم ملی ایران بازی نکرده است، اما این بازیکن آیندهدار در گفتوگو با پیج رسمی آسیاکاپ از بازی در جام جهانی و حضور کنار هم تیمیهای افسانهایاش گفت.
مصاحبه آرون با این صفحه اینستاگرامی را میخوانید.
*اکنون دقیقا کجا هستید آرون؟
من فعلا در خانهام در کالیفرنیا هستم. ما فقط تلاش میکنیم نقش خود را که ماندن در خانه است انجام دهیم تا این دوران (قرنطینه) به سرعت بگذرد.
*شما در آسیا یک بازیکن ناشناخته و تازه وارد هستید، ممکن است کمی از خودتان بگویید؟
بله، من آرون گرامیپور هستم؛ سنتر تیم ملی ایران. اولین بازی خود را هم برای تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۹ انجام دادم. این خلاصهای از معرفی من است، هرچند میدانم شما میخواهید چیزهای بیشتری بدانید.
*در این مدت آیا تفریح خاصی داشتید یا مهارتهاییبوده که روی آنها کار کنید؟
من در حیاط خلوت خانه یک حلقه نصب کردهام. البته نمیتوانم با آن کار خاصی کنم، چون روی آسفالت نصب شده است. ولی سعی کردم در این مدت روی بال هندلینگ (توانایی حمل توپ) حسابی کار کنم. قبلا اعتماد به نفس زیادی در این زمینه نداشتم. خب این چیزی است که به آن احتیاج دارم و فعلا روی آن تمرکز کردهام.
*این روزها آشپزی هم میکنید یا کارهایی مثل آن؟
من هر روز مثل همه آشپزی میکنم، ولی واقعیت این است که از حضور کنار خانوادهام لذت میبرم. این که شما کار خاصی نمیکنید یا تعهدی برای رفتن به جایی ندارید، یک موهبت است یا شاید هم یک محدودیت.
*درباره خانوادهتان صحبت کنید و راه رسیدن به تیم ملی که خیلی طبیعی نبود. نمیدانیم این درست است یا نه، ولی انگار شما در انگلیس به دنیا آمدید؟
بله.
*بسیار خوب فقط به ما درباره بزرگ شدنتان و بازی در ایالات متحده بگویید.
همانطور که گفتید این مسیر طبیعی نیست، بلکه بخشی از زیباییهای زندگی است. این راهی نیست که هرکسی از آن به تیم ملی برسد و یک ویژگی خاص دارد که منحصر به من میشود. منظورم این است وقتی ۱۶ ساله بودم در تیم آکادمی گرانکاناریاس بازی میکردم. آن وقت یک بورسیه ۴ ساله برای حضور در ایالات متحده دریافت کردم. پس از آن من، مدیر برنامههایم، خانوادهام و مسئولان فدراسیون ایران کارهای زیادی انجام دادیم تا بتوانم در تیم ملی بازی کنم. سرانجام این اتفاق افتاد و من برای حضور در تیم ملی و بازی در جام جهانی با یک جاده هموار روبهرو شدم.
*شما گفتید در جوانی در اسپانیا بازی میکردید. درست است؟ در سنین پایین فرهنگهای مختلف را تجربه کردن، چقدر دشوار است؟
ببینید منظور من زبان اسپانیایی بود. در بچگی اصول زیادی وجود داشت که برای بازی در اسپانیا باید خودم را با آنها وفق میدادم. وقتی آنها را آموختم به آمریکا رفتم، اما آنجا توجه زیادی به سرعت، چابکی، قدرت و تسلط بر توپ دارند. من هم این مقولهها را به بازی خودم اضافه کردم. حالا من سبکهای مختلفی از بسکتبال را در وجود خود دارم که از بازی در کشورهای مختلف آموختهام. این یک تغییر پویا برای من بود؛ من همیشه در آن موفق بودهام و از این بابت شکرگزارم.
*شما درباره بازی در آمریکای جنوبی صحبت کردید، در آرژانتین.
بله سن لورنزو تیم پیشین من در آرژانتین بود.
*بازی در آنجا چطور بود؟
خیلی جالب بود؛ البته مدت کوتاهی بود. من قراردادم را ژانویه امضا کردم و بعد از آن، چند بازی برای این تیم انجام داد. بعدش هم که این ویروس آمد و حالا منتظر پیشنهادهای جدید هستم.
*پس شما با «دار تاکر» که برای اردن هم بازی میکند هم بازی شدید، بازی کنار او چطور بود؟
او انسان بسیار خوبی است؛ البته ما پیش از جام جهانی در یک تورنمنت با حضور ایران، نیجریه، لهستان و اردن همدیگر را دیده بودیم. ما پیراهنهایمان را هم با هم عوض کردیم. وقتی به سن لورنزو رفتم، من و دار همیشه با هم حرف میزدیم و اغلب در سالن با هم بازی میکردیم؛ خیلیخوش گذشت.
*شما گفتید در یک تورنمنت چهارجانبه بازی کردید، بعد در جام جهانی دست به توپ شدید، بازی در بالاترین تورنمنت جهان چه احساسی داشت؟
صادقانه بگویم فوقالعاده بود. من قبلاً در جام جهانی بازی نکرده بودم. برخی بازیکنان کهنهکار به شما از جام جهانی میگویند که اشتیاقآور است. وقتی به جام جهانی رسیدم حقیقت همه چیز را دریافتم. سپس با تیمهای بزرگی مثل پورتوریکو، تونس و اسپانیا روبهرو شدیم که واقعا جالب بود.
*بازی در تیم ملی ایران برای اولین بار چه حسی داشت؟
همانطور که گفتم باورنکردنی بود؛ نمایندگی ایران و سرزمین پدریام. من برای افرادی که در فدراسیون بسکتبال ایران برای حضورم در تیم ملی به من کمک کردند احترام زیادی قائلم.
*شما از بازی در جام جهانی گفتید. قطعاً سختترین بازی شما مقابل اسپانیا بود. میتوانی از احساس خود در آن بازی بگویید؟
ما با امتیازات کمی به پورتوریکو باختیم و بعد با تونس بازی کردیم. بازی خوبی مقابل آنها به نمایش گذاشتیم، اما آنها سرانجام برنده شدند. پس از آن بسیاری از مردم در رسانهها و شبکههای اجتماعی هیچ امیدی به ما نداشتند؛ هیچکس از ما حمایت نمیکرد، انگار قرار بود ما فقط ببازیم و به خانه بازگردیم. سرمربی ما مهران شاهینطبع، کسی بود که در کنار بازیکنان قدیمی، ما را رهبری کرد. چیزی نمانده بود که ما به یک پیروزی بزرگ برسیم، اما این فقط بخشی از ظرفیت بازیکنان قدیمی ما بود که از سالهای جوانی کنار هم بازی میکردند در حالیکه من که تازه اولین حضور در تیم ملی را تجربه میکردم.
*کمی از بازیکنان قدیمی تیم ملی به ویژه حامد حدادی بگویید. بازی کنار حدادی چطور است و او چطور هم تیمیای برای شماست؟
عالی! حامد انسان فوقالعادهای است و دوست خوبی برای من محسوب میشود. تجربه جام جهانی ما را به هم نزدیکتر کرد، مانند دو برادر. نه فقط در زمان شوخی و خنده و مسافرت و تفریح، بلکه در زمین هم چیزهای زیادی از او آموختم. او استعداد فوقالعادهای دارد و ابایی از کمک به دیگران ندارد. اگر برای هر کاری نیاز به مشاوره دارید، حامد همیشه آماده است که به شما کمک کند. ما همیشه در تمرینات با هم صحبت میکردیم، چون همزمان بازی هم میکردیم. مثلا حامد به من میگفت: «این بهترین راه برای نفوذ به دفاع آنها است» یا «اگر آنها این کار را کردند، شما هم این کار را انجام دهید.» من و حامد در تمرینات مقابل هم قرار میگرفتیم که فوقالعاده جالب و سرگرمکننده بود. او یک ژنرال واقعی در داخل و خارج تیم است. من منتظر آسیا کاپ و همینطور رقابتهای المپیک هستم.
*خاطرهای از حامد یا هریک از بازیکنان دیگر تیم ملی در جام جهانی دارید که بتوانید آنرا بازگو کنید؟
راستش فقط سفرهایمان. با قطار، با هواپیما و اتوبوس یا هر چیز دیگری... در حین سفر ما فقط تفریح میکردیم و البته اینکه چه چیزی از جامجهانی میخواهیم. همه اینها کنار بچهها لذتبخش بود. این تنها چیزی است که میتوانم در پاسخ بگویم.
*برخی هواداران امیدوارند بسکتبال ایران در آینده پیشرفت کند، مخصوصا حالا که به المپیک راه یافته. بازی کردن در مسابقاتی که بخشی از آن تلاش برای راهیابی به جام جهانی بود چه حسی دارد؟
واقعا توضیح آن دشوار است. بخشی از آن مربوط به تمام بچههاست که موفق به انجام چنین کاری شدند. در پاسخ به بخش اول سئوال میتوانم از واژه «شگفتانگیز» استفاده کنم. درباره بخش دوم میتوانم به پیشرفت با این بچهها در المپیک اشاره کنم. نخستین حضور من در تیم ملی با چنین نتیجهای توأم شد. البته فشارهایی هم به ما وارد شد، اما وقتی به سمت بالا حرکت میکنی تمام اینها را فراموش خواهی کرد.
*شما پیش از جام جهانی با اردن بازی کردید و در خود جام هم مقابل فیلیپین ایستادید. بازی مقابل تیمهای آسیایی چه حسی دارد و چقدر هیجانانگیز است؟ شما هنوز در انتخابی آسیا کاپ هم بازی نکردهاید، آیا در این مسابقات به میدان میروید؟
نمیتوانم منتظر بازی در مرحله نهایی آسیا کاپ بمانم! این یک نقطه عطف است و من دوست دارم آنجا باشم. در پنجره بعدی مسابقات مطمئن میشوم در فهرست تیم ملی هستم (یا نه). برای نمونه ما در جام جهانی مقابل فیلیپین بازی کردیم و خاطرم هست باید آن بازی را میبردیم تا صعود میکردیم. هر لحظه امکان داشت ما با اختلاف ۱۰ امتیاز صعود کنیم، اما آنها با دو - سه شوت غیرمنتظره به ما نزدیک شدند. در آن زمان ما ترسیده بودیم، اما همانطور که تمرین کرده بودیم بازی کردیم و برنده شدیم. من باید تماشاگران فیلیپین را هم تحسین کنم، آنها این بازی را جالبتر کردند.
*دوست دارید در آسیا کاپ با چه بازیکنانی از چه کشورهایی روبهرو شوید. مثلا بازیکنانی از استرالیا، نیوزلند، چین یا ژاپن؟
شما جواب خودتان را دادید! بله استرالیا به عنوان مدافع عنوان قهرمانی، نیوزلند، چین و ژاپن. راستش دنبال رویارویی با بازیکن خاصی نیستم. امیدوارم در آینده بتوانم مقابل این تیمها حاضر شوم و خواهید دید چه اتفاقاتی میافتد.
*گفتید دنبال بازیکن خاصی نیستید. در گذشته هم بازیکنی نبوده که بخواهید مقابلش بازی کنید؟
خیلی دوست داشتم مقابل یائو مینگ بازی کنم؛ البته اگر من کودک نبودم و یائو هم در همان سن و سال قرار داشت، این میتوانست سرگرم کننده باشد. البته حالا من با حدادی تمرین میکنم و این دو شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند.
*اکنون صحبت درباره آینده تیم ملی ایران است. برخی بازیکنان مانند مایک رستمپور انگار استعدادهای متفاوتی هستند.
همانطور که گفتم من نماینده کشور پدرم هستم. شما یکی از بازیکنان نسل نو بسکتبال ایران را مثال زدید (مایک)؛ ما میدانیم نماینده یک کشوریم و باید کاری کنیم. میدانیم که استانداردهای بسکتبال در ایران بالاست؛ بنابراین باید سطح بازی خود را حفظ کنیم و تمام تلاشمان را در این راه انجام میدهیم. سطح بسکتبال در ایران به حدی بوده که بارها قهرمان آسیا شده است. من از بازیکنانی که این افتخارات را کسب کردهاند تشکر میکنم و با این تیم میخواهیم افتخارات بسکتبال ایران را تداوم ببخشیم.
*شما با حامد هم پستی هستید و طبیعی است از او چیزهای زیادی بیاموزید، اما درباره صمد؛ بازیکن و گلزنی قهار. چطور از او چیز میآموزید در حالی که هم پستش نیستید؟
درست است که ما در یک پست بازی نمیکنیم، اما مشترکات زیادی با یکدیگر داریم. اغلب درباره جایی که میخواهیم در دیدارها قرار بگیریم با هم صحبت میکنیم. این بدیهی است که درباره موضوعات مختلف با هم صحبت کنیم و به این نتیجه برسیم که هر دو در مرز آمادگی هستیم. ما هر دو در مناطقی بازی میکنیم که میتوانیم گل بزنیم و موثر باشیم. ضمن اینکه صمد شخصیتی شبیه حامد دارد. او میداند ما در چه مرحلهای از بازیکنی هستیم؛ بنابراین فقط از تجربیات خود به ما میگوید. وجود صمد برای هر تیمی غنیمت است. وقتی در بازیهای دشوار قرار میگیریم، صمد به بازی میآید و کارش را میکند؛ درست مثل حامد.
*کمی هم درباره طرفداران بسکتبال آسیا صحبت کنید. همینطور هواداران بسکتبال ایران.
طرفداران در آسیا عالی هستند؛ قبلاً وقتی اینجا (دانشگاه آزاد) بازی میکردم، طرفداران فوقالعاده بودند و به ما کمک میکردند که بازی بهتری به نمایش بگذاریم. مشتاقانه منتظر این هستم که دوباره مقابل تماشاچیان بازی کنم. من در سوپرلیگ ایران بازی کردم؛ آنجا طرفدارانی هستند که خود را به بازیها و تمرینات میرسانند. شما همیشه آنجا با خانوادههایی روبهرو میشوید که در اینستاگرام به شما پیام میدهند؛ سلام موفق باشی!. ما نماینده آنها هستیم. میخواهم از تمام کسانی که برایم پیام میگذارند تشکر کنم؛ چون من اکثر آن پیامها را میبینم.
*سؤال آخر! چه توصیهای برای نسل بعدی بسکتبال دارید؟
به آنها توصیه میکنم با بازیکنان باتجربه و کهنهکار، کار کنند و از آنها بیاموزند؛ انسانهایی بسیار فروتن و بسیار معتبر. شما میتوانید کارهای زیادی را به تنهایی انجام دهید، همه میتوانند، اما برای اینکه موفق شوید باید از دیگران کمک بگیرید. همچنین توصیه میکنم وقت خود را تلف نکنید و با باشگاهها و مربیان خارجی کار کنید؛ فقط روی کارتان تمرکز کنید. این روزها چیزهای زیادی برای حواس پرتی وجود دارد. به خودتان بگویید اگر میخواهم موفق شوم باید هزینه کنم و اینکه سخت کار کنید، به حرف اعضای خانواده و دوستان صمیمی خود گوش کنید.