اشتباهات راهبردی آنکارا
به گزارش گروه فضای مجازی ؛ در حالیکه گزارشهایی از اجازه آنکارا به آمریکا برای استفاده از یک پایگاه هوایی در آن کشور برای حمله به گروه تروریستی داعش منتشر شده، ترکیه نیز مداخله نظامی خود در سوریه را آغاز کرد. در بیانیه دفتر نخست وزیر این کشور آمده است: «دولت ترکیه مصمم است دست به اقدامات لازم برای حفاظت از امنیت ملی خود بزند.» اما واقعیت پنهان در پس این ماجرا، حاکی از حقایق دیگری است که به جنبههای سیاست داخلی و خارجی این کشور باز میگردد. در واقع ترکیه با این اقدام، اشتباهی راهبردی برای سرپوش گذاشتن بر دیگر خطای استراتژیک خود مرتکب شده است. طی چند سال گذشته دولتمردان آنکارا تحرکاتی را در عرصه سیاست خارجی به منصه ظهور رساندند که موجب تزلزل ارکان حزب حاکم گردید. آنها در حال حاضر در صحنههای جهانی، منطقهای و داخلی در صددند اذهان را از آنچه که در این عرصهها علیه منافع حزب عدالت و توسعه صورت گرفته متوجه رویداد دیگری نمایند. موضع به شدت انفعالی دولت ترکیه به لحاظ سیاسی باعث شده است برای خروج از بحران مشروعیت فعلی، دست به اقدامات تهاجمی بزند. نشانههای بروز این بحران پس از شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات ظاهر شد و این در حالی است که با نزدیک شدن پایان مهلت قانونی، این حزب مجبور به انتخاب یکی از این دو گزینه است: یا انتخابات برگزار گردد و یا دولت ائتلافی تشکیل شود. گارد انفعالی سیاستمداران ترکیه که همچنان رؤیای امپراطوری عثمانی را در سر میپرورانند، اجازه انتخاب هیچ یک از این دو گزینه را به آنان نمیدهد، زیرا تداوم چنین روندی، امکان پیروزی در انتخابات آتی را به آنان نمیدهد و چنانچه گزینه ائتلاف با سایر احزاب نیز انتخاب شود، برای در دست گرفتن عنان وزارتخانههای کلیدی مانند وزارت دفاع و اقتصاد، حزب عدالت و توسعه ناچار است حالتی تهاجمی به خود بگیرد.
از جمله علل مهم شکست اردوغانیسم در انتخابات پارلمانی اخیر، ارتکاب سیاستهای اشتباه منطقهای و داخلی و نشر اکاذیب به خصوص در مبارزه با تروریسم است. در صحنه منطقهای، پس از آنکه ناتوانی ترکیه برای تحرکی چشمگیر در سوریه برای غرب روشن شد، ناامیدی از معارضین سوری شکل گرفت و ثابت گردید که فعالیتهای نظامی علیه دولت قانونی سوریه نه تنها آزادیخواهانه نیست، بلکه این اقدامات موجب شده تا منطقهای امن برای خطرناکترین تروریستهای جهان به وجود بیاید. پس از توحش بیسابقه جریان تکفیری در عراق و سوریه، شکی باقی نماند که ترکیه همسو و یاریگر جریان تروریستی تکفیری در منطقه است. خاطره خوش ترکیه در برگزاری جلسات هماهنگی با تروریستهای سوریه تبدیل به کابوسی برای آنان گردید و در معادلات جهانی و منطقهای، این کشور به عنوان بازنده تلقی شد. حملات اخیر از منظری دیگر، تلاش عاجزانه آنان برای جبران بخشی از شکستهای راهبردی ترکیه در صحنه بینالمللی است تا اینگونه وانمود کنند که در فعالیتهای ضدتروریستی همراه و پیشقدم هستند. در عراق که صحنه خونبارترین نبرد بین جریان تکفیری و مقاومت در جریان است، نقش ترکیه به عنوان یکی از اصلیترین متهمان همکاری با تروریسم هر روز آشکارتر میگردد. جریان تکفیری داعش با حمایت ترکیه، حملات مرگباری را علیه کردهای عراق و سوریه که دارای پیوستگی با کردهای ترکیه هستند، انجام داده است. همین امر موجبات نارضایتی کردهای ترکیه در جنوب این کشور شده است و حملات اخیر در راستای فروکاستن از خشم اقلیت کرد نیز تلقی میشود. نکته قابل اشاره این است که کردهای ترکیه طی چند دهه گذشته همواره مخالف دخالت دولت مرکزی در مناطق کردنشین ترکیه و نیز کشورهای همسایه از جمله در عراق و سوریه بودهاند و اگرچه دولتمردان آنکارا اینگونه وانمود میکنند که در حمایت از کردها دست به این حمله زدهاند، اما به لحاظ تاریخی کردها هیچگاه تمایلی به حمله به مناطق کردنشین با چنین بهانههای واهی نبودهاند و با آن مخالفت کردهاند. برخی کارشناسان این حملات را مستمسکی برای نابودی تجهیزات نظامی کردها ارزیابی میکنند و حتی اگر چنین فرضیهای صحیح نباشد، حضور و اقدام نظامی در مناطق کردنشین به طور طبیعی تشدید تنشها در جامعه کردنشین ترکیه را موجب میشود. لذا منطقیترین نتیجهگیری این است که در طول 12 سال حکومت حزب عدالت و توسعه، هیچ اقدامی خفتبارتر و ذلتبارتر از این حمله را نمیتوان در سیاستمداران آنکارا آدرس داد که به این روشنی، ضعف و نگرانی آنان را نشان دهد. نکته بعدی، آغاز تحرکات نظامی سعودی در یمن است که با امتناع ترکیه از شرکت در این تهاجم همراه بود و منجر به سست شدن پیوندها بین این دو کشور گردید. بر این اساس، جایگاه اردوغان در میان شرکای منطقهای ضعیفتر و حتی در میان اعضای اصلی این حزب نیز رو به افول گراییده است؛ به گونهای که هفته گذشته شاهد برخورد لفظی اردوغان و عبدالله گل بر سر تجدیدنظر در سیاستهای منطقهای بودیم. وقوع این امر نشان میدهد که اختلاف و انشقاق به عمق بدنه اصلی حزب عدالت و توسعه رسوخ کرده است. اگر دولت ترکیه آنگونه که ادّعا میکند رویکردی تهاجمی علیه داعش و جریان تکفیری دارد باید بداند که حل این معضل در سایه همکاری و همراهی دیپلماتیک با کشورهای صاحب دیدگاه ضدتکفیری در منطقه قابل حل و فصل است. ترکیه میتواند به جای اقدامات تشدیدکننده تنش در منطقه و تحرکات نمایشی اینچنینی که در نهایت به ضرر این کشور تمام میشود دو روش برای مقابله با داعش در پیش بگیرد:
1- داعش در حال حاضر نفت کشورهای عراق و سوریه را از طریق ترکیه در سواحل مدیترانه به فروش میرساند و آنکارا به سادگی میتواند راههای انتقال نفت را مسدود کرده و از این طریق ضربهای جدّی به منابع مالی داعش وارد کند.
2- ممانعت از تبدیل شدن ترکیه به محل ترانزیت تدارکات و نیرو از دیگر اقدامات بازدارنده است. اخبار زیادی از سفر تروریستهای بینالمللی به ترکیه و سپس ورود آنان از طریق مرزهای ترکیه به خاک سوریه منتشر شده است و انسداد مرزها به تنهایی کافی است تا به شکلی کارآمد در سازماندهی نیروی انسانی جریان تروریسم تکفیری اختلال به وجود آید.
متاسفانه واقعیت این است که تداوم حیات داعش تا حد زیادی به حمایتهای ترکیه از این گروه وحشی متکی است و زخمهایی به واسطه این حمایتها بر پیکر جهان اسلام وارد شده است که به این سادگی قابل التیام نخواهد بود. در نتیجه، هیچ عاملی مانند وحدت کشورهای آسیبدیده از تروریسم برای محو جریان تکفیری وجود ندارد و اقدامات خیالپردازانه و مقطعی هیچگاه منجر به امنیت و ثبات منطقهای و جهانی نخواهد گردید.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.