تجزیه ایالات غربی؛ پیشدرآمدی بر فروپاشی آمریکا/ استقلالطلبان در انتظار مشت آهنین
- بحران کرونا که حدود سه ماه است تمام دنیا را درگیر خود کرده، بیشترین خسارات را در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نصیب آمریکا کرده است.
تبعات اقتصادی کرونا در آمریکا
موسسه خدمات مالی «مورگان استنلی»، از افت بیش از ۳۰ درصدی تولید ناخالص داخلی آمریکا بواسطه کرونا خبر داده است؛ مؤسسه اعتبارسنجی «مودی» نیز اعلام کرده تا اینجای کار، کرونا ۲۹ درصد از تولید ناخالص آمریکا را از بین برده است. از سویی دیگر، کرونا باعث شده ۲۲ میلیون آمریکایی شغل خود را از دست بدهند. شبکه سیانان نیز گزارش داده که کرونا طی فقط یک ماه، تمام دستاوردهای ۱۰ ساله اقتصاد آمریکا پس از دوران رکود سال ۲۰۰۹ را متلاشی کرده است.
ناآرامیهای شبه جنگی در برخی ایالتهای آمریکا
اما موارد فوقالذکر تنها آسیبهای اقتصادی کرونا در آمریکاست؛ این بیماری شیوع یافته تبعات سیاسی و اجتماعی گستردهای نیز در آمریکا داشته است و حتی روند یکپارچگی سرزمینی و حاکمیتی این کشور را نیز مخدوش کرده است. نقطه اوج این موضوع تشدید تمایلات جداییطلبانه در برخی ایالتهای آمریکا و حتی بعضا بروز ناآرامیهای شبه جنگی در برخی ایالتهای دیگر است.
تجزیه کالیفرنیا پیشدرآمدی بر فروپاشی آمریکا
تجزیه کالیفرنیا به عنوان پیشدرآمدی بر فروپاشی ایالات متحده آمریکا؛ این شاید یکی از تبعات محتمل کرونا در ینگه دنیا باشد. کالیفرنیا، پرجمعیتترین ایالت آمریکاست که در غرب این کشور واقع شده است و دارای شهرهای مهمی نظیر لسآنجلس، ساکرامنتو و سانفرانسیسکو است. کالیفرنیا به لحاظ اقتصادی و تولید ناخالص داخلی، قدرتمدترین ایالت آمریکا محسوب میشود و طبق برخی آمارها و رتبهبندیها پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا نیز به حساب میآید. همین امر نیز تجزیه این ایالت از آمریکا را برای سردمداران واشنگتن بسیار دردناک میکند، چرا که سهمی که از مالیات کالیفرنیا به خزانه دولت آمریکا واریز میشود رقم بسیار چشمگیری است. کالیفرنیا همچنین قطب فناوری دنیا نیز محسوب میشود چرا که سیلیکونولی (Silicon Valley) در جنوب شرقی شهر سانفرانسیسکو این ایالت است.
قدمت دیرینه کالگزیت
البته بحث تجزیه کالیفرنیا موضوعی نیست که اختصاص به دوران کرونایی داشته باشد؛ چند سالی هست که جنبش استقلال کالیفرنیا با شعار «بله به کالیفرنیا» و لقب «کالگزیت» (Calexit) اعلام موجودیت کرده است.
باید توجه داشت که قدمت جداییطلبی در میان ایالتهای غربی آمریکا، بسیار دیرینه است؛ در همین زمینه «حمید غلامزاده» کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگو با خبرنگار میزان، جداییطلبی در میان ایالتهای غربی آمریکا را موضوعی با سبقه زیاد دانست و گفت: به طور کلی از آنجایی که نظام سیاسی آمریکا و دولت فدرال این کشور در ۱۳ ایالت شرقی شکل گرفت و عمده نهادهای حاکمیتی آمریکا نیز در این ایالتها بنا شدند، اهالی و ساکنان ایالتهای غربی آمریکایی از جمله کالیفرنیا از دیرباز نوعی احساس شهروند درجه ۲ بودن داشتند؛ لذا تمایلات جداییطلبانه نیز جزء لاینفک کنشهای سیاسی و اجتماعی آنها بوده است.
تدوین سند رفراندوم
اما جنبش جداییطلبی کالیفرنیا، با روی کارآمدن ترامپ، روند استقلالخواهیاش تشدید شد. در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا، بیش از ۶۰ درصد اهالی کالیفرنیا به «هیلاری کلینتون» رقیب ترامپ رأی دادند؛ در واقع ترامپ در کالیفرنیا نسبت به سایر ایالتهای آمریکا کمترین رأی را اخذ کرد.
پس از رییسجمهور شدن ترامپ نیز بر تحرکات جنبش استقلال طلبی کالیفرنیا افزوده شد و دستاندرکاران این جنبش اقدام به تدوین چند صد صفحه سند برای برگزاری رفراندوم و تحویل آن به دفتر دادستان کل ایالت کالیفرنیا کردند.
سیاستهای غیرعقلانی و اعوجاجی و رفتارهای نابخردانه و غیرمسئولانه ترامپ، متمایلان به جدایی کالیفرنیا از آمریکا را بر عقیده خود مصرتر کرده است. چنانچه «مارکوس ایوانز»، از افراد متنفذ در جنبش استقلال کالیفرنیا در پیامی ویدئویی گفته است: «بسیاری از مردم سراسر جهان، دولت آمریکا را به دلیل سیاستهای خصمانهاش دوست ندارند. ما کالیفرنیاییها نمیخواهیم این سیاستها به نام ما تمام شود. ما خواهان جدایی از آمریکا هستیم».
کرونا و تشدید تمایلات جداییطلبانه در کالیفرنیا
پس از روی کارآمدن ترامپ، عامل دیگری که طی این روزها، تمایل به جدایی و تجزیه را در میان اهالی کالیفرنیا تشدید کرده است، موضوع بحران کرونا و سیاستهای مضر ترامپ و واشنگتن در قبال این بحران است. اوضاع شیوع کرونا در کالیفرنیا مانند بسیاری از ایالتهای آمریکا وخیم است؛ حتی طبق گزارش نیویورکتایمز، نتایج کالبدشکافی دو نفر، که دراوایل فوریه ۲۰۲۰ (اواسط بهمن ۹۸) در شهر سانتاکلارای کالیفرنیا فوت کردهاند نشان میدهد که علت مرگ آنها کرونا بوده است؛ این امر بدان معناست در فوریه که ترامپ ورود کرونا به آمریکا را شایعه میدانست، اهالی کالیفرنیا درگیر کرونا بوده اند.
همین عامل فوقالذکر، دستاندرکاران جنبش «کالگزیت» یا «جدایی کالیفرنیا» را برای تحقق این مهم مصممتر کرده است. «مارکوس ایوانز» در همین زمینه به پایگاه خبری تحلیلی سیاست پارسی، گفته است: «ایالت کالیفرنیا از دهه ۱۹۷۰ تاکنون با تمام ماجراجوییهای نظامی آمریکا مخالف بوده است. کالیفرنیاییها حتی با اجبار فرزندانشان به اعلام وفاداری به آمریکا هم مخالف بودند و این قانون را از قوانین ایالتی خود حذف کردهاند. اگر مالیات مردم کالیفرنیا خرج تأمین بودجه ارتش نمیشد، میتوانستیم خدمات درمانی بسیاری بهتری برای آنها فراهم کنیم. ایالت ما در حال حاضر یک «ایالت اهداکننده» است، به این معنا که پولی که از ایالت کالیفرنیا وارد نظام فدرال آمریکا میشود، از پولی که از نظام فدرال وارد ایالت ما میشود بیشتر است. مردم این ایالت خسته شدهاند از اینکه مالیات به دولتی پرداخت کنند که بر خلاف نظر آنها عمل میکند».
کرونا؛ زیرساختهای ضعیف آمریکا ؛ جداییطلبی
غلامزاده کارشناس مسائل آمریکا نیز به خبرنگار میزان گفت: اگرچه جداییطلبی در کالیفرنیا قدمت زیادی دارد اما بحران کرونا عاملی بوده که بار دیگر تمایلات جداییطلبانه اهالی کالیفرنیا را برجسته کرده است؛ این امر از آنجایی نشئت میگیرد که با بحران کرونا ضعف زیرساختهای بهداشتی و درمانی در سراسر آمریکا آشکار شد و اهالی کالیفرنیا نیز که سهم زیادی از پرداخت مالیات به خزانه دولت فدرال دارند، این پرسش عمومی را طرح کردند که چرا مالیات پرداختی آنها به جای صرف در امور مرتبط با سلامت عمومی، صرف جنگطلبیهای پردامنه آمریکا و نظامیگریهای سردمداران واشنگتن میشود.
وی افزود: البته بحث بحرانی بودن شرایط زیرساختهای آمریکا فقط به سیستم درمانی این کشور مربوط نمیشود بلکه برای نمونه در حوزه آب و شبکه آبرسانی نیز مردم آمریکا با مشکلات عدیدهای مواجهاند؛ در شهر فلینت (Flint) در فاصله ۱۰۶ کیلومتری شمال غرب «دیترویت» واقع در ایالت میشیگان از ایالتهای غربی آمریکا نیز که بیشتر جمعیت آن را سیاهپوستان تشکیل میدهند، موضوع کمبود و آلودگی آب، سالهاست دامنگیر مردم آن منطقه از آمریکاست.
ماشین سرکوب و مشت آهنین دولت فدرال در انتظار کالیفرنیاییها
اما هواداران و متمایلان کالگزیت تا چه حد میتوانند به پیروزی و تحقق جنبش جداییطلبانه خود امیدوار باشند؛ غلامزاده در همین رابطه به خبرنگار میزان گفت: سردمداران رژیم آمریکا در حوزه داخلی، تخصص ویژهای در سرکوب جنبشهای اجتماعی دارند؛ برای این گزاره، مصداقهای فراوانی وجود دارد؛ در دهه ۳۰ میلادی، واشنگتن، «جنبش بلک والاستریت» یا «والاستریت سیاه» را که توفیقاتی در حوزه اقتصادی و استقلال مالی سیاهپوستان آمریکایی کسب کرده بود، سرکوب کرد؛ در دهه ۶۰ میلادی نیز سردمداران رژیم آمریکا ،«جنبش پلنگسیاه» را که در زمینه حقوق سیاهپوستان و رفع مشکلات اقتصادی آنها تلاش میکرد، سرکوب کردند و برای دستاندرکاران این جنبش، پاپوش درست کردند تا آنها را روانه زندان کنند. یا در همین جنبش معاصر تسخیر وال استریت شاهد بودیم که سردمدران رژیم آمریکا پارک محل تجمع معترضان را خصوصی اعلام کردند تا بهانه حمله به معترضین مسالمتجوی شکاف طبقاتی و درآمدی در آمریکا را برای پلیس آمریکا فراهم کنند.
با این تفاسیر، دور از ذهن نخواهد بود که ماشین سرکوب و مشت آهنین رژیم آمریکا بر روی جنبش کالگزیت و جداییطلبان کالیفرنیایی فرود آید.