قاعده مشت آهنین را در برابر داعش اجرا کردیم
معاون تربیت و آموزش ارتش با بیان اینکه داعش جنگجویانی نامنظم بودند که از هیچ قاعده جنگی و هیچ اصول اخلاقی تبعیت نمی کردند، گفت: در جنگ بایستی چاقو را با چاقو برید و ما نیز به سبک خودشان با آنها جنگیدیم و در مورد داعش قاعده ی مشت آهنین برخورد کردیم و با پتک گردو را شکستیم.
خبرگزاری میزان -
آموزش نیروها در نیروهای مسلح و فهم شیوه مبارزه امر بسیار مهمی است و در جنگها این نیروهای کارآمد و آموزش دیده هستند که میتوانند سرنوشت نبرد را تغییر دهند از این رو برای پاسخ به سوالاتمان در خصوص شیوه جنگ گروهکهای تروریستی مانند داعش با امیر سرتیپ دوم علیرضا شیخ معاون تربیت و آموزش ارتش به گفتگو نشستیم.
امیر سرتیپ دوم شیخ بر این بارو است که جنگ با داعش جنگ بی قاعده و نامنظم بود که همین امر سختیهای خاص خود را به همراه داشت. سطح جنگ فرق میکند. داعش عنصری نامنظم است که با قاعده نمیجنگد، ولی دشمن کلاسیک با قاعده میجنگد. برای مثال ما سربازان وقتی با میدان مین برخورد م یکنیم قاعدتا این میدان نقشه دارد و با پیدا کردن نقشه میتوانیم تمام میدان را خنثی کنیم، ولی وقتی فلهای مین ریزی شده و قاعدهای وجود ندارد کار سختتر میشود.
وی ادامه داد: داعش جنگجویانی نامنظم بودند که از هیچ قاعده جنگی و هیچ اصول اخلاقی تبعیت نمیکردند و در جنگ بایستی چاقو را با چاقو برید و ما نیز به سبک خودشان با آنها جنگیدیم و در مورد داعش قاعدهی مشت آهنین برخورد کردیم و با پتکگردو را شکستیم. سبک داعش جنگ نامنظم و ایجاد رعب و وحشت بود که بر خلاف قاعده بازی بود. در جریان نزدیک شدن داعش به مرزهای غربی ما، نیروی زمینی و هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با آتش توپخانه و بمب افکنهای نیروی هوایی، بلایی بر سر آنها آوردیم که کل منطقه را ترک کردند و به فاصله یک استان از مرزهای ما فاصله گرفتند. چون داعش توپخانه و جنگنده و هواپیما ندارد و به طور نامنظم و بی قاعده میجنگد و لذا بایستی با پتک گردو را میشکستیم.
معاون آموزش ارتش در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه چرا اقدامات گسترده ارتش درمقابله با داعش تا کنون رسانهای نشده است گفت: ارتش نهادی ماموریت محور است و در حادثه خود را نشان میدهد. ارتش باید ماموریتهای ذاتی خود را بدون هیاهو انجام دهد و نقش تعریف شده و مورد انتظار خود را به گاه حادثه نمایش دهد. (آیا انجام وظیفه تبلیغ میخواهد و یا نیاز به هیاهو دارد؟)، شاهد مثال عرض بنده ایفای نفش ارتش در سال اول دفاع مقدس است، در سال اول فقط ارتش با همین تجهیزات و نیروهای آموزش ندیده مردمی در مقابل ارتش تا دندان مسلح صدام ایستاد و توانست در مقابل یورش لشگرهای عراق بایستد و حرکت آنها را متوقف و به اصطلاح عمل تثبیت یورش را انجام دهد، البته با گذر زمان، تاریخ اینها را مشخص خواهد کرد ما قاعدهای داریم که برای انجام ماموریت نباید تبلیغ کرد مورخان و وجدان بیدار تاریخ نحوه انجام وظیفه را ثبت خواهند کرد. زیرا با ایمان به اینکه این تجربیات باید برای نسل آینده ثبت شود معتقدیم که اگر نسل آینده تاریخ را مطالعه نکند اجبارا باید آن را تکرار کند و این تکرار هزینه دارد. با این نگاه تبلیغ را محور قرار نمیدهیم.
وی ادامه داد: ولی وقتی که نقاهتخانه احداث میکنیم و یا در سیل به کمک مردم میرویم نشان داده میشود، چون این اقداماتی که انجام داده ایم و جزء وظیفه ذاتی ارتش نیست، ماموریت ارتش در سه حوزهی مختلف شامل:پاسداری از استقلال، تمامیت ارضی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است لذا اگر روزی دشمنی این سه رکن را به خطر بیندازد ما نباید نمایش بدهیم بلکه باید عمل کنیم و وظیفه ارتش انجام دادن ماموریت مصرحه است. امروز نسل جوان بعضا از ما مطالبه میکند و میپرسند شما چه کرده اید و ما از شما چیزی در رسانه نمیبینیم؟ این مساله از نظر مطالبات رسانهای حرف درستی است. ولی مرور زمان نقش ارتش را مشخص میکند. اگر محققی بدون حافظه ذهنی قبلی در مورد قبل و بعد از انقلاب نقش ارتش را بررسی کند میتواندحرفهای ناگفته بسیاری را برای جوانان کشور باز گو نماید و نقش ارتش را در اقتدار امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نمایان نماید. باشد تا جوانان آینده و نسل چهارم انقلاب این آرزو را محقق و در حافظه تاریخ برای نسل بعد ثبت نمایند. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است.
فلسفه نامگذاری ۲۹ فروردین چیست؟
وقتی در مورد ۲۹ فروردین صحبت میشود از یک بسته حرف میزنیم. این روز یک اتفاق تشریفاتی و نمادین نبود، بلکه یک اقدام راهبردی و حیاتی بود که با اندیشه شگرف معمار انقلاب باعث بقای انقلاب و تثبیت ان شد؛ لذا نام گذاری ۲۹ فروردین به عنوان روز ارتش را باید در قالب یک بستهای از جریانات بررسی و تحلیل نمود که با تاریخ انقلاب و عملکرد ارتش در نزج و تثبیت انقلاب در ارتباط است. برای پاسخ به سوال شما اجازه بفرمائید یک برگشتی به تاریخ انقلاب داشته باشیم و از ۱۹ بهمن ۵۷ آغاز کنیم. ۱۹ بهمن ۵۷ روزی بود که بدنه ارتش با حضرت امام (ره) پیمان بست و روزی شد که امید بسیاری از جریانات بیرونی را که به مقاومت ارتش در مقابل حرکت مردمی انقلاب امید بسته بودند را قطع و آغازگر ریتم جدیدی از سرعت تثبیت انقلاب گردید. ارتش با کاری نمادین آن تصویر ماندگار را در مقابل حضرت امام (ره) خلق کرد و تقریبا پایههای امید بیرونی و خارجی را متزلزل کرد. این یک آغاز برای نمایان شدن نقش ارتش در آینده انقلاب که خشم دشمنان خارجی و داخلی را برانگیخت.
مورد دوم، حرکت تاریخ ساز فرماندهان ارتش که در ساعت ۱۰:۳۰ روز ۲۲ بهمن، ۲۶ نفر از فرماندهان ارتش بیانیهای صادر میکنند و حرکت انقلابی مردم را تایید میکنند که با جریان مردم همراه هستند. دقیقا ساعت دو بعدظهر انقلاب اسلامی پیروزی خود را اعلام میکند. یعنی قبل از اینکه ارتش اعلام همبستگی داشته باشد انقلاب نمیتوانستبهپیروزی برسد و ان را اعلام رسمی نمایید.
وقتی فرماندهان ارتش بیانیه صادر کردند و اعلام کردند تمام یگانهای سرتاسر کشور باید محدودیتهای نظامی را بردارند و به داخل پادگانها برگردند. یکی از نهادها صدا و سیما بود که به عنوان پایگاهی استراتژیک دراختیار ارتش بود و تا این ساعت مردم نتوانسته بودند به آن نفوذکنند که بعد از فرمان برگشت به پادگانها این مکان در اختیار نیروهای انقلابی قرار گرفت و پیروزی انقلاب اعلام شد. نقش ارتش در این مرحله بیش از همیشه دیده میشود و نقطه امید کشورها و سرانی که میخواستند انقلاب را خفه کنند بیش از همیشه از بین رفت. این نشان دومی که سبب خشم دشمنان و اندیشه تخریب ارتش و جدا نمودن آن از دامن انقلاب را کلید زد.
بعد از این ماجرا در ۲۳ بهمن ۵۷ شهید قرنی به عنوان رییس ستاد مشترک ارتش معرفی میشود که این حرکت بزرگی بود و اقدام راهبردی حضرت امام در ترکیب قدرت سخت ارتش با قدرت نرم انقلاب و معرفی فرمانده برای ارتش انقلابی آخرین دژ امید دشمنان را نیز فرو ریخت.
وقتی دشمن متوجه این حرکات ارتش شد فورا شروع به کوبیدن ارتش نمود و شروع به انتشار شایعاتی کر د و شعار انحلال ارتش با جریان سازیهای بیرونی و همراهی ناآگاهانه داخلی مطرح و به تدریج به مطالبه تبدیل شد و با جریان سازیهای هدفمند و با بهره گیری از احساسات انقلابی مردم و مسئولان بی تجربه و جوان شروع به دخالت در امور ارتش و بر هم زدن انسجام شکننده و ناپایدار ارتش نمودند. مرحوم شهید قرنی با توجه به تمام جریاناتی که در داخل کشور حاکم بود با قدرت در مقابل آنها ایستاد و ارتشی بهم ریخته را جمع کرد. اگر کسی ذرهای شم مدیریتی داشته باشد میتواند بفهمد جمع کردن ارتشی بهم ریخته در چنان شرایطی یعنی چه؟ ولی او با قدرت ورود پیدا کرد و پادگانها و نیروهای ارتش را کنترل و شروع به فعالیت کرد.
از این طرف هم نیروهای خارجی از روی عناد و نیروهای داخلی از روی جهل شروع به کوبیدن ارتش کردند. شهید قرنی روز هفتم فروردین استعفای خود را تقدیم امام (ره) میکند و رسما اعلام میکند جریانات داخلی به دلیل عدم شناخت ارتش فرماندهی و مدیریت صحنه را از بین میبرند و ارتش را نابود میکنند و از دخالتهای بی جای دستگاهها حرف زد. این نامه معروف ایشان وجود دارد و جسارت مدیریت ایشان را در آن صحنه نشان میدهد. حضرت امام (ره) این استعفا را نمیپذیرند و مرحوم بازرگان وارد صحنه میشود و داستانهایی در این مرحله وجود دارد که نمیخواهیم به آنها بپردازیممحققین میتوانند تاریخ را ورق بزنند.
* اقدامات و نام ارتش آنگونه که باید و شاید در اخبار نمیآید با اینکه ارتش در جنگ و حتی در مبارزه با داعش حضور پر رنگی داشت چرا ارتش در سایه قرار دارد؟
وقتی دانشجویان و مخاطبین جوان ما چنین سوالاتی را مطرح میکنند برای آنها مثالی میزنیم و میگوییم آیا تا به حال دیده و یا شنیده اید که روغن کرمانشاه را در تلویزیون تبلیغ کنند؟ چرا؟ جواب شما به سئوال بنده جواب بنده به سوال شماست؟!
ارتش نهادی ماموریت محور است و در حادثه خود را نشان میدهد. ارتش باید ماموریتهای ذاتی خود را بدون هیاهو انجام دهد و نقش تعریف شده و مورد انتظار خود را به گاه حادثه انجام دهد. (ایا انجام وظیفه تبلیغ میخواهد و یا نیاز به هیاهو دارد؟)، مصداق عرض بنده ایفای نفش ارتش در سال اول دفاع مقدس میباشد. در سال اول فقط ارتش با همین تجهیزات و نیروهای آموزش ندیده مردمی، در مقابل یورش لشگرهای عراق بایستد و حرکت آنها را متوقف و به اصطلاح عمل تثبیت یورش را انجام دهد، البته با گذر زمان، تاریخ اینها را مشخص خواهد کرد ما قاعدهای داریم که برای انجام ماموریت نباید تبلیغ کرد مورخان و وجدان بیدار تاریخ نحوه انجام وظیفه را ثبت خواهند کرد. زیرا با ایمان به اینکه این تجربیات باید برای نسل آینده ثبت شود معتقدیم که اگر نسل آینده تاریخ را مطالعه نکند اجبارا باید آن را تکرار کند و این تکرار هزینه دارد. با این نگاه تبلیغ را محور قرار نمیدهیم.
- طبق اعلام پایگاه اطلاع رسانی ارتش، گسترش گروهکهای تروریستی در منطقه غرب آسیا و تصرف بخش عظیمی از خاک کشورهای عراق و سوریه اگر چه با وحدت کشورهای محور مقاومت و حمایتهای ایران از دولتهای قانونی و مردم این کشورها با شکست روبرو شد، اما با گذشت زمان از این اتفاق برای بسیاری این سوال مطرح است که شیوه جنگ با گروههای تروریستی چه تفاوتی با جنگ تحمیلی داشت و چگونه آنها با جنگ بی قاعده و بی اصول در ابتدا به موفقیتهای بسیاری دست یافتند.
آموزش نیروها در نیروهای مسلح و فهم شیوه مبارزه امر بسیار مهمی است و در جنگها این نیروهای کارآمد و آموزش دیده هستند که میتوانند سرنوشت نبرد را تغییر دهند از این رو برای پاسخ به سوالاتمان در خصوص شیوه جنگ گروهکهای تروریستی مانند داعش با امیر سرتیپ دوم علیرضا شیخ معاون تربیت و آموزش ارتش به گفتگو نشستیم.
امیر سرتیپ دوم شیخ بر این بارو است که جنگ با داعش جنگ بی قاعده و نامنظم بود که همین امر سختیهای خاص خود را به همراه داشت. سطح جنگ فرق میکند. داعش عنصری نامنظم است که با قاعده نمیجنگد، ولی دشمن کلاسیک با قاعده میجنگد. برای مثال ما سربازان وقتی با میدان مین برخورد م یکنیم قاعدتا این میدان نقشه دارد و با پیدا کردن نقشه میتوانیم تمام میدان را خنثی کنیم، ولی وقتی فلهای مین ریزی شده و قاعدهای وجود ندارد کار سختتر میشود.
وی ادامه داد: داعش جنگجویانی نامنظم بودند که از هیچ قاعده جنگی و هیچ اصول اخلاقی تبعیت نمیکردند و در جنگ بایستی چاقو را با چاقو برید و ما نیز به سبک خودشان با آنها جنگیدیم و در مورد داعش قاعدهی مشت آهنین برخورد کردیم و با پتکگردو را شکستیم. سبک داعش جنگ نامنظم و ایجاد رعب و وحشت بود که بر خلاف قاعده بازی بود. در جریان نزدیک شدن داعش به مرزهای غربی ما، نیروی زمینی و هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با آتش توپخانه و بمب افکنهای نیروی هوایی، بلایی بر سر آنها آوردیم که کل منطقه را ترک کردند و به فاصله یک استان از مرزهای ما فاصله گرفتند. چون داعش توپخانه و جنگنده و هواپیما ندارد و به طور نامنظم و بی قاعده میجنگد و لذا بایستی با پتک گردو را میشکستیم.
معاون آموزش ارتش در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه چرا اقدامات گسترده ارتش درمقابله با داعش تا کنون رسانهای نشده است گفت: ارتش نهادی ماموریت محور است و در حادثه خود را نشان میدهد. ارتش باید ماموریتهای ذاتی خود را بدون هیاهو انجام دهد و نقش تعریف شده و مورد انتظار خود را به گاه حادثه نمایش دهد. (آیا انجام وظیفه تبلیغ میخواهد و یا نیاز به هیاهو دارد؟)، شاهد مثال عرض بنده ایفای نفش ارتش در سال اول دفاع مقدس است، در سال اول فقط ارتش با همین تجهیزات و نیروهای آموزش ندیده مردمی در مقابل ارتش تا دندان مسلح صدام ایستاد و توانست در مقابل یورش لشگرهای عراق بایستد و حرکت آنها را متوقف و به اصطلاح عمل تثبیت یورش را انجام دهد، البته با گذر زمان، تاریخ اینها را مشخص خواهد کرد ما قاعدهای داریم که برای انجام ماموریت نباید تبلیغ کرد مورخان و وجدان بیدار تاریخ نحوه انجام وظیفه را ثبت خواهند کرد. زیرا با ایمان به اینکه این تجربیات باید برای نسل آینده ثبت شود معتقدیم که اگر نسل آینده تاریخ را مطالعه نکند اجبارا باید آن را تکرار کند و این تکرار هزینه دارد. با این نگاه تبلیغ را محور قرار نمیدهیم.
وی ادامه داد: ولی وقتی که نقاهتخانه احداث میکنیم و یا در سیل به کمک مردم میرویم نشان داده میشود، چون این اقداماتی که انجام داده ایم و جزء وظیفه ذاتی ارتش نیست، ماموریت ارتش در سه حوزهی مختلف شامل:پاسداری از استقلال، تمامیت ارضی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است لذا اگر روزی دشمنی این سه رکن را به خطر بیندازد ما نباید نمایش بدهیم بلکه باید عمل کنیم و وظیفه ارتش انجام دادن ماموریت مصرحه است. امروز نسل جوان بعضا از ما مطالبه میکند و میپرسند شما چه کرده اید و ما از شما چیزی در رسانه نمیبینیم؟ این مساله از نظر مطالبات رسانهای حرف درستی است. ولی مرور زمان نقش ارتش را مشخص میکند. اگر محققی بدون حافظه ذهنی قبلی در مورد قبل و بعد از انقلاب نقش ارتش را بررسی کند میتواندحرفهای ناگفته بسیاری را برای جوانان کشور باز گو نماید و نقش ارتش را در اقتدار امروز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نمایان نماید. باشد تا جوانان آینده و نسل چهارم انقلاب این آرزو را محقق و در حافظه تاریخ برای نسل بعد ثبت نمایند. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است.
فلسفه نامگذاری ۲۹ فروردین چیست؟
وقتی در مورد ۲۹ فروردین صحبت میشود از یک بسته حرف میزنیم. این روز یک اتفاق تشریفاتی و نمادین نبود، بلکه یک اقدام راهبردی و حیاتی بود که با اندیشه شگرف معمار انقلاب باعث بقای انقلاب و تثبیت ان شد؛ لذا نام گذاری ۲۹ فروردین به عنوان روز ارتش را باید در قالب یک بستهای از جریانات بررسی و تحلیل نمود که با تاریخ انقلاب و عملکرد ارتش در نزج و تثبیت انقلاب در ارتباط است. برای پاسخ به سوال شما اجازه بفرمائید یک برگشتی به تاریخ انقلاب داشته باشیم و از ۱۹ بهمن ۵۷ آغاز کنیم. ۱۹ بهمن ۵۷ روزی بود که بدنه ارتش با حضرت امام (ره) پیمان بست و روزی شد که امید بسیاری از جریانات بیرونی را که به مقاومت ارتش در مقابل حرکت مردمی انقلاب امید بسته بودند را قطع و آغازگر ریتم جدیدی از سرعت تثبیت انقلاب گردید. ارتش با کاری نمادین آن تصویر ماندگار را در مقابل حضرت امام (ره) خلق کرد و تقریبا پایههای امید بیرونی و خارجی را متزلزل کرد. این یک آغاز برای نمایان شدن نقش ارتش در آینده انقلاب که خشم دشمنان خارجی و داخلی را برانگیخت.
مورد دوم، حرکت تاریخ ساز فرماندهان ارتش که در ساعت ۱۰:۳۰ روز ۲۲ بهمن، ۲۶ نفر از فرماندهان ارتش بیانیهای صادر میکنند و حرکت انقلابی مردم را تایید میکنند که با جریان مردم همراه هستند. دقیقا ساعت دو بعدظهر انقلاب اسلامی پیروزی خود را اعلام میکند. یعنی قبل از اینکه ارتش اعلام همبستگی داشته باشد انقلاب نمیتوانستبهپیروزی برسد و ان را اعلام رسمی نمایید.
وقتی فرماندهان ارتش بیانیه صادر کردند و اعلام کردند تمام یگانهای سرتاسر کشور باید محدودیتهای نظامی را بردارند و به داخل پادگانها برگردند. یکی از نهادها صدا و سیما بود که به عنوان پایگاهی استراتژیک دراختیار ارتش بود و تا این ساعت مردم نتوانسته بودند به آن نفوذکنند که بعد از فرمان برگشت به پادگانها این مکان در اختیار نیروهای انقلابی قرار گرفت و پیروزی انقلاب اعلام شد. نقش ارتش در این مرحله بیش از همیشه دیده میشود و نقطه امید کشورها و سرانی که میخواستند انقلاب را خفه کنند بیش از همیشه از بین رفت. این نشان دومی که سبب خشم دشمنان و اندیشه تخریب ارتش و جدا نمودن آن از دامن انقلاب را کلید زد.
بعد از این ماجرا در ۲۳ بهمن ۵۷ شهید قرنی به عنوان رییس ستاد مشترک ارتش معرفی میشود که این حرکت بزرگی بود و اقدام راهبردی حضرت امام در ترکیب قدرت سخت ارتش با قدرت نرم انقلاب و معرفی فرمانده برای ارتش انقلابی آخرین دژ امید دشمنان را نیز فرو ریخت.
وقتی دشمن متوجه این حرکات ارتش شد فورا شروع به کوبیدن ارتش نمود و شروع به انتشار شایعاتی کر د و شعار انحلال ارتش با جریان سازیهای بیرونی و همراهی ناآگاهانه داخلی مطرح و به تدریج به مطالبه تبدیل شد و با جریان سازیهای هدفمند و با بهره گیری از احساسات انقلابی مردم و مسئولان بی تجربه و جوان شروع به دخالت در امور ارتش و بر هم زدن انسجام شکننده و ناپایدار ارتش نمودند. مرحوم شهید قرنی با توجه به تمام جریاناتی که در داخل کشور حاکم بود با قدرت در مقابل آنها ایستاد و ارتشی بهم ریخته را جمع کرد. اگر کسی ذرهای شم مدیریتی داشته باشد میتواند بفهمد جمع کردن ارتشی بهم ریخته در چنان شرایطی یعنی چه؟ ولی او با قدرت ورود پیدا کرد و پادگانها و نیروهای ارتش را کنترل و شروع به فعالیت کرد.
از این طرف هم نیروهای خارجی از روی عناد و نیروهای داخلی از روی جهل شروع به کوبیدن ارتش کردند. شهید قرنی روز هفتم فروردین استعفای خود را تقدیم امام (ره) میکند و رسما اعلام میکند جریانات داخلی به دلیل عدم شناخت ارتش فرماندهی و مدیریت صحنه را از بین میبرند و ارتش را نابود میکنند و از دخالتهای بی جای دستگاهها حرف زد. این نامه معروف ایشان وجود دارد و جسارت مدیریت ایشان را در آن صحنه نشان میدهد. حضرت امام (ره) این استعفا را نمیپذیرند و مرحوم بازرگان وارد صحنه میشود و داستانهایی در این مرحله وجود دارد که نمیخواهیم به آنها بپردازیممحققین میتوانند تاریخ را ورق بزنند.
مع الوصف فرماندهان جمع میشوند و به خدمت امام میروند و جریان را برای ایشان تشریح و علت استعفای شهید قرنی را تبیین میکنند. وقتی امام (ره) ازجریانات پشت پرده برای نابودی ارتش مطلع شدند با آن فرمان تاریخی اعلام روز ارتش انقلاب را بیان میکنند. اقدامی راهبردی و هوشمندانه (علی رغم بعضی مخالفتها) که شریان قدرت را با قلب انقلاب پیوند زد. حضرت امام (ره) در ۲۶ فروردین ۵۸ پیام تاریخی خود را در حمایت و بقای ارتش اعلام کردند که ارتش باید بماند و با ساز و برگ و ادوات نظامی خود باید در شهرهای مختلف رژه برود و مردم موظف به استقبال هستند. در روز ۲۹ فروردین همان سال ارتش با تمام تجهیزات خود در شهرها رژه رفت که با استقبال با شکوه مردم از رژه مواجه شد. این روز تاریخی روز پیوند و احیا ارتش جمهوری اسلامی ایران است. باید این روز را روز تولد ارتش در جمهوری اسلامی ایران بنمایم که نگاه نافذ و بصیر حضرت امام (ره) از برخی از جریانات جلوگیری کرد، اما اگر چنین کاری صورت نمیگرفت تحلیلهای دیگری مطرح میشد، ولی ارتش به یکی از پایههای پیروزی و دوام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد؛ و اینگونه شد که بسته ارتش فدای ملت تکمیل و روز ۲۹ فروردین به فرمان امام روز ارتش نام گذاری شد.
* اقدامات و نام ارتش آنگونه که باید و شاید در اخبار نمیآید با اینکه ارتش در جنگ و حتی در مبارزه با داعش حضور پر رنگی داشت چرا ارتش در سایه قرار دارد؟
وقتی دانشجویان و مخاطبین جوان ما چنین سوالاتی را مطرح میکنند برای آنها مثالی میزنیم و میگوییم آیا تا به حال دیده و یا شنیده اید که روغن کرمانشاه را در تلویزیون تبلیغ کنند؟ چرا؟ جواب شما به سئوال بنده جواب بنده به سوال شماست؟!
ارتش نهادی ماموریت محور است و در حادثه خود را نشان میدهد. ارتش باید ماموریتهای ذاتی خود را بدون هیاهو انجام دهد و نقش تعریف شده و مورد انتظار خود را به گاه حادثه انجام دهد. (ایا انجام وظیفه تبلیغ میخواهد و یا نیاز به هیاهو دارد؟)، مصداق عرض بنده ایفای نفش ارتش در سال اول دفاع مقدس میباشد. در سال اول فقط ارتش با همین تجهیزات و نیروهای آموزش ندیده مردمی، در مقابل یورش لشگرهای عراق بایستد و حرکت آنها را متوقف و به اصطلاح عمل تثبیت یورش را انجام دهد، البته با گذر زمان، تاریخ اینها را مشخص خواهد کرد ما قاعدهای داریم که برای انجام ماموریت نباید تبلیغ کرد مورخان و وجدان بیدار تاریخ نحوه انجام وظیفه را ثبت خواهند کرد. زیرا با ایمان به اینکه این تجربیات باید برای نسل آینده ثبت شود معتقدیم که اگر نسل آینده تاریخ را مطالعه نکند اجبارا باید آن را تکرار کند و این تکرار هزینه دارد. با این نگاه تبلیغ را محور قرار نمیدهیم.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *