ماجرای فتنه کیسینجر و عذرخواهی سولانا

9:15 - 31 تير 1394
کد خبر: ۶۱۲۵۸
دسته بندی: سیاست
خبرگزاری میزان - اکنون که موضوع هسته ای ایران می رود تا پس از گذشت 12 سال مذاکره در مقاطع گوناگون و دولت هایی با دیدگاه های سیاسی متفاوت به سرانجام برسد بازخوانی این 12 سال پر فراز و نشیب هسته ای که از سوی غربی ها علیه ایران تدارک دیده شده بود می تواند بازخوانی تاریخ هسته ای ایران را برای مخاطب آسان کند.
ماجرای فتنه کیسینجر و عذرخواهی سولانابه گزارش در بخش نخست این بازخوانی به دوران مذاکرات هسته ای ایران و سه کشور اروپایی پرداختیم و اکنون از فضای گفت وگوهای هسته ای در دوران دولت اصلاحات به دورانی وارد می شویم که این مذاکرات کمی جنبه جدی تر به خود گرفت. آغاز دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد در سال 84 همزمان بود با محور شرارت قرار گرفتن ایران از سوی دولت آمریکا، البته این اقدام در زمان دولت اصلاحات انجام شده بود آن هم به خاطر گفت وگوهای هسته ای که در آن زمان انجام شده بود.

آغاز به کار دولت آقای احمدی نژاد با تغییراتی در شورای عالی امنیت ملی همراه بود، ابتدا علی لاریجانی که اکنون رئیس مجلس شورای اسلامی است، به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، سرتیم مذاکره کننده هسته ای ایران شد و آقای روحانی از این مسئولیت کنار رفت.

با روی کار آمدن او به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، خاویر سولانا هم مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود. آقای لاریجانی از سال 84 تا سال 86 عهده دار این مسئولیت بود و در این مدت گفت وگوهای زیادی با طرف های اروپایی به ویژه سولانا داشت.

دوران ریاست جمهوذی اجمدی نژاد طولانی ترین دوران مذاکرات را به خود دارد. 8 سال ریاست جمهوری او در دولت های نهم و دهم مذاکرات فشرده و حساسی را پشت سر گذاشت اما توافقی از آن به دست نیامد.

دوران مذاکرات هسته ای در آن زمان به دو بخش تقسیم می شود یک بخش به زمان دکتر علی لاریجانی باز می گردد و بخش دوم هم به زمان دکتر سعید جلیلی.

در زمان لاریجانی هم میرفت تا مذاکرات به نتیجه برسد اما همانطور که غربی ها استاد کارشکنی و دبه در آوردن هستندف آن زمان هم مذاکراتی که می توانست به نتیجه برسد با اقدامی خرابکارانه از دستیابی به توافق بازماند. البته در آن زمان هنوز باب مذاکرات با آمریکایی ها به طور مستقیم باز نشده بود.

آفای لاریجانی خود ماجرای این اتفاق را تعریف کرده است. می توانید این بحش را از زبان خود او بخوانید.

وي 14 ارديبهشت سال 1388 در ديدار با جمعي از سردبيران و خبرنگاران رسانه‌هاي گروهي جمهوري چک درباره علت به سرانجام نرسيدن مذاکرات گفت: مذاکرات با اروپا چند مقطع داشته، يک مقطعي سه وزير اروپايي، آلمان و انگليس و فرانسه، به ايران آمدند و تفاهمنامه‌اي در سعدآباد امضا شد. آنجا سه وزير اروپايي گفتند، شما UCF اصفهان و غني‌سازي نطنز را متوقف کنيد، ما ظرف چند هفته مساله را حل مي‌کنيم، بعد شما کارتان را ادامه دهيد. اما فکر مي‌کنم درست حرف زده نشده چون بعدها به من گفتند که مقصود ما تعطيلي هميشگي بود و اين يک بي‌اعتمادي در ايران به وجود آورد. مخصوصاً يک حوادثي هم در اين بين رخ داد. مثلاً آقاي بلر در همين فاصله زماني از سربازان خودش در بصره سان ديد و آنجا گفت، ما ميوه اشغال عراق را در تهران چيديم. فکر مي‌کنم يک اشتباه محاسباتي رخ داد، تصور ايران اين بود که ما مي‌خواهيم اعتمادسازي کنيم ولي آنها موضوع را طور ديگر فهميدند. بعد از مذاکرات (بروکسل و پاريس )از ايران خواستند همه فعاليت‌هاي اتمي را تعطيل کند تا ظرف چند ماه به يک اوبجکتيو گارانتي (Objective guarantee)، برسيم. در مرحله بعد ظرف اين چند ماه هيچ پيشنهادي به عنوان اوبجکتيو گارانتي به ما ندادند. اين در حالي بود که همه تأسيسات اتمي ما تعطيل شده بود.

او در توضيح ماجرای خرابکاری برنامه ریزی شده برای جلوگیری از توافق هسته ای گفت: مثلاً ما با آقاي سولانا داشتيم مذاکره مي‌کرديم که حادثه حمله اسرائيل به لبنان رخ داد. آنجا کسينجر مقاله‌اي نوشت و پیشنهاد داد که در همين شلوغي يک قطعنامه عليه ايران بدهيم. آنها مذاکرات را قطع کردند و ظرف 48 ساعت قطعنامه صادر کردند. آقاي سولانا به من زنگ زد و گفت، «متأسفم که خرابکاران کار خودشان را کردند.» بنابراين مسأله هسته‌اي نبود، عامل بيروني بود. من آنچه که مي‌توانم بعد از سال‌ها مذاکره به شما بگويم، مسأله آنها ذاتاً به مسأله هسته‌اي برنمي‌گردد. بارها به من گفتند که ما مي‌دانيم شما بمب اتمي نداريد، ولي شما يک کشور تأثيرگذار در منطقه هستيد و موازنه را در منطقه داريد به هم مي‌زنيد.

دبير پيشين شوراي عالي امنيت ملي همچنين در برنامه شناسنامه گفته بود؛ کشورهاي اروپايي دقيقاً در زمان جنگ 33 روزه اسرائيل عليه لبنان، خواهان حاد کردن شرايط هسته‌اي و فشار آوردن به کشور ما بودند به طوري که با شروع جنگ 33 روزه، کسينجر مقاله‌اي نوشت و اعلام کرد که الان زمان صادر کردن قطعنامه عليه ايران است، ما نيز در جواب گفتيم که جنگ 33 روزه چه ربطي به کشور ما دارد؟ ما در حال بحث اتمي هستيم.

وي تصريح کرد: آن زمان آقاي سولانا به بنده تلفن کرد و بيان داشت که خرابکارها کارشان را انجام دادند و من از شما عذرخواهي مي‌کنم. بنابراين معلوم شد که اروپايي‌ها به خاطر مشکلات و مسائل ديگر خواهان فشار وارد کردن به ايران بودند.

دبیر پیشین شورای عالی امنیت کلی کشورمان در گفت و گویی با یکی از خبرگزاری های داخلی در زمانی که مسئولیت پرونده هسته ای را بر عهده داشت گفته بود؛ما چهار جلسه طولانی با آقای سولانا مذاکره داشتیم، شاید حدود 18 یا 20 ساعت، در این مباحثات دقیق، عملا تلاش شد پایه های اصل توافقات دراز مدت مورد بحث قرار گیرد. پیشرفت های خوبی داشتیم که در بندهای مختلفی مدون گردید. آقای سولانا دیپلماتی ورزیده ای است تلاش زیادی کرده است اما آنچه مهم است این است که مسیر  مذاکراتی که آقای سولانا و من دنبال کردیم از یک نگاه منصفانه نتیجه بخش بوده و می تواند اقدام مثبتی باشد، که برای طرفین ادامه مذاکرات را براساس الگوی بازی برد- برد فراهم سازد. طبعا درمسیر مذکرات طرفی نباید خواسته حداکثری خود را دنبال کند اما این امر به اراده دو طرف بستگی دارد. اگر طرف مقابل تحت فشار آمریکا سستی در اراده نشان دهد، طبیعی است که شرایط رادیکال می شود، البته دنیا به آخر نمی رسد ولی روی همه همکاری های ما تاثیر می گذارد، فکر می کنم طرف مقابل بیشتر ضرر می کند.

لاریجانی پیش از آنکه برای همیشه از ریاست مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران کنار برود، برای آخرین‌بار اول‌آبان۱۳۸۶ به‌همراه سعید جلیلی به‌ رم رفت تا ضمن ادامه مذاکرات با خاویر سولانا، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا و مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای گروه ۱+۵، جلیلی را به‌عنوان مذاکره‌کننده جدید ایران معرفی کند و از این پس رسما او با طرف‌های غربی وارد مذاکره شود.

احمدی‌نژاد پس‌ از پذیرفتن استعفای علی لاریجانی در ۲۹مهر۱۳۸۶ سعید جلیلی را به‌عنوان دبیر شورایعالی امنیت‌ملی و مذاکره‌کننده جدید هسته‌ای ایران برگزید و فرایند دیگری از مذاکرات هسته ای ایران و غرب آغاز شد.

انتهای پیام


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *