سوگواری غریبانه برای شهدای خدمت
به گزارش گروه فضای مجازی ، ویروس کرونا همچنان قربانی میگیرد، اما تلخی این واقعیت زمانی بیشتر میشود که میبینیم خانوادههای جانباختگان ناشی از این داغ و مصیبت، به خاطر شیوع بیماری کرونا نمیتوانند برای عزیزانشان سوگواری کنند؛ آنها بدون برگزاری هر گونه مراسم ترحیم و عزاداری با بغضهایی فروخورده عزیزانشان را به خاک میسپارند.
خانوادههای مصیبت دیده از کرونا در تنهایی و مظلومیت از رنجی میگذرند که آن را مرهمی نیست. سوگواری به سبک قرنطینه و تنهایی بر دل بازماندهها سایه افکنده است.
اما باید این روزها از جانفشانیهای کادر درمانی کشورهم گفت. آخرین آمارهای وزارت بهداشت نشان میدهد که از ابتدای شیوع کرونا در ایران تا هفته اول فرودین ماه، ۴۳ نفر از کادر درمانی در راه مقابله با ویروس کرونا جانشان را از دست داده اند.
پزشکان و پرستارانی که از آنها به عنوان رزمندگان خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا و شهدای خدمت یاد میشود خیلی از آنها به دلیل شرایط شغلی شان از نزدیک خطر رویارویی با ویروس کرونا را به جان خریده اند و البته شماری هم در این راه شهید شده اند. شاید شنیدن آمار فوت کادر درمان در اثر ابتلا به کرونا برای ما یک عدد و رقم باشد، اما برای خانوادههای آنها یعنی یک عزیز از دست رفته یعنی یک نفس برنیامده یعنی حسرت یک آغوش و آخرین خداحافظی.
خانوادههای داغدیدهای که به شدت محتاج حضور بستگان شان هستند تا از این داغ و شوک عبور کنند، اما مجبورند در شرایط سوگواری قرنطینهای خاموش و سرد عزیز از دست رفته شان را راهی دیار باقی کنند.
در این گزارش با جمعی ازخانوادههای مصیبت دیده کادر درمانی کشور گفتگو کردیم تا روایت واقعی از حال و هوای سوگواریهای تنها و غریبانه را به تصویر بکشیم.
ایثارگری دکتر برای احیای بیمار کرونایی
همسر موسی فتح آبادی متخصص طب اورژانس بیمارستان چمران تهران میگوید همسرش در تاریخ ۱۸ اسفند در بیمارستان فوت کرده است. «۱۰ روز مداوم تب و لرز داشت نمیدانستیم کرونا گرفته است. آن موقع این صحبتها نبود. بعد از یک هفته عکس ریه متوجه شدیم ریه درگیر شده و او نمیخواست ما بترسیم در بیمارستان بستری شد. همسرم بیمار کرونایی را احیا کرده بود. بعدها فهمیدند آن مریض کرونا داشته است.»
او در ادامه میافزاید: خودم هم مبتلا شدم، اما علائم من خفیف بود. برادر و خانوادهام از همان روزهای اول کنارم بودند ما برای دکتر مراسم تشییع جنازه هم گرفتیم خیلیها سرخاکش آمدند همه خانه مان بودند البته مراسم رسمی نداشتیم، چون نمیتوانستیم هم مراسم بگیریم. واقعاً رفت و آمدهای اقوام به ما تسلی داد. من اعتقاد دارم هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر خدا بخواهد کرونا بهانهای شد برای رفتن دکتر. او خیلی پاک رفت و شهید شد.»
مثل جذامیها به ما نگاه میکنند
اشکهای همسر وحید منصف کسمایی همچنان بعد از گذشت چند هفته از فوت همسرش جاری است. میهمان ناخوانده بر دل این خانواده نیز داغ سنگینی بر جای گذاشته است.
زخمش سر باز میکند و مراحل ابتلای دکتر کسمایی به بیماری کرونا را تعریف میکند او میگوید: همسرم متخصص طب اورژانس بود بخاطر کارش کشیکهای طولانی را در بیمارستان به سر میبرد. گاهی برای اینکه بیمارها را تعیین تکلیف کند ۳۶ ساعت تمام در بیمارستان میماند روز دوم اسفند ماه بعد از ساعتها کشیک طولانی به خانه آمد حال عمومی مساعدی نداشت بدون آنکه ناهارش را بخورد رفت که استراحت کند، اما غروب آن روز با ضعف و درد عضلانی شدید بیدار شد و کم کم تب بروز پیدا کرد فردای آن روز علائمش شدیدتر شد، اما نتیجه سی تی اسکن ریه چیزی نشان نمیداد دو روز بعد سرفههای شدید ادامه داشت بطوریکه تمام جدار قفسه سینه اش درد میکرد بعد از آن در اتاق ایزوله بیمارستانی در ساری بستری شد این بار اسکن ریه نشان داد ریه اش درگیر شده از شدت تنگی نفس رمقی برایش نمانده بود. سطح هوشیاری به قدری پایین آمد که در نهایت به آی سی یو منتقل شد و بعد از ۱۰ روز اینتوبی برایش انجام دادند و در نهایت بعد از انجام دیالیز و کاهش فشار خون در ۱۹ اسفند فوت کرد.
همسر کسمایی میافزاید: این مصیبت بطور ناگهانی کادر درمان را درگیر کرد چرا که روزهای اول چیزی از ویروس کرونا در کشور اعلام نشده بود و پزشکان بدون تجهیزات بیماران را معالجه میکردند.
او ردپای کرونا ویروس را در سوگواری عزیز از دست رفته اش اینگونه توصیف میکند: دکتر کسمایی از همان روز اول در اتاق ایزوله بود با این حال من و دخترم ماسک و دستکش داشتیم و نکات بهداشتی را رعایت میکردیم ما شرایط روحی بسیار بدی داشتیم بعد از فوت دکتر هیچ کسی پیش ما نمیآید. حتی بعد از وفات مجبور شدم به تنهایی ماشینم را کارواش ببرم تا ضد عفونی کنند در حالیکه رمقی برای راه رفتن نبود.