سناریویی که با ادعای منافقین آغاز شد
خبرگزاری میزان - اکنون که موضوع هسته ای ایران می رود تا پس از گذشت 12 سال مذاکره در مقاطع گوناگون و دولت هایی با دیدگاه های سیاسی متفاوت به سرانجام برسد بازخوانی این 12 سال پر فراز و نشیب هسته ای که از سوی غربی ها علیه ایران تدارک دیده شده بود می تواند بازخوانی تاریخ هسته ای ایران را برای مخاطب آسان کند.
خ
به گزارش حساسیت غرب نسبت به فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران زمانی آغاز شد که منافقین در یک جریان سازی رسانه ای در واشنگتن اقدام به انتشار اخباری کردند که باعث شد غرب نسبت به فعالیت های هسته ای کشورمان حساس شود.
منافقین با برگزاری کنفرانس خبری در هتل ویلارد واشنگتن عکس هایی را از نطنز، اصفهان و اراک نشان دادند و گفتند ایران در این مناطق غنی سازی اورانیوم انجام می دهد و در اراک هم راکتور آب سنگین دارد.
جرقه فتنه هسته ای علیه ایران از 23 مرداد 1381 به دست منافقین زده شد. حال این که چرا منافقین برای اعلام این خبر انتخاب شده بودند خود موضوعی است که نیازمند بررسی دقیق تر است اما همین کافی است که با این اقدام غرب خود را از اتهام جاسوسی از مراکز هسته ای ایران مبرا ساخت و انگشت اتهام به سوی گروهکی رفت که تروریستی است و دستانش به خون مردم ایران اسلامی آغشته است.
انتشار این خبر بازتاب های گسترده ای داشت در حالی که همه فعالیت های هسته ای ایران بر اساس قوانین جاری زیر نظر آژانس قرار داشت. اما انتشار این خبر در رسانه های غربی و آمریکایی آن هم به طور گسترده حساسیت ها را برانگیخت.
ادعای منافقین در مرداد ماه 81 باعث می شود تا آمریکایی ها در آذر ماه 81 تهران را متهم به تلاش برای ساخت سلاح هسته ای کنند. حال این اطلاعات و عکس ها در زمان دولت اصلاحات چگونه به دست منافقین رسیده بود باز هم خود موضوعی است که نیازمند بررسی دقیق تر است. اما همه این تأسیساتی که منافقین آنها را به عنوان مراکز ساخت سلاح هسته ای معرفی کرده بودند، آژانس بین المللی انرژی اتمی در جریان قرار داشت، حتی البرادعی در این باره گفته بود که از وجود این تأسیسات با خبر بوده است.
اما این خبر زمینه لازم را برای فشار و تهدید ایران از سوی آمریکا و غرب آماده می کند.دولت وقت آمریکا که در آن زمان جورج بوش پدر رئیس جمهور آمریکا بود، فضا سازی های منفی علیه ایران را به طور گسترده آغاز می کند. سناریوی هسته ای که پیش از این نوشته شده بود اکنون باید روی صحنه برود. صحنه ای که با کارگردانی آمریکا همراه بود.
شبکه های تلویزیونی معروف و پر مخاطب آمریکا از جمله سی ان ان چهرهای مخوف از فعالیتهای هسته ای ایران را به تصویر میکشند و مدعی تسلیحاتی بودن این برنامه میشوند تا بتوانند افکار عمومی آمریکا و دنیا را آماده تحولات بعدی کنند.
اما محمد البرادعی دبیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شبکه C.N.N میگوید «از وجود تاسیسات هستهای ایران کاملا مطلع بوده و هدف از این تاسیسات را درک میکند و اعتقاد دارد این تأسیسات تحت کنترل دقیق و برای مصارف صلحجویانه است.» اما این روشنگری دبیرکل وقت آژانس چندان دوام نمی آورد و با فشارهای گسترده آمریکا سفر او به تهران در اسفند سال 81 و بازدید او از تاسیسات هسته ای ایران هم آمریکا را قانع نمی کند و سرانجام فشارهای زیاد آمریکا البرادعی را وادار می کند تا گزارشی را علیه ایران به شورای حکام بدهد.
این گزارش هنگامی ارائه می شود که آمریکا در جنگ علیه عراق پیروز شده است، خرداد ۱۳۸۲، گزارش البرادعی رئیس شورای حکام را بر آن می دارد تا از تهران بخواهد پروتکل الحاقی را بپذیرد و اجرا کند.
همه عوامل دست به دست هم دادند تا ایران هر چه بیشتر تحت فشار قرار گیرد. این فشارهای همه جانبه با توجه به سیاست تنش زدایی دولت وقت ایران، به صدورد قطعنامه ای از سوی شورای حکام منجر می شود که در آن به ایران مهلت داده شد تا ظرف 50 روز به تعهدات خود درباره کنترل برنامه هسته ای عمل کند و پروتکل الحاقی را هم امضا کند.این قطعنامه با پیشنهاد سه کشور کانادا، ژاپن و استرالیا در شورای حکام به تصویب رسید.
اما ایران چه اقداماتی انجام می دهد. نتیجه اتخاذ تصمیمات از سوی مقامات کشورمان حسن روحانی که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور بود به عنوان مسئول مذاکره کننده هسته ای ایران برگزیده می شود. آقای روحانی در دوره دولت اصلاحات و تا زمانی که بر مسند دبیری شورای عالی امنیت ملی تکیه زده بود، چندین دور مذاکرات را پشت سر گذاشت و حتی به توافق هم رسید اما طرف مقابل 12 سال پیش هم دبه درآورد.
در آن زمان مجلس ششم با دولت اصلاحات همزمان بود. اقداماتی که مجلس و دولت در آن زمان انجام دادند، جایگاه ایران را در عرصه مذاکرات هسته ای تضعیف کرد. مجلس ششم یک طرح سه فوریتی را در دستور کار خود قرار داد که دولت را ملزم به پذیرفتن پروتکل الحاقی می کرد. رئیس جمهور وقت هم در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که تعلیق فعالیت های هسته ای را می پذیریم.
مذاکرات در تهران برگزار می شود. وزرای خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه روز 29 مهر ماه 1382 با هدف تعطیل کردن فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران پای میز مذاکره می نشینند. نتیجه این مذاکرات به اینجا می رسد که ایران میپذیرد به صورت شفاف به همه سوالات آژانس پاسخ دهد، هرگونه قصور خود را اصلاح و پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه امضا کند. در این مذاکرات، تعلیق فعالیتهای ایران مورد نظر طرف اروپایی بود و طرف ایرانی نیز از آن طفره میرفت و همین مساله باعث شد تا در نهایت یوشکا فیشر وزیر امور خارجه آلمان بگوید که «ما وقت تلف میکنیم و به فرودگاه میرویم.» جلسه موقتاً تعطیل میشود و طی تماس تلفنی با رئیسجمهور به روحانی اعلام میشود که هر طور مصلحت میدانید عمل کنید ولی نگذارید مذاکرات به شکست بینجامد. در ادامه نشست، ایران به جلسه خصوصی با البرادعی اشاره میکند و تعلیق را تنها تعلیق گازدهی در نطنز معنا میکند. در نهایت هم بر سر این توافق میشود که مفهوم تعلیق بر مبنای تعریفی که آژانس قرار است تعیین کند، بپذیرند. البته ایران در این مذاکرات واژه «داوطلبانه»را در مفاد بیانیه جا میدهد تا در صورت پایبند نبودن طرف غربی به تعهداتش، تهران راه بازگشت داشته باشد.
غربی ها وعده می دهند که پرونده هستهای ایران را در آژانس حل و فصل کنند و اگر روزی آمریکا آن را یک جانبه به شورای امنیت برد، از حق وتو استفاده کنند. علاوه بر این اروپاییها متعهد شدند که در زمینه فناوری با ایران همکاری کنند.
مذاکرات ادامه می یابد و چهار ماه پس از مذاکرات تهران، در ۴ اسفند ۱۳۸۲، تیم هستهای در بروکسل دو دور مذاکره انجام میدهد. در دوره نخست طرفین به توافقی کلی مبنی بر اینکه ایران تعلیق را در چارچوبی که آژانس تعریف کرده، میپذیرد و آنها هم به گفته حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت «پرونده هستهای ایران را در ژوئن ۲۰۰۴ از دستور اضطراری شورای حکام خارج میکنند.»در این موافقتنامه تعهدات ایران به صورت بسیار شفاف و اجرایی و تعهدات سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در قالب موارد کلی و غیراجرایی مورد اشاره قرار میگیرد. تهران تعهد میکند که «اظهارنامهها را بر طبق پروتکل الحاقی و راستی آزمایی آنها توسط آژانس ارائه دهد. تعلیق مونتاژ و آزمایش سانتریفیوژها، تعلیق ساخت داخلی قطعات سانتریفیوژ، اعمال تعلیق فعالیتهای غنی سازی نسبت به همه تاسیسات موجود در ایران تعهدات تهران می شود و در مقابل نیز اروپا متعهد میشود که برای شناسایی تلاشهای ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴ شورای حکام به منظور عادی کردن اجرای پادمانها و پروتکل الحاقی در ایران به صورت فعال کار کند. تعهدات زیاد تهران، حتی باعث نشد طرف اروپایی عادی کردن موضوع هستهای ایران در آژانس را یکی از تعهدات خود به طور قطعی اعلام کند.
پس از چند دور مذاکره موافقتنامه ای شکل می گیرد که در آن سه کشور اروپایی به تعهد خود مبنی بر عادی کردن موضوع هستهای ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴ شورای حکام عمل نمیکند. ایران در این توافقنامه، داوطلبانه میپذیرد که همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند.
سه کشور اروپایی در این موافقتنامه به تیم مذاکره کننده ایرانی وعده میدهند که پس از اینکه تعلیق راستیآزمایی شد، مذاکرات با اتحادیه اروپا در باره موافقتنامه تجارت و همکاری از سرگرفته شود و آنها به طور فعال از شروع مذاکرات الحاق ایران به WTO حمایت کنند.
روند مذاکرات با سه کشور اروپایی تا تابستان سال ۸۴ به طول میانجامد که دستاورد آن، اجرای پروتکل الحاقی و تعلیق داوطلبانه همه فعالیتهای هستهای است. دحتی گفت وگو با داشمندان هسته ای کشورمان که ت اسال 1385 هم ادامه می یابد به خاطر هما توافقی بود که میان دولت وقت و تروئیکای اروپایی انجام شده بود و جزو تعهداتی بود که ایران باید اجرا می کرد.
سرانجام مقام معظم رهبری با بررسی و ملاحظه وضع موجود در پرونده هسته ای و پایبند نبودن طرف اروپایی به تعهداتش به این موضوع مستقیماً ورود کردند و دستور بازگشت همه فعالیت های هسته ای و خروج از تعلیق را صارد نمودند.
پایبند نبودن سه کشور اروپایی به تعهداتشان باعث می شود تا ایران در این توافقنامه تجدید نظر کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در واپسین روزهای کاری دولت وقت در سال 84 قاطعانه می فرمایند«بایستى روند عقبنشینى متوقف و تبدیل به روند پیشروى شود و اولین قدمش هم باید در همان دولتى انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود».
دستور رهبر معظم انقلاب علاوه بر این که فعالیت های هسته ای را آغاز می کند، باعث می شود تا روند پیشروی در این زمینه سرعت بگیرد و در دولت بعدی که دولت احمدی نژاد بود در حوزه فعالیت های هسته ای دستاوردهای بزرگی کسب شود.
منافقین با برگزاری کنفرانس خبری در هتل ویلارد واشنگتن عکس هایی را از نطنز، اصفهان و اراک نشان دادند و گفتند ایران در این مناطق غنی سازی اورانیوم انجام می دهد و در اراک هم راکتور آب سنگین دارد.
جرقه فتنه هسته ای علیه ایران از 23 مرداد 1381 به دست منافقین زده شد. حال این که چرا منافقین برای اعلام این خبر انتخاب شده بودند خود موضوعی است که نیازمند بررسی دقیق تر است اما همین کافی است که با این اقدام غرب خود را از اتهام جاسوسی از مراکز هسته ای ایران مبرا ساخت و انگشت اتهام به سوی گروهکی رفت که تروریستی است و دستانش به خون مردم ایران اسلامی آغشته است.
انتشار این خبر بازتاب های گسترده ای داشت در حالی که همه فعالیت های هسته ای ایران بر اساس قوانین جاری زیر نظر آژانس قرار داشت. اما انتشار این خبر در رسانه های غربی و آمریکایی آن هم به طور گسترده حساسیت ها را برانگیخت.
ادعای منافقین در مرداد ماه 81 باعث می شود تا آمریکایی ها در آذر ماه 81 تهران را متهم به تلاش برای ساخت سلاح هسته ای کنند. حال این اطلاعات و عکس ها در زمان دولت اصلاحات چگونه به دست منافقین رسیده بود باز هم خود موضوعی است که نیازمند بررسی دقیق تر است. اما همه این تأسیساتی که منافقین آنها را به عنوان مراکز ساخت سلاح هسته ای معرفی کرده بودند، آژانس بین المللی انرژی اتمی در جریان قرار داشت، حتی البرادعی در این باره گفته بود که از وجود این تأسیسات با خبر بوده است.
اما این خبر زمینه لازم را برای فشار و تهدید ایران از سوی آمریکا و غرب آماده می کند.دولت وقت آمریکا که در آن زمان جورج بوش پدر رئیس جمهور آمریکا بود، فضا سازی های منفی علیه ایران را به طور گسترده آغاز می کند. سناریوی هسته ای که پیش از این نوشته شده بود اکنون باید روی صحنه برود. صحنه ای که با کارگردانی آمریکا همراه بود.
شبکه های تلویزیونی معروف و پر مخاطب آمریکا از جمله سی ان ان چهرهای مخوف از فعالیتهای هسته ای ایران را به تصویر میکشند و مدعی تسلیحاتی بودن این برنامه میشوند تا بتوانند افکار عمومی آمریکا و دنیا را آماده تحولات بعدی کنند.
اما محمد البرادعی دبیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شبکه C.N.N میگوید «از وجود تاسیسات هستهای ایران کاملا مطلع بوده و هدف از این تاسیسات را درک میکند و اعتقاد دارد این تأسیسات تحت کنترل دقیق و برای مصارف صلحجویانه است.» اما این روشنگری دبیرکل وقت آژانس چندان دوام نمی آورد و با فشارهای گسترده آمریکا سفر او به تهران در اسفند سال 81 و بازدید او از تاسیسات هسته ای ایران هم آمریکا را قانع نمی کند و سرانجام فشارهای زیاد آمریکا البرادعی را وادار می کند تا گزارشی را علیه ایران به شورای حکام بدهد.
این گزارش هنگامی ارائه می شود که آمریکا در جنگ علیه عراق پیروز شده است، خرداد ۱۳۸۲، گزارش البرادعی رئیس شورای حکام را بر آن می دارد تا از تهران بخواهد پروتکل الحاقی را بپذیرد و اجرا کند.
همه عوامل دست به دست هم دادند تا ایران هر چه بیشتر تحت فشار قرار گیرد. این فشارهای همه جانبه با توجه به سیاست تنش زدایی دولت وقت ایران، به صدورد قطعنامه ای از سوی شورای حکام منجر می شود که در آن به ایران مهلت داده شد تا ظرف 50 روز به تعهدات خود درباره کنترل برنامه هسته ای عمل کند و پروتکل الحاقی را هم امضا کند.این قطعنامه با پیشنهاد سه کشور کانادا، ژاپن و استرالیا در شورای حکام به تصویب رسید.
اما ایران چه اقداماتی انجام می دهد. نتیجه اتخاذ تصمیمات از سوی مقامات کشورمان حسن روحانی که در آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور بود به عنوان مسئول مذاکره کننده هسته ای ایران برگزیده می شود. آقای روحانی در دوره دولت اصلاحات و تا زمانی که بر مسند دبیری شورای عالی امنیت ملی تکیه زده بود، چندین دور مذاکرات را پشت سر گذاشت و حتی به توافق هم رسید اما طرف مقابل 12 سال پیش هم دبه درآورد.
در آن زمان مجلس ششم با دولت اصلاحات همزمان بود. اقداماتی که مجلس و دولت در آن زمان انجام دادند، جایگاه ایران را در عرصه مذاکرات هسته ای تضعیف کرد. مجلس ششم یک طرح سه فوریتی را در دستور کار خود قرار داد که دولت را ملزم به پذیرفتن پروتکل الحاقی می کرد. رئیس جمهور وقت هم در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که تعلیق فعالیت های هسته ای را می پذیریم.
مذاکرات در تهران برگزار می شود. وزرای خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه روز 29 مهر ماه 1382 با هدف تعطیل کردن فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران پای میز مذاکره می نشینند. نتیجه این مذاکرات به اینجا می رسد که ایران میپذیرد به صورت شفاف به همه سوالات آژانس پاسخ دهد، هرگونه قصور خود را اصلاح و پروتکل الحاقی را به صورت داوطلبانه امضا کند. در این مذاکرات، تعلیق فعالیتهای ایران مورد نظر طرف اروپایی بود و طرف ایرانی نیز از آن طفره میرفت و همین مساله باعث شد تا در نهایت یوشکا فیشر وزیر امور خارجه آلمان بگوید که «ما وقت تلف میکنیم و به فرودگاه میرویم.» جلسه موقتاً تعطیل میشود و طی تماس تلفنی با رئیسجمهور به روحانی اعلام میشود که هر طور مصلحت میدانید عمل کنید ولی نگذارید مذاکرات به شکست بینجامد. در ادامه نشست، ایران به جلسه خصوصی با البرادعی اشاره میکند و تعلیق را تنها تعلیق گازدهی در نطنز معنا میکند. در نهایت هم بر سر این توافق میشود که مفهوم تعلیق بر مبنای تعریفی که آژانس قرار است تعیین کند، بپذیرند. البته ایران در این مذاکرات واژه «داوطلبانه»را در مفاد بیانیه جا میدهد تا در صورت پایبند نبودن طرف غربی به تعهداتش، تهران راه بازگشت داشته باشد.
غربی ها وعده می دهند که پرونده هستهای ایران را در آژانس حل و فصل کنند و اگر روزی آمریکا آن را یک جانبه به شورای امنیت برد، از حق وتو استفاده کنند. علاوه بر این اروپاییها متعهد شدند که در زمینه فناوری با ایران همکاری کنند.
مذاکرات ادامه می یابد و چهار ماه پس از مذاکرات تهران، در ۴ اسفند ۱۳۸۲، تیم هستهای در بروکسل دو دور مذاکره انجام میدهد. در دوره نخست طرفین به توافقی کلی مبنی بر اینکه ایران تعلیق را در چارچوبی که آژانس تعریف کرده، میپذیرد و آنها هم به گفته حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت «پرونده هستهای ایران را در ژوئن ۲۰۰۴ از دستور اضطراری شورای حکام خارج میکنند.»در این موافقتنامه تعهدات ایران به صورت بسیار شفاف و اجرایی و تعهدات سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در قالب موارد کلی و غیراجرایی مورد اشاره قرار میگیرد. تهران تعهد میکند که «اظهارنامهها را بر طبق پروتکل الحاقی و راستی آزمایی آنها توسط آژانس ارائه دهد. تعلیق مونتاژ و آزمایش سانتریفیوژها، تعلیق ساخت داخلی قطعات سانتریفیوژ، اعمال تعلیق فعالیتهای غنی سازی نسبت به همه تاسیسات موجود در ایران تعهدات تهران می شود و در مقابل نیز اروپا متعهد میشود که برای شناسایی تلاشهای ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴ شورای حکام به منظور عادی کردن اجرای پادمانها و پروتکل الحاقی در ایران به صورت فعال کار کند. تعهدات زیاد تهران، حتی باعث نشد طرف اروپایی عادی کردن موضوع هستهای ایران در آژانس را یکی از تعهدات خود به طور قطعی اعلام کند.
پس از چند دور مذاکره موافقتنامه ای شکل می گیرد که در آن سه کشور اروپایی به تعهد خود مبنی بر عادی کردن موضوع هستهای ایران در اجلاس ژوئن ۲۰۰۴ شورای حکام عمل نمیکند. ایران در این توافقنامه، داوطلبانه میپذیرد که همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند.
سه کشور اروپایی در این موافقتنامه به تیم مذاکره کننده ایرانی وعده میدهند که پس از اینکه تعلیق راستیآزمایی شد، مذاکرات با اتحادیه اروپا در باره موافقتنامه تجارت و همکاری از سرگرفته شود و آنها به طور فعال از شروع مذاکرات الحاق ایران به WTO حمایت کنند.
روند مذاکرات با سه کشور اروپایی تا تابستان سال ۸۴ به طول میانجامد که دستاورد آن، اجرای پروتکل الحاقی و تعلیق داوطلبانه همه فعالیتهای هستهای است. دحتی گفت وگو با داشمندان هسته ای کشورمان که ت اسال 1385 هم ادامه می یابد به خاطر هما توافقی بود که میان دولت وقت و تروئیکای اروپایی انجام شده بود و جزو تعهداتی بود که ایران باید اجرا می کرد.
سرانجام مقام معظم رهبری با بررسی و ملاحظه وضع موجود در پرونده هسته ای و پایبند نبودن طرف اروپایی به تعهداتش به این موضوع مستقیماً ورود کردند و دستور بازگشت همه فعالیت های هسته ای و خروج از تعلیق را صارد نمودند.
پایبند نبودن سه کشور اروپایی به تعهداتشان باعث می شود تا ایران در این توافقنامه تجدید نظر کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در واپسین روزهای کاری دولت وقت در سال 84 قاطعانه می فرمایند«بایستى روند عقبنشینى متوقف و تبدیل به روند پیشروى شود و اولین قدمش هم باید در همان دولتى انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود».
دستور رهبر معظم انقلاب علاوه بر این که فعالیت های هسته ای را آغاز می کند، باعث می شود تا روند پیشروی در این زمینه سرعت بگیرد و در دولت بعدی که دولت احمدی نژاد بود در حوزه فعالیت های هسته ای دستاوردهای بزرگی کسب شود.
نظرات بینندگان
مرگ برمنافقین وحامیان او
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *