حقوق بشر در گفتمان مهدویت
سکینه السادات پاد وکیل پایه یک دادگستری و دانش پژوه مقطع دکتری حقوق عمومی در یادداشتی نوشت: تئوری گفتمان مهدویت در واقع ارائه پاسخ متقنی به پرسشهای بیشمار ذهن مواج آدمی درباره آینده او است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، سکینه السادات پاد وکیل پایه یک دادگستری و دانش پژوه مقطع دکتری حقوق عمومی در یادداشتی نوشت: تئوری گفتمان مهدویت در واقع ارائه پاسخ متقنی به پرسشهای بیشمار ذهن مواج آدمی درباره آینده او است؛ تاریخ شاهد صادقی بر یک حقیقت است، آدمی از دیروزش عبور کرده است و از امروز و حالش نیز میگذرد و دغدغه آینده مهمترین چالش اندیشهی او است.
آینده انسان را چه کسی رقم میزند؟ جوامع ملتها و تمدنها در آینده چه سرنوشتی پیدا میکنند؟ آیا همدیگر را نابود میکنند؟ آیا قدرت و ملت و تمدنی غالب میشود و همه را تحت سیطره خود به زنجیر میکشد؟ تمدن پیروز کدام تمدن است؟ زندگی در آینده آیا توأم با همزیستی مصالحانه و مسالمت آمیز خواهد بود؟ سرعت پیشرفت علم و تکنولوژی و مدرنیته و پستمدرنیته، بشر را به کدام سو میکشاند؟ اینها پرسشهایی است که انسان در اوج رفاه امروز را به بن بست دره فردا گرفتار کرده است.
این دغدغه منجربه ارائه نظریات و گفتمانهایی شد که هرکدام سالها بشر را در بند خود گرفتار کردهاند.
نظریه کمونیسم «کارل مارکس» با طرح دورههای پنجگانه خود و دوره نهایی سوسیالیسم سودای سعادتمندی بشر را در سرداشت و به بشریّت بشارت آینده خوشبخت را وعده داد.
نظریه حاکمیت دموکراسی لیبرال «فرانسیس فوکویاما» پایگاه تاریخی که بشر را در انتها به آمال خود خواهد رساند در نظام دموکراسی لیبرال غرب تعریف کرد.
نظریه برخورد و رویاروی تمدنهای جناب «ساموئل هانتینگتون» تلاش نموده است همان نظریه دموکراسی لیبرال غرب را با عنوان هم زیستی مسالمت آمیز تمدنها پیروز میدان کند؛ و نظریه موج سوم آقای «الوین تافلر» نظام فراصنعتی که ادعا رهایی تودهها از بن بست جنگ و فقر و نابودی محیط زیست و از هم پاشیدگی خانوادهها را داشت.
اما نظریه ادیان مبنی بر ظهور مصلحی که انسان را از وضع موجود رهایی دهد یعنی شخص منجی محل ثقل و کانون تمرکز میباشد.
اسلام به عنوان آخرین دین الهی و نظر شیعه یعنی گفتمان مهدویت که موضوع این نوشتار است؛ در بحبوبه ملاحم و بلای مشترک که بی توجه به مرزهای جغرافیایی و نظریات سیاسی و حاکمیتی همه را به آغوش خطر میگیرد، کدام یک حافظ حقوق بنیادین بشر بوده و وحشت را از بشریت دور کرده است؟ هرکدام از این نظریات تجربه محقق در تاریخ دور و نزدیک دارند.
آنچه تحت عنوان مهدویت مطرح میگردد یک ادعای تجربه نشده نیست بلکه این نظریه مهم در حکومتمداری و تمامی شئون زندگی بشر شیوه تکامل یافته حکومت علوی در اصول مهم و حقوق بنیادین برای همه بشریت نظیر برقراری عدل و قسط به گستره کل جهان، حاکمیت امنیت و صلح عمومی شکوفایی اوضاع اقتصادی، برقراری و اجرا احکام الهی و فطری، شکوفایی علم و جوشش حکمت و تکامل عقول بشری و حاکمیت مستضعفان و موحدان بر روی زمین تئوری متفاوت شیعه و طرحی برای سامان دهی کل جهان میباشد.
بارزترین ویژگی جهانی دولت کریمه، ولی عصر (عج) گسترش قسط و عدل است که در روایات متعدد به آن پرداخته شده است و این نشان از برجستگی این مهم در مدینه فاضله اسلامی در دوران ظهور است. بشر با ناکارآمدی شعارها و ادعاهای جذاب حقوق بشری لیبرال دموکراسی غرب مواجه شده است. عدالت و قسط قربانی حق وتو، حقوق بنیادین نظیر حق بر سلامت حق حیات، حق دسترسی به اطلاعات و تعاملات علمی دستخوش بهانهجویی و تحریم و نقض میگردد.
کنوانسیونهای حقوقی و حمایتی، حق بر حداقلهای برخورداری از رفاه اجتماعی، حق برخورداری از نظام عادلانه قضایی، عدالت اقتصادی، حق برآگاهی و انتخاب واقعی ارزشها در سایه دیکتاتوری مدرن سنتهای لائیسیته و لیبرالیسم، تضییع شده اند؛ برجستگی مفهوم عدالت در مدینه فاضله اسلامی و مهدوی ضمانت تحقق حقوق بنیادین بشر میباشد.
عدالت و دادگری در گفتمان مهدویت
حسب روایات همچون گرما و سرما در درون خانههای مردمان نفوذ میکند و به مأمن و مسکن وجود آنان سامان میدهد. در سایه این عدالت هیچ انسانی در قید بندگی و بردگی باقی نمیماند و حقوق به یغما رفته انسانها به آنها باز میگردد و این نمیتواند محقق گردد مگر اینکه چه کسی مجری این سیستم باشد هم به عنوان مهمترین مؤلفه مورد توجه واقع گردد کسی که خود عدل نامیده میشود.
اللهم و صل علی امرک القائم المومن والعدل المنتظر. قیام امام مهدی (عج) نقطه غلیان تاریخ و شوک بزرگ تاریخی است که علیه تمامی استکبار و ستمگران جهانی با هدف گشودن راه تنفس بشریت محروم وارد میشود و البته نه فقط راه تنفس بلکه ایشان راه تعقل را هم برای بشری که با جنگ نرم افزاری و ابزار سایبری فرصت اندیشیدن را از او سلب کردهاند باز میکند و این آزادی واقعی فکری و اندیشهای است که تحت پوشش هنجارهای به ظاهر موافق آزادی بشر در نظام بین الملل به اسارت قدرتهای مسلط بر ثروتهای مادی و معنوی بشر مظلومترین حق او است.
بخشهای عظیمی از ظرفیت بالقوه تعقل و عقلانیت بشر تا قبل از ظهور ایشان تعطیل است و وقتی که امام (عج) بیایند عقلانیت، تازه فعلیّت پیدا میکند و امام مخالفان و دشمنان ((عقل))و ((عدل)) هر دو را یک جا برسرجای خود خواهند نشاند.
امام مهدی بازار عقلانیت و عدالت را توأمان رونق میدهد و این دو را از هم تفکیک نمیکند، چون نمیتوان عدالت را جدا از عقل به درستی فهمید و معنا و اجرا کرد و نمیتوان عقل و عقلانیت غیر معطوف به عدالت را عقل سالم و به معنای واقعی کلمه دانست.
عدالت مفهوم تازهای در اندیشه حکومتداری اسلامی نیست که عدالت محوری اصل اول سیاستها و اصول خدشه ناپذیرعلوی بود که به قول آقای «جرج جرداق» الامام علی صوت العداله الانسانیه و قتل علی لشده عدله.
امنیت و صلح عمومی
امنیت از مهمترین نیازهای اساسی بشر در هرم نیازهای وی و در اندیشه بشر به عنوان یک حق بنیادین اساسی سازی و هنجارسازی شده است. امنیت در تمامی مقولهها؛ امنیت اخلاقی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی، خانوادگی، در حجم زیادی از روایات ظهور آمده مدینه فاضله اسلامی، شهر امن و سلام است. در نظامهای سیاسی و حکومتی با نظریههای مطرح بشر کماکان به حقوق خود نرسیده است.
حق برسلامت و حق حیات را در تفکر اومانیستی و تفکر منفعتطلبانه، در غیر انسانیترین شکل ممکن در مهد دموکراسی و آزادی با معیار قرار دادن سن تضییع میکنند.
تعداد فقرا و گرسنگان و کودکان بی خانمان و بی سرپرست قربانی جنگها فقط و حمایت از آنها فقط در تهیه و تدوین کنوانسیونهای حقوقی بوده و نتواستند حق حیات و امنیت اقتصادی، خانوادگی و حقوقی را تضمین کند و کارآمدی آنها را در پاندمی کرونا در معرض ارزیابی قرار داد.
وقت آن است وعده مشترک همه ادیان موعودی که بشارت سعادت و آرامش و امنیت اقتصادی حقوقی، اخلاقی و اجتماعی را داده است، از خداوند مطالبه کرد، و تمنای آمدنش را برای اداره صحیح عالم درخواست کنند.
امام مهدی برای استقرار امنیت که همه بشریت در دنیای امروز به دنبال آن هستند و نمییابند یعنی امنیت جهانی را با محبت برقرار میکند.
در اندیشه اسلامی و گفتمان مهدویت حقوق بشر و نظام مناسبات حاکم برآن بدون تبعیض به دست موعود مورد انتظار همه ادیان محقق خواهد شد.
رفاه اقتصادی و پیشرفت تکنولوژی در حکومت جهانی و نظام مهدوی به عنوان تکلیف حکومت و حق اساسی انسانها به رسمیت شناخته شده است. در سایه سار مدیریت توحیدی و عدالت محور، مبتنی بر علم و عقلانیت زمینها آباد و حاصل خیز و معادن ظاهر میشود و به طور عادلانه در اختیار بشر قرار میگیرد و مفاهیم و ارزشهای انسانی در قله کلام آن حضرت موضوعیت دارد.
انسانها خطاب میشوند بیایید و این اموال را بگیرید این تمام آن چیزی است که حق حیات را به خاطر آن سلب میکردید و حق کرامت انسانی را هتک مینمودید و حاکم مهربان که تمامی شهروندان خود را از نزدیکترین تا اقصا نقاط عالم دوست دارد و زمامداری که مردمانش را دوست دارد انسانها عادلانه از تمام حقوق انسانی بهرهمند میشوند.
السلام علی العلم المصبوب
تکامل عقول بشری از جایگاه ویژهای در گفتمان و نظام مهدوی برخوردار است، چون که برای اجرای عدالت به انسانها عاقلی که گفتگو کنند و حقیقت هر تصمیمی را بتوانند درک کنند ضرورت غیر قابل اغماض میباشد.
حدیث ۲۱ کتاب اصول کافی مبحث کتاب العقل میفرماید: مهدی به تایید الهی، خردهای مردمان را به کمال میرساند و در همگان فرزانگی آورد؛ و این حق بنیادین بشر در بهره مندی از آموزش بدون تبعیض میباشد. به همه مردم حکمت و علم آموزش داده میشود و رمز توانایی بشر را اسلام در همین مهم میداند.
در خطبه ۱۸۲ حضرت علی (ع) میفرمایند: زره دانش بر تن دارد و با تمامی آداب و با توجه به معرفت کامل آن را فراگرفته است، حکمت گمشده او است که همواره در جستجوی آن میباشد.
حکمت و دانش ویژگی مهم زمامدار اسلامی است چرا که ذیل مدیریت علمی همه حقوق انسانی محقق میگردد.
مدینه فاضله اسلامی، مدینه العلم است و دانایی و فرزانگی بدیل جهل و نادانی میگردد و این همان حق بنیادین شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات و البته علوم است.
هر چه جامعه از حیث علم و عقل در سطح بالاتری قرار میگیرد قوانین سازنده و بسیار متعالی در آن امکان بیشتری خواهد داشت.
مؤلفههای حکومت مهدوی و گفتمان مهدوی همه حقوق بنیادین بشر میباشد؛ و از شهر اخلاق، قانون وعدالت سخن گفته شد شهروندانش مثل ربات نمیباشند که اکنون در بعضی کشورها نظم قانونی ظاهری دیده میشود. در نگاه و گفتمان مهدوی مردم هم عصبانی میشوند هم نیاز به نان و خانه دارند و هم حق مطالعه و تفریح دارند. شهری واقعی با مردمانی واقعی است.
هنر امام مهدی است که با سامان دهی آنها در مسیر کمال و سعادت بشر و عدالت بدون آنکه غرائض آنها را ریشه کن کند به کار خواهد گرفت.
جامعه مهدوی جامعه بسته و رعب انگیز نیست که مردمان آن را از پلیسهای زیاد آن بترسانند.
اگر خداوند بشارت آمدن منجی را نمیداد با شرح آن چه در تاریخ نسبت به مولی الموحدین علی (ع) و مدت شیرین حکومت ایشان ثبت و ضبط شده است از عدالت به دور بود و رعایت حقوق بشر به اعلی درجه آن در حکومت نیمه تمام امام علی اتفاق افتاده است تردید جدی به وجود میآمد.
وانعش به البلاد. واحی به قلوب المیته
امروز ادیان توحیدی در نقطه و پیچ تاریخی تکلیف دینی خود در خصوص آگاهی دادن نسبت به وعده منجی که همه حقوق بشر را استیفاء و مستقر میکند، قرارداده است. بشریت وحشت زده از کرونا ویروس، همه وعدههایی که لیبرال دموکراسی داد با این حقیقت روبرو شد در شرایط سخت او را تنها گذاشته اند. حقوق بشر بدون آمدن منجی ضمانتی برای اجرا ندارد و میتوان در جاهایی آن را حقوق دانست، اما بی بشر.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *