تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه ۲۴۲
خبرگزاری میزان-تلاوت صفحه دویست و چهل و دوم از سوره یوسف را با صدای استاد محمد صدیق منشاوی میشنوید.
خبرگزاری میزان -
وَقَالَ ٱلۡمَلِکُ ٱئۡتُونِی بِهِۦٓ أَسۡتَخۡلِصۡهُ لِنَفۡسِیۖ فَلَمَّا کَلَّمَهُۥ قَالَ إِنَّکَ ٱلۡیَوۡمَ لَدَیۡنَا مَکِینٌ أَمِینٞ ۵۴
شاه گفت: او را نزد من آرید تا او را از خاصان خود گردانم، چون با او هر گونه سخن به میان آورد به او گفت: تو امروز نزد ما صاحب منزلت و امین هستى
قَالَ ٱجۡعَلۡنِی عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلۡأَرۡضِۖ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٞ ۵۵
(یوسف به شاه) گفت: در این صورت مرا به خزانه دارى مملکت منصوب دار که من در حفظ دارایى و مصارف آن دانا و بصیرم
وَکَذَٰلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ یَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَیۡثُ یَشَآءُۚ نُصِیبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُۖ وَلَا نُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ۵۶
و این چنین ما یوسف را در زمین (مصر) بدین منزلت رسانیدیم که هر جا خواهد جاى گزیند و فرمان براند، که هر کس را ما بخواهیم به لطف خاص خود مخصوص مى گردانیم و اجر هیچ کس از نیکوکاران را (در دنیا) ضایع نمى گذاریم
وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ ۵۷
و البته اجر عالم آخرت براى اهل ایمان و مردم پرهیزکار بسیار بهتر (از اجر و مقام دنیوى) است
وَجَآءَ إِخۡوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَیۡهِ فَعَرَفَهُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ مُنکِرُونَ ۵۸
و برادران یوسف (که در کنعان به قحطى مبتلا شدند چهل سال بعد از فروختن یوسف، به مصر) نزد وى آمدند در حالى که او برادران را شناخت ولى آنها وى را نشناختند
وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ قَالَ ٱئۡتُونِی بِأَخٖ لَّکُم مِّنۡ أَبِیکُمۡۚ أَلَا تَرَوۡنَ أَنِّیٓ أُوفِی ٱلۡکَیۡلَ وَأَنَا۠ خَیۡرُ ٱلۡمُنزِلِینَ ۵۹
(برادران از یوسف در مقابل متاعى که آورده بودند طعام خواستند) و یوسف، چون بار غلّۀ آنها را بست گفت: مى خواهم در سفر دیگر برادر پدرى خود (بنیامین) را نزد من بیاورید، نمى بینید که من پیمانه را تمام مى دهم و بهترین میزبانم؟
فَإِن لَّمۡ تَأۡتُونِی بِهِۦ فَلَا کَیۡلَ لَکُمۡ عِندِی وَلَا تَقۡرَبُونِ ۶۰
و اگر آن برادر را همران نیاورید نزد من پیمانۀ خواربار نخواهید داشت و نزدیک من نشوید
قَالُواْ سَنُرَٰوِدُ عَنۡهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَٰعِلُونَ ۶۱
برادران گفتند: تا بتوانیم مى کوشیم که پدرش را راضى کنیم و حتما چنین خواهیم کرد
وَقَالَ لِفِتۡیَٰنِهِ ٱجۡعَلُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ فِی رِحَالِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَعۡرِفُونَهَآ إِذَا ٱنقَلَبُوٓاْ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ۶۲
آن گاه یوسف به غلامانش گفت: متاع این کنعانیان را در میان بارهاشان بگذارید که، چون نزد کسان خود رفته (و متاع خود را دیدند) آن را بازشناسند، شاید که (این احسان موجب شود) باز نزد من مراجعه کنند
فَلَمَّا رَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِیهِمۡ قَالُواْ یَـٰٓأَبَانَا مُنِعَ مِنَّا ٱلۡکَیۡلُ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَآ أَخَانَا نَکۡتَلۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ۶۳
چون برادران نزد پدر بازگشتند گفتند: اى پدر (با همۀ کرم و سخاى خدیو مصر) غلّۀ (بسیار) به ما عطا نشد (و وعده داد که اگر برادر خود را همراه آورید به شما گندم فراوان خواهم داد) پس برادرمان را با ما فرست تا مقدار کافى غله تهیه کنیم و البته ما کاملا نگهبان او خواهیم بود
گروه چند رسانهای ، تلاوت صفحه دویست و چهل و دوم «سوره یوسف از آیه ۵۳ تا ۶۳» در قالب فایل صوتی با صدای استاد منشاوی را در اختیار مخاطبان خود قرار داده است.
تلاوت صفحه دویست سی و ششم «سوره یوسف از آیه ۵۳ تا ۶۳»
[video src='https://www.mizan.news/wp-content/uploads/2022/01/01']
- بیشتر بشنوید:
- تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه ۲۴۱
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
وَمَآ أُبَرِّئُ نَفۡسِیٓۚ إِنَّ ٱلنَّفۡسَ لَأَمَّارَةُۢ بِٱلسُّوٓءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّیٓۚ إِنَّ رَبِّی غَفُورٞ رَّحِیمٞ ۵۳
و من (خودستایى نکرده و) نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرّا نمى دانم، زیرا نفس امّاره انسان را به کارهاى زشت و ناروا سخت وا مى دارد جز آنکه خداى من رحم کند، که خداى من بسیار آمرزنده و مهربان است
و من (خودستایى نکرده و) نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرّا نمى دانم، زیرا نفس امّاره انسان را به کارهاى زشت و ناروا سخت وا مى دارد جز آنکه خداى من رحم کند، که خداى من بسیار آمرزنده و مهربان است
وَقَالَ ٱلۡمَلِکُ ٱئۡتُونِی بِهِۦٓ أَسۡتَخۡلِصۡهُ لِنَفۡسِیۖ فَلَمَّا کَلَّمَهُۥ قَالَ إِنَّکَ ٱلۡیَوۡمَ لَدَیۡنَا مَکِینٌ أَمِینٞ ۵۴
شاه گفت: او را نزد من آرید تا او را از خاصان خود گردانم، چون با او هر گونه سخن به میان آورد به او گفت: تو امروز نزد ما صاحب منزلت و امین هستى
قَالَ ٱجۡعَلۡنِی عَلَىٰ خَزَآئِنِ ٱلۡأَرۡضِۖ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٞ ۵۵
(یوسف به شاه) گفت: در این صورت مرا به خزانه دارى مملکت منصوب دار که من در حفظ دارایى و مصارف آن دانا و بصیرم
وَکَذَٰلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی ٱلۡأَرۡضِ یَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَیۡثُ یَشَآءُۚ نُصِیبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُۖ وَلَا نُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ۵۶
و این چنین ما یوسف را در زمین (مصر) بدین منزلت رسانیدیم که هر جا خواهد جاى گزیند و فرمان براند، که هر کس را ما بخواهیم به لطف خاص خود مخصوص مى گردانیم و اجر هیچ کس از نیکوکاران را (در دنیا) ضایع نمى گذاریم
وَلَأَجۡرُ ٱلۡأٓخِرَةِ خَیۡرٞ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ ۵۷
و البته اجر عالم آخرت براى اهل ایمان و مردم پرهیزکار بسیار بهتر (از اجر و مقام دنیوى) است
وَجَآءَ إِخۡوَةُ یُوسُفَ فَدَخَلُواْ عَلَیۡهِ فَعَرَفَهُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ مُنکِرُونَ ۵۸
و برادران یوسف (که در کنعان به قحطى مبتلا شدند چهل سال بعد از فروختن یوسف، به مصر) نزد وى آمدند در حالى که او برادران را شناخت ولى آنها وى را نشناختند
وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمۡ قَالَ ٱئۡتُونِی بِأَخٖ لَّکُم مِّنۡ أَبِیکُمۡۚ أَلَا تَرَوۡنَ أَنِّیٓ أُوفِی ٱلۡکَیۡلَ وَأَنَا۠ خَیۡرُ ٱلۡمُنزِلِینَ ۵۹
(برادران از یوسف در مقابل متاعى که آورده بودند طعام خواستند) و یوسف، چون بار غلّۀ آنها را بست گفت: مى خواهم در سفر دیگر برادر پدرى خود (بنیامین) را نزد من بیاورید، نمى بینید که من پیمانه را تمام مى دهم و بهترین میزبانم؟
فَإِن لَّمۡ تَأۡتُونِی بِهِۦ فَلَا کَیۡلَ لَکُمۡ عِندِی وَلَا تَقۡرَبُونِ ۶۰
و اگر آن برادر را همران نیاورید نزد من پیمانۀ خواربار نخواهید داشت و نزدیک من نشوید
قَالُواْ سَنُرَٰوِدُ عَنۡهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَٰعِلُونَ ۶۱
برادران گفتند: تا بتوانیم مى کوشیم که پدرش را راضى کنیم و حتما چنین خواهیم کرد
وَقَالَ لِفِتۡیَٰنِهِ ٱجۡعَلُواْ بِضَٰعَتَهُمۡ فِی رِحَالِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَعۡرِفُونَهَآ إِذَا ٱنقَلَبُوٓاْ إِلَىٰٓ أَهۡلِهِمۡ لَعَلَّهُمۡ یَرۡجِعُونَ ۶۲
آن گاه یوسف به غلامانش گفت: متاع این کنعانیان را در میان بارهاشان بگذارید که، چون نزد کسان خود رفته (و متاع خود را دیدند) آن را بازشناسند، شاید که (این احسان موجب شود) باز نزد من مراجعه کنند
فَلَمَّا رَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَبِیهِمۡ قَالُواْ یَـٰٓأَبَانَا مُنِعَ مِنَّا ٱلۡکَیۡلُ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَآ أَخَانَا نَکۡتَلۡ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ ۶۳
چون برادران نزد پدر بازگشتند گفتند: اى پدر (با همۀ کرم و سخاى خدیو مصر) غلّۀ (بسیار) به ما عطا نشد (و وعده داد که اگر برادر خود را همراه آورید به شما گندم فراوان خواهم داد) پس برادرمان را با ما فرست تا مقدار کافى غله تهیه کنیم و البته ما کاملا نگهبان او خواهیم بود
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *