اسماعیل امینی: شاهد رشد چشمگیر کتابهای فالگیری و زرد در بازار نشر هستیم
- اسماعیل امینی شاعر، منتقد، نویسنده، طنزپرداز، مدرس، پژوهشگر و داور جشنوارههای ادبی است. وی در ساختن چهارشنبههای گلآقایی با کیومرث صابری همکاری میکرد همچنین عضو تحریریه هفتهنامه، ماهنامه و سالنامهٔ گلآقا بوده است. اسماعیل امینی سرایش شعر را از نوجوانی آغاز کرد و به دو زبان فارسی و ترکی شعر میسراید، وی دارای مدرک درجه یک هنری در رشته شعر از شورای عالی ارزشیابی هنرمندان است.
وی دکترای ادبیات دارد و سالهاست که برای مطبوعات مینویسد. شعرهای طنز و غیر طنز میسراید و نقد میکند. در دانشگاه به تدریس مشغول است. همچنین سابقه داوری و کارشناسی در جشنوارههای مختلف ادبی و فرهنگی را دارد. در این میان کارهای فرهنگی ارزشمندی نیز انجام میدهد؛ رئیس کمیته ادبی انجمن اهدای عضو ایرانیان و بسیاری را نیز در این حرکت زیبای فرهنگی با خود همراه کرده است .
اسماعیل امینی پژوهشگر در حوزهی طنز با سالنامه گلآقا را در کارنامه خود دارد وی پژوهشهای ارزشمندی در زمینهٔ طنز انجام داده مانند پایاننامهاش در دورهٔ کارشناسی ارشد؛ موضوع آن «طنز در مثنوی» است که بعدها آن را به صورت کتابی با نام خندمین تر افسانه جلوههای طنز در مثنوی معنوی منتشر کرد.
وی صاحب رتبههای نخست در جشنوارههای مهم ادبی است، مانند کسب رتبه نخست در بخش پژوهش جشنواره بین المللی طنز، کسب عنوان برتر در بخش فعالیتهای ادبی جشنواره فجر همچنین دبیریِ علمی دو دوره از جشنواره شعر فجر جشنواره نهم و دهم بر عهده داشته است. اسماعیل امینی تجربهٔ داوری و کارشناسی در جشنوارههای ادبی و فرهنگی را دارد، از جمله: جشنوارۀ شعر فجر، جشنوارۀ تولیدات صداو سیما، کنگرۀ دفاع مقدس ، جشنوارۀ بین المللی طنز، جشنوارۀ شعر گل سوری در افغانستان، جشنوارۀ سراسری کانون های دانشجویی، جشنوارۀ کانونهای مساجد کشور، جایزۀ ادبی پروین اعتصامی، جایزۀ کتاب اول، جشنوارۀ شعر رضوی، جایزه کتاب سال.
امینی در تألیف دهها مقالهٔ پژوهشی و ادبی با نشریات تخصصی چون؛ کتاب ماه ادبیات، فصلنامۀ شعر ، فصلنامۀ فرهنگستان هنر، ماهنامۀ سوره و ماهنامۀ الفبا همکاری کرده است
حالا در روزهایی که کرونا همه را درگیر خود کرده و بسیاری از مردم مجبور به ماندن در قرنطینه خانگی هستند خبرنگار گروه فرهنگی به سراغ اسماعیل امینی رفته و با وی پیرمون وضعیت کلی عرصه ادبیات و شعر به گفتوگو نشسته که در نوع خود خواندنی است:
میزان: فضای ادبیات کشور را در حال حاضر چگونه قلمداد میکنید؟
امینی: ادبیات خلاق و داستان نویسی که شامل خاطر نویسی مستند، مستندنگاری و شعر و ... هم میشود این روزها مسیر رشد را میپیماید تعداد نویسندگان در این حوزه افزایش یافته است و تحولات در مسیر کمی و کیفی قابل توجه است اگر از نظر کمی به رویدادهای حوزه ادبیات نگاه کنیم باید بپذیریم که با زیاد شدن تعداد نویسندگان تا حدودی از نظر کمیت در کتابهای تولیدی روند نزولی داشتهایم اما این مهم را میتوان با زمینه سازی و ایجاد راهکارهای ارزشمند در مسیر تعالی تغییر داد برای بالا بردن سطح کیفی باید اصول و چهارچوبهای مهمی را در دستور کار قرار دهیم.
با این همه من ادبیات را از دو زاویه نگاه میکنم، ابتدا ادبیات خلاق و در مرحله بعد ادبیاتی که در مدارس آن را تدریس میکنند و در سایه سایر کتب و درسهای آموزشی قرار دارد، این نکتهای مهم و ارزشمند است اگر آینده ادبیات کشور برای ما اهمیت دارد باید علاوه بر ادبیات خلاق ادبیاتی که نسل آینده با آن آشنا میشوند نیز موردتوجه قرار بگیرد.
میزان: آیا فکر میکنید تا به امروز در انتقال ادبیات ایران به نسل جدید موفق بودهایم؟
متأسفانه نتوانستهایم آنگونه که باید و شاید ادبیات کشور را به نسل جدید بیاموزیم
امینی: متأسفانه نتوانستهایم آنگونه که باید و شاید ادبیات کشور را به نسل جدید و آینده بیاموزیم همچنین میزان آگاهی نوجوانان و جوانان ما از ادبیات حتی در سطح مهارت خواندن و نوشتن آنان بسیار محدود است و این خود چالشی بزرگ برای جامعه ادبیات بشمار میرود لذا آسیبهای این مقوله نیازمند بررسی و برنامهریزی است، ما باید به جوانان و نوجوان بیاموزیم که ادبیات دریچهای است به سوی دنیا، آگاهی و علم. چنانچه بتوانیم این مهم را در ذهن نوجوان و جوان تثبیت و به صورت یک هنجار درونی کنیم آنگاه میتوان امید داشت که قدمی ارزشمند برای هدایت نسل آینده به سوی افزایش سرانه مطالعه برداشتهایم و افقی روشن برای توسعه و تعالی ادبیات در آینده دور خواهیم داشت.
میزان: وضعیت کتابهای موجود در بازار نشر را چطور ارزیابی میکنید، آیا میتوانیم بگوییم در حال حاضر کتاب خوب در بازار نشر وجد دارد؟
امینی: کتابهای خوب زیادی تا به حال منتشر شده و البته تعداد کتابهای که ارزش فراوانی ندارند و به نوعی از نظر کیفی در جایگاه خوبی قرار نمیگیرند هم کم نیست، علت این امر را باید حمایتهای نادرست دولتی از ناشران و برخی از بخشهای دولتی برای تولید کتاب دانست، معافیت از مالیات و کاغذ یارانهای کار را برای تولید کتاب فاخر سخت کرده است. من معتقدم اگر قرار است تا کتاب خوب و ارزشمند تولید کنیم باید از حمایتهای دولتی دور شویم تا کار تولید شده بتواند همانند الماس فراز و نشیب و سختی فراوانی را تحمل کند و در نهایت به اثری گرانبها تبدیل شود.
حمایتهای سالهای اخیر گویای این مهم است که هر گونه یارانه و تسهیلات نه تنها راه را برای تولید کتاب خوب باز نمیکند بلکه در مواردی حتی باعث از بین رفتن فرصتها و سوژههای ارزشمند شده است. آسیب شناسی نیاز امروز فضای ادبیات امروز ماست، باید مسیر درست را در پیش بگیرم تا بتوانیم تولیدات فاخری را به خواننده تقدیم کنیم.
میزان: فکر میکند وضعیت امروز سرانه مطالعه در کشور از کجا نشات گرفته است؟
امینی: بخشی از کمبود سرانه مطالعه ما به کتابهای بیکیفیت باز میگردد، یعنی برخی از کتاب ها که بسیار سطحی و بیکیفیت تولید شده اند زمینه را برای فاصله گرفتن جامعه از کتاب و کتابخوانی فراهم کردهاند، با این همه تاکید دارم تنها بخشی از رویدادهایی از این دست هستند که باعث دلزدگی مخاطب میشود، البته علل و عوامل متعدد دیگری نیز وجود دارد که در کنار کتابهای کم ارزش، زمینه را برای عدم گسترش کتابخوانی فراهم کردهاند.
میزان: چه رویکردی میتواند کیفیت کتاب و ادبیات نگارشی کتابهای جدید را افزایش دهد؟
امینی: نظارت و ایجاد ممیزی و یا چهار چوبی که در آن انتقاد از محتواهای تولید شده به عنوان یک قانون و یک مولفه مهم دیده شود کاربردی است، زیرا هنگامی که محتوایی تولید میشود نیاز به چکش کاری دارد این اصل و قانون که کتاب و یا محتوای تولید شده باید در معرض بررسی تیم منتقد قرار بگیرد بسیار مهم است، این مهم باعث میشود نویسنده در جریان ضعف و قوت محتوای تولید شده قرار گیرد و در نهایت مشکلات و ضعفها را برطرف کند. خروجیهای محتواهایی که از زیر دست تیم منتقد خارج میشود قطعا کاری است که مورد توجه جامعه قرار میگیرد و میتواند به ذائقه مخاطب نزدیک شود به عبارتی از دل مردم بر آمده و بر دلها مینشیند.
میزان: اینکه میگویند کتابسازی مشکل امروز عرصه ادبیات است را تایید میکنید؟
امینی: بله یکی از معضلات این روزهای جامعه ما کتاب سازی است، کتابهایی که عموماً به واسطه سفارش برخی سازمانها تولید میشود، موسساتی که به دنبال ارائه آمار هستند عموماً تولید کتاب خوب را به چالش میکشند، متاسفانه این روزها نویسنده خوب را با تعداد کتابهایش میسنجند، در حالی که معیار درست سنجش یک نویسنده کتاب با کیفیت و ارزش آثاراش باید باشد نه تعداد آن. کتاب خوب جامعه را توسعه یافته و آگاه میسازد و کتاب بد علاوه بر دلزدگی در برخی موارد افراد را به اشتباه میاندازد.
شاخصهای کتاب خوب و بد در نگاه مخاطب مهم است، بنابراین کیفیت کتابهای ساختگی کاملا مشخص است و نمی تواند بار علمی و حتی جذابیت برای مخاطب به دنبال داشته باشد، این نوع کتابها عموما توسط تعداد معدودی از ناشران تولید میشود که خوانندگان فعال و مشتریان سر سخت کتاب آنها رابه خوبی میشناسند، ولی مردم عادی به خوبی از این روند آگاهی ندارند به همین خاطر گاهی به دام آنها میافتند.
میزان: در مورد بی توجهی به حق مولف و کپی برداری که این روزها باب شده نظرتان چیست؟
امینی: عرصه ادبیات و کتاب از بخش دیگری نیز دچار آسیب و صدمه شده است، بیتوجهی به حق مولف و کپی برداری از کتابهای ترجمه شده و تغییراتی که در آنها انجام میشود تا بار دیگر کتابی تولید گردد، علاوه بر صدمه به محتوای کتاب، ارزش کتاب را نیز کاهش میدهد، و حقوق اصلی مترجم و مولف نادیده انگاشته میشود.
ما نشانههای یک کتاب خوب را باید بدانیم، البته انتخاب نوع کتاب هم رابطه مستقیمی با مخاطب دارد اما در هر حال مشاوره برای خرید کتاب مهمترین و تأثیرگذارترین راه برای یافتن کتاب خوب است، باید در هر حوزه که قصد مطالعه داریم با کارشناس و صاحب نظر همان حوزه صحبت کنیم و از او برای خرید کتاب راهنمایی بخواهیم، البته تکنولوژی این روزها به کمک مخاطبان آمده و حضور چند سایت و نرم افزار که شما رابرای خواندن کتاب خوب یاری میکند در دسترس قرار دارد.
در گذشته هنگامی که وارد کتاب فروشی میشدیم شرایط برای مطالعه بخشی از کتاب برای مخاطب فراهم بود و حتی خود کتاب فروشان که خود کارشناسان کتاب بودند کمک فراوانی به مخاطب میکردند من معتقدم هنوز هم نیازمند فعالانی هستیم که برای خرید کتاب به مخاطب مشاوره میدهند و در این زمینه دستی توانا دارند این خود به جذب خواننده کتاب کمک فراوانی میکند.
میزان: فکر میکنید به اندازه کافی در حوزه ادبیات آسیب شناسی لازم توسط کارشناسان شده است؟
امینی: ما باید آسیب شناسیها را در حوزه کتاب گسترش و برای جلوگیری به ضربات کتابنماها برنامههای عملی در پیش بگیریم، کتابهای خوب داریم اما کتابهای جعلی و دستکاری شده بسیاری هم میبینیم که اینها ادبیات کشور را تحت تاثیر قرار میدهند، حتی در برخی از این کتابهای ظاهرا تاریخی مطالبی ارائه شده که باعث تعجب کارشناسان میشود.
برخی کتابها مانندِ کتابهای فال کتابهای انرژی، کتابهایی که نه ارزش علمی دارد و نه ارزش ادبی و به عنوان کتابهای زرد شناخته میشوند هر سال گسترش بیشتری پیدا میکنند
نکته مهم دیگر اینکه متاسفانه برخی کتابها مانندِ کتابهای فال کتابهای انرژی، کتابهایی که نه ارزش علمی دارد و نه ارزش ادبی و به عنوان کتابهای زرد شناخته میشوند هر سال گسترش بیشتری پیدا میکنند و از آنجایی که با مسائل اخلاقی منافاتی ندارند مورد ممیزی قرار نمیگیرند، متاسفانه بیش از ۶۰ درصد کتابهایی که به چاپ میرسد در این حوزه قرار دارند و هنگامی که ایراداتی به ناشر این کتابها گرفته میشود آنان در پاسخ میگویند که اینها کتابهایی هستند که مردم بیشتر از آن استقبال میکنند.
میزان: برای آگاهی مخاطب و جلوگیری از رشد چنین کتابهایی چه اقدامی لازم است؟
امینی: ما باید برای تغییر ذائقه مردم در خواندن کتاب سرمایه گذاری کنیم تا بتوانیم علاوه بر افزایش سرانه مطالعه بر آگاهی و آموزش آنان بیفزاییم، این مهم نیازمند برنامهریزی است. باید به ارزشهای اجتماعی و فرهنگ متعالی بیندیشیم و در این مسیر به نگارش کتابهای ارزشمند همچنین نشر و توزیع آنان بپردازیم، باید اجازه دهیم فرهنگ و هنر خود مسیرش را پیدا کند اما در این مسیر تنها متخصصین میتوانند برای بخش فرهنگ و هنر برنامهریزی کنند، بنابراین زیرساختهای اصلی باید مورد بررسی و در آن سرمایهگذاری شود تا بتوانیم در آینده نسلی کتابخوان و آگاه داشته باشیم و در کنار آن ادبیاتی متعالی را بسط دهیم.
همانگونه که گفتم عوامل متعددی در کمبود سرانه مطالعه دخیل هستند اما من به شخصه معتقدم که عدم همراهی رسانهها برای معرفی کتاب خوب به مخاطب عاملی مهم و تأثیرگذار بر جذب مخاطبان محسوب میشود، همچنین سایه سنگین فضای مجازی بر سر کتاب سبب شده تا این کالای ارزشمند فرهنگی تا حد زیادی مهجور باقی بماند. اگر همت رسانه برای معرفی کتاب هم راستا و هماهنگ شکل بگیرد قطعا شاهد تحولات بسیاری در حوزه کتاب خواهیم بود.
باید به این باور برسیم که تحرکات جسته و گریخته نمیتواند مخاطب را جذب مطالعه و خرید و خواندن کتاب کند، این اصل مهم و ارزشمند است در عین حال باید بدانیم که عدم استقبال جامعه از کتاب نمیتواند تنها به نویسنده و ناشران و در نهایت ادبیات ختم شود. عوامل متعددی است که زمینه کم شدن مطالعه را فراهم کرده ما آثار ارزشمند کم نداریم.
در اینجا شایسته است به نقاط قوت ادبیات کشور نیز اشاره شود، روند فعالیت ادبیات در حوزه مستندنگاری بسیار خوب پیش رفته و کتابهای فراوانی در این زمینه نوشته شده، مستند نگاری به ماندگاری وقایع تاریخی و رشد و توسعه ادبیات در آینده کمک فراوانی میکند.
میزان: ادبیات دفاع مقدس چه تحولی را در عرصه ادبیات کشور به وجود آورده است؟
امینی: هشت سال دفاع مقدس و مجموعه وقایع و اتفاقات تلخ و شیرین جنگ تحمیلی، خاطرات شهدا و رزمندگانی که در طی این سالها برای دفاع از خاک کشور دست از جان شستند و مردم غیرنظامی که ناخواسته درگیر جنگ شدند و بعد از مدتی بسیج ملی را تشکیل دادند و در کنار سایر اقشار در مقابل رژیم بعثی عراق ایستادند، همه وقایعی هستند که بخشی از تاریخ کشور ما را به خود اختصاص داده است.
اکنون مجموعه و سرمایهای گرانبها برای نویسندگان، شاعران و ترانهسرایان ترتیب داده شده است. هشت سال دفاع مقدس زمینهای شد تا دیگر نویسندگان برای یافتن سوژههای خود نیاز نباشد تا به افسانههای کهن پناه ببرند، بلکه از همین رویدادها و منابع الهام گرفته و به نگارش کتابهای ارزشمند بپردازند، منابعی مستند و زنده همانند خانوادههای شهدا که خاطرات ارزشمند قهرمانان این سرزمین را میتوانند بیان کنند، همچنین جانبازان و رزمندگانی که شاهدان عینی بودند بخشی از تاریخ زنده محسوب میشوند لذا در این راستا میتوان بر اساس حقایق حوادث را بیان کرد، البته کتابهای فراوانی در این زمینه نوشته شده، کتابهایی که لزوما بیان کننده آرمانها نیستند بلکه حقایق را نوشتهاند همچون خاطره نگاریها و مستند نویسی هایی که به اثرات ادبی ارزشمند تبدیل شدند.
در دانشگاهها در دوره کارشناسی ارشد گرایشی به نام ادبیات پایداری شکل گرفته که اگر به آن توجه بیشتری شود و نظرات متخصصان و کادر علمی برای ارزیابی کارها و محتواها در قالب این چهارچوب بر کتابها اعمال شود قطعاً میتوانیم بگوییم که کارهایی ارزشمند وارد بازار ادبیات خواهد شد.
میزان: نظرتان در مورد کتب سفارشی که این روزها به چشم میخورد چیست؟