صلح و ثبات پایدار در افغانستان چگونه حاصل می شود؟
صلح و ثبات پایدار در افغانستان، آرزوی دست نیافتنی مردمان این کشور بستگی به عواملی دارد که مهم ترین آن خروج کامل نظامیان خارجی در اسرع وقت از این کشور است.
خبرگزاری میزان -
اعلام خبر نهایی شدن توافق آمریکا و طالبان شاید سبب ایجاد روزنه امیدی از خروج نظامیان آمریکایی پس از ۱۹ سال جنایت جنگی در افغانستان شده باشد، اما در نگاهی وسیعتر و واقع بینانهتر باید گفت که این توافق تنها به هرج و مرج داخلی بیشتر و دست بالای طالبان و در نتیجه تشدید خشونتها در این کشور منجر می شود.
حرکت افغانستان در جاده صلح واقعی به همان میزان ۱۹ سال تجاوز آمریکا به این کشور طولانی، پرمخاطره و دشوار خواهد بود. این کشور برای نیل به صلح واقعی نیازمند چند اقدام عمده است که عبارتند از خروج سریع و کامل نظامیان آمریکایی از افغانستان، دستیابی به توافق بین الافغانی و تلاش جامعه جهانی برای برقراری صلح و ثبات در این کشور و تامین نیازهای عمدتا مادی این کشور جنگزده که همچنان با دشواریها و مصائب جنگ دست و پنجه نرم میکند.
باید توجه داشت که تحقق عوامل ذکر شده به دلایلی دست نیافتنی یا دستکم بعید به نظر میرسند. در حالی که مفاد توافق مذکور هنوز اعلام نشده و پارامترهای اصلی آن اعلام نشده، آن چه که مورد تایید و تاکید قرار گرفته خروج ۵ هزار نفر از نظامیان آمریکایی از افغانستان در نیمی از سال در صورت عدم وقوع حادثه یا رویدادی خاص است.
اما در مورد دستیابی به توافق بین الافغانی، باید گفت که طالبان پس از متعهد شدن به توقف حملات تروریستی علیه آمریکا و متعهدان غربی اش و ممانعت در مسیر استفاده سایر گروههای شبه نظامی از خاک افغانستان برای انجام حملات علیه دیگران، تعامل با دولت افغانستان را در دستور کار خود قرار میدهد؛ اقدامی که تاکنون قویا از سوی طالبان رد شده و حتی منجر به عدم مشارکت دولت افغانستان در مذاکرات صلح شده است. این اتفاق در چند سناریو قابل بررسی و پیش بینی است:
نخست، در سناریوی خوش بینانه، دولت افغانستان تمام توان خود را برای انجام مذاکرات با طالبان و نیل به توافق به کار میگیرد. در این راستا احتمالا در ازای خلع سلاح، به اعضای این گروه مصونیت از حبس میدهد؛ ضمن اینکه این فرصت را به آنها میدهد تا با تغییر سازماندهی به عنوان یک حزب رسمی در عرصه سیاسی افغانستان حضور داشته باشد.
دو، در سناریو واقع بینانه که با درک درست از واقعیات میدانی مطرح میشود، باید توجه داشت که طالبان کنترل گستره وسیعی از جغرافیای افغانستان را در اختیار دارد، در قیاس با نیروهای ضعیف و سنگین افغانستان، به لطف متحدان و حامیان خارجی به ویژه منطقهای خود از تحرک و تجهیزات بالاتری برخوردارند. این دو عامل که به طالبان جسارت و اعتماد به نفس بیشتری میبخشد، در تلفیق با تلاش سیاستمداران افغانستانی برای نیل به توافق از الگویی متفاوت با الگوی رسمی، چشم انداز دستیابی به توافق با طالبان را با ابهام مواجه میکند.
بالاگرفتن اختلافهای درونی در پی اعلام نتیجه انتخابات در افغانستان حتی احتمال تشکیل دولت موقت با طالبان توسط مخالفان با نتایج انتخابات را نیز پیش میکشد. در چنین سناریویی، قدرت در دو حوزه جغرافیایی کابل و سایر ولایات تقسیم میشود. سیاستمدارانی که چنین سناریویی را دنبال میکنند، امیدوارند ضعف طالبان در حکمرانی و مسائل بوروکراتیک منجر به ورود و نفوذ عوامل بوروکرات به بدنه طالبان شد و نوعی استحاله را در زمان منجر شود. این سناریو ضمن طرح پرسشهای متعدد در مورد نوع حکمرانی طالبان، ممکن است موجب خشنودی طالبان و حامیانش باشد.
اما سناریو سوم و محتمل تر، سالها مذاکره در حین ادامه حضور نظامیان آمریکایی به بهانه های مختلف، اختلافها و خشونتها و برقراری قدرت سیاسی ناپایداری است که با اعتصاب ها، اعتراضهای قومی و اختلاف نظرهای خشونت بار مواجه خواهد بود.
عامل سوم که برای تحقق صلح و ثبات پایدار در افغانستان مورد توجه قرار گرفت، تلاش جامعه بین الملل و مداخله آن در روند تحقق صلح و کمک به افغانستان برای خروج از بحران است که با توجه به روند سالهای اخیر بعید به نظر میرسد. جامعه جهانی در سالهای اشغال افغانستان به ابراز نگرانی و ارائه آمار بسنده کرد.
بررسی تاریخ افغانستان از یک سو و سوداهای آمریکا و عدم پایبندی واشنگتن به تعهدات و پیمانها از سوی دیگر نشان میدهد که مذاکره و جنگ داخلی در بهترین حالت و جنگ و تجاوز خارجی در بدترین حالت دستکم تا ۵ سال آینده سرنوشت افغانستان را رقم میزند. قدرت طالبان با توجه به توافق با آمریکا منجر به مشروعیت آن شده و کار دولت افغانستان برای کنترل بر سراسر کشور با دشواریهای متعدد مواجه خواهد بود و در این میانه بمبهای کنار جاده، مینها و تسلیحات به جامنده از جنگ همچنان افغانستانیها را قربانی میکند.
به گزارش گروه بین الملل ؛ نگاه واقع بینانه به توافق صلح آمریکا و طالبان میتواند تصویر چند سال آینده افغانستان را واضحتر از پیش بنمایاند.
اعلام خبر نهایی شدن توافق آمریکا و طالبان شاید سبب ایجاد روزنه امیدی از خروج نظامیان آمریکایی پس از ۱۹ سال جنایت جنگی در افغانستان شده باشد، اما در نگاهی وسیعتر و واقع بینانهتر باید گفت که این توافق تنها به هرج و مرج داخلی بیشتر و دست بالای طالبان و در نتیجه تشدید خشونتها در این کشور منجر می شود.
حرکت افغانستان در جاده صلح واقعی به همان میزان ۱۹ سال تجاوز آمریکا به این کشور طولانی، پرمخاطره و دشوار خواهد بود. این کشور برای نیل به صلح واقعی نیازمند چند اقدام عمده است که عبارتند از خروج سریع و کامل نظامیان آمریکایی از افغانستان، دستیابی به توافق بین الافغانی و تلاش جامعه جهانی برای برقراری صلح و ثبات در این کشور و تامین نیازهای عمدتا مادی این کشور جنگزده که همچنان با دشواریها و مصائب جنگ دست و پنجه نرم میکند.
باید توجه داشت که تحقق عوامل ذکر شده به دلایلی دست نیافتنی یا دستکم بعید به نظر میرسند. در حالی که مفاد توافق مذکور هنوز اعلام نشده و پارامترهای اصلی آن اعلام نشده، آن چه که مورد تایید و تاکید قرار گرفته خروج ۵ هزار نفر از نظامیان آمریکایی از افغانستان در نیمی از سال در صورت عدم وقوع حادثه یا رویدادی خاص است.
با این حساب جدول زمانی خروج ۷۵۰۰ نظامی دیگر همچنان نامشخص است، اما احتمالا این تعداد ظرف مدت دستکم سه سال از افغانستان خارج خواهند شد؛ ضمن اینکه یک نیروی ضد تروریسم آمریکایی در افغانستان همچنان حضور خواهد داشت.
اما در مورد دستیابی به توافق بین الافغانی، باید گفت که طالبان پس از متعهد شدن به توقف حملات تروریستی علیه آمریکا و متعهدان غربی اش و ممانعت در مسیر استفاده سایر گروههای شبه نظامی از خاک افغانستان برای انجام حملات علیه دیگران، تعامل با دولت افغانستان را در دستور کار خود قرار میدهد؛ اقدامی که تاکنون قویا از سوی طالبان رد شده و حتی منجر به عدم مشارکت دولت افغانستان در مذاکرات صلح شده است. این اتفاق در چند سناریو قابل بررسی و پیش بینی است:
نخست، در سناریوی خوش بینانه، دولت افغانستان تمام توان خود را برای انجام مذاکرات با طالبان و نیل به توافق به کار میگیرد. در این راستا احتمالا در ازای خلع سلاح، به اعضای این گروه مصونیت از حبس میدهد؛ ضمن اینکه این فرصت را به آنها میدهد تا با تغییر سازماندهی به عنوان یک حزب رسمی در عرصه سیاسی افغانستان حضور داشته باشد.
دو، در سناریو واقع بینانه که با درک درست از واقعیات میدانی مطرح میشود، باید توجه داشت که طالبان کنترل گستره وسیعی از جغرافیای افغانستان را در اختیار دارد، در قیاس با نیروهای ضعیف و سنگین افغانستان، به لطف متحدان و حامیان خارجی به ویژه منطقهای خود از تحرک و تجهیزات بالاتری برخوردارند. این دو عامل که به طالبان جسارت و اعتماد به نفس بیشتری میبخشد، در تلفیق با تلاش سیاستمداران افغانستانی برای نیل به توافق از الگویی متفاوت با الگوی رسمی، چشم انداز دستیابی به توافق با طالبان را با ابهام مواجه میکند.
بالاگرفتن اختلافهای درونی در پی اعلام نتیجه انتخابات در افغانستان حتی احتمال تشکیل دولت موقت با طالبان توسط مخالفان با نتایج انتخابات را نیز پیش میکشد. در چنین سناریویی، قدرت در دو حوزه جغرافیایی کابل و سایر ولایات تقسیم میشود. سیاستمدارانی که چنین سناریویی را دنبال میکنند، امیدوارند ضعف طالبان در حکمرانی و مسائل بوروکراتیک منجر به ورود و نفوذ عوامل بوروکرات به بدنه طالبان شد و نوعی استحاله را در زمان منجر شود. این سناریو ضمن طرح پرسشهای متعدد در مورد نوع حکمرانی طالبان، ممکن است موجب خشنودی طالبان و حامیانش باشد.
اما سناریو سوم و محتمل تر، سالها مذاکره در حین ادامه حضور نظامیان آمریکایی به بهانه های مختلف، اختلافها و خشونتها و برقراری قدرت سیاسی ناپایداری است که با اعتصاب ها، اعتراضهای قومی و اختلاف نظرهای خشونت بار مواجه خواهد بود.
عامل سوم که برای تحقق صلح و ثبات پایدار در افغانستان مورد توجه قرار گرفت، تلاش جامعه بین الملل و مداخله آن در روند تحقق صلح و کمک به افغانستان برای خروج از بحران است که با توجه به روند سالهای اخیر بعید به نظر میرسد. جامعه جهانی در سالهای اشغال افغانستان به ابراز نگرانی و ارائه آمار بسنده کرد.
بررسی تاریخ افغانستان از یک سو و سوداهای آمریکا و عدم پایبندی واشنگتن به تعهدات و پیمانها از سوی دیگر نشان میدهد که مذاکره و جنگ داخلی در بهترین حالت و جنگ و تجاوز خارجی در بدترین حالت دستکم تا ۵ سال آینده سرنوشت افغانستان را رقم میزند. قدرت طالبان با توجه به توافق با آمریکا منجر به مشروعیت آن شده و کار دولت افغانستان برای کنترل بر سراسر کشور با دشواریهای متعدد مواجه خواهد بود و در این میانه بمبهای کنار جاده، مینها و تسلیحات به جامنده از جنگ همچنان افغانستانیها را قربانی میکند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *