ادلب؛ سختترین و پیچیدهترین مرحله پاکسازی سوریه/ ترکیه سنگاندازی میکند
کارشناس مسائل ترکیه معتقد است سیاست خارجی آنکارا در سطح منطقه، تهاجمی است. لشکرکشی این کشور به لیبی و دیگر مناطق آفریقا، استفاده بیش از حد از توان ارتش است که در نهایت میتواند منجر به فرسایش نظامی و اقتصادی ترکیه شود.
خبرگزاری میزان -
شهر ادلب در ۶۰ کیلومتری حلب و در شمال شرقی سوریه قرار دارد. در حال حاضر این شهر محل اجتماع نیروهای تروریستی هستند که پس از پاکسازی سایر مناطق سوریه، به آنجا روانه شدند. طبق توافق سوچی، ترکیه میبایست با تفکیک میان شبه نظامیان مستقر در ادلب، این مسئله را مدیریت میکرد؛ اما آنکارا تاکنون به این توافق جامع عمل نپوشانده است. از این رو دولت سوریه به دنبال آن است این منطقه را نیز پاکسازی کند، ولی این تصمیم برای آنکارا خوشایند نیست.
علت اهمیت ادلب در سیاست خارجی ترکیه
در حال حاضر ادلب محل استقرار نیروهای شبه نظامی وابسته به ترکیه است که مهمترین آنها نیروی ارتش ملی نام دارد و پیشتر با نام ارتش آزاد شناخته میشد. در صورتی که بشار اسد موفق شود ادلب را از وجود تروریست پاک کند، این سؤال مطرح میشود که اینها به ترکیه باید به کجا کوچ کنند؟ یک گزینه، سرزمین ترکیه است و گزینه دیگر انحلال این گروههاست؛ بنابراین هر دو سناریو برای آنکارا بسیار نگران کننده به شمار میرود.
این در حالی است که حتی اگر قرارداد آدنا که در سال ۱۹۹۸ به امضا آنکارا و دمشق رسید هم مبنا باشد، ارتش ترکیه برای سرکوب گروههای تروریستی که در آن زمان فقط پ. ک. ک را شامل میشد، اجازه دارد فقط تا عمق ۵ کیلومتری وارد خاک سوریه شود. اما در شرایط کنونی ارتش ترکیه ضمن ایجاد ۱۲ پایگاه دیدبانی در خاک سوریه، رأس العین و تل ابیض را تصرف کرده است که مجموع این پیشرویها به بهانه نگرانیهای امنیتی، صد کیلومتر را دربرمیگیرد. از این رو با پیشروی ارتش سوریه به سمت ادلب، دولت اردوغان مجبور خواهد شد یا به درگیری نظامی با سوریه روی بیاورد یا از مناطق مذکور عقب نشینی کند.
دلیل دیگر اهمیت ادلب برای ترکیه، چالش استقرار و تثبیت حاکمیت سوریه و شخص بشار اسد است. در ابتدای بروز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، ترکیه همواره بر سرنگونی اسد تاکید داشت و رسماً اعلام میکرد برای هرگونه اقدام نظامی آماده است. این مسئله در چند سال اخیر با دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و روسیه که به مذاکرات آستانه و سوچی منتهی شد، کمی رنگ باخت. اما به دلیل عدم اجرای تعهدات آنکارا و همچنین تصمیم دمشق مبنی بر آزادسازی کل سوریه، در دولت اردوغان مجددا بحث حذف اسد از ساختار قدرت مطرح شده است و تا زمانی که آنکارا دولت اسد را به رسمیت نشناسد، این تنش به اشکال مختلف بروز پیدا خواهد کرد؛ بنابراین در حال حاضر ادلب مهمترین سنگری است که میتواند آینده سیاسی سوریه را شکل دهد.
علت دیگر اهمیت ادلب، سرنوشت مبهم آوارگان سوری است. در این خصوص ابراهیم فراهانی کارشناس مسائل ترکیه، در گفتوگو با خبرنگار میزان گفت: «به طور کلی ترکیه به دنبال ایجاد خودمختاری در ادلب است. در این راستا این کشور به تعهدات خود در نشست سوچی عمل نکرد. براساس توافق میان پوتین و اردوغان، آنکارا باید در استان ادلب از میزان سلاحهای سنگین جبههالنصره و دیگر تروریستهای نظامی که در این سالها به آنجا کوچ داده شده بودند، کم میکرد. همچنین میبایست نوار باریکی برای مدیریت آن منطقه در جهت کاهش سطح تهدید به وجود میآورد. اما ترکیه هیچ یک از این اقدامات را انجام داد.»
وی افزود: «از این رو در شرایطی که ارتش سوریه در حال پیشروی به سمت این منطقه است ترکیه علاوه بر نگرانی بابت سرنوشت نیروهای وابسته به خود، نسبت به هجوم دوباره پناهندگان به مرزهایش احساس خطر میکند. این دغدغه امنیتی صرفاً به ترکیه محدود نمیشود و اروپا و ناتو نیز نسبت به آن نگران هستند. حمایتهای روزهای اخیر غرب از واکنشهای ترکیه در مقابل ارتش سوریه نیز در همین راستا قابل تحلیل است.»
ادلب، فرصتی برای تنشزدایی میان ترکیه و آمریکا؟
به دنبال بالاگرفتن سطح تهدیدات در سوریه و درگیری نظامی غیرمستقیم آنکارا و دمشق در روزهای اخیر جیمز جفری فرستاده ویژه آمریکا در امور روسیه به ترکیه سفر کرد. وی در ابتدای ورود به آنکارا به زبان ترکی گفت سربازان کشته شده ارتش ترکیه «شهدای ما» (ناتو) محسوب میشوند. این اقدام در واقع پیامی در راستای حمایت قاطع از مواضع ترکیه بود.
همچنین در ادامه این سفر و در دیدار با ابراهیم کالین سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه، بر غیرقابل قبول بودن حملات ارتش سوریه به پایگاههای دیدبانی ترکیه در ادلب و عزم آنکارا در محافظت از نظامیان تُرک و غیرنظامیان در چارچوب توافق ادلب تاکید شد.
در طرف مقابل، دیمیتری پسکوف سخنگوی ریاستجمهوری روسیه نیز مبارزه نیروهای سوری با ترویستها را حق دولت سوریه دانست و تصریح کرد: «بحران ادلب در پی عدم عمل ترکیه به تعهداتش در خصوص جداکردن معارضان میانه رو از تروریستها رخ داده است.»
در این شرایط به هر میزان که دولت سوریه به دنبال بازپسگیری مناطق از دست تروریستها باشد، چالش برای ترکیه عمیقتر و تقابل میان روسیه و آمریکا هم بیشتر خواهد شد. این مسئله بر روابط آنکارا - مسکو هم تأثیر منفی میگذارد.
در این رابطه فراهانی اظهار داشت: «درگیری نظامی سوریه و ترکیه قابل پیش بینی بود و این اتفاق برای اولین بار رخ داد. نکته مهم در این تقابل، نقش پشتیبانی هوایی ارتش سوریه توسط روسیه است؛ بنابراین اگر نیروهای سوری وارد ادلب میشوند این کار با مدیریت و هماهنگی مسکو صورت میگیرد.»
بنابراین دولت سوریه برای پاکسازی ادلب و حلب، حمایت روسیه را در اختیار دارد. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران نیز بر اهمیت آزادسازی تمام خاک سوریه و همچنین حفظ یکپارچگی این کشور تاکید میکند.
در نتیجه این وضعیت میتواند موجب خطکشیهای جدیدی در منطقه شود. اگرچه روسها در بحث خط لوله ترک استریم، دریای سیاه، تنگههای بسفر و داردانل و آسیای مرکزی همکاریهای خوبی با ترکیه دارند تا جایی که اردوغان علیرغم فشارهای ناتو تصمیم به تجهیز ارتش این کشور به سامانه روسی اس ۴۰۰ گرفت؛ اما سوریه میدان بازی متفاوتی است که میتواند موجب تغییر برخی معادلات شود.
سیاست خارجی ترکیه در محیط بینالمللی مبتنی بر ایجاد توازن میان آمریکا و روسیه است. در این راستا استان ادلب میتواند عرصه جدیدی برای تغییر وزنه تعادل باشد. اشتراک نظر واشنگتن و آنکارا در بحث ادلب و آینده سیاسی سوریه، فرصتی برای بازبینی در همکاریهای منطقهای است، هرچند که این مسئله نمیتواند بر آینده خط لوله ترک استریم که گاز روسیه را به اروپا میرساند و یا فعالیتهای ترکیه در آسیای مرکزی اثر سوئی بگذارد. زیرا صادرات گاز برای مسکو و حضور در منطقه آسیای مرکزی برای آنکارا بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود و لذا مقامات این دو کشور تمایلی به متأثر شدن متغیرهای مذکور ندارند.
با این حال به دلیل نگرانیهای امنیتی ترکیه از فعالیت گروههای کردی در نوار مرزی سوریه و همکاریهای دمشق با یگانهای مدافع خلق (YPG)، این احتمال وجود دارد که در روزهای آینده شاهد تقابل مسکو و آنکارا باشیم.
احتمال درگیری نظامی ترکیه با سوریه در ادلب تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
ارتش سوریه با کسب پیروزیهای مهم در مسیر آزادسازی مناطق تحت اشغال، به ۳۰ کیلومتری مرز ترکیه نزدیک شده است. در همین حال یگانهای مدافع خلق جبهه جدیدی علیه نیروهای ترکیه در «کفر بیسین» گشودهاند. از سوی دیگر دمشق درصدد است تا شهر استراتژیک اتارب را در کنترل خود گیرد.
این شهر در مسیر کریدور لجستیک ارتش ترکیه برای کمک به جبهه وطنی قرار دارد و لذا برای آنکارا بسیار مهم تلقی میشود. در روزهای گذشته اخباری مبنی بر ارسال ۶۰ خودرو زرهی سنگین و چندین کاروان حامل سیستمهای جمینگ و جمعآوری علائم راداری به ادلب منتشر شده است. در همین حال اردوغان تهدید کرده است اگر ارتش سوریه تا آخر فوریه (۱۰ اسفند) نیروهای خود را از ادلب عقب نبرد و به توافق آتش بس توجهی نکند، امکان توسل به زور از سوی ترکیه وجود دارد.
اما درباره احتمال اجرایی شدن این تهدید، فراهانی گفت: «هدف آنکارا از این تهدیدات، تلاش در جهت کسب نقش بیشتر در آینده سیاسی سوریه است. اردوغان در میان ترکهای افراطی پایگاه رأی دارد و این اظهارات اقدامی در راستای جلب نظر آنها و ارائه خوراک تبلیغاتی است؛ لذا سخنان اردوغان را باید صرفا قدرت نمایی او در سال ۲۰۲۰ دانست. ضمن آنکه اساسا دولت سوریه طبق حقوق بینالملل حق دارد از سرزمین خود دفاع کند؛ بنابراین تنش میان آنکارا و دمشق نمیتواند به درگیری بزرگی منجر شود.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر سیاست خارجی ترکیه در سطح منطقه، تهاجمی است. لشکرکشی این کشور به لیبی و دیگر مناطق آفریقا، استفاده بیش از حد از توان ارتش است که در نهایت میتواند منجر به فرسایش نظامی و اقتصادی ترکیه شود. این مسئله پایگاه رأی حزب عدالت و توسعه را متأثر میکند و در نتیجه فرصتی برای رقبای اردوغان نیز خواهد بود.»
افزون بر این، اتفاق نظر روسیه و جمهوری اسلامی ایران در حمایت از پیشرویهای ارتش سوریه مانعی در مسیر سنگاندازی ترکیه است. در این مرحله پیشنهادات تهران برای کاهش تنشها از طریق گفتوگو و همچنین نقش مدیریتی مسکو در عرصه میدانی، اثرگذار خواهد بود؛ بنابراین احتمال وقوع تنش نظامی گسترده میان دمشق و آنکارا در ادلب، دور از انتظار خواهد بود، هرچند که استان ادلب را باید سختترین و پیچیدهترین مرحله پاکسازی سوریه از وجود تروریستها در ۹ سال گذشته دانست. در این میان ایجاد توافق بین دو طرف میتواند راهگشا باشد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، در دو هفته اخیر تلاش دولت سوریه برای پاکسازی و آزادسازی مناطق باقی مانده در دست تروریستها، با رفتار خلاف قوانین بینالملل از سوی ترکیه مواجه شده است و شاهد تجاوز نظامی ارتش این کشور به سوریه هستیم.
ارتش سوریه درصدد بود تا حلب (پایتخت اقتصادی سوریه) را به طور کامل از وجود ترویستها پاک کند. در این راستا تسلط بر اتوبان حلب-دمشق یا همان M۵، هدف اصلی بشار اسد بود. این مهم در نهایت با پیشروی موفقیت آمیز ارتش به دست آمد و برای اولین از سال ۲۰۱۲، دولت سوریه توانست بزرگراه استراتژیک M۵ را در اختیار بگیرد. این پیروزی مهم در کنار آزادسازی شهرهای مهم خانشیخون، معرهالنعمان و سراقب و همچنین پیشروی ارتش به سمت پایگاههای دیدبانی ترکیه در ادلب، وضعیت پیچیدهای را در مناسبات سیاسی و نظامی این کشور به وجود آورد.
شهر ادلب در ۶۰ کیلومتری حلب و در شمال شرقی سوریه قرار دارد. در حال حاضر این شهر محل اجتماع نیروهای تروریستی هستند که پس از پاکسازی سایر مناطق سوریه، به آنجا روانه شدند. طبق توافق سوچی، ترکیه میبایست با تفکیک میان شبه نظامیان مستقر در ادلب، این مسئله را مدیریت میکرد؛ اما آنکارا تاکنون به این توافق جامع عمل نپوشانده است. از این رو دولت سوریه به دنبال آن است این منطقه را نیز پاکسازی کند، ولی این تصمیم برای آنکارا خوشایند نیست.
علت اهمیت ادلب در سیاست خارجی ترکیه
در حال حاضر ادلب محل استقرار نیروهای شبه نظامی وابسته به ترکیه است که مهمترین آنها نیروی ارتش ملی نام دارد و پیشتر با نام ارتش آزاد شناخته میشد. در صورتی که بشار اسد موفق شود ادلب را از وجود تروریست پاک کند، این سؤال مطرح میشود که اینها به ترکیه باید به کجا کوچ کنند؟ یک گزینه، سرزمین ترکیه است و گزینه دیگر انحلال این گروههاست؛ بنابراین هر دو سناریو برای آنکارا بسیار نگران کننده به شمار میرود.
این در حالی است که حتی اگر قرارداد آدنا که در سال ۱۹۹۸ به امضا آنکارا و دمشق رسید هم مبنا باشد، ارتش ترکیه برای سرکوب گروههای تروریستی که در آن زمان فقط پ. ک. ک را شامل میشد، اجازه دارد فقط تا عمق ۵ کیلومتری وارد خاک سوریه شود. اما در شرایط کنونی ارتش ترکیه ضمن ایجاد ۱۲ پایگاه دیدبانی در خاک سوریه، رأس العین و تل ابیض را تصرف کرده است که مجموع این پیشرویها به بهانه نگرانیهای امنیتی، صد کیلومتر را دربرمیگیرد. از این رو با پیشروی ارتش سوریه به سمت ادلب، دولت اردوغان مجبور خواهد شد یا به درگیری نظامی با سوریه روی بیاورد یا از مناطق مذکور عقب نشینی کند.
دلیل دیگر اهمیت ادلب برای ترکیه، چالش استقرار و تثبیت حاکمیت سوریه و شخص بشار اسد است. در ابتدای بروز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، ترکیه همواره بر سرنگونی اسد تاکید داشت و رسماً اعلام میکرد برای هرگونه اقدام نظامی آماده است. این مسئله در چند سال اخیر با دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و روسیه که به مذاکرات آستانه و سوچی منتهی شد، کمی رنگ باخت. اما به دلیل عدم اجرای تعهدات آنکارا و همچنین تصمیم دمشق مبنی بر آزادسازی کل سوریه، در دولت اردوغان مجددا بحث حذف اسد از ساختار قدرت مطرح شده است و تا زمانی که آنکارا دولت اسد را به رسمیت نشناسد، این تنش به اشکال مختلف بروز پیدا خواهد کرد؛ بنابراین در حال حاضر ادلب مهمترین سنگری است که میتواند آینده سیاسی سوریه را شکل دهد.
علت دیگر اهمیت ادلب، سرنوشت مبهم آوارگان سوری است. در این خصوص ابراهیم فراهانی کارشناس مسائل ترکیه، در گفتوگو با خبرنگار میزان گفت: «به طور کلی ترکیه به دنبال ایجاد خودمختاری در ادلب است. در این راستا این کشور به تعهدات خود در نشست سوچی عمل نکرد. براساس توافق میان پوتین و اردوغان، آنکارا باید در استان ادلب از میزان سلاحهای سنگین جبههالنصره و دیگر تروریستهای نظامی که در این سالها به آنجا کوچ داده شده بودند، کم میکرد. همچنین میبایست نوار باریکی برای مدیریت آن منطقه در جهت کاهش سطح تهدید به وجود میآورد. اما ترکیه هیچ یک از این اقدامات را انجام داد.»
وی افزود: «از این رو در شرایطی که ارتش سوریه در حال پیشروی به سمت این منطقه است ترکیه علاوه بر نگرانی بابت سرنوشت نیروهای وابسته به خود، نسبت به هجوم دوباره پناهندگان به مرزهایش احساس خطر میکند. این دغدغه امنیتی صرفاً به ترکیه محدود نمیشود و اروپا و ناتو نیز نسبت به آن نگران هستند. حمایتهای روزهای اخیر غرب از واکنشهای ترکیه در مقابل ارتش سوریه نیز در همین راستا قابل تحلیل است.»
ادلب، فرصتی برای تنشزدایی میان ترکیه و آمریکا؟
به دنبال بالاگرفتن سطح تهدیدات در سوریه و درگیری نظامی غیرمستقیم آنکارا و دمشق در روزهای اخیر جیمز جفری فرستاده ویژه آمریکا در امور روسیه به ترکیه سفر کرد. وی در ابتدای ورود به آنکارا به زبان ترکی گفت سربازان کشته شده ارتش ترکیه «شهدای ما» (ناتو) محسوب میشوند. این اقدام در واقع پیامی در راستای حمایت قاطع از مواضع ترکیه بود.
همچنین در ادامه این سفر و در دیدار با ابراهیم کالین سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه، بر غیرقابل قبول بودن حملات ارتش سوریه به پایگاههای دیدبانی ترکیه در ادلب و عزم آنکارا در محافظت از نظامیان تُرک و غیرنظامیان در چارچوب توافق ادلب تاکید شد.
در طرف مقابل، دیمیتری پسکوف سخنگوی ریاستجمهوری روسیه نیز مبارزه نیروهای سوری با ترویستها را حق دولت سوریه دانست و تصریح کرد: «بحران ادلب در پی عدم عمل ترکیه به تعهداتش در خصوص جداکردن معارضان میانه رو از تروریستها رخ داده است.»
در این شرایط به هر میزان که دولت سوریه به دنبال بازپسگیری مناطق از دست تروریستها باشد، چالش برای ترکیه عمیقتر و تقابل میان روسیه و آمریکا هم بیشتر خواهد شد. این مسئله بر روابط آنکارا - مسکو هم تأثیر منفی میگذارد.
در این رابطه فراهانی اظهار داشت: «درگیری نظامی سوریه و ترکیه قابل پیش بینی بود و این اتفاق برای اولین بار رخ داد. نکته مهم در این تقابل، نقش پشتیبانی هوایی ارتش سوریه توسط روسیه است؛ بنابراین اگر نیروهای سوری وارد ادلب میشوند این کار با مدیریت و هماهنگی مسکو صورت میگیرد.»
بنابراین دولت سوریه برای پاکسازی ادلب و حلب، حمایت روسیه را در اختیار دارد. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران نیز بر اهمیت آزادسازی تمام خاک سوریه و همچنین حفظ یکپارچگی این کشور تاکید میکند.
در نتیجه این وضعیت میتواند موجب خطکشیهای جدیدی در منطقه شود. اگرچه روسها در بحث خط لوله ترک استریم، دریای سیاه، تنگههای بسفر و داردانل و آسیای مرکزی همکاریهای خوبی با ترکیه دارند تا جایی که اردوغان علیرغم فشارهای ناتو تصمیم به تجهیز ارتش این کشور به سامانه روسی اس ۴۰۰ گرفت؛ اما سوریه میدان بازی متفاوتی است که میتواند موجب تغییر برخی معادلات شود.
سیاست خارجی ترکیه در محیط بینالمللی مبتنی بر ایجاد توازن میان آمریکا و روسیه است. در این راستا استان ادلب میتواند عرصه جدیدی برای تغییر وزنه تعادل باشد. اشتراک نظر واشنگتن و آنکارا در بحث ادلب و آینده سیاسی سوریه، فرصتی برای بازبینی در همکاریهای منطقهای است، هرچند که این مسئله نمیتواند بر آینده خط لوله ترک استریم که گاز روسیه را به اروپا میرساند و یا فعالیتهای ترکیه در آسیای مرکزی اثر سوئی بگذارد. زیرا صادرات گاز برای مسکو و حضور در منطقه آسیای مرکزی برای آنکارا بسیار مهم و حیاتی تلقی میشود و لذا مقامات این دو کشور تمایلی به متأثر شدن متغیرهای مذکور ندارند.
با این حال به دلیل نگرانیهای امنیتی ترکیه از فعالیت گروههای کردی در نوار مرزی سوریه و همکاریهای دمشق با یگانهای مدافع خلق (YPG)، این احتمال وجود دارد که در روزهای آینده شاهد تقابل مسکو و آنکارا باشیم.
احتمال درگیری نظامی ترکیه با سوریه در ادلب تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟
ارتش سوریه با کسب پیروزیهای مهم در مسیر آزادسازی مناطق تحت اشغال، به ۳۰ کیلومتری مرز ترکیه نزدیک شده است. در همین حال یگانهای مدافع خلق جبهه جدیدی علیه نیروهای ترکیه در «کفر بیسین» گشودهاند. از سوی دیگر دمشق درصدد است تا شهر استراتژیک اتارب را در کنترل خود گیرد.
این شهر در مسیر کریدور لجستیک ارتش ترکیه برای کمک به جبهه وطنی قرار دارد و لذا برای آنکارا بسیار مهم تلقی میشود. در روزهای گذشته اخباری مبنی بر ارسال ۶۰ خودرو زرهی سنگین و چندین کاروان حامل سیستمهای جمینگ و جمعآوری علائم راداری به ادلب منتشر شده است. در همین حال اردوغان تهدید کرده است اگر ارتش سوریه تا آخر فوریه (۱۰ اسفند) نیروهای خود را از ادلب عقب نبرد و به توافق آتش بس توجهی نکند، امکان توسل به زور از سوی ترکیه وجود دارد.
اما درباره احتمال اجرایی شدن این تهدید، فراهانی گفت: «هدف آنکارا از این تهدیدات، تلاش در جهت کسب نقش بیشتر در آینده سیاسی سوریه است. اردوغان در میان ترکهای افراطی پایگاه رأی دارد و این اظهارات اقدامی در راستای جلب نظر آنها و ارائه خوراک تبلیغاتی است؛ لذا سخنان اردوغان را باید صرفا قدرت نمایی او در سال ۲۰۲۰ دانست. ضمن آنکه اساسا دولت سوریه طبق حقوق بینالملل حق دارد از سرزمین خود دفاع کند؛ بنابراین تنش میان آنکارا و دمشق نمیتواند به درگیری بزرگی منجر شود.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر سیاست خارجی ترکیه در سطح منطقه، تهاجمی است. لشکرکشی این کشور به لیبی و دیگر مناطق آفریقا، استفاده بیش از حد از توان ارتش است که در نهایت میتواند منجر به فرسایش نظامی و اقتصادی ترکیه شود. این مسئله پایگاه رأی حزب عدالت و توسعه را متأثر میکند و در نتیجه فرصتی برای رقبای اردوغان نیز خواهد بود.»
افزون بر این، اتفاق نظر روسیه و جمهوری اسلامی ایران در حمایت از پیشرویهای ارتش سوریه مانعی در مسیر سنگاندازی ترکیه است. در این مرحله پیشنهادات تهران برای کاهش تنشها از طریق گفتوگو و همچنین نقش مدیریتی مسکو در عرصه میدانی، اثرگذار خواهد بود؛ بنابراین احتمال وقوع تنش نظامی گسترده میان دمشق و آنکارا در ادلب، دور از انتظار خواهد بود، هرچند که استان ادلب را باید سختترین و پیچیدهترین مرحله پاکسازی سوریه از وجود تروریستها در ۹ سال گذشته دانست. در این میان ایجاد توافق بین دو طرف میتواند راهگشا باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *