تحریمها فرصت طلایی برای پیشرفت
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه حمایت، ۱.تحریمهای آمریکا از سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی اعمالشده و اصل آن، موضوع جدیدی نیست، اما آنچه تازگی دارد، اهدافی است که واشنگتن از این طریق به دنبال تحقق آن است. کاخ سفید مدتهاست که به دنبال راهکاری برای وادار کردن ایران به پذیرش توافقی جدید شامل موضوعات فرابرجامی است و هر نوع فشار و تهدیدی را اعمال کرد تا به این هدف دست یابد. آخرین تیر ترکش آنها، پیاده کردن راهبرد «فشار حداکثری» است که در این راه، از همراهی اتحادیه اروپا نیز برخوردار شدهاند. تحریمها بدون شک، جنایتی بشری است که برخلاف ادعای یانکیها، مردم را هدف قرار داده، ولی در عین تهدیدآمیز بودن، فرصتی بینظیر برای خروج از بحران وابستگی به نفت است.
۲. سیاست سرمایهداری افراطی که در طول سالهای پس از دفاع مقدس از سوی برخی مسئولین به اجرا درآمد، این وابستگی را شدت بخشید؛ بهاینترتیب که نفت و پتروشیمی به قیمتی که خود تعیین نمیکنیم، به فروش میرود و در ازای آن، کالاهایی وارد میشوند که اولین ضرر آن، ورشکسته شدن تولیدات داخلی است. از این منظر، اعمال سیاستهایی که عامدانه تولید وطنی را به حاشیه میراند و زمینه را برای جولان کالاهای خارجی فراهم میکند، نوعی از خود تحریمی به شمار میرود چراکه عواقب آن را امروز در کشور به عینه شاهدیم. تحریمها از زاویه دیگر، محصول اندیشه و تفکر لیبرال است که قائل به خام فروشی و ایفای نقش محول شده از سوی صندوق بینالمللی پول است. اگر این مانع وجود نداشت و با اقدامی پیشدستانه، مانع رشد این اندیشه باطل میشدیم، تأثیر تحریمها نیز به حداقل میرسید و علاوه بر این، از اتکا به درآمدهای نفتی فاصله میگرفتیم.
۳. این در حالی است که در دوران جنگ تحمیلی بهگونهای با تحریمها برخورد میشد که گویی حریف، پاس گل به ما داده و آن را به فرصت طلایی برای کشور و خوداتکایی تبدیل کردیم. خب، چه چیزی بدتر از این برای دشمن که با همه قوا برای تسلیم کردن ایران اسلامی وارد میدان شود، هر جنایتی را مرتکب و تحریمهای سنگین را اعمال کند، اما همین فشارها درنهایت به موقعیتی برای استحکام مضاعف کشور بدل شود؟ قطعاً یکی از دلایل پایان یافتن حمله نظامی به ایران، بیفایده بودن آن و منافعی بود که از رهگذر تحتفشار قرار گرفتن کشورمان به دست آمد. دشمن در آن مقطع دریافت که وقتی تحریم میشویم، به ظرفیتها و استعدادهای داخلی رو میآوریم و از داخل رشد میکنیم. این در حالی است که برخی با خط گرفتن از آمریکا و غرب، به این مغلطه دامن زدند که چرا باید با دنیا سرشاخ شویم، ساز ناکوک بزنیم و آنگاه به مقاومت در برابر کشورهای جهان افتخار کنیم؟! طراحان چنین شبهاتی با اطلاع از اینکه ما با کسی سر جنگ و مخالفت نداشتیم و نداریم و هر چه انجام میدهیم، در قالب «دفاع» است، در حقیقت در پی محقق کردن سلطه بیگانگان بر ارکان اقتصادی کشور هستند؛ همان مأموریتی که شاه معدوم داشت و حالا عدهای در حال پیادهسازی همان سیاست با گفتمانی مغایر با مقاومت هستند.
۴. بر این اساس، سیاستهای اقتصادی باید بر مبنای مقاومت تنظیم و اجرا شوند، در غیر این صورت فضایی شکل میگیرد که طرفداران انقلاب و مقاومت، مخالف با رفاه و معیشت جلوه داده میشوند و فضای یأس، جامعه را فرا میگیرد. تخریب برخی نهادهای قانونی در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز به همین دلیل آغازشده تا افرادی که اساساً اعتقادی به فرصت سازی از تهدیدات ندارند، وارد این نهاد تقنینی شوند. در این مقطع حساس که دشمن به هر طریقی در حال افزایش فشارهاست، دوقطبی کردن جامعه و مطرح کردن اتهامات بیاساس و مغرضانه، نهتنها فرصتسوزی است، بلکه آب به آسیاب دشمن ریختن است.
۵. این الگوی اقتصاد جمهوری اسلامی و مدنظر قانون اساسی نیست که مقامات مسئول در تریبونها فریاد بزنند تحریمها چه بر سر اقتصاد آورده و آن را بهانهای برای فرار از زیر بار مسئولیتهای خود قرار دهند. اگر اقتصاد کشور به روش مدیران جهادی تدبیر میشد، باید تاکنون ۷۵ تا ۱۵۰ میلیون شغل به وجود میآمد، درحالیکه نتیجه اقتصاد نفتی این بوده که از ابتدای انقلاب تاکنون فقط ۲۴ میلیون شغل ایجادشده و میلیونها شغل نیز به همین دلیل ازدسترفته است!
۶. ناف اقتصاد کشور که به فرموده رهبر حکیم انقلاب از نفت بریده شود، مسئولین اجرایی برای تأمین درآمدها، نگاه خود به مردم را اصلاح میکنند، چون لازم است که از آنها برای رونق کشور بهره بگیرند. وقتی جیب نهادهای مسئول از پول نفت، پر و اقتصاد بچه پولداری باب شود، پاسخگویی به مردم کم شده و نگاهها از بالا به پایین باشد، طبعاً حساب ویژهای بر اقتصاد مردمی باز نمیشود و دستگاهها خود را موظف به استفاده از ظرفیت نیروهای داخلی نمیدانند. همین آفت، از یک زاویه، به اعتراضات مردمی دامن زده و زمینه را برای میدانداری پیادهنظام دشمن فراهم میکند؛ همانگونه که در اعتراضات آبان ماه شاهد آن بودیم. از طرفی، بعضی مسئولین درصدد بوده و هستند که کمبود بودجه و کمکاریهای خود را پس از تحریم نفتی از جیب مردم جبران کنند که این بزرگترین اشتباه و ضربه به امنیت کشور به شمار میآید. اقتصاد و درآمد منهای نفت است که همه این مضرات را خنثی میکند؛ بخش قابلتوجه بودجه را از جریان یک ساز و کار عادلانه و شفاف مالیاتی به دست میدهد و درنتیجه این مردم هستند که با فعالیتهای سالم و تولیدی، درآمد کشور را تأمین میکنند. این همان، توصیه اسلام بر درآمدزایی از طریق کدّ یمین و عرق جبین است، نه تنپروری و اتکا به منابعی که زوالپذیرند.
هر زمان که درآمد ارزی کشور کاهش پیداکرده، شاهد جهشها، ابتکارات و دستیابی به دستاوردهای برجسته جهانی بودهایم که کشورهای دیگر با گذشت دهها سال هنوز به آنها دست پیدا نکردهاند. درنتیجه، تحریمها اگر بدون غرض و مرض واکاوی شوند، در حقیقت مجالی برای خارج کردن اقتصاد کشور از کمتحرکی خواهد بود و به اصلاح نگرش دستگاههای اجرایی به مردم و اتکا به ظرفیتهای درونی منجر میشود؛ فرصتی طلایی که برای مهندسی آینده انقلاب در چارچوب استقلال همهجانبه باید قدر بدانیم.