مطالبات مردم در اولویت باشد
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه حمایت، علیرغم شانتاژ گسترده، جنگ روانی و رسانهای سنگینی که آمریکا پس از کلید زدن راهبرد فشار حداکثری برای ناکارآمد نشان دادن انقلاب اسلامی به راه انداخته است، کشورمان بر اساس آمار و ارقام و به اذعان سیاستمداران و ناظران خارجی، همچنان پر قدرت به سمت توانمند شدن در حال حرکت است و پیشرفتهای علمی چشمگیر ایران در دو دهه اخیر در حالی حاصل شد که در این بازه زمانی تحت شدیدترین تحریمها قرار داشته است.
تحریمهای بیسابقه گرچه در برخی حوزهها موانعی ایجاد کرده و مشکلاتی را در معیشت مردم پدید آورده، ولی آحاد مردم به خاطر علقهای که به آرمانهای انقلاب دارند، خطرات، فشارها و کمبودها را به جان میخرند و از آن پاسداری میکنند.
این بدان مفهوم است که تیر سیاست کاخ سفید برای قرار دادن مردم در مقابل حاکمیت از طریق فشار اقتصادی و ایجاد نارضایتی به سنگ خورده و این راهکار، تأثیرگذاری خود را عملاً از دست داده است.
به نوشته نشریه «نشنال اینترست»، «آمریکا بهعنوان قدرت برتر مالی جهان هیچ شکی نداشت که میتواند اقتصاد ایران را نابود کند، اما علیرغم فشار بر اقتصاد تهران، سیاست فشار حداکثری تأثیری خلاف انتظار داشته و استدلالهای این سیاست کاملاً اشتباه بودهاند.» این در حالی است که اندیشکدههای آمریکایی نیز بر شکست تحریمهای ایران تصریح کردهاند.
اندیشکده «بروکینگز» طی تحلیلی نوشت: «بازگرداندن مجدد تحریمهای دولت ترامپ ضد ایران بسیار غیرواقعبینانه بود و مقاومت ایران را در مقابل خواستههای آمریکا افزایش داد. ترامپ چارهای جز کنار گذاشتن خواستههای کنونی و زیادهخواهانه ندارد و باید موضعی واقعگرایانه در پیش بگیرد.»
از این دست تحلیلها و اظهارنظرها در میان رسانهها، مسئولین آمریکایی و غربی که کسوت دشمنان قسمخورده جمهوری اسلامی را بر تن دارند، فراوان است و از پشتیبانی همهجانبه مردم از نظام و انقلاب حکایت دارد. این اشتباه استراتژیک غربیهاست که حاکمیت را از مردم جدا میدانند و به چند تحرک کوچک و پراکنده در آبان سال جاری، برای ساقط کردن حکومتی با این حجم از پشتیبانی عمومی دل بسته بودند.
طبق گزارشها، در اغتشاشات آبان ماه کمتر از یک درصد از جمعیت ۸۰ میلیون نفری در کف خیابانها حضور یافتند که با پروپاگاندای رسانهای، این تعداد اندک که اکثر آنها را عوامل آموزشدیده دشمن تشکیل میدادند، صدها هزار نفر جلوه داده شدند!
خب، اگر مردم نبودند، غائلههایی از این دست میتوانستند رویای تغییر حاکمیت (Regime Change) را محقق کنند، کما اینکه نمونههایی بسیار ضعیفتر از آنچه در ایران اسلامی رخ داد، باعث سقوط حکومتها در سایر کشورها شده است. نکته اینجاست که رویکرد حریف از «انقلاب رنگی» به «کشته سازی» در آشوبها تغییر شکل داد، اما در همین شرایط نیز حمایت مردم از نظام اسلامی، مثالزدنی است.
بنابراین، تحقق و توجه به اصلیترین مطالبه مردم فارغ از اینکه دشمن روی معیشت آنها دست گذاشته، باید وجهه همت مسئولین باشد. اگر بنا به برگزاری رفراندوم یا نظرسنجی شود، بدون تردید، مهمترین خواسته مردم آن است که مسئولین بهجای حاشیهسازی و ایجاد دوقطبیهای کاذب، دستبهدست هم داده و برای رفع بیکاری و رونق معیشت آستینها را بالا بزنند.
حالآنکه رکود حاکم بر کشور و گره زدن اقتصاد به موضوعاتی همچون برجام، کشور را شرطی کرده و این سیگنال را به فعالان اقتصادی میدهد که باید منتظر گوشه چشم دشمنان برای گشایش و رونق در کشور باشند.
چنانچه مدتزمانی که برخی برای قانع کردن طرفهای برجامی برای رفع تحریمها در حوزه نفت و بانک صرف کردند، برای تحکیم پایههای اقتصاد صرف میشد، امروز در شرایط بازدارندگی اقتصادی قرار داشتیم و دست دشمن برای اعمال تحریمهای بیشتر بسته بود.
این گزک متأسفانه در اختیار دشمن قرار دارد و اذعان به کارآمدی تحریمها از سوی برخی مسئولین را گواه و شاهدی بر اثرگذاری فشارهای اقتصادی میدانند، حالآنکه در همین شرایط سخت هم میتوان با کار بیوقفه و با همت جهادی بر مشکلات، غلبه و بدون تکرار کلیدواژه «مذاکره» با قاتلان قهرمانان و اسطورههای مقاومت، مردم را به آینده امیدوار کرد.
از سوی دیگر، مردم نمیپذیرند وکلا، نمایندگان و کسانی که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم آنها را انتخاب کردهاند، با واقعیتهای جامعه بیگانه باشند. تجملگرایی و اشرافیگری برآمده از سیاستهای سرمایهداری در برخی مقاطع گذشته، بدترین لطمه را به اعتماد عمومی زده است چراکه مردم میتوانند تنگی معیشت را تحمل کنند، اما اختلاف طبقاتی و اشرافی گری را هرگز.
در دوران دفاع مقدس، کشور در محاصره اقتصادی و نظامی قرار داشت، اما با همت و یکپارچگی آحاد ملت، جنگ نابرابر تحمیلی به ایستگاه پیروزی رسید، تنها به این دلیل که میان خود با مسئولین، فاصلهای نمیدیدند و درد تجملگرایی آنها را آزار نمیداد؛ از این رو، هر چه در طبق اخلاص داشتند برای به شکست کشاندن دشمن به میدان آوردند.
به بیان دیگر، مردم هر آنچه شرط وفاداری به نظام و انقلاب بود را ادا کرده و حالا نوبت کارگزاران نظام است که برای خدمت به مردم، شب و روز نشناسند.
در برهه کنونی، شرایط کشور در صورتی به حالت عادی بازخواهد گشت که مسئولین، اوضاع اضطراری اقتصادی را همچون شرایط بحرانی در بلایای طبیعی ببینند و برای کمک به آسیب دیدگان و کسانی که در معرض خطر قرار دارند، کمر همت ببندند.
درد امروز مردم این نیست که چرا کشورهای اروپایی به عهد خود در توافق هستهای وفا نکردند، چون آنها را شریک دزد و رفیق قافله میدانند یا چرا آمریکا به میز مذاکره باز نمیگردد. از بیگانه توقعی نیست و نمیتوان متوقع بود که خصومت نورزد و سنگ پیش پای کشور نیندازد، بلکه چشم امید به مسئولین انقلابی و جهادی معطوف است تا از رهگذر پافشاری بر ارزشها، مسیر رشد و تعالی کشور را در همه زمینهها هموار کرده و مواضع اعلامی و اعمالی آنها در راستای ازاله آسیبها و عینیتبخشی به مطالبات بهحق مردم باشد.