حرکت بازیگر در فلسفه دراماتیک ارسطویی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب میشود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که میتوان در آن ایفای نقش در قالب شخصیتهای مختلف را تجربه کرد.
در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب میشود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.
حرکت در فلسفهی ارسطویی
ذات وجودی حرکت در فلسفهی یونان باستان به اعتقاد آنها به مسئلهی حرکت و یا سکون و مرکزیت زمین بر میگردد. مسئلهی مرکزیت زمین و سکون یا حرکت آن، از قدیمیترین مسائلی بوده است که فلاسفه و منجمین در طول تاریخ راجع به آن بحث کردهاند و به نتایج مختلفی رسیدهاند.
امروزه شاید به نظر برسد حرکت زمین و عدم استقرار آن در مرکز عالم از بدیهیات است و هرکسی با اندکی تفکر باید به آن پی ببرد. ولی واقعیت چنین نیست. هر چند وظیفهی مورخ علم قضاوت دربارهی متفکرین باستانی نیست.
ولی اگر نتوانستیم در برابر این وسوسه مقاومت کنیم میتوانیم به جای نظر به نتایج تحقیقات آنها، به روش دلایل و زمینههای فلسفی، مذهبی و اجتماعی دوران آنها توجه کنیم و بر اساس آنها یک نظر یا عقیده را مورد ارزیابی قرار دهیم تا درنهایت به جایگاه اصلی حرکت در اندیشهی یونان باستان دست پیدا کنیم.
قضاوت دربارهی نظریات متفکرین باستانی دربارهی مرکزیت یا حرکت زمین، نیز محتاج به آشنایی با زمینهی فکری آنها و آشنایی با استدلالات و دلایلی که برای اعتقاد خود ارائه دادهاند، بر میگردد.
اولین کسانی که دربارهی این موضوع بحث کردهاند و دلایلشان هر چند به طور خلاصه به دست ما رسیده است فلاسفهی یونانی پیش از سقراط بودند. معمولا بیشترین اطلاع ما از افکار این فلاسفه از طریق نوشتههای ارسطو است.
ارسطو در کتب خود پیش از شروع بحث تاریخچهای از نظریات و بحثهایی که در آن موضوع پیش از وی در میان فلاسفه وجود داشته است را مطرح میکند و پس از رد نمودن تک تک آن نظریات به طرح نظریهی خود و استدلالات خویش میپردازد.