گورخر آسیایی؛ گونه ای به شدت در خطر انقراض
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، گورخر ایرانی روزگاری نه چندان دور در اکثر دشتها و بیابانهای مناطق مرکزی کشور پراکندگی گسترده و تراکم جمعیت بالایی داشته است.
گسترش جاده سازی تا قلب دورافتادهترین بیابانهای ایران، گسترش فعالیتهای انسانی و تخریب اکثر زیستگاههای دشتی، ورود دام اهلی و شتر به بیابانها و از همه مهمتر ورود جیپ و موتورسیکلت به کشور و شکار بیرویه، جمعیت گور ایرانی را با سرعت باور نکردنی رو به نابودی کشاند و تا آستانه انقراض پیش برد به نحوی که در مدت کوتاهی تقریبا تمام عرصههای بیابانی کشور از این حیوان خالی شد.
ویژگیهای ظاهری: ارتفاع بدن ۱۲۰ تا ۱۴۲ سانتیمتر، طول سرو تنه ۲۰۰ تا ۲۵۰، وزن ۲۶۰ کیلوگرم و طول دم حدود ۵۰ سانتیمتر است.
این گونه شباهت زیادی به الاغ داشته و دارای گوشهایی بلند، باریک و نوک تیز است. رنگ عمومی بدن نخودی مایل به نارنجی است، اما در بخشهایی، چون کفلها و پهلوها، رنگ به سفیدی متمایل است. این گونه دارای یالی سیاه در گردن و نواری قهوهای رنگ در پشت است که تا دم ادامه دارد. نرها کمی تیرهتر از مادهها هستند.
ویژگیهای زیستی:. اغلب روزها فعالیت دارند، اما در برخی از مناطق به دلیل ناامنی شبها فعالیت میکنند. گورها بصورت اجتماعی زندگی میکنند. مادهها به همراه بچهها گروههایی مجزا از نرها را تشکیل میدهند. نرها اغلب تنها و یا به صورت گروهی کوچک متشکل از چند ماده و بچه هستند. این گونه تندروتر از اسب و الاغ بوده و قادر است با سرعت متوسط ۵۰ کیلومتر در ساعت مسافتهای طولانی را بدود. گورخر دارای حس بینایی، بویایی و شنوایی بسیار قوی است.
معمولا از گیاهان مناطق استپی و نیمه بیابانی ایران نظیر درمنه تغذیه میکند و وابستگی بسیار زیادی به آب دارد.
این گونه در اواخر خرداد جفت گیری کرده و بعد از یکسال یک بچه بدنیا میآورد که کاملا کامل بوده و بعد از مدت کوتاهی مادر را تعقیب میکند. بچهها هنگام به دنیا آمدن حدود ۲۵ کیلوگرم وزن دارند، تا ۸ ماهگی شیر میخورند و بعد از سه سال قادر به جفتگیری هستند. مادهها معمولا هر دو سال یکبار و در برخی موارد هر ساله میزایند. هنگام زایمان برای مدت کوتاهی از گله جدا میشوند. طعمهخواران طبیعی گورها پلنگ و در برخی موارد گرگ است.
زیستگاه و فراوانی: زیستگاه اصلی این گونه در ایران در مناطق استپی و نیمه بیابانی همراه با تپه ماهورها و دشتهای فراخ است. در گذشته این گونه دارای پراکندگی زیادی در ایران بوده و تقریبا در اکثر مناطق نیمه بیابانی ایران وجود داشته است، اما امروزه تنها جمعیت اندکی از آن در ذخیرهگاه زیستکره توران و تعدادی نیز در بهرام گور استان فارس و کالمند استان یزد وجود دارد.
ارزشها: دارای ارزشهای بومشناختی، زیبایی شناختی، مطالعاتی – تحقیقاتی، ارزشهای ژنتیکی، اکوتوریستی و اقتصادی است.
وضعیت حفاظت: این گونه بر اساس قوانین سازمان حفاظت محیط زیست در زمره گونههای در معرض خطر انقراض قلمداد شده است. بر اساس فهرست IUCN، جزو گونههای در آستانه انقراض (CR)، و نیز در پیوست I (گونههای در معرض خطر نابودی) کنوانسیون (CITES) قرار دارد. امروزه به دلیل تخریب زیستگاه این گونه، اشغال آبشخورها توسط دام اهلی و شکار غیر قانونی بدلیل باورهای غلط مردم، نسل این گونه در معرض خطر جدی نابودی است.
با این وجود در سالهای پایانی دهه ۱۳۵۰ تخمین زده میشد که در خارتوران حدود ۲۶۰۰ راس گورخر، در بهرام گور هزار راس و در پارک ملی کویر حدود ۸۰۰ راس گورخر زیست میکردند. علاوه بر این جمعیت گورخر مهاجر از ترکمنستان شوروی به سرخس بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ راس تخمین زده میشد.
شکار کردن گور بسیار سخت و کار هر کسی نبوده است. گورها حیوانات مقاوم و محتاطی بودند که با کوچکترین احساس خطری میتوانستند کیلومترها بدون احساس خستگی فرار کنند. با باز شدن پای جیپ و موتوسیکلتهای تندرو به دشتهای ایران، هوش بالا، خستگی ناپذیری و قدرت گورها در دویدن در رقابت با جیپ و موتوسیکلت که هرگز خسته نمیشوند، یارای مقابله نداشت. موتور سیکلتهای تندرو، گورها را تا سرحد مرگ میدواندند و پس از خستگی به راحتی و بدون نیاز به اسلحه با چاقو سر میبریدند.
ظرف مدت کوتاهی از گلههای بسیار بزرگ گور در پارک ملی کویر، نایبندان طبس، کالمند بهادران یزد، نیریز فارس و بسیاری دیگر مناطق هیچ اثری باقی نماند!
هنوز باور کردنی نیست که جمعیت ۸۰۰ راسی گورخر در پارک ملی کویر فقط در طول ۵ سال به طور کامل نابود شد! آخرین گورهای پارک ملی کویر یک گله ۱۷ راسی در محدوده چاه قرقره در شرق پارک بودند که در سال ۱۳۶۳ دیده شدند و پس از آن هرگز گزارشی از این منطقه مبنی بر مشاهده گور در سالهای بعد به دست نیامد.
زیستگاه این گونه هم اکنون تنها به دو نقطه از کشور یعنی منطقه حفاظت شده بهرام گور فارس (بیش از هزار عدد) و منطقه حفاظت شده توران در استان سمنان با جمعیتی شکننده (حدود دویست عدد) و البته تعداد انگشت شماری که به صورت مهاجر مابین ترکمنستان و سرخس در تردد هستند محدود شده است.