بیتردید، مبارزه، خسارتهای تأسّف باری را نیز به همراه دارد/ پیروزی آنقدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود
به گزارش گروه سیاسی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۰/۰۲/۰۴ و در مراسم گشایش کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین بیاناتی ایراد فرمودند که در این مجال بازخوانی میشود.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
الحمدلله الّذی منّ علینا بهدایة الأسلام و شرّع لنا الجهاد الّذی هو باب من ابواب الجنّه، فتحه الله لخاصّة اولیائه؛ و «سبحان الّذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الأقصی الّذی بارکنا حوله لنریه من ایاتنا، انّه هو السّمیع البصیر». (۱) والصّلاة والسّلام علی نبیّه البشیر النّذیر محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین و صَحبه المنتجبین
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
میهمانان و حضّار گرامی! به همه شما خوشامد میگویم و رحمت و هدایت الهی را برای خود و شما مسألت میکنم.
تصمیم به تشکیل چنین اجلاسی، امری مبارک است و انشاءالله در بسیج جوامع اسلامی برای حمایت از قیام مردم مسلمان فلسطین، اثرات مثبت و سازندهای خواهد داشت. این نوع گردهماییها عملاً اثبات میکند که فلسطین یک موضوع اسلامی و متعلّق به کلّ جهان اسلام است و اشغال آن، یکی از ارکان توطئههای شیطانی سلطهگران جهانی - در گذشته انگلیس و اکنون آمریکا - برای تضعیف و ایجاد تفرقه در جهان اسلام بوده است.
دشمنان اسلام همواره سعی کردهاند با تقسیمبندیهای قومی مانع از وحدت کلمه مسلمانان شوند تا بتوانند بر آنها سیطره پیدا کنند. در ابتدای اشغال فلسطین، علمای مجاهدی، چون شیخ عزّالدین قسّام و حاج امین الحسینی از مسلمانان برای نجات فلسطین استنصار کردند و مرجع بزرگ دینی مرحوم شیخ محمد حسین آل کاشفالغطاء حکم جهاد علیه صهیونیستها صادر فرمود؛ ولی متأسّفانه بتدریج شکل اسلامىِ مبارزات تضعیف و شکل قومی آن پُررنگ شد.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی، مردی فرزانه از تبار پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهو سلّم، نقش اساسی در بیداری اسلامی در همه جهان، بهویژه در کشورهای منطقه داشت. پیروزی مسلمانان در رویارویىِ به ظاهر نابرابر با دشمنان اسلام در جنوب لبنان، نشان دیگری از اصالت و حقّانیت مبارزات اسلامی و تأکیدی است بر اینکه اگر مسلمانان به وعده خداوند اعتماد کنند و برای خدا مجاهده نمایند، پیروزی آنها حتمی است.
بیتردید پیروزی خیرهکننده مقاومت اسلامی در جنوب لبنان از یک سو و شکست فضاحتبار طرحهای سازشکارانه از سوی دیگر، از عبرتهای اصلی منطقه است که موجب شده مردم مسلمان فلسطین یک بار دیگر به انتفاضه رو کنند؛ ولی این بار دیگر نغمههای سازشکاری در داخل فلسطین و یا منطقه، بر روی فلسطینیانِ صبور، شجاع و مقاوم اثری ندارد و آنها مصمّم هستند که انشاءالله مبارزات خویش را تا پیروزی ادامه دهند.
انتفاضه اول، تحت تأثیر القائات صهیونیستها و حامیانشان، با وعده دستیابی فلسطینیان به امتیازات از طُرق صلحآمیز و با اِعمال نفوذ سازشکاران و فشار آمریکا و غرب متوقّف شد؛ ولی گذشت ده سال از آن تاریخ، نشان داد که همه تلاشهای حامیان صهیونیسم در جهان، برای نجات رژیم اسرائیل از فشارهای ناشی از مبارزات مسلمانان بوده و آنچه را که به مذاکرهکنندگان فلسطین وعده داده بودند، سرابی بیش نبوده است.
اشغالگری، توسعهطلبی و سبعیتی که امروز اسرائیل از خود نشان میدهد، از ابتدا برای اهل بصیرت و دلسوزان جوامع اسلامی قابل پیشبینی بود.
از ابتدای شکلگیری اسرائیل، این رژیم غاصب و دروغین، همواره به حقوق مسلّم فلسطینیان تجاوز کرده و بعضی از حکومتهای غربی -بخصوص آمریکا- آن را توجیه و حمایت کردهاند و مجامع بینالمللی هم با توجیه اقدامات این رژیم، سعی کردهاند به هویّت آن و تجاوزاتش مشروعیت بخشند.
سرزمین فلسطین و قدس شریف، همواره مورد طمعِ بعضی از قدرتهای غربی بوده است و تحمیل جنگهای طولانی صلیبیها علیه مسلمانان، نشان بارز اطماع آنها نسبت به این سرزمین مقدّس است. بعضی از فرماندهان ارتش متّفقین، پس از شکست عثمانی و ورود به بیتالمقدّس گفتند: «امروز جنگهای صلیبی به پایان رسید.»!
اشغال این سرزمین براساس یک طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیری از اتّحاد و پیوستگی مسلمانان و پیشگیری از تأسیس مجدّد حکومتهای قدرتمند مسلمان بود. دلایلی در دست است که نشان میدهد صهیونیستها با نازیهای آلمان روابط نزدیک داشتند و ارائه آمارهای اغراقآمیز از کشتار یهودیان، خود وسیلهای برای جلب ترحّم افکار عمومی و زمینهسازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بوده است. حتّی دلایلی در دست است که عدّهای از اراذل و اوباشِ غیریهودىِ شرق اروپا را به نام یهودی به فلسطین کوچانیدند تا با پوشش حمایت از بازماندگان قربانیان نژادپرستی، یک حکومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب کنند و پس از سیزده قرن، یک گسستگی بین مشرق و مغرب اسلامی ایجاد نمایند. در آغاز، مسلمانان غافلگیر شدند؛ چون از کُنه طرح صهیونیستها و حامیان غربی آنها مطّلع نبودند. عثمانی شکست خورد؛ قرارداد «سایکس - پیکو» به طور محرمانه برای تقسیم کشورهای اسلامىِ خاورمیانه بین فاتحین جنگ منعقد شد؛ جامعه ملل قیمومیت فلسطین را به عهده انگلیسیها گذاشت؛ آنها هم به صهیونیستها وعده مساعدت دادند و با مجموعهای از طرحهای حساب شده، یهودیان را به فلسطین آوردند و مسلمانان را از خانه و کاشانه خویش آواره کردند.
در این مصاف طولانی که یک طرف غرب و صهیونیسم بود و طرف دیگر دولتهای عربِ تازه تأسیس شده، دشمنان اسلام برای مقابله، از ابزارهای گوناگون و پیچیدهای استفاده کردند که از جمله آنها رسانههای تبلیغاتی و مجامع بینالمللی بود. آنها از یک سو مسلمانان را به صبر، خویشتنداری، گفتگوهای صلح و سازش دعوت میکردند و از سوی دیگر اسرائیل را مسلّح مینمودند. اهداف راهبردی آنها از تعامل نابرابر و تبعیضآمیز بین کشورهای مسلمان و اسرائیل این بود که همواره برتری نظامی اسرائیل را بر کشورهای اسلامی حفظ کنند و در مجامع بینالمللی از آن رژیم حمایت کنند و با به کار گرفتن رسانههای تحت نفوذ خود، جنایات اسرائیل را توجیه نمایند و در بین مسلمانان تبلیغ کنند که فکر پیروزی بر اسرائیل، خیال خامی بیش نیست.
رژیم اسرائیل از زمانی که رسماً توسط سازمان ملل تأیید شد - یعنی بیش از نیم قرن قبل - تا سال گذشته یکّهتازی میکرد و هیچ چیز و هیچ کس جلودارش نبود؛ ولی مقاومت اسلامی لبنان که مرکّب از چند هزار جوان مسلّح به سلاح ایمان است، خواب این رژیم و حامیانش را پریشان کرد. این جوانان عزیز بدون دادن هیچگونه امتیازی به اسرائیل، آن رژیم غاصب را با خواری از جنوب لبنان بیرون کردند. پیروزی این عزیزان، چراغ راهِ دیگر مبارزان مسلمان شد و امروز شاهد انتفاضه مسجدالاقصی هستیم که از نوع مقاومت اسلامی لبنان در ابعادی وسیع است.
اکنون که شما عزیزان به عنوان یک وظیفه اسلامی، برای حمایت از انتفاضه گرد هم آمدهاید، وظایف بس سنگینی را بر دوش دارید. قبل از هر چیز باید نشان دهید که جهان اسلام در سایه بیداری اسلامی، مصمّم به بازگشت به سنّتهای حسنه تاریخ شکوهمند اسلام است و همان سنّتها و در رأس همه، وحدت مسلمانان است که در گذشته موجب شد مسلمانان در نبردهای سرنوشتساز علیه متجاوزان صلیبی پیروز شوند. در آن واقعه عظیم تاریخی، از همه جهان اسلام، مجاهدین جهت پیوستن به کارزار سرنوشتساز و طولانىِ نبرد کفر و ایمان روانه شدند.
امروز همه مسلمانان جهان به این مبارزات سرنوشتسازِ مردم فلسطین چشم دوخته و بیش از انتفاضه اوّل به آن دل بستهاند؛ زیرا در آن زمان - یعنی ده سال پیش - فضای سازش بتدریج در منطقه فراگیر شده بود؛ عدّهای دل در گرو آمریکا داشتند و گروهی دیگر نیز معتقد بودند نمیتوان در برابر آن فشار سیاسی و جوسازی بینالمللی ایستادگی نمود و راهی جز پذیرش سازش - آن هم با شرایط آمریکا و اسرائیل - وجود ندارد. پس از تحوّلاتی که در آن هنگام در منطقه صورت پذیرفت، زمینه تثبیت این نظریّه بیشتر فراهم شد. اما امسال، در شرایطی این کنفرانس شکل گرفته است که راه حلِّ سازش در منطقه با بنبست مواجه شده است و حتّی آنهایی که دل در گرو آمریکا داشته و دارند، به این بنبست اعتراف میکنند.
در سال ۱۳۷۰، اعراب و مسلمانان در پی یک سلسله شکستهای متوالی - در جریان جنگ خلیج فارس - دچار سرخوردگی بودند. وحدت درونی آنان نیز در معرض فروپاشی جدّی قرار داشت و چنددستگی بر آنان حاکم بود؛ ولی در شرایط کنونی و بهویژه در پرتو پیروزی تاریخی و عظیم مقاومت اسلامی در جنوب لبنان، امیدهای تازه و حیاتبخشی در دل مسلمانان پیدا شده است.
آن زمان در مورد نحوه برخورد با اسرائیل، همواره دو روش مطرح میشد: مقابله نظامی ارتشهای عرب با اسرائیل - که گفته میشد همه تجربهها در آن با شکست مواجه شده است - و روش سازش که منجر به تحقّق خواستههای اسرائیل از طُرق مسالمتآمیز میگردید و در ازای عقبنشینی از بخشی از اراضی اشغال شده، عدم رشد توان نظامی کشورهای عربی را تضمین میکرد؛ نظیر آنچه که در کمپ دیوید شاهد آن بودیم. در آن روزها، الگوی مقاومت مطرح نبود و گفته میشد از پذیرش عمومی برخوردار نیست؛ اما اینک یک الگوی موفّق پیش روی ماست که توانست برای نخستین بار سرزمینهای اشغال شده را بدون دادن هرگونه امتیازی به اسرائیل، آزاد کند و مانع از تحقّق خواسته رژیم صهیونیستی در به جای گذاشتن پرچم خود در پایتخت این کشور عربی - یعنی لبنان - گردد. در کمپ دیوید، شرط عقبنشینی اسرائیل، عدم اعزام ارتش مصر به شمال سینا بود؛ ولی در جنوب لبنان، این اسرائیل است که با نگرانی از قدرت مقاومت اسلامی، ملتمسانه خواستار اعزام ارتش لبنان به مرز فلسطین و لبنان است؛ یعنی مقاومت توانست حاکمیت را به طور کامل به جنوب لبنان و دیگر مناطق اشغالی باز گرداند.
این انتفاضه، قیام مردمی است که از همه روشهای سازشکارانه ناامید شده و دریافتهاند که پیروزی صرفاً در گرو مقاومت خود آنان است. مردم فلسطین در انتفاضه قبلىِ خود متحمّل خسارتهای فراوان شدند و شهدا و جانبازان بسیاری را در راه اسلام و آزادی سرزمین اسلامی تقدیم کردند؛ اما در نهایت مذاکرات اُسلو آن را متوقّف کرد. نتیجه اسلو چه بود؟ امروز حتّی طرّاحان و مدافعان فلسطینىِ اسلو هم دیگر از آن دفاع نمیکنند؛ زیرا عملاً فهمیدند که اسرائیل فقط میخواست مشکل خود را حل کند؛ یعنی از رویارویىِ مبارزین سنگ به دست خلاص شود و ضربهپذیری خود را کم کند. اگر چیز اندکی به طرف فلسطینی داد و نام آن را اعطای امتیاز گذاشت، صرفاً برای خاموش کردن آتش انتفاضه و کم کردن آسیبپذیرىِ خودش بود. به محض آنکه مشکل خود را حل شده دید و به غلط احساس کرد که مردم فلسطین دیگر توان از سرگیرىِ انتفاضه و مقاومت و رویارویی با آنها را ندارند، اعطای همان امتیازات اندک را هم متوقف کرد و فزونطلبی ذاتی خود را آشکار ساخت. فرایند روند سازش و طرح اسلو، مردم فلسطین را در حالتی قرار داد که دریافتند راهی جز قیام ندارند.
محور اصلی انتفاضه اقصی، بیتالمقدّس است؛ یعنی جرّقهای که به انفجار خشم مردم فلسطین انجامید، اسائه ادب صهیونیستها به مسجدالاقصی بود. مردم فلسطین با دریافت رسالت خطیری که در حراست از یکی از مقدّسترین مکانهای مذهبی مسلمانان بر دوش دارند، به صحنه آمدند و با ایثار و فداکاری، شعله مقدّس مقاومت و مبارزه علیه اشغالگران صهیونیست را برافروختند.
روند سازش - و به طور مشخّص طرح اسلو - موجب تفرقه فلسطینیان گردید؛ اما این انتفاضه مبارک توانست وحدت ملی را به صحنه فلسطین بازگرداند. ملاحظه میفرمایید که همه اقشار مردم در این مبارزه حضور دارند و جریانات اسلامی و ملی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. حتّی کسانی که همچنان دلشان در جای دیگری است، ناگزیر از همراهی با این حرکت عظیم شدهاند.
خیزش اسلامی و یا به تعبیر دیگر جنبش بیداری اسلامی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و ظهور حرکت امام خمینی رضیاللهعنه در دو دهه اخیر، با قدرتِ تمام در صحنه منطقه و جهان اسلام ظاهر شده است. امروز محور اصلی این جنبش و حرکت، مسأله فلسطین است. انتفاضه اقصی توانست حتّی در خارج از مرزهای جغرافیایی فلسطین و برون از ملت فلسطین، عموم ملتهای مسلمان و عرب را به صحنه بکشاند. تظاهرات میلیونی ملتهای مسلمان - از غرب تا شرق جهان اسلام - نشان داد که مردم فلسطین میتوانند بر روی حمایتهای آنان حساب کنند و در عین حال نقش قابل توجّهی در ایجاد وحدت مسلمانان ایفا نمایند.
روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، اسرائیل، بیروت - یعنی پایتخت لبنان - را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقدس (۲)» را سر داد، گروهی از بیخبران، آنان را سادهاندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا میشود به سوی قدس حرکت کرد، حال آنکه شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر اسرائیل، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق میفرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست.
بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّف باری را نیز به همراه دارد. مردم کشته میشوند؛ خانهها ویران میگردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی میکند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آنقدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود.
اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید و همه خواستههای خود را بر ملتهای عربی دیکته میکرد، اینک ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامی، بر زمین زانو زده است؛ این بخشِ کوچکی از تواناییهای ملتهای مسلمان و عرب است. یقین بدانید که اگر همه امکانات جهان اسلام و حتّی بخشی از آن در این مسیر به کار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود. اسرائیل در جنوب لبنان از یک مقاومت چند هزار نفره شکست خورد. درست است که حزبالله، امتداد مردمىِ عمیقی داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلکه دهها هزار نیرو را بسیج کند؛ ولی به طور مستمر فقط از چند هزار، بلکه گاه از چند صد نیرو در محورهای رویارویی با اشغالگران صهیونیست بهره برده است. یعنی اسرائیل و همه امکانات نظامی آن و فنآوری تسلیحاتی و پیشرفتهاش - که به زرّادخانه آمریکا متّصل است - از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور که از سلاحهای بسیار ابتدایی در جنگ بهره میبرند، شکست خورد. البته سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، سلاح ایمان بود.
پس، الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی میتوان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعینحال الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسه گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواستههای اسرائیل است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم.
امروز حزبالله و پیروزی تاریخیاش، پشتوانه انتفاضه مردم فلسطین است، که البته پشتوانه بسیار نیرومندی است. رژیم صهیونیستی به هیچ وجه توانایی لازم برای یک رویارویی مستمر و درازمدت با فلسطینیها را ندارد. یهودیان را فریب داده و به فلسطین آوردهاند، با این امید که اعراب با آنها نخواهند جنگید و اگر تصمیم به مقابله داشته باشند، فشار غرب مانع از ایستادگی درازمدت آنها خواهد بود. افرادی که با این امید واهی به فلسطین آمدهاند، آمادگی این را ندارند که هستی خود را فدای هدفهای سیاسىِ بنیانگذاران صهیونیسم کنند. طبق گزارشها، توریسم صهیونیستها بهشدّت ضربه خورده و حتّی روند مهاجرتِ معکوس آغاز شده است.
کنفرانس گذشته فلسطین که در تهران تشکیل شد، یک نقش اساسی و مثبت ایفا کرد؛ به این معنی که کانون امیدی را برای مخالفان روند سازش فراهم کرد و درعینحال به مردم فلسطین روحیه و امید بخشید. مواضع ایران اسلامی و پایداری منحصر به فرد آن در میان دولتهای اسلامی نیز توانست به این مردم قهرمان امید بخشد. اینک نیز مردم فلسطین بیش از هر چیز به حمایت معنوی و پایداری در مواضع نیاز دارند. درست است که نیاز مالی نیز دارند و باید برای آن، اقدامات جدّی نمود؛ ولی خود آنها در مصاحبههای مختلف میگویند که ما بیش از هر چیز به موضعگیری نیرومند عربی - اسلامی نیازمندیم.
کنفرانس شما باید زمینه تحقّق چنین امری را فراهم نماید و مردم فلسطین را دلگرم به حمایتهای بیدریغ و فراگیر امت اسلامی کند. شما نمایندگان کشورهای مختلف اسلامی میتوانید با تلاش در این مسیر، امکانات ملتهای خودتان را برای آزادی فلسطین بسیج کنید. دفاع از ملت مظلوم فلسطین و قیام شجاعانه و مظلومانه آنان، وظیفه اسلامی همه ماست. امروز یک ملت مسلمان با چهره خونآلود، از وسط میدان نبرد، امت اسلامی را به یاری میطلبد. من فریاد آن زن فلسطینی را که در مقابل دوربین خبرنگار با صدای گرفته خود فریاد میزد: «یا للمسلمین ...»، از یاد نمیبرم.
همه مسلمانان و اعراب باید از مشروعیت مبارزات مردم فلسطین حمایت کنند. در مجامع بینالمللی باید این نکته مورد تأکید قرار گیرد که مردم بیدفاعی که حقوق آنان سلب شده و تحت اشغال قرار گرفتهاند، حق دارند برای احقاق حقوق خود مبارزه کنند؛ لذا استمرار انتفاضه و مقاومت مردم فلسطین حقّ مشروع آنان است و قوانین بینالمللی نیز آن را محترم شمرده است. هرچند که متأسّفانه این قوانین معمولاً در جهت خواسته استکبار و قدرتهای جهانی تفسیر میشود.
حضّار محترم! مطمئن باشید که رژیم اسرائیل از درون پوسیده و نسل کنونی به هیچ وجه آمادگی ایثار و فداکاری برای حفظ آن را ندارد.
بحمدالله ملتهای عرب و مسلمان، امروزه بیش از هر وقت دیگری در پنجاه سال گذشته، نیرومند و قوی هستند؛ آنها در زمینههای مختلف قدرتمند شدهاند.
مسلمانان، دیگر نمیتوانند شاهد سرکوبی روزانه ملت فلسطین باشند و ساکت بنشینند. به اسرائیل باید بفهمانید که استمرار سرکوبی ملت فلسطین و مناطق فلسطینینشین، با عکسالعمل شدید، جدّی و عملی همه اعراب و مسلمانان مواجه خواهد شد.
مردم فلسطین را باید به ادامه مقاومت دلگرم کنید. مردم فلسطین خوب میدانند که آنچه بر اقدامات سرکوبگرانهی اسرائیل در لبنان لگام زده است، توان مقاومت اسلامی در پاسخگویی به اسرائیل و وارد آوردن ضربات سهمگین به آن میباشد و نه اتّکاء به تلاشهای مسالمتآمیز و میانجیگری این و آن.
وحدت درونی مردم فلسطین و جریانات مختلف فلسطینی یک نکته اساسی است. هرچیزی که موجب انحراف مسیر و عدم توجّه به دشمن اصلی شود، یقیناً در خدمت آرمان فلسطین نخواهد بود. الحمدلله فلسطینیها در طول این پنجاه سال از این امتحان سربلند بیرون آمده و پختگی خود را نشان دادهاند. دیدیم که همه تلاشهای اسرائیل برای دامن زدن به اختلافات مجاهدین، ناکام ماند و تمامی جریانهای اصیل و جنبشهای مجاهد و مبارز، علیرغم گرایشهای متفاوت، با صبر انقلابی مانع از تحقّق خواسته دشمن شدند. از این پس نیز باید چنین باشد.
امروز دیگر کاملاً روشن شده است آنهایی که گمان میکردند قضیه فلسطین یک امر مقطعی و محدود به بخش کوچکی از جهان اسلام است، کاملاً اشتباه میکردند. ذخایر عظیم سلاحهای هستهای و کشتار جمعىِ ذخیره شده در زرّادخانههای رژیم صهیونیستی، برای مقابله با مردم بیدفاع فلسطین نیست؛ بلکه برای برقراری سلطه بر جهان اسلام و بخصوص منطقه خاورمیانه است. اینکه حزبالله برای آزادی سرزمین اشغالی تلاش میکند و اسرائیل در تلافی به نیروهای سوریه حملهور میشود، نشان بارزی از چنین نیّت شیطانی اسرائیل و حامیان غربی آن است.
خطِّ کلّی مبارزه با رژیم غاصب باید این باشد:
الف- زندانی کردن رژیم غاصب در درون مرزهای سرزمین اشغالی و تنگ کردن فضای تنفّس اقتصادی و سیاسی آن و گسستن پیوندهای آن با محیط پیرامونش.
ب- تداوم بخشیدن به مقاومت و مبارزه ملت فلسطین در داخل کشورشان و رساندن هرگونه کمکی که به آن نیاز دارند، تا تحقّق پیروزی نهایی.
برادران و خواهران! علت اساسی فشارهای همهجانبهای که استکبار جهانی - و در رأس آنها رژیم آمریکا - به ایران وارد میکند، حمایت ما از فلسطین است. آنها در اظهارات صریحتری گفتهاند که مشکل اصلی آمریکا با ایران، مخالفت جمهوری اسلامی ایران با طرحهای ذلّتبار سازش در فلسطین است؛ و بقیه امور نظیر ادّعاهای مضحکِ نقض حقوق بشر و ساخت سلاحهای کشتار جمعی، بهانهای بیش نیست؛ و اگر ایران دست از حمایت خود از مبارزین و مردم لبنان و فلسطین بردارد، آنها دست از روش خصمانه خویش علیه ایران برمیدارند! البته ما بهروشنی میدانیم مشکل اصلی آنان، اسلام و حکومت اسلامی است که مانع از بازگشت غارتگرانه و سلطهطلبانه آنان به این کشور پهناور شده است و آنها هم حقیقتاً این رویکرد سیاستهای جمهوری اسلامی را بهخوبی میشناسند. ما به آنها جواب رد دادهایم و حمایت از مردم فلسطین و لبنان را از وظایف مهم اسلامی خویش میدانیم؛ لذا آنها از هر سو فشارهای خود را وارد میکنند.
سیاست اصلی و راهبردی آنان در مورد کشور ما، شکاف افکندن در صفوف متّحد و یکپارچه مردم مسلمان و انقلابی ایران است. گروهی را «محافظهکار» و گروهی را «اصلاحطلب» مینامند؛ از یک گروه حمایت میکنند و برعکس، حملات تبلیغی خویش را علیه گروه دیگر متمرکز میکنند. آنها با بزرگ کردن بعضی اشکالات، سعی میکنند نظام اسلامی را غیرکارآمد جلوه دهند و مردم را از نظام دینی مأیوس نمایند و جدایی دین از سیاست را تبلیغ میکنند. ایمان عمیق دینی مردم ما، بزرگترین سدّ راه آنهاست. آنها با برنامههای تبلیغاتی خویش، میخواهند جوانان را در کشور مأیوس کنند و مشکلات اقتصادی را - که کم و بیش در همه جای دنیا متعارف و رایج است - جزو مسائل لاینحل نظام جمهوری اسلامی قلمداد نمایند. آنها با تبلیغات خود میخواهند امام و ارکان انقلاب را زیر سؤال ببرند. علّت این است که آنها از اسلام ضربه خورده و از انقلاب اسلامی صدمه دیدهاند؛ از بیداری اسلامی در جهان، احساس خطر میکنند و از احیاء و توسعه مبارزات اسلامی لبنان و فلسطین عمیقاً نگرانند؛ لذا در صدد برآمدهاند که ریشه تفکر اسلامی را بخشکانند و تیرهای زهرآگین تبلیغاتی خود را متوجّه اسلام و دین کردهاند.
بیشتر بخوانید:
هرچه دامنه مبارزات لبنان و فلسطین گستردهتر میشود، برآشفتگی و عصبانیت صهیونیسم و آمریکا از نظام جمهوری اسلامی بیشتر و توطئه آنها گستردهتر میگردد؛ ولی آنها بدانند علیرغم تبلیغاتشان، ملت عظیمالشّأن ایران و مسؤولان و رؤسای کشور، همگی منسجم هستند. مردم مسلمان ایران یکپارچه از آرمانهای انقلاب و اسلام حمایت میکنند و حمایت از فلسطین، انتفاضه و مبارزه با صهیونیسم و حامیانش از ارکان اصلی سیاستهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران است. ما یقین داریم با ادامه مبارزات مردم مسلمان فلسطین و حمایت جهان اسلام، فلسطین به فضل الهی آزاد میشود و بیتالمقدّس و مسجدالاقصی و سایر نقاط آن سرزمین اسلامی به آغوش جهان اسلام باز میگردد؛ انشاءالله. والله غالب علی امره (۳).
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) اسراء: ۱،
۲) پیکارگران میدان جهاد، پیش به سوی قدس!
۳) یوسف - ۲۱