راست و دروغ حمله موشکی به عین الاسد
به گزارش گروه فضای مجازی ، مهدی محمدی، تحلیلگر مسائل بینالملل در فضای مجازی پستی به این شرح منتشر کرد: هرگونه ارزیابی درباره حمله موشکی ایران به پایگاههای آمریکا در عراق و تحولات مابعد آن را باید با بی اعتمادی مطلق به اطلاعاتی آغاز کرد که ییها در این باره منتشر میکنند. آمریکا آشکارا عین الاسد را از حیث فیزیکی و سیگنالی قرنطینه کرده و اجازه هیچ دسترسی غیر آمریکایی به آن را نداده است. هیچ سند یا تصویر یا ادعای آمریکا در این باره معتبر نیست چرا که ترامپ با تاخیر ۲۰ ساعته در اظهارنظر درباره این موضوع اراده خود را برای پنهان کاری و لاپوشانی آشکارا ثابت کرده است.
هنوز تصاویر مستقل از منابع غیر آمریکایی منتشر نشده و میدانیم که تصاویر ماهوارههای آمریکایی در وضعیت جنگی، به طور سیستماتیک منطبق با پروتکلهای پنتاگون ویرایش میشود.
اگر کسی واقعا خواهان دانستن حقیقت است باید همان توییت ساعت اول ترامپ را جدی بگیرد که در آن آشکارا در کنار خسارات، از برآورد تلفات هم سخن گفته است. سخنان بعدی که هدف از آنها صرفا حفظ آبرو و کاهش تنش با ایران است، در واقع هیچ اعتباری ندارد.
مهمترین دلیل اینکه آمریکا در حال پنهان کردن آمار تلفات حمله است این است که اگر بپذیرد تلفاتی داشته آنگاه پاسخ نظامی به ایران اجباری میشود و به طور طبیعی، چون آمریکا نمیخواهد -و اساسا جرئت ندارد- یک پاسخ نظامی به ایران بدهد و با تحلیل ضربه اول ایران هم دریافته، ضربه دوم ایران تا چه حد میتواند خطرناک باشد، بنابراین تصمیم گرفته اساسا وجود هرگونه تلفات را انکار کند.
ایران هم در کیفیت ضربه اول خود، و هم با پیامهای آشکار و پنهان پس از آن روشن کرد که در صورت پاسخ نظامی آمریکا هیچ ابایی از ورود به درگیری که از حیث زمانی و مکانی نامحدود باشد ندارد و این درگیری را از اسراییل و دوبی شروع خواهد کرد. به طور کاملا طبیعی اگر آمریکا میپذیرفت تلفاتی داده باید پاسخ میداد، و هرگونه پاسخ یعنی ریسک ورود به این درگیری را میپذیرفت. اگر در نظر بگیریم که ترامپ این بازی را اساسا با این پیش فرض آغاز کرده بود که «ایران پاسخ نخواهد داد» و تنها خط قرمز واقعی او هم ورود به جنگ است، آن وقت درک اینکه چرا به طور سیستماتیک درباره تلفات دروغ گفته میشود، اصلا دشوار نخواهد بود.
ضمن اینکه انکار تلفات انسانی توسط آمریکا یک رویه است و در طول تاریخ درگیریهای ارتش این کشور در دهههای گذشته بارها تجربه شده است.
گذشته از این، آمریکا میداند ایران با حمله موشکی اعلام شده و رسمی به عین الاسد یک معادله کاملا جدید راهبردی خلق کرده. اینکه آمریکا یک نظامی بلند پایه ایرانی یا فرمانده ارشد مقاومت را هدف بگیرد بی سابقه نیست، ولی اینکه یک کشور علنا، رسما و با شدت تمام، یکی از راهبردیترین پایگاههای آمریکا در سراسر جهان را موشک باران کندو نه تنها هیچ پاسخی دریافت نکند بلکه رییس جمهور آمریکا با صدای لزران به آن پیشنهاد صلح و همکاری هم بدهد، کاملا بی سابقه، و به معنای تغییر معادلات راهبردی در ابعاد جهانی و عوض شدن کامل معنای بازدارندگی است. این همان چیزی است که مایکل سینگ محقق ارشد موسسه واشینگتن به آن اشاره کرده و گفته با تلفات یا بدون تلفات، ایران از خط قرمز جهانی و چند دههای عدم حمله مستقیم به پایگاههای آمریکایی عبور کرده و راه برای بسیاری تحولات غیرمنتظره در آینده باز شده است.
این حقیقتی است که آمریکا حتی میترسد به آن اشاره کند و بازی با مسئله تلفات و خسارات هم به راهی برای گریز از آن تبدیل شده است.
همه اینها به کنار، شکی نیست که حمله به حریر و عین الاسد انتقام خون حاج قاسم سلیمانی نیست. این فقط یک پیام یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی یک سیلی بوده است. انتقام اصلی تازه آغاز شده و شامل بسیار اقدامات پیدا و پنهان خواهد بود. یک کمپین برای کشتن و اخراج کردن آمریکاییها از منطقه در راه است که تلفات را برای ارتش آمریکا به یک امر عادی و عادت هر روزه تبدیل خواهد کرد.
همین حالا آمریکا با درک این موضوع در حال تغییر آرایش نیروهای خود، جابجایی آنها میان پایگاه ها، و تخلیه اجباری برخی از مهمترین محلهای استقرار خود است.
دشمن طبعا دشمنی خواهد کرد و دروغ خواهد گفت. از این تعجبی نیست. حیرت انگیز و تاسف بار این است که کسانی که خود را بخشی از خانواده انقلاب و سرباز رهبری میدانند، به استناد سخن دشمن کذاب و دغلکار، مجاهدان را محاکمه و تخطئه کنند.
این پدیدهای غمبار است که متاسفانه تاکنون بارها تکرار شده و رنج آن، از رنجی ناشی از صدمه دشمن، بارها بیشتر است.