«من سربازِ بشّار نیستم»؛ ماجرای متفاوت از زندگی یک مدافع حرم
کتاب «من سربازِ بشّار نیستم» جدیدترین اثر مجید پورولی است که در ۱۵۲ صفحه و قطع رقعی به رشته تحریر در آمده و توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و روانه بازار شده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، ماجرای طلبهای که سخت دنبال روایات و احادیث معصومین و نشر این روایات در میان جامعه است و برای اخذ مدرک دکتری ادبیات عرب به لبنان سفر میکند و در بازگشت، تقدیر و زمانه او را به سوریه می برد و در مقابل ۱۲ دختر گمشده سنّی قرار میدهد.
مجید پورولیکلشتری از نویسندگان پرکار است، «فصل خواب خرگوشها»، «آواز ابابیل»، «نهنگی بزرگتر از اقیانوس هند»، «ما از دو کوهه آمدیم، اینجا غریبیم»، «آوازهایی که باد برد»، «چلچلههای کاغذی»، «مورچهها مرده میخورند»، «انسان مهآلود»، «من پسر باد هستم»، «شعر ماندگار» زندگینامه داستانی مادر شهیدان افراسیابی داستان بلند «سقیفه» و «فرزندان قابیل» از جمله آثار منتشر شده پورولیکلشتری به شمار میآیند. اما تازهترین داستان او روایتی دیگر دارد؛ داستانی متفاوت از مدافعان حرم و جنگ سوریه.
خط اصلی داستان، ماجرای یک طلبه سنّتی اصفهانی است که سخت دنبال روایات و احادیث معصومین و نشر این روایات در میان جامعه است. او برای اخذ مدرک دکتری ادبیات عرب به لبنان سفر میکند و در بازگشت تقدیر و زمانه او را به سوریه می برد و در مقابل یک سرباز داعشی و ۱۲ دختر سنّی قرار میدهد. این طلبه همسری دارد که سخت به او وابسته است. نیمی از داستان نامههایِ عاشقانه این زوج است. در داستان چند شخصیت فرعی دیگر نیز داریم که در پیشبُرد داستان نقش دارند. نظیر دایی صابر، احمدعدنان، جاسم و مصطفی. دایی صابر یک فرمانده جنگی و رزمنده دلیر ایرانی است که در خاک سوریه عاشقانه لباس رزم بر تن کرده و مدافع عظمت و شوکتِ جمهوری اسلامی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
همهمه افتاد توی دخترها. همه به هم نگاه کردند. خانم مدیر نگران نگاهم کرد. معلوم بود حسابی غافلگیر شده و شاید ترسیده. همانجور که به دخترها نگاه میکردم، ادامه دادم «من آمدهام بگویم که اسماعیل شهید مدافع حرم نبود، امّا با تمام وجودش، تویِ تمام دقایقِ زندگیاش، مدافعِ حریم بود، و من تمامِ افتخارم همین است که همسرِ یک مدافع حریم هستم! مدافع حریم امامت! و دلم میخواهد خودم هم یک روزی بتوانم سربازِ مدافع حریم باشم»، از میان صف اوّل دختری دستش را بُرد بالا.
نگاهش کردم. دختر ایستاد و گفت: «ببخشید خانم! سربازِ مدافع حرم چه فرقی با سرباز مدافع حریم دارد؟!» گفتم «حرم مقدّس و عزیز است. امّا تنها محدود به یک نقطه از کره زمین است. جایی به وسعتِ یک قبر. امّا حریمِ امامِ معصوم، تمام کره زمین و تمامِ دنیا را فرا گرفته است. وسعتِ تمام دریاها، تمامِ اقیانوسها و تمامِ خاکهای دنیا حریمِ امامِ معصوم است. شما دخترها هم میتوانید سرباز مدافع حریمِ امامت باشید. برای سربازِ حریم بودن نیازی نیست که حتماً مرد باشید، یا اسلحه و توپ و تانک داشته باشید! برای آنکه سرباز مدافع حریم باشید، فقط باید درباره دینتان و اعتقاداتتان مطالعه کنید و امامتان را، مخصوصاً امام زمانتان را، خوب بشناسید».
نگاهش کردم. دختر ایستاد و گفت: «ببخشید خانم! سربازِ مدافع حرم چه فرقی با سرباز مدافع حریم دارد؟!» گفتم «حرم مقدّس و عزیز است. امّا تنها محدود به یک نقطه از کره زمین است. جایی به وسعتِ یک قبر. امّا حریمِ امامِ معصوم، تمام کره زمین و تمامِ دنیا را فرا گرفته است. وسعتِ تمام دریاها، تمامِ اقیانوسها و تمامِ خاکهای دنیا حریمِ امامِ معصوم است. شما دخترها هم میتوانید سرباز مدافع حریمِ امامت باشید. برای سربازِ حریم بودن نیازی نیست که حتماً مرد باشید، یا اسلحه و توپ و تانک داشته باشید! برای آنکه سرباز مدافع حریم باشید، فقط باید درباره دینتان و اعتقاداتتان مطالعه کنید و امامتان را، مخصوصاً امام زمانتان را، خوب بشناسید».
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *