افق جدید جبهه مقاومت/ رژیم کودککش صهیونیستی و قبیله سعودی اولین قربانیان حماقت و جنایت آمریکا
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه حمایت، شهادت فرمانده سرافراز سپاه قدس بیتردید تحولات گستردهای را در عرصه جنگ نرم و سخت موجب خواهد شد.
آمریکا با ترور این شهید والا مقام بهعنوان یک مقام بلندپایه نظامی و فرمانده یک نیروی مستقل، عملاً وارد بازی خطرناک و بدون بازگشتی شده و سطح رویاروییها با ایران و همچنین ارکان جبهه مقاومت در سراسر منطقه را به شکل بیسابقهای افزایش داده است.
طبعاً این ارتقا سطح تقابل، بدون مقدمه و یکشبه اتفاق نیفتاده و کدهایی که ترامپ در اولین توئیت خود پس از شهادت سردار سلیمانی مبنی بر مذاکره ارسال کرد، یکی از دلایل این تغییر رویکرد آمریکا علیه ایران به شمار میرود.
جسارت ترامپ البته دستمایه این نوشته نیست چراکه مجموعهای از سیگنالهای وادادگی و عدم تأکید بر قدرت داخلی، بخش مهمی از دلایل اتخاذ راهبرد اخیر از سوی کاخ سفید محسوب میشود.
نکته مهمتر اینجاست که با این اشتباه استراتژیک، آمریکاییها دچار هزینههای سنگینی میشوند که خروج از منطقه، تنها یکقلم کوچک از آن به شمار میآید. این تحول ضدآمریکایی قطعاً نه با مذاکره بلکه با پاسخ متقابل و تشدید مقاومت به دست میآید و آیندهای سخت برای اشغالگران و جنایتکاران بینالمللی را نوید میدهد.
اول اینکه بازی جدید آمریکا و زمینبازی بدون اینکه ترامپ خود بداند، بهسرعت به نفع ایران و جریان مقاومت تغییر کرده است. بهاینترتیب که چه به پاسخ ایران و مقاومت واکنش نشان بدهد و چه ندهد، یک بازی دو سر باخت برای کاخ سفید رقم خواهد خورد.
واشنگتن اگر بنای پاسخ دادن داشته باشد، دومینویی آتشین را کلید میزند که پایگاهها و نیروهای نظامی، ناوها، کشتیها، هواپیماها و تمام ادوات و تجهیزاتش در سراسر منطقه به هدفی سهلالوصول تبدیل میشوند.
۹ پایگاه نظامی در عراق هر آن در تیررس رزمندگان حشد الشعبی و مردم خشمگین از دخالتهای آمریکا قرار دارند. کاخ سفید تصمیم گرفته از خطوط قرمز عبور کند، برای مدیریت اوضاع حتی وقیحانه خطونشان کشیده و ایران را به اصطلاح تهدید کرده که اگر پاسخ بدهد، پالایشگاههای نفت کشورمان را هدف قرار خواهد داد.
خب، اگر آمریکا پاسخ بدهد که اوضاع قابل پیشبینی است و طرفی که بیشترین تعداد نیرو و تجهیزات را بهصورت علنی در منطقه مستقر کرده، خسارات سنگینی را متحمل میشود. اما اگر پاسخ ندهد، فضاحت و تحقیر مضاعفی در مقایسه با ماجرای حمله به سفارت این کشور در بغداد و فرار سفیر آمریکا برای واشنگتن به همراه خواهد داشت.
دوم، ترامپ اصرار داشت که سیاست خارج کردن نیروهای آمریکایی از همسایه غربی عراق – بخوانید فرار از باتلاق سوریه – به ضعف و انفعال در برابر ایران یا کوتاه آمدن در مقابل جمهوری اسلامی حمل نشود، چون این راهبرد، مخالفینی در داخل آمریکا داشت که استدلال میکردند بازگشت سربازان پنتاگون به خانه، علاوه بر خالی کردن عرصه برای بازیگر مهمی همچون ایران، مرزهای رژیم جعلی صهیونیستی را دچار خطر جدی میکند و به مفهوم تنها گذاشتن متحدان منطقهای کاخ سفید در برابر نفوذ ایران در غرب آسیا نیز هست.
افزون بر این، رئیسجمهور مفلوک آمریکا با چالش مهم استیضاح از سوی رقبایش به اتهام «سوءاستفاده از قدرت» و «ممانعت از اجرای قانون» رو به رو بود. این نکته را نیز باید اضافه کرد که پس از حمله به سفارت آمریکا در لیبی که به کشته شدن سفیر این کشور در دوره اوباما منجر شد، ترامپ میخواست به هر ترتیب ممکن، حقارت حمله به سفارت آمریکا در بغداد را از دامن آلوده خود بزداید؛ لذا برای رفعورجوع همه این دردسرها، با بهانه کردن هلاکت یک پیمانکار آمریکایی در کرکوک به دست نیروهای بسیج مردمی عراق، دست به حماقتی تاریخی زد و با حمله به گردانهای حشد الشعبی در عراق و سوریه، از چاله به چاه افتاد؛ چاهی که با ترور حاج قاسم سلیمانی، سیاستهای منطقهای آمریکا را به درون خود کشید. در حال حاضر، آمریکا نهفقط در حال از دست دادن عراق است و نمایندگان و سیاسیون این کشور عزم خود را برای اخراج و یا حداقل محدود کردن فعالیت نیروهای این کشور جزم کردهاند، بلکه جای پایی در هیچکدام از ۱۲ استان آزاد شده سوریه (به جز ادلب و حسکه) ندارند. عمر حضور آمریکا در شمال این کشور برای غارت منابع نفتی نیز چندان به درازا نخواهد کشید.
سوم، پس از شهادت سردار سلیمانی، همه گروههای مقاومت اعم از یمن، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین بهصورت یکپارچه علیه این جنایت واکنش نشان داده و وعده انتقام سخت دادند. فلسطینیها پرچم رژیم صهیونیستی را در مراسم یادبود فرمانده شهید سپاه قدس به آتش کشیدند.
مردم عراق نمایشی پرشکوه از تشییعجنازه شهیدان حمله آمریکا بر پا کردند و تودهنی محکمی به «مایک پمپئو»، وزیر خارجه لمپن آمریکا زدند. پمپئو با انتشار ویدیویی از راهپیمایی تعداد اندکی از مردم عراق که شعارهای نامفهومی میدادند، مدعی شده بود که عراقیها پس از شنیدن خبر شهادت حاج قاسم سر از پا نشناخته و به خیابانها ریختهاند!
نکته اینجاست که این همافزایی و همگرایی بیسابقه، رویدادهای جدیدی در راستای ایجاد «تمدن نوین اسلامی» را بشارت میدهد. طرح «خاورمیانه جدید» که میراث «جورج بوش» پسر بود، در حال حاضر به دست ترامپ افتاده و این پروژه گسترده جز با درهم شکستن ساختارهای هژمونی آمریکا، نابود نخواهد شد.
موعد نابودی این طرح و برچیده شدن بساط آمریکا در غرب آسیا، امروز بیش از هر زمان دیگری نزدیک شده و در هر گوشهای از منطقه، نشانههایی از ترک خوردن و فرو ریختن قریبالوقوع پایههای سلطه آمریکا در خاورمیانه مشاهده میشود.
چهارم، اگر فرمانده شهید نیروی قدس سپاه نبود، جنگ ۳۳ روزه، ۳۳ ماه به طول میانجامید، نبرد ۲۲ روزه، ۲۲ ماه، جنگ ۹ ساله سوریه، دهها سال ادامه مییافت و هر تنش و جنگی به چندین دهه هرجومرج منتهی میشد.
آمریکا دو شریک جرم اصلی بهعلاوه تعدادی کوتوله مرتجع در همه جنگها و تنشهای منطقهای در کنار جنایت علیه سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی دارد که دست برتر مقاومت، امنیت و ارکان آنها را در هم خواهد کوبید: رژیم کودککش صهیونیستی و قبیله سعودی. این دو، اولین قربانیان حماقت و جنایت آمریکا خواهند بود که در آیندهای نهچندان دور، گرفتار گردابهای خشم نیروهای جهادی و مجاهدین اسلام و محور حق علیه باطلشده و با اضمحلال آنها، افق جدیدی در راستای ظهور منجی عالم بشریت (عج) ترسیم خواهد شد؛ ان شاءالله
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.