روزی روزگاری در استقلال
تیم فوتبال استقلال با جدایی استراماچونی دچار چالش سختی شده است.
خبرگزاری میزان -
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی ، روز گذشته (دوشنبه) باشگاه استقلال بیشترین خبر را در خبرگزاریها و سایر رسانهها داشت. استراماچونی در تصمیمی ناگهانی قراردادش را با استقلال فسخ کرد و به کشورش بازگشت و همین مسئله باعث شد اتفاقات دیگری هم برای این تیم رقم بخورد. هواداران به حدی از این موضوع عصبانی شدند که مقابل باشگاه استقلال تجمع کردند و اعتراض آنها به سکوهای ورزشگاه آزادی هم کشیده شد.
در حال حاضر صحبت هایی در مورد بازگشت استراماچونی به استقلال شنیده می شود اما اگر چنین اتفاقی هم رخ دهد نباید تصور کرد مشکل مدیریتی در استقلال به صورت ریشه ای حل شده است. بهرام افشارزاده، سید رضا افتخاری و امیرحسین فتحی ۳ مدیرعامل اخیر استقلال هستند، مدیرانی که در نهایت با شعارهای تند هواداران استقلال بدرقه شدند و این سیکل معبوب از گذشته تاکنون وجود داشته است. اینکه این افراد را چه کسانی و بر اساس چه معیارهای منصوب کرده اند نامشخص است، اما هر چه هست باید پذیرفت در فوتبال ایران مدیران تربیت شدهای برای مدیریت باشگاه های بزرگی همچون استقلال وجود ندارد و همه تصمیمات بر اساس سیاستهای پوپولیستی صورت میگیرد.
روز گذشته فتحی مذاکراتی با فرهاد مجیدی انجام داد تا حداقل مجبوبیت مجیدی بتواند عمر مدیریتی او را در استقلال بیشتر کند، هر چند در نهایت انتقادات آنقدر زیاد بود که مجبور به استعفا شد. از طرف دیگر وزارت ورزش هم چنین سیاستی را در پیش گرفته و در حال حاضر صحبت از بازگشت افرادی همچون علی فتح الله زاده و کاظم اولیایی به استقلال است. بازگشت هر کدام از این افراد بازگشت به گذشته خواهد بود و شاید در کوتاه مدت حضور این افراد باعث شود هواداران استقلال علیه مدیران ورزش کشور موضع گیری نکنند، اما انتخابهایی از این دست به مثابه از چاله به چاه افتادن است.
استقلال سالهاست درگیر چنین مشکلاتی است، اما هیچگاه مدیران استقلال اعتقادی به استعفا نداشتند و در نهایت هم برکنار می شدند یا اینکه آنها را مجبور به استعفا می کردند. شاید اگر این مدیران عملکرد مثبتی در باشگاه استقلال داشتند این طور میشد تلاش آنها را برای ماندن توجیه کرد که قرار نیست بر اساس شعارهای روی سکوها تصمیم گیری کرد، اما وقتی معیار موفق یا ناموفق بودن مدیران استقلال، عملکرد آنها باشد راهی به جز برکناری این مدیران نمیماند.
روزی روزگاری هواداران استقلال با قهرمانی تیمشان در ایران و آسیا احساس غرور میکردند، اما الان کار به جایی رسیده که آرزو میکنند تنها برای چند هفته صدرنشینی در لیگ برتر را تجربه کنند. این نتیجه مدیریت کسانی است که چیزی از علم مدیریت نمیدانند. جدایی استراماچونی از استقلال آخرین اتفاق نیست که این تیم به خاطر مدیریت نادرست دچار آن میشود. درمان این سوءمدیریت در گرو حضور مدیران بادانش است که تنها به منافع باشگاه فکر کنند و اهمیتی به منافع خود ندهند.
روز گذشته فتحی مذاکراتی با فرهاد مجیدی انجام داد تا حداقل مجبوبیت مجیدی بتواند عمر مدیریتی او را در استقلال بیشتر کند، هر چند در نهایت انتقادات آنقدر زیاد بود که مجبور به استعفا شد. از طرف دیگر وزارت ورزش هم چنین سیاستی را در پیش گرفته و در حال حاضر صحبت از بازگشت افرادی همچون علی فتح الله زاده و کاظم اولیایی به استقلال است. بازگشت هر کدام از این افراد بازگشت به گذشته خواهد بود و شاید در کوتاه مدت حضور این افراد باعث شود هواداران استقلال علیه مدیران ورزش کشور موضع گیری نکنند، اما انتخابهایی از این دست به مثابه از چاله به چاه افتادن است.
استقلال سالهاست درگیر چنین مشکلاتی است، اما هیچگاه مدیران استقلال اعتقادی به استعفا نداشتند و در نهایت هم برکنار می شدند یا اینکه آنها را مجبور به استعفا می کردند. شاید اگر این مدیران عملکرد مثبتی در باشگاه استقلال داشتند این طور میشد تلاش آنها را برای ماندن توجیه کرد که قرار نیست بر اساس شعارهای روی سکوها تصمیم گیری کرد، اما وقتی معیار موفق یا ناموفق بودن مدیران استقلال، عملکرد آنها باشد راهی به جز برکناری این مدیران نمیماند.
روزی روزگاری هواداران استقلال با قهرمانی تیمشان در ایران و آسیا احساس غرور میکردند، اما الان کار به جایی رسیده که آرزو میکنند تنها برای چند هفته صدرنشینی در لیگ برتر را تجربه کنند. این نتیجه مدیریت کسانی است که چیزی از علم مدیریت نمیدانند. جدایی استراماچونی از استقلال آخرین اتفاق نیست که این تیم به خاطر مدیریت نادرست دچار آن میشود. درمان این سوءمدیریت در گرو حضور مدیران بادانش است که تنها به منافع باشگاه فکر کنند و اهمیتی به منافع خود ندهند.
گزارش از آرش عبدی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *