سیره امام حسن عسکری(ع)؛ الگوی جوانان
به گزارش گروه سیاسی ، حضرت آیتالله خامنهای دربارهی امام حسن عسکری (علیهالسلام) فرمودند: «این روزها متعلق به امام عسکری (سلاماللّهعلیه) است، که میتواند الگوی همهی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان و مخالفان، همه، اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها.» ۱۰ اسفند ۱۳۹۰
باتوجه به اهمیتی که شناخت سیره و زمانه امام حسن عسکری (علیهالسلام) دارد و در این باره کمتر سخن به میان آمده است، بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت ظرفیت پنهان سیره و زمانه امام حسن عسکری (علیهالسلام) در الگودهی به جوانان را بررسی کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای دربارهی امام حسن عسکری (علیهالسلام) فرمودند: «این روزها متعلق به امام عسکری (سلاماللّهعلیه) است، که میتواند الگوی همهی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان و مخالفان، همه، اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها.» ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
* ملاحظه منابع مربوط به تاریخ و سیره زندگانی امام یازدهم شیعیان نشان میدهد، به رغم کوتاه بودن مدت امامت آن حضرت، محدودیتهای به وجود آمده توسط حکومت برای ایشان و پیروانشان به دلیل آگاهی عباسیان از تفکرات ائمه مبنی بر مستحق دانستن خود بر رهبری مسلمین، همان اخبار و روایات به دست رسیده درباره امام حسن عسکری (علیهالسّلام) نیز آنچنان که باید، مورد توجه و تحلیل قرار نگرفته و گاه از دیدگان شیعیان پنهان مانده است. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بخشهایی از ویژگیهای شخصیت آن امام همام به ظرفیت خاموش سبک و سیره زندگانی آن حضرت که میتواند الگویی ثمربخش برای جوانان تلقی شود، اشاره نموده و فرمودند:
«این روزها متعلق به امام عسکری (سلاماللّهعلیه) است، که میتواند الگوی همهی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیر معتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها. این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت.» (۱)
در یادداشت پیشرو، مرور کوتاه بر شرایط زمانه امام حسن عسکری (علیهالسلام) و طرح فضائل و مناقب آن حضرت توسط موافقان و مخالفان، به عنوان مقدمه برای طرح برخی محورهای منش و رفتار آن حضرت در دستور کار قرار گرفته است.
* محدودیتهای سیاسی و اجتماعی امام (علیهالسّلام) و پیروانشان
زمانه حضرت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) را باید از دشوارترین دورهها در طول زندگانی ائمه (علیهمالسّلام) دانست که هم آن حضرت و هم پیروانشان به طور بیسابقه با محدودیت سیاسی و اجتماعی مواجه شدند؛ تا آنجا که در هنگام حضور حضرت در زندان هم، جاسوسانی از ایشان مراقبت میکردند (۲) یا آزادی آن حضرت مشروط به آن بود که دوبار در هفته حضور خود را به دارالخلافه اعلام کنند. (۳) جالب است که اصحاب حضرت حتی اجازه صدا زدن ایشان را در مکانهای عمومی نداشتند (۴) و گاه پیش میآمد که آنان نیز همراه امام (علیهالسّلام) زندانی میشدند. (۵) در مورد چرایی فضای امنیتی در عصر حضرت عسکری (علیهالسّلام) باید گفت حکومت با جمع میان «آگاهیای که از تفکرات بنیادین رهبران امامیه داشت که خود را محقّ در حکومت بر مسلمانان میدانستند»، «فعالیت چشمگیر دیگر گروههای سیاسی که برای مخالفت با عباسیان دست به شمسیر شده بودند» و «سعایتهایی که بر ضد امام عسکری (علیهالسّلام) مبنی بر دریافت اموال یا وجوهات از مردم و یا دریافت و ارسال نامههای فراوان و به صورت مخفیانه میشد» اینگونه تحلیل میکرد که امام عنصری خطرناک است که میتواند تهدیدکننده منافع حکومت باشد. از این رو حدود ۶ سال امامت حضرت عسکری (علیهالسّلام)، همراه با اضطراب فراوان برای اصحاب و پیروان ایشان بود. اصحاب هم نسبت به احتمال ترور حضرت نگران بودند و هم نسبت به آینده و ادامه حیات اجتماعی خود و خانوادهشان. (۶)
* اقدامات مدبرانه حضرت برای حل مشکلات فکری، معنوی و مادی شیعیان
با این حال مشاهده میشود که امام (علیهالسّلام) حرکت پرشتاب دیگر ائمه (علیهمالسّلام) را در هدایت جامعه ادامه داده است. چنانچه با افزایش شمار شیعیان در برخی مناطق و یا مهاجرت برخی از آنان به مناطق دوردست که به خاطر تأمین معاش یا ظلم حکومت صورت میگرفت، وکلایی از سوی امام (علیهالسّلام) برای رتق و فتق امور شیعیان در آن شهرها معرفی میشد. (۷) برای نمونه امام (علیهالسّلام) فقط در محدوده ایران، با شیعیان حاضر در خراسان و جبال و گرگان گرفته تا قم و اهواز از طریق وکلا ارتباطی وثیق داشتند. (۸)
با افزایش شمار شیعیان و مهاجرت برخی از آنان به مناطق دوردست که به خاطر تأمین معاش یا ظلم حکومت صورت میگرفت، وکلایی از سوی امام (علیهالسّلام) برای رتق و فتق امور شیعیان در آن شهرها معرفی میشد. برای نمونه امام (علیهالسّلام) با شیعیان حاضر در خراسان و گرگان و قم و اهواز از طریق وکلا ارتباطی وثیق داشتند.
ایشان با وجود شرایط یاد شده در حل نیاز شیعیان به وسیله ارسال نامه، لحظهای درنگ نکردند. (۹) از طرح و رد بدعتهای حکومت ابایی نداشتند؛ و برای نمونه زینت کردن مساجد همچون قصرها را رد نمودند. (۱۰) با صراحت از ولایت امیرمؤمنان یاد میکردند؛ و برای نمونه مقصود پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) از عبارت «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاه» را روشن نمودن دسته حزب الله از میان فرقهها و گروههای دیگر خواندند. (۱۱) در همان شرایط اختناق، حضرت در عبارتی خود را از «شیران مبارز در برابر ظلم و ضربهزنندگان به صورت دشمن» خوانده است، (۱۲) و به نظر تنها با همین روحیه و ویژگی است که موفق شدند در شرایطی که باید مهمترین و آخرین زمینههای عصر غیبت را برای شیعیان فراهم کند، هم به حل مسائل فکری و معنوی شیعیان بپردازند و هم ارسال اموال برای حل مشکلات مالی آنان را پیگیری نمایند. (۱۳) در همین حین، تشکیلات وُکلا را انسجام بیشتری بخشد و با اتکا بر عنایت خداوند پیوسته در نامهها، پیروان را به ناچیز پنداشتن ظلمِ حاکمان در برابر امید و توکل بر خداوند سفارش نماید. (۱۴)
* اعتراف مخالفان فکری و دشمنان سیاسی بر جایگاه والای حضرت
نکته بسیار مهم، کلیدی و بیسابقه و کمتر مطرح شده درباره حضرت آن است که ایشان در حالی با دارا بودن حدود ۲۰ سال، به مقام امامت نائل شدند که اکثریت قریب به اتفاق پیروان حضرت هادی (علیهالسّلام)، تبعیت محض از آن حضرت را پذیرفته و اندکی هم که منحرف شده بودند، پس از مدتی کوتاه به اشتباه خود اعتراف نمودند. (۱۵) اهمیت این موضوع با این نکته روشنتر میشود که حضرت هادی (علیهالسّلام) به تصریح منابع تنها در ماههای آخر و به صورت محدود، فرصت معرفی فرزندشان به عنوان امام را پیدا کرده (۱۶) و حتی تا مدتی در دوران امام هادی (علیهالسّلام) برخی اصحاب به امامت دیگر فرزند ایشان اطمینان داشتند.
نکته بسیار مهم، کلیدی و بیسابقه و کمتر مطرح شده درباره حضرت آن است که ایشان در حالی با دارا بودن حدود ۲۰ سال، به مقام امامت نائل شدند که اکثریت قریب به اتفاق پیروان حضرت هادی (علیهالسّلام)، تبعیت محض از آن حضرت را پذیرفته و اندکی هم که منحرف شده بودند، پس از مدتی کوتاه به اشتباه خود اعتراف نمودند؛ بنابراین نقش ویژگیهای بارز شخصیتی امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در مقبولیتشان نزد شیعیان امری قطعی است. در مورد اعتراف صاحبان اندیشه به مقام حضرت نقل این روایت کافی است که وقتی خبر نگارش کتابی توسط یکی از علمای غیر شیعه درباره تناقض در قرآن به حضرت رسید، ایشان عباراتی را به شخصی آموزش دادند و نزد او فرستادند. وقتی این عالم برجسته سخنان را شنید، اظهار داشت «این سخنان برای تو و یا کسی در شأن تو نیست» و زمانی که متوجه شد استدلال مطرح شده از آنِ امام حسن عسکری (علیهالسّلام) است، پس از اعتراف به مقام اهلبیت (علیهمالسّلام) با عبارت «ماکان لیخرج مثل هذا الّا من هذا البیت»، دستور داد هرآنچه از کتاب مورد نظر را که نگاشته است، در آتش بسوزانند. (۱۷)
در مورد طرح شایستگی و مقام حضرت در بیان مخالفان سیاسی نیز میتوان برای نمونه از زندانبان ارشد حکومت که مخالف سرسخت علویان بود یاد کرد که وقتی پس از مدتی از او درباره سختگیری بر امام حسن عسکری (علیهالسّلام) پرسیدند و در مورد آن حضرت گزارش خواستند، وی تنها لب به ستایش از حضرت گشود و تأکید کرد حضرت دائماً با تواضع و خلوص در محل عبادت مشغول است. این موضوع سبب تحیّر حکومت از تحت تأثیر قرار گرفتن چنین فردی از حضرت شد. (۱۸) همچنین باید از احمدبنعبیداللهبنخاقان از گماشتگان حکومت عباسی یاد کرد که درباره حضرت این چنین اعتراف نمود که «مردی از اولاد علی را از لحاظ رفتار، وقار، پاکدامنی، نجابت و بزرگواری در خانواده خودش و بنیهاشم مانند حسنبنعلیبنمحمد، ابنالرضا ندیدم و نشناختم که خاندان خودش و بنیهاشم و سرلشکران و وزیران و همه مردم او را بر سالخوردگان و اشراف مقدم بدارند... از هر یک از بنیهاشم و سران و نویسندگان و قضات و فقها و مردم دیگر که میپرسیدم، او را در نهایت احترام و بزرگواری و مقام بلند و سخن نیک و تقدم بر تمام فامیل و بزرگترانش معرفی میکردند. این چنین بود که مقام و ارزش او در نظرم بزرگ شد؛ زیرا هیچ دشمن و دوست او را ندیدم، جز آنکه از او به نیکی یاد میکرد و مدحش مینمود». (۱۹)
* آخرین سفارشها در عصر حضور بر ضرورت الگوگیری از ائمه هدی
حضرت آیتالله خامنهای در فرمایشات نقل شده، بر ظرفیت الگوگیری جوانان از چنین شخصیت والایی که تنها ۲۸ سال حیات نمود، تأکید نمودند. اما پیش از اشاره به برخی محورهای شخصیت حضرت که میتواند اسوه جوانان امروز تلقی شود، شایسته است به تأکید و تصریح خود آن امام بر اهمیت و اولویت داشتن الگوگیری از ائمه هدی یاد کرد. برای نمونه امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در این راستا از سیره حضرت علی (علیهالسّلام) یاد میکرد که با آن مقام والا خود بر دست مهمانش آب میریخت تا دستشان را پس از غذا بشویند و هنگامی که فرد خجالت میکشید، امیرمؤمنان او را به خدا قسم میداد که راحت باش و بگذار این تکلیف را بجا آورم. همراه با طرح این موضوع، امام یازدهم تأکید مینمود که بدانید که هر که به حقوق برادرانش آشنا باشد و در ادای آن کوشاتر، نزد خداوند جایگاه والاتر دارد. (۲۰)
حضرت عسکری (علیهالسّلام) با نقل مستمر سیرهی ائمهی پیشین، آخرین تلاشها را در عصر حضور ائمه انجام داد تا شیعیان را متوجه ضرورت مشی و رفتار مطابق سیره و سبک زندگی ائمه در دوران غیبت نماید.
در موردی دیگر حضرت برای پیروان خود از ماجرای اجازه خواستن شیعیان برای ورود به حضرت رضا (علیهالسّلام) یاد نمود که، چون آنان خود را شیعه خوانده بودند، ایشان اجازه ورود آنان به محل سکونت خود را نداده و تأکید کرده بودند که چگونه خود را شیعه میخوانید درحالی که در بیشتر کارهایتان مخالف حضرت علی (علیهالسّلام) عمل میکنید؟ (۲۱) میتوان گفت حضرت عسکری (علیهالسّلام) با نقل مستمر سیرهی ائمهی پیشین، آخرین تلاشها را در عصر حضور ائمه انجام داد تا شیعیان را متوجه ضرورت مشی و رفتار مطابق سیره و سبک زندگی ائمه در دوران غیبت نماید.
* امام حسن عسکری (علیهالسّلام) اسوه جوانان امروز
اکنون با یادآوری شخصیت شجاع، مدبّر، مخلص و پرتلاش امام (علیهالسّلام) که در بخشهای پیش بدان اشاره رفت، در ادامه به مواردی از سیره و گفتار آن حضرت که میتواند اشتیاق و طعم خوش زندگی مطابق سیره حضرت عسکری (علیهالسّلام) را برای جوانان به تصویر کشد، اشاره میشود. یکی از گزارشها که میتواند برای جوانان مذهبی در عصر حاضر درسآموز باشد، روایتی است که مطابق با آن، امام (علیهالسّلام) ملاقات با یکی از اصحابشان را به تعویق انداختند و بعدها به او فرمودند چیزی درباره تو شنیدم که شایسته نیست و آن اینکه فردی را از خود رانده بودی. وقتی آن صحابی گریست و دلیل آورد که فرد مورد نظر گناهی بزرگ مرتکب شده بوده است، حضرت فرمودند «راست میگویی، اما باید چنین افرادی را در هر حال اکرام و احترام کرد و نباید تحقیرشان کرد یا به آنان توهین نمود. زیرا آنها به ما منتسب هستند و اگر چنین کنی از زیانکاران خواهی بود». وقتی آن فرد مورد اشاره بعدها این سخنان امام (علیهالسّلام) را شنید، از گناه دست برداشت و از پرهیزگاران زمانه شد و در نهایت در کنار مزار حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) دفن گردید. (۲۲)
بخش مهمی از سبک و سیرهی مورد نظر امام حسن عسکری (علیهالسّلام) از محتوای نامههای حضرت به شیعیان، قابل برداشت است. حضرت در یکی از نامهها اینگونه مرقوم فرمودند که «شما را به رعایت تقوا، کوشش در راه خدا، ادای امانت، طول سجود، به جا آوردن حق همسایه سفارش میکنم... هرکه اینگونه باشد شیعه است و مرا خوشحال میکند». در ادامهی این نامه، حضرت با تأکید بر اینکه زینت ما باشید نه مایهی شرمندگی ما، فرمودند «هر محبتی را به سوی ما کشیده و هر زشتی را از ما دور سازید... زیاد یاد خدا کنید، زیاد یاد مرگ کنید، زیاد قرآن بخوانید، زیاد صلوات بفرستید. آنچه را به شما سفارش کردم حفظ کنید که شما را به خدا میسپارم و بر شما سلام میفرستم». (۲۳)
پایانبخش یادداشت حاضر اشاره به این سیره حضرت است که همواره در عین تلاش مستمر و خستگیناپذیر و در عین تحمل سختیها، امیدبخش فکرها و جانهای خسته بودند. مطابق روایتی، آن امام در حالی که زندانی بودند، خطاب به یکی از پیروان در بند اسارت، او را با این کلام از نگرانی درباره غربت شیعیان یاری رساندند که «به خدا قسم خواهد آمد فرزندم؛ او که جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود درحالی که ظلم و ستم آن را فرا گرفته است». (۲۴)
پانوشت:
۱) بیانات دیدار اقشار مردم و خانواده شهدا و ایثارگران ۱۳۹۰/۱۲/۱۰.
۲) طبرسی، اعلام الوری، ص۳۵۴.
۳) طوسی، الغیبة، ص۱۳۹.
۴) برای نمونه، رک: اربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۲۱۸.
۵) همان، ص۱۳۲.
۶) برای نمونه، رک: سید بن طاووس، مهج الدعوات، ص۶۳.
۷) برای نمونه، رک: طوسی، الغیبة، ص۳۵۴.
۸) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۴۲۵؛ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۴۲۵ و ۴۲۷؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص۴۲۷.
۹) پاسخ به نامهها آنقدر در این دوره میتوانست خطرناک باشد، که خود حضرت گاه در ابتدای نامهها تصریح میکنند که «خداوند تو (نامه دهنده) و مرا در پوشش خود قرار دهد» (سید بن طاووس، مهج الدعوات، ص۴۴- ۴۵).
۱۰) طوسی، الغیبة، ص۲۰۶.
۱۱) اراد بذلک علما یعرف به حزب الله عند التفرقه (اربلی، کشف الغمة، ج۳، ص۲۱۹).
۱۲) هرچند این خبر مطابق نقل شهید اول است که تاکید میکند به دست خطی از آن حضرت دست یافته که در آن آمده است «نحن لیوث الوغی و غیوث الندی و طعنا العدی و...» (موسوعة الامام العسکری (علیهالسّلام)، ص۲۰۸)، اما به نظر همین شجاعت و جسارت امام (علیهالسّلام) است که سه خلیفه عباسی حضرت را زندانی کرده یا آرزوی قتل ایشان را در سر میپروراندند (طوسی، الغیبة، ص۱۳۴؛ سیدبنطاووس، مهج الدعوات، ص۳۴۴).
۱۳) برای نمونه
۱۴) طوسی، الغیبة، ص۳۵۷.
۱۵) نوبختی، فرق الشیعة، ص۹۵ و ۱۳۸.
۱۶) برای نمونه، رک: طبرسی، اعلام الوری، ص۳۵۱.
۱۷) ابن شهرآشوب، مناقب آلابیطالب، ج۴، ص۴۲۴.
۱۸) کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۱۲؛ مفید، ارشاد، ج۲، ص ۳۳۴.
۱۹) کلینی، الکافی، ج۱، ص ۵۰۳.
۲۰) طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۵۱۷.
۲۱) همان، ص۴۵۹.
۲۲) موسوعة الامام العسکری (علیهالسّلام)، ص۲۷۵.
۲۳) همان، ص۳۱۵.
۲۴) «والله سیکون لی ولد یملا الارض عدلا کما ملئت ظلما و جورا»؛ اربلی، کشف الغمه، ج۳، ص۳۰۷.