نمایشنامه «۵۹/۶/۳۰»، روایتی متفاوت از جبهههای حق علیه باطل
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، نمایشنامه «۵۹/۶/۳۰» با موضوع دفاع مقدس نوشته کرامت یزدانی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده و هماکنون در اختیار مخاطبان و اهالی کتاب قرار گرفته است.
کرامت یزدانی درباره این اثر گفت: این کتاب نگاهی برابر از زاویه دید مردم ایران و عراق به جنگ تحمیلی دارد چرا که این جنگ تلخ و ناگوار که از طرف صدام و رژیم بعث عراق به ملت ایران و مردم ستمدیده عراق تحمیل شد برای هر دو ملت ویران کننده و خسارتبار بود.
وی با بیان اینکه این نمایشنامه، بازنمای یک پیوند عروسی در آستانه جنگ است، بیان کرد: این جنگ موجب گسست و قطع ارتباط بین دو ملتِ دوست، همسایه، هم دین و همریشه شد. طبیعت جنگ خصومت و دشمنی است و کسی نمیداند گلولهها از کجا شلیک میشود و مسبب آن کیست؟
این نویسنده افزود: آن عروسی به عزا و دوستی و مراوده دو روستا که در دو طرف یک مرز آبی قرار دارند به خصومت و دشمنی ناخواستهای تبدیل میشود. سالها بعد پیرزنی نابینا که البته میتواند نماد یک پیر روشندل و دنیا دیده باشد با افسوس و حسرت و مویه و زاریکردن برای هر دو طرف، این ماجرا را روایت میکند.
یزدانی با بیان اینکه در این اثر، هیچگونه جانبداری و طرفداری از دو ملت نشده گفت: تلاش شده به طور مساوی و یکسان به هر دو طرف نگریسته شود، چون باور داریم این جنگ به هر دو ملت تحمیل شده است.
وی ادامه داد: «۵۹/۶/۳۰» روایت یک روز قبل از آغاز جنگ رسمی عراق علیه ایران است و در حقیقت آخرین روز آرامش بین دو کشور تا پایان جنگ بود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم؛ «آدما قصهها و حکایتا رو با خودشون ایوَر و اووَر میبرن و هی به قصههاشون پرو بال میدن. اگرم آدم بخواد از سرگذشت خودش فرار کنه، قصهها پا در میآرن، جون میگیرن و راه میافتن و میآن دنبالش. میفهمی چی میگم؟ مو خودم بچهی این شطم، لب ساحل به دنیا اومدم، پا هِشتم رو ماسههای داغش و قد کشیدم، بزرگ شدم، به صدای نیهای همی نیزار عاشق شدم، یه عشقی مث طعم خسبک. مو به خرمای نارس میگیم خسبک. شما چی میگید؟».