روایتی از یک مرگ مغزی!
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه حمایت ۱. سران کشورهای عضو ائتلاف آتلانتیک شمالی (ناتو) از دیروز (سهشنبه) به مناسبت هفتادمین سالروز تشکیل این نهاد نظامی، در نشستی دو روزه در انگلیس گرد هم آمدهاند تا به این بهانه، موانع و چالشهای پیش رو را واکاوی و برای آن راهحلی بیابند.
این جلسه که امروز به پایان میرسد، زیر سایه سنگین اظهار نظر شاذ «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه درباره کارکرد فشل این سازمان نظامی برگزار شده است.
کلیددار کاخ الیزه از تکروی و پدرخواندگی آمریکا و سبکسری ترکیه بهعنوان یکی از اعضای ناتو در جریان حمله بدون هماهنگی به شمال سوریه بهشدت عصبانی و در عین حال ناامید است و حدود سه هفته پیش، از کلیدواژه «مرگ مغزی» برای توصیف کارکرد این سازمان نظامی استفاده کرد.
این سخنان، با بازخوردهای متفاوتی بهویژه از جانب ترامپ و اردوغان مواجه شد. رئیسجمهور آمریکا روز گذشته، اظهارات مکرون را «زننده» خواند و تصریح کرد که هیچ کشوری بهاندازه فرانسه به ناتو نیاز ندارد. اردوغان نیز به رئیسجمهور فرانسه توصیه کرد که مرگ مغزی خودش را چک کند!
۲. پاریس در سال ۱۹۴۹ - چهار سال پس از پایان جنگ جهانی دوم - به همراه انگلیس، هلند، بلژیک، لوکزامبورگ و آمریکا، بنای ناتو را پیریزی کرد و بهتدریج دیگر کشورها را به این سازمان فراخواند.
مؤسسان ناتو انتظار داشتند که در دفاع از اروپای واحد به علاوه ترکیه، آمریکا و کانادا، سیاستهای مشترکی اتخاذ شود و لذا اساسنامهای را شامل ۱۴ بند به تصویب رساندند.
این در حالی است که ترامپ پس از روی کار آمدن، بنای تعیین تکلیف و فشار بر اعضای آن را گذاشت و در اجلاس دو سال پیش ناتو صراحتاً از تأکید بر اجرای ماده پنج این سازمان مبنی بر دفاع اعضا از یکدیگر در هنگام حمله نظامی سرباز زد.
وی در نشست سال گذشته نیز تهدید کرد که چنانچه اعضا به تعهدات مالی خود عمل نکنند، از این پیمان خارج خواهد شد.
رئیسجمهور آمریکا همچنین سال گذشته انتقادات بسیاری در این رابطه به آلمان وارد و «آنگلا مرکل»، صدر اعظم این کشور را متهم کرد که با انعقاد قراردادهای هنگفت گاز با روسیه، به این کشور در تقویت نظامی علیه ناتو کمک میکند.
کشورهای عضو در سال ۲۰۱۴ متعهد شدند که تا سال ۲۰۲۴، دو درصد از تولید ناخالص ملی خود را صرف هزینههای ناتو کنند، اما فرانسه در سال ۲۰۲۵ به این هدف میرسد و آلمان نیز راهی طولانی برای عمل به تعهدش دارد.
از سوی دیگر، «ینس استولتنبرگ»، دبیر کل ناتو اطمینان داده که در مقایسه با سال ۲۰۱۶، هزینههای دفاعی این سازمان تا ۱۳۰ میلیارد دلار افزایش یابد، ولی اعضای آن از اینکه شاید این مبلغ، ترامپ را راضی نکند، نگران هستند.
این در حالی است که ناتو در هیچ دورهای تا به این اندازه تحت فشار قرار نداشته و دچار سردرگمی نشده بود.
۳. با نگاهی عمیقتر، باید تصریح کرد که سیاستها و رویکردهای کاخ سفید موجب این سطح از شکاف و ناامیدی در میان اعضای ناتو شده است. آمریکا خود را کشوری میداند که کمترین سود را از ناتو میبرد و ترامپ دیگر نمیخواهد جور بدعهدی اروپا در زمینه تأمین مالی این سازمان را به دوش بکشد.
تهدید رئیسجمهور آمریکا برای خروج از ناتو به مفهوم از دست رفتن نفوذ و قدرت این پیمان است و اعتبار آن را زیر سؤال میبرد. در جریان حمله نظامی ناتو به لیبی، اگر آمریکا پیشتاز نبود، این حمله سازمان نمییافت و خیال اروپا از بابت حکومت «معمر قذافی» راحت نمیشد.
از طرفی، اروپا نزدیک به یک دهه با بحران مهاجرانی مواجه است که به دلیل سیاست تروریست پرور واشنگتن در سوریه سر باز کرده است. سرقت نفت سوریه، سهم آمریکاست، ولی سرازیر شدن میلیونها مهاجر به قاره سبز، سهم اروپا که تهدیدات امنیتی برای آنها به ارمغان آورده است.
اروپا همچنین، آمریکا را مسئول جری شدن ترکیه برای حمله به شمال سوریه میداند.
بهزعم اروپا، مصالحه اردوغان و واشنگتن بر سر موضوعات منطقهای بهویژه سرنوشت کردهای سوریه، ترکیه را به حمله یکجانبه و بدون اطلاع و هماهنگی به همسایه جنوبی خود تشویق کرده است. به همین اعتبار است که ترکیه در جواب انتقادات فرانسه، پاسخ سر بالا میدهد؛ موضعی که برای اروپاییها بسیار گران است، چون وزن آنکارا را در حدی نمیدانند که به عضویت دائم اتحادیه اروپا در آید.
۴. سیاستهای آمریکا نهفقط بر ناتو بلکه بر اروپای واحد نیز تأثیر منفی گذاشته است. ترامپ را میتوان به دلیل تشویق انگلیس و فرانسه به جدا شدن از دیگر کشورهای این اتحادیه، کاتالیزور واگرایی اروپا نامید.
مکرون در آن گفت و گوی جنجالی با نشریه «اکونومیست» که ناتو را مبتلا به مرگ مغزی دانسته بود، در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا سخنانش از جنس مبالغه نیست، تصریح کرد: «من قصد اغراق در شرایط را ندارم و میخواهم صریح سخن بگویم. تنها کافی است تحولات اخیر جهان را موردتوجه قرار داد؛ تغییراتی که همین پنج سال پیش تصور ناشدنی بودند. چالش برگزیت، دشواری پیشبرد برنامهها در اتحادیه اروپا، آمریکا که در حوزههای استراتژیک به شرکای اروپایی خود پشت کرد.»
ترامپ ترجیح میدهد که با کاشتن بذر اختلاف در میان کشورهای اروپایی، پیمانهای دو جانبه با آنها منعقد کند، همچنان که به انگلیس وعده کرده تا در صورت نهایی کردن برگزیت، قراردادهای هنگفت تجاری با لندن ببندد.
به بیان دیگر، آمریکا با در پیش گرفتن سیاستهای مشکلساز و تنشآفرین، در پی گلآلود کردن آب در اتحادیه اروپاست.
از نظر ترامپ، ناتو یک سپر محافظ در طرفین آتلانتیک بهمنظور حفظ آرمانهای غربی نیست، بلکه آن را پیمانی کوچک متشکل از اعضایی ضعیف میداند که قادر به دفاع از خود نیستند و باید برای حفاظت از خود، هزینه بیشتری بپردازند.
چنانچه این رویه ادامه پیدا کند، احتمال تشکیل نظام دفاع بومی و کانونهای سیاسی و اقتصادی جدید در این قاره بعید نیست.