شرایط واخواست برات و نحوه ابلاغ آن تعیین تکلیف شد/شناسایی تکالیف براتگیر و براتدهنده
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ؛ نمایندگان در جلسه علنی امروز سهشنبه مجلس شورای اسلامی با مواد ۴۱۳ تا ۴۴۳ لایحه تجارت موافقت کردند.
براساس ماده ۴۱۳؛ واخواست در موارد زیر انجام میشود:
۱- نکول
۲- عدم پرداخت
همچنین به موجب ماده ۴۱۴ این لایحه؛ انجام واخواست ضروری است، مگر در مواردی که طبق مقررات این قانون دارنده از انجام آن معاف شده باشد.
همچنین به موجب ماده ۴۱۵ این لایحه؛ واخواست نکول صرفاً بهوسیله اظهارنامهای که ظرف مهلت مقرر مطابق مقررات این قانون تنظیم میشود، به عمل میآید. اظهارنامه مذکور واخواستنامه نکول نامیده میشود.
پیرو ماده ۴۱۶ این لایحه؛ واخواست عدم پرداخت صرفاً بهوسیله اظهارنامه رسمی مخصوصی که ظرف مهلت مقرر مطابق مقررات این قانون تنظیم میشود، به عمل میآید. اظهارنامه مذکور واخواستنامه عدم پرداخت نامیده میشود.
براساس ماده ۴۱۷ لایحه تجارت؛ اظهارنامهای که برای انجام واخواست تنظیم میشود باید متضمن واژه «واخواستنامه» و امر به پرداخت وجه برات باشد و تصویر مصدق کامل برات با کلیه محتو یات آن اعم از قبول و ظهرنویسی و سایر موارد به اظهارنامه ضمیمه شود.
براساس ماده ۴۱۸ لایحه تجارت ؛ واخواستنامه به اشخاص زیر ابلاغ میشود:
۱- براتگیر
۲- اشخاصی که احتیاطاً در متن برات برای پرداخت وجه معین شدهاند.
۳- شخص ثالث قبولکننده برات
در ماده ۴۱۹ آمده است؛ واخواستنامه طبق مقررات آیین دادرسی مدنی ابلاغ میشود.
در ماده ۴۲۰ لایحه مذکور آمده است؛ چنانچه بانک به عنوان محل پرداخت برات تعیین شده یا دارنده، برات را برای وصول وجه سند به بانک تسلیم کرده باشد، بانک مکلف است در صورت عدم پرداخت برات، حداکثر ظرف مدت دو روز کاری از سررسید، به تقاضای دارنده برات، گواهینامهای با محتویات زیر صادر و به وی تسلیم کند. گواهینامه عدم پرداختی که بانک صادر میکند، جایگزین واخواستنامه عدم پرداخت محسوب میشود.
۱- مشخصات کامل برات
۲- نام برات دهنده
۳- هویت و نشانی کامل براتگیر (صاحب حساب)
۴- میزان موجودی حساب درصورت عدم کفایت و یا تصریح به کفایت موجودی
۵- تاریخ ارائه برات به بانک
۶- گواهی مطابقت یا عدم مطابقت امضاء براتگیر با نمونه امضاء یا مهر و امضای موجود در بانک، عندالاقتضاء
۷- نام و نشانی کامل دارنده برات
۸- علت یا علل عدم پرداخت
تبصره ۱- چنانچه موجودی حساب براتگیر نزد بانک کمتر از مبلغ برات باشد، بانک مکلف است به تقاضای دارنده برات مبلغ موجود در حساب را در قبال درج این پرداخت بر روی برات و أخذ رسید پرداخت و گواهینامه عدمپرداخت را با تصریح به مبلغ پرداختشده صادرکند.
تبصره ۲- چنانچه أخذ قبول برات نیز به بانک موکول شده باشد، بانک مکلف است در صورت نکول برات گواهینامهای مشتمل بر بندهای (۱)، (۲)، (۳)، (۵) و (۷) این ماده صادر نماید. گواهینامه نکولی که بانک صادر میکند، جایگزین واخواستنامه نکول محسوب میشود.
همچنین به موجب ماده ۴۲۱ لایحه تجارت؛ بانک مکلف است نسخه دوم گواهینامه نکول یا عدم پرداخت را فوراً برای براتگیر ارسال کند. بانک مسؤول خسارات ناشی از خودداری از صدور گواهینامه نکول یا عدم پرداخت ویا صدور نادرست و ناقص آن یا عدم اطلاع به براتگیر است.
همچنین به موجب ماده ۴۲۲ این لایحه؛ در صورت مفقودشدن برات، به هر علت، دارنده آن میتواند به موجب اظهارنامه رسمی به هر یک از مسؤولان سند دستور عدم پرداخت و در صورت عدم قبول برات به براتگیر دستور عدم قبول دهد. این اظهارنامه علاوه بر نام براتدهنده و براتگیر و مبلغ و سررسید برات باید متضمن بیان نحوه تحصیل سند و علت فقدان آن باشد. در صورت تقاضای دارنده، هر یک از مسؤولان سند باید وی را برای ابلاغ دستور عدم پرداخت به مسؤول پیش از خود راهنمایی کند تا به براتدهنده برسد. هریک از مسؤولان سند در صورت امتناع از راهنمایی دارنده، مسؤول پرداخت وجه برات و خساراتی است که بر دارنده برات مفقود وارد شدهاست. دستوردهنده مکلف است ظرف مدت یکهفته از ارسال اظهارنامه متضمن دستور عدم قبول یا پرداخت ادعای مفقودشدن برات را نزد دادگاه صالح در محل پرداخت وجه سند به موجب دادخواست علیه کلیه مسؤولان سند ثبت کند. این دادخواست باید به کلیه مسؤولان سند ابلاغ شود. در صورت عدم ثبت دادخواست مذکور ظرف مهلت مقرر، دستور عدم قبول یا پرداخت بلااثر میشود و دستوردهنده امکان صدور دستور مجدد نخواهد داشت.
براساس ماده 423 لایحه تجارت؛ تا زمانی که سررسید برات مفقود فرا نرسیده است، دارنده میتواند با اثبات تعلق برات مفقود به خود و دادن تأمین مناسب به موجب دستور دادگاه از صادرکننده نسخه جایگزین مطالبه کند. صادرکننده سند جایگزین باید بر روی آن عبارت «نسخه جایگزین» را درج کند.
پیرو تصویب ماده ۴۲۴ لایحه تجارت تاکید شد؛ دارنده برات مفقود برای تحصیل نسخه جایگزین میتواند به ظهرنویس پیش از خود رجوع کند. هر یک از ظهرنویسان نیز ملزم است دارنده برات مذکور را برای مراجعه به ظهرنویس پیش از خود راهنمایی کنند تا به براتدهنده برسد. هزینه این اقدامات بر عهده دارنده برات مفقود است. ظهرنویس در صورت امتناع از راهنمایی دارنده، مسؤول پرداخت وجه برات و خساراتی است که به دارنده برات مفقود وارد شده است.
براساس ماده ۴۲۵ لایحه تجارت؛ چنانچه سررسید برات مفقودشده فرارسیده باشد، دارنده فقط میتواند با اثبات تعلق برات مفقود به خود و دادن تأمین مناسب، به موجب دستور دادگاهی که ادعای فقدان سند نزد آن به ثبت رسیده است، پرداخت وجه برات را از مسؤولان سند مطالبه کند. در اجرای دستور مذکور، وجه برات بدواً از براتگیر مطالبه میشود و چنانچه به هر علت وصول وجه برات از براتگیر ممکن نشود، این دستور علیه سایر مسؤولان سند قابل اجراء خواهد بود. چنانچه دارنده برات مفقود به یکی از مسؤولان سند دستور عدم پرداخت نداده ویا دادخواست ادعای فقدان سند را علیه وی ثبت نکرده و آن مسؤول بهموجب این قانون وجه سند را پس از ارائه سند پرداخته باشد، بریءالذمه میشود و کلیه حقوق ناشی از سند را به دست میآورد و میتواند به مسؤولان پیش از خود رجوع کند، حتی اگر به آنها دستور عدمپرداخت داده شده باشد.
به موجب ماده ۴۲۶ لایحه تجارت؛ چنانچه هریک از مسؤولان سند اطلاعات و مدارکی داشته باشد که میتواند مالکیت شخص مدعی فقدان سند بر آن را اثبات کند، وی ملزم به ارائه اطلاعات و مدارک مذکور است و درصورت تخلف مسؤول خسارت واردشده میباشند.
براساس ماده ۴۲۷ لایحه تجارت؛ اگر دارنده برات مفقود تأمین موضوع مواد (۴۲۳) یا (۴۲۵) این قانون را تسلیم نکند، سه سال پس از سررسید و با اثبات تعلق برات مفقود به خود و بدون دادن تأمین میتواند پرداخت وجه برات را به موجب حکم دادگاه از قبولکننده یا براتدهندهای که برات او قبول نشده است، مطالبه کند. در هر حال، دارنده پس از اثبات تعلق برات مفقود به خود میتواند از دادگاه تقاضا کند که شخص مذکور وجه سند را در صورتی که حال باشد، بهفوریت و در صورتی که مؤجّل باشد، پس از انقضای أجل، به صندوق دادگستری بسپارد. در این صورت، پرداخت وجه تودیعشده به دارنده منوط به سپردن تأمین یا گذشتن سهسال از سررسید سند است.
همچنین به موجب ماده ۴۲۸ لایحه تجارت؛ چنانچه پس از گذشت سهسال از سررسید برات مفقود مبلغ آن بهطور رسمی مطالبه یا در مورد آن اقامه دعوا نشود، دارنده نمیتواند از حیث تعهد براتی به مسؤولان سند رجوع کند. پس از گذشت مهلت مذکور، از تأمین موضوع مواد (۴۲۳) یا (۴۲۵) این قانون به درخواست تأمیندهنده فوراً رفع اثر میشود.
به موجب ماده ۴۲۹ لایحه تجارت؛ اگر پیش از مهلت تعیین شده در ماده (۴۲۸) این قانون سند ارائه شود، متعهد سند باید ارائهکننده سند را به دادگاهی که ادعای فقدان سند نزد آن به ثبت رسیده است، دلالت کند. در صورت رجوع ارائهکننده سند به دادگاه مذکور، دادگاه به مدعی فقدان سند اخطار میکند که دعوای خود را نزد همان دادگاه علیه ارائهکننده سند اقامه کند. در غیر این صورت، ادعای فقدان سند بلااثر است و ارائهکننده میتواند وجه سند را از کلیه مسؤولان آن مطالبه نماید.
براساس ماده ۴۳۰ لایحه تجارت؛ هرگاه ادعای شخصی که به موجب ماده (۴۲۲) این قانون دستور عدم پرداخت داده است، بلااثر شود، هریک از متعهدان سند مکلف به پرداخت وجه آن هستند و شخصی که دستور عدم پرداخت داده است مکلف به جبران خسارات واردشده به دارنده است و در صورت علم به بلاوجه بودن دستور عدم پرداخت به جزای نقدی معادل نصف مبلغ مندرج در سند محکوم میشود.
پیرو ماده ۴۳۱ لایحه تجارت؛ در هر حال، اگر ارائهکننده سند به تشخیص دادگاه تأمین کافی بدهد، دادگاه دستور پرداخت وجه سند را صادر میکند و مسؤولان سند مکلف به پرداخت وجه برات به وی هستند، مشروط بر اینکه وجه سند به موجب مقررات این مبحث به دارنده برات مفقود پرداخت نشده باشد. هرگاه ادعای شخصی که به موجب ماده (۴۲۲) این قانون دستور عدم پرداخت داده است، بلااثر شود، از تأمین مذکور فوراً رفع اثر میشود.
به موجب ماده ۴۳۲ لایحه تجارت؛ مبدأ محاسبه خسارت تأخیر پرداخت در مورد سند مفقود روز ارائه تأمین است.
براساس ماده ۴۳۴ لایحه تجارت؛ شرایط شکلی تعهدات براتی تابع قانون دولتی است که تعهد مذکور در سرزمین آن شکل گرفته است. با وجود این، اگر انجام یک تعهد مطابق مقررات مذکور معتبر نبوده، ولی با مقررات کشور محل تعهد بعدی هماهنگ باشد، صرف عدم رعایت شرایط شکلی تعهد مذکور بر اساس قانون حاکم، به اعتبار تعهد بعدی خدشهای وارد نمیکند.
ماده ۴۳۵ اذعان میدارد؛ آثار تعهدات قبولکننده برات یا متعهد سفته بر اساس قانون محل پرداخت این اسناد معین میگردد. آثار امضای دیگر متعهدان سند، تابع قانون دولتی است که امضاهای مذکور در سرزمین آن انجام شده است.
براساس ماده ۴۳۶ لایحه مذکور؛ مهلت مقرر برای اعمال حق رجوع در مورد همه امضاهای مندرج در سند بر اساس قانون محل تنظیم سند، معین میشود.
در ماده ۴۳۷ آمده است؛ انتقال یا عدم انتقال محل برات با صدور سند تابع قانون محل تنظیم سند است.
ماده ۴۳۸ بیان میکند؛ امکان قبول جزئی و پرداخت جزئی تابع قانون دولت محل پرداخت وجه سند است.
همچنین به موجب ماده 439 لایحه تجارت؛ شکل واخواست، مهلتهای واخواست، تشریفات لازم جهت اجرا یا تأمین خواسته تابع قوانین دولتی است که واخواست یا عمل حقوقی مورد نظر باید در قلمرو آن انجام گیرد.
براساس ماده ۴۴۰ لایحه مذکور؛ ترتیبات مقرر در صورت فقدان یا سرقت برات تابع قانون دولت محل پرداخت برات است.
براساس ماده ۴۴۲ لایحه تجارت؛ عنوان دادگاه در این کتاب شامل هر مرجع صالح برای رسیدگی به دعوا یا مرجع داوری نیز میشود.
در ماده ۴۴۳ این لایحه آمده است: هرگاه چند شخص از مسؤولان برات ورشکسته شوند، دارنده برات میتواند در هر یک از هیأتهای بستانکاران یا در تمام آنها برای وصول تمام طلب خود شامل وجه برات، خسارت تأخیر و هزینههای قانونی داخل شود تا طلب خود را بهطور کامل وصول کند. مدیر تصفیه هیچیک از ورشکستگان نمیتواند برای وجهی که به دارنده مذکور پرداخت میشود به مدیر تصفیه ورشکسته دیگری که دارنده بابت آن سند در هیأت بستانکاران وی وارد شده است رجوع کند، مگر اینکه مجموع مبالغی که از اموال همه ورشکستگان به دارنده تخصیص مییابد بیش از میزان طلب او باشد. در اینصورت مبالغ تخصیصیافته مازاد، به ترتیب، جزء دارایی آخرین شخصی محسوب میگردد که بابت این سند به ورشکسته مذکور حق رجوع دارد.
تبصره- مفاد این ماده در مورد ورشکستگی اشخاص متعددی که در ایفای یک تعهد مسؤولیت تضامنی دارند مجری است.