چگونه از خداوند متعال طلب مغفرت کنیم؟
گروه فرهنگی _ فواید استغفار، استغفار، یعنی طلب مغفرت و آمرزش الهی برای گناهان. این استغفار اگر درست انجام گیرد، باب برکات الهی را به روی انسان باز میکند. همه آنچه که یک فرد بشر و یک جامعه انسانی از الطاف الهی احتیاج دارد – تفضلات الهی، رحمت الهی ، نورانیت الهی، هدایت الهی، توفیق از سوی پروردگار، کمک درکارها، فتوح در میدانهای گوناگون – به وسیله گناهانی که ما انجام میدهیم، راهش بسته میشود. گناه، میان ما و رحمت و تفضلات الهی، حجاب میشود. استغفار، این حجاب را بر میدارد و راه رحمت و تفضل خدا به سوی ما باز میشود. این، فایده استغفار است.
لذا شما چند جا در آیات قرآن ملاحظه میکنید که برای استغفار، فواید دنیوی و گاهی فواید اخروی، مترتب دانسته شده است. مثلا :" استغفروا ربّکم ثم توبوا الیه ... یرسل السّماء علیکم مدرارا" و از این قبیل. همه اینها، این طور قابل فهم و قابل توجیه است که راه این تفضلات الهی، به برکت استغفار ، به سوی دل و جسم انسان و جامعه انسانی باز میشود. لذا استفغار مهم است.
***استغفار، یکی از ارکان توبه
خود استغفار، در واقع جزئی از توبه است. توبه هم یعنی بازگشت به سوی خدا. بنابر این، یعنی طلب آمرزش ازخدای متعال . این یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. یعنی خداوند متعال، باب توبه را به روی بندگان باز کرده است، تا آنها بتوانند در راه کمال پیش بروند و گناه زمینگیرشان نکند؛ چون گناه، انسان را از اوج اعتلای انسانی، ساقط میکند. هر کدام از گناهان ، ضربهای به روح انسان ، صفای انسانی، معنویت و اعتزاز روحی وارد میآورند و شفافیت روح انسان را از بین میبرند و آن را کدر میکنند. گناه، آن جنبه معنویتی را که در انسان است و مایه تمایز انسان با بقیه موجودات این عالم ماده است، از شفافیت میاندازد و او را به حیوانات و جمادات نزدیک میکند.
***ناکامی انسان به خاطر گناهان مرتکب شده
گناهان در زندگی انسان، علاوه بر این جنبه معنوی عدم موفقیتهایی را نیز به بار میآورند. بسیاری از میدانهای تحرک بشری وجود دارد که انسان به خاطر گناهانی که از او سرزده است، در آنها ناکام میشود. اینها البته توجیه علمی و فلسفی و روانی هم دارد؛ صرف تعبد یا بیان الفاظ نیست. چطور می شود که گناه، انسان را زمینگیر میکند؟ مثلا در جنگ احد، به خاطر کوتاهی و تقصیر جمعی از مسلمین پیروزی اولیه تبدیل به شکست شد. یعنی مسلمین اول پیروز شدند؛ ولی بعد کماندارانی که باید در شکاف کوه می نشستند و پشت جبهه را نفوذ ناپذیر میکردند به طمع غنیمت سنگر خودشان را رها کردند و به طرف میدان آمدند و دشمن هم از پشت آنها را دور زد و با یک شبیخون، حملهای غافلگیرانه کرد و مسلمانان را تار و مار نمود. شکست احد از این جا به وجود آمد.
***اثر گذاری گناهان در مقابله با دشمن
درسوره آل عمران، شاید ده ، دوازده آیه و یا بیشتر راجع به همین قضیه شکست است. چون مسلمانان از نظر روحی به شدت متلاطم و ناآرام بودند و این شکست برایشان خیلی سنگین تمام شده بود، آیات قرآن هم آرامششان می داد، هم هدایتشان میکرد و هم به آنها تفهیم می نمود که چه شد شما این شکست را متحمل شدید و این حادثه از کجا آمد. بعد به این آیه شریفه می رسد که می فرماید :" ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم الشطان ببعض ما کسبوا "یعنی اینکه دیدید عده ای از شما در جنگ احد پشت به دشمن کردند و تن به شکست دادند. مسئله اینها از قبل زمینه سازی شده بود اینها اشکال درونی داشتند شیطان اینها را به کمک کارهایی که قبلا کرده بودند، به لغزش وادار کرد. یعنی گناهان قبلی اثرش را در جبهه ظاهر میکند؛ در جبهه نظامی، در جبهه سیاسی، در مقابله با دشمن، در کار سازندگی، درکار تعلیم وتربیت، آنجایی که استقامت لازم است ، آن جایی که فهم و درک دقیق لازم است ، آنجایی که انسان باید مثل فولاد بتواند ببرّد و پیش برود و موانع جلو او را نگیرد. البته گناهانی که توبه نصوح و استغفار حقیقی از آنها حاصل نشده باشد. در همین سوره آیه دیگری هست که آن هم به صورت دیگری، همین معنا را بیان میکند.
***فراهم شدن حادثه و مصیبت، از گناهان
قرآن میخواهد بگوید، تعجبی ندارد که شما شکست خوردید و در جبهه جنگ برایتان مشکلی پیش آمد. از این قبیل مسائل پیش می آید و قبلا هم پیش آمده است. می فرماید:" و کأین من نبیّ قاتل معه ربیون کثیر فما وهنوا لما اصابهم فی سبیل الله و ما ضعفوا و ما استکانوا" یعنی چه خبر است؟ شما از این که در جنگ احد، شکستی برایتان پیش آمده است و عده ای کشته شدهاند، همه متلاطم و ناراحت شده اید بعضی ها احساس ضعف و یأس میکنید. نه؛ برای پیامبران قبلی هم در میدان جنگ حوادثی پیش می آمد که به خاطر آنچه که پیش می آید، احساس ضعف و سستی نمیکردند. بعد می فرماید:" و ما کان قولهم الا ان قالوا ربنا اغفرلنا و اسرافنا فیامرنا" یعنی در گذشته، وقتی اصحاب و حواریون پیامبران، در جنگها و حوادث گوناگون؛ دچار مصیبتی می شدند روی دعا به جانب پروردگار می نمودند و عرض میکردند :" ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فیامرنا" خدایا! گناهان و زیاده رویها و بی توجهیهایی را که در کار خودمان کردیم، بیامرز. این در واقع نشان می دهد که حادثه و مصیبت از آنچه که خود شما با گناهان فراهم کردید، ناشی می شود. این مسئله گناهان است.
***اثرات معنوی گناه
پس ببینید! گناهانی که انسان انجام می دهد این تخلفهای گوناگون، این کارهایی که ناشی از شهوترانی ودنیا طلبی و طمع ورزی و حرص ورزیدن به مال دنیا و چسبیدن به مقام دنیا و بخل نسبت به داراییهای موجود در دست آدمی و نیز حسد و حرص و غضب است به طور قطعی دو اثر در وجود انسان میگذارد: یک اثر، معنوی است که روح را از روحانیت میاندازد، از نورانیت خارج میکند، معنویت را در انسان ضعیف میکند و راه و رحمت الهی را بر انسان می بندد. اثر دیگر این است که در صحنه مبارزات اجتماعی، آن جایی که حرکت زندگی احتیاج به پشتکار و مقاومت و نشان دادن اقتدار اراده انسان دارد، این گناهان گریبان انسان را میگیرد و اگر عامل دیگری نباشد که این ضعف را جبران کند، انسان را از پا در می آورد. البته گاهی ممکن است عاملهای دیگری مثل یک صفت و یا کار خوب در انسان باشد که جبران کند. بحث بر سر آن موارد نیست؛ اما گناه، فی نفسه اثرش این است.
آن وقت، خدای متعال نعمت بزرگی به انسان داده که نعمت مغفرت است و فرموده است اگر شما از این کاری که کردید- که اثر این کار باید بماند- پشیمان شدید، باب توبه و استغفار باز است. شما با گناهی که مرتکب می شوید، مثل این است که زخمی به بدن خودتان زده و میکروبی را وارد بدنتان کرده باشید؛ بیماری اجتناب ناپذیر است. اگر می خواهید اثر این زخم و این بیماری و این ضربه، در وجود شما از بین برود، خدای متعال بابی باز کرده و آن باب توبه و استغفار و انابه و بازگشت به خداست. اگر برگردید خدای متعال جبران خواهد کرد. این ، نعمت بزرگی است که خدای متعال به ما داده است.
***از خدا مغفرت بخواهید
در دعای ماه مبارک رمضان – که دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه است- امام سجاد علیه الصلاه و السلام به ذات مقدس ربوبی عرض میکند:" انت الذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک" تو آن کسی هستی که به روی بندگانت دری به عفو خودت باز کردی. " وسمیته التوبه" و اسم آن باب را باب توبه گذاشتی. " و جعلت علی ذلک الباب دلیلا من وحیک لئلا یضلوا عنه"؛ و یک راهنما هم از قرآن و وحی برای این در گذاشتی تا بندگان تو این در را گم نکنند. بعد از جملاتی می فرماید :" فما عذر من ا غفل دخول ذلک المنزل بعد فتح الباب و اقامه الدلیل" انسان، دیگر عذرش چیست که از این در گشوده و از این مغفرت الهی استفاده نکند! راه مغفرت الهی هم استغفار- یعنی طلب مغفرت- است. از خدا باید مغفرت را بخواهید.
***استغفار کلید در توبه و مغفرت
حدیثی از نبی مکرم اسلام دیدم که ایشان فرمودهاند:" ان الله تعالی یغفر للمذنبین الا من لایرید ان یغفر له" یک روزپیامبر به اصحابش این طور فرمود که خدای متعال گناهکاران را میآمرزد، مگر آن کسی را که خواسته نیامرزد. بعد اصحاب سوال میکردند :" قالوا یا رسول الله من الذی یرید این لا یغفر له" آن کسی که خدای متعال می خواهد او را نیامرزد کیست؟ " قال من لایستغفر" آن کسی که استفغار نمیکند. پس، استغفار کلید در توبه و مغفرت است . با استغفار می شود آمرزش الهی را به دست آورد. استغفار، این قدر اهمیت دارد. استغفار، یعنی طلب مغفرت از خدا.
دو، سه نکته کوتاه در این باره عرض کنم. شاید این شاءالله وسیلهای شود که ما در این ماه رمضان استفاده کنیم و یک مقدار به خدای متعال برگردیم و از این باب رحمت گشوده الهی بهره ببریم که این برای دنیا و آخرت ملت و جامعه ما و پیشرفت در این میدانهای گوناگونی که درمقابل ماست، بسیار لازم و مفید است.
***کسب استغفار یا دور شدن از غفلت و غرور
یک مطلبی این است که اگر بخواهیم استغفار- این نعمت الهی- را به دست بیاوریم، دو خصلت را باید از خودمان دور کنیم: یکی غفلت و دیگری غرور. غفلت یعنی انسان به کلی متوجه و متنبه نباشد که گناهی از او سر می زند؛ مثل بعضی از مردم حالا عرض نمی کنم بسیاری – کار به کم و زیادش ندارم – ممکن است در بعضی از جوامع کمتر باشند. به هر حال، این نوع آدمها در دنیا و در میان افراد انسانها هستند که غافلند وگناه میکنند؛ بدون اینکه متوجه باشند خلافی از آنها سر می زند. دروغ میگوید، توطئه میکند، غیبت میکند، ضرر می رساند، شر می رساند، ویرانی درست میکند، قتل مرتکب میشود، برای انسانهای گوناگون و بیگناه پاپوش درست میکند، در افقهای دورتر ودر سطح وسیعتر، برای ملتها خوابهای وحشتناک میبیند، مردم را گمراه میکند، اصلا متنبه هم نیست که این کارهای خلاف را انجام میدهد. اگر کسی به او بگ وید که گناه میکنی، ممکن است از روی بی خیالی ، قهقههای هم بزند و تمسخر کند: گناه؟ چه گناهی!
بعضی از این افراد غافل اصلا به ثواب و عقاب عقیدهای ندارند. بعضی به ثواب و عقاب هم عقیده دارند، اما غرق در غفلتند و اصلا ملتفت نیستند که چه کار می کنند. اگر این را در زندگی روزمره خودمان قدری ریز کنیم خواهیم دید که بعضی از حالات زندگی ما شبیه حالات غافلان است غفلت ، دشمنی بسیار عجیب و خطر بزرگی است شاید واقعا برای انسان هیچ خطری بالاتر و هیچ دشمنی بزرگتر از غفلت نباشد . بعضیها این طورند.
***انسان غافل هرگز به فکر استغفار نمیافتد
بسیارمسائل اموزنده مطرح شده