از آن جمعه تا این جمعه
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه کیهان، ۱- هزار و چهارصد و چند سال قبل است. اینجا مدینه است و یکی از روزهای جمعه. پیامبر خدا (ص) به نماز جمعه ایستاده و خطبه میخوانند. ناگهان صدای طبل و شیپور بلند میشود به نشانه اینکه یک کاروان تجاری وارد مدینه شده است. بسیاری از نمازگزاران با شنیدن صدای طبل و شیپور، نماز را ترک میکنند و با شتاب برای خرید کالا به سوی کاروان میروند... این آیه از سوره جمعه در این هنگام نازل میشود و خطاب به حضرتش میفرماید: «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَة أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ...ای پیامبر، آنان (افراد سست ایمان) اگر تجارت و یا لهو و بازیچهای ببینند به سوی آن میشتابند و تو را در نماز تنها میگذارند. به آنان بگو آنچه نزد خداست برای شما از لهو و تجارت بهتر است و خدا بهترین روزیدهندگان است...»
۲- اینجا تهران است، ۲۴ اسفند سال ۱۳۶۳. نماز جمعه به امامت حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، امام جمعه تهران و رئیسجمهور وقت در حال برگزاری است. در گرماگرم خطبه، ناگهان در میان نمازگزاران انفجار مهیبی رخ میدهد. ۱۴ تن از نمازگزاران به شهادت میرسند و نزدیک به ۸۸ نفر مجروح میشوند. حتی یک نفر هم صحنه را ترک نمیکند. بلافاصله پس از انفجار، فریاد نمازگزاران به اللهاکبر، مرگ بر آمریکا، حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست به آسمان میرود. مرحوم مرتضائیفر، مجری نماز جمعه دست امام جمعه را میکشد که ایشان را از تریبون جدا کند، ولی حضرت آقا پشت تریبون میایستند و به خطبه ادامه میدهند و... در قنوت نماز عصر که بلافاصله بعد از نماز جمعه برپا میشود، جنگندههای عراقی به آسمان تهران میرسند. شلیک پیدرپی ضد هواییها و صدای انفجار بمبهایی که هواپیماهای عراقی پرتاب میکنند، صحنهای شبیه میدانهای نبرد میآفرینند، ولی نمازگزاران بیتوجه به آن و بیآنکه نشانهای از ترس در چهره داشته باشند به نماز ادامه میدهند و...
حضرت امام رضوانالله تعالیعلیه درباره آن رخداد میفرمایند: «من فراموش نمیکنم قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت و با استقامت گذشت. آنطور مردم با طمأنینه با آن صداهایی که میآمد، با آن رگبارهایی که میآمد. من ملاحظه میکردم. من نگاه میکردم و مخصوصاً نگاه میکردم ببینم که در بین مردم چه وضعی است، {اما} ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی در {آن} پیدا باشد و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنین قوی صحبت کرد و مردم آنطور گوش کردند و آنطور فریاد زدند که برای شهادت آمدیم... زمانی که تلویزیون را نگاه کردم، دیدم با وجود اینکه بمب منفجر شد، اما یک نفر نرفت و همه نشستند و امام جمعه، با صلابت صحبتهایش را ادامه داد و آهنگ صدایش عوض نشد. مردم هم سر جایشان نشستند. فقط شعار دادند:
حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست.»
۳- یا رسولالله (ص)، آن روزها غم سنگینی بر قلب مبارکت سایه انداخته بود. میفرمودی «سوره هود مرا پیر کرد». اما چرا سوره هود؟!... از سوره هود به آیه یکصد و دوازدهم آن اشاره میفرمودی «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَکَ... همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند -باید استقامت کنند-». فرمان استقامت در سوره شورا نیز به همین صورت آمده است «واستقم کما امرت... و آنگونه که دستور داده شدهای استقامت کن» چه تفاوتی در این دو آیه هست که یکی از آنها وجود مبارکت را به اندوه کشیده و پیر کرده است و دیگری نه؟... پاسخ را از قول امام راحل (ره) بخوانید؛
جمله فاستقم کما امرت در دو جای قرآن هست. یک جا در سوره «شورا» و یک جا هم در سوره «هود»، لکن پیغمبر اکرم (ص) فرموده است «شیبتنی سوره هود» چرا سوره هود را فرمود؟ برای آنکه- این آیه- در سوره هود یک ذیلی دارد و آن این است که فاستقم کما امرت و من تاب معک (آنگونه که تو را فرمان داده شده است استقامت کن و آنان که با تو به سوی خدا آمدهاند نیز باید استقامت کنند) خواسته است که ملتها مستقیم باشند. کسانی که به پیغمبر (ص) گرایش پیدا کردند و رسیدند به اینکه، پیغمبر، پیغمبر اسلام است و به او ایمان آوردند هم باید استقامت کنند. پیغمبر (ص) برای این ذیل میفرماید که شیبتنی سوره هود، ... ایشان خوف نداشت از اینکه خودش استقامت داشته باشد، خودش میدانست دارد، اما میترسید که ما استقامت نداشته باشیم.»
۴- حضرت امام (ره) میفرمودند «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله (ص) و مردم کوفه در عهد امیرالمومنین (ع) هستند» ... نیستند؟! برای نشان دادن درستی این دیدگاه، دو نمونه یاد شده در صدر این وجیزه فقط اندکی از بسیارهاست. میلاد رسول خدا (ص) و امام صادق علیهالسلام مبارک باد.