نصرالله مرد بحران است
به گزارش گروه فضای مجازی ،رسانههای رژیم صهیونیستی این روزها بهشدت پیگیر اخبار لبنان هستند و تحلیلهای متنوعی را در خصوص تحولات جاری این کشور مطرح میکنند.
جالب اینکه صهیونیستها همه مسائل لبنان را از دریچه تأثیر آن بر حزب الله مورد بررسی قرار میدهند.
یکی از سرفصلهایی که این روزها در رسانههای عبری و حتی عربی دنبال میشود و گاه برخی تحلیلگران و ناظران مستقل را به اختلال محاسباتی وامیدارد، آن است که تحولات اخیر لبنان، بر عملکرد حزبالله اثر منفی گذاشته و آن را تضعیف کرده است.
از جمله نکاتی که میتواند این فرضیه را نفی کند، عملکرد حزبالله لبنان طی سالهای اخیر در سوریه است. این جنبش توانست بهخوبی ثابت کند که از آمادگی کامل برای نبرد در چندین جبهه برخوردار است.
البته باید توجه داشت که این نبرد محدود به جبهههای نظامی در برابر تروریستها و اشغالگران نبود؛ چرا که حضور حزبالله در سوریه، جنگی رسانهای و سیاسی را علیه آن ایجاد کرد که "حزب" توانست با موفقیت از پس آن بربیاید.
از طرفی دیگر نگاهی به اتفاقات سیاسی دو دهه اخیر لبنان نشان میدهد که حزبالله هیچگاه برای مدیریت بحرانهای لبنان از نیروی نظامی خود استفاده نکرده و همواره با تدبیر سیاسی، چالشهای پیش رو را مدیریت کرده است؛ چرا که سلاح مقاومت صرفا ابزاری برای مقابله با صهیونیستها و تکفیریهاست.
در پی تظاهرات اخیر و موج سواری فرصتطلبانه گروههای مخالف مقاومت نیز حزب الله بهواسطه شورای سیاسی خود توانست طرفداران مقاومت را بهخوبی مدیریت کرده و جلوی هرگونه درگیری خیابانی بین طرفداران و مخالفان مقاومت را ـ که هدف اصلی جبهه مقابل بود ـ بگیرد.
از این واقعیت هم نباید بهسادگی گذشت که سیدحسن نصرالله مرد بحران است و بهخوبی میداند چگونه و چه موقع پیام خود را به طرفداران و مخالفانش برساند.
رویکرد سیاسی دبیرکل حزبالله متکی بر صراحت و شفافیت سیاسی و پرهیز از هرگونه عکسالعمل دفعی و خلقالساعه به تحولاتی است که در داخل لبنان یا در حیطه جغرافیای مقاومت رخ میدهد.
جای هیچ شکی نیست که لبنانِ آرام و ایمن، مطلوب اصلی حزبالله است که برای آن از هیچ تلاش و ایثاری دریغ نمیکند؛ اما تصور تحتالشعاع قرار گرفتن حزبالله در نبرد با اسرائیل و نقش منطقهای آن بهواسطه متغیرهای سیاسی از قبیل آنچه این روزها شاهدیم، نگاهی سهلانگارانه است که نسبتی با واقعیت ندارد!