آسیبهای اجتماعی ورای سیاه نمایی و سطحی نگری
به گزارش گروه جامعه ،دیروز ۱۱ آبان ماه نشست هم اندیشی نخبگان و فعالین حوزهی آسیبهای اجتماعی با ریاست قوهی قضاییه بود. نشستی که شاید مهمترین ویژگی آن را بتوان امید به تغییر رویکردها و رویهها به واسطهی تغییر و تحولات اساسی دانست که در مدت مسیولیت حجه السلام و المسلمین رئیسی در سطح قوهی قضاییه رخ داده است. از نظر بنده به عنوان یکی از شرکت کنندگان در این نشست این وجه از نشست از برجستگی بالایی برخوردار بود چرا که مادامی که ساختارها و نهادهای موجود در کشور حتی آن مواردی که درگیر مسئله آسیبهای اجتماعی هستند در خمودگی و روزمرگی گزینش شده و انتخابی قرار دارند و اساسا با مفهومی به نام تغییر و احیانا حرکت منطقی و اصولی بیگانه هستند برگزاری جلسه و قرار گرفتن در فضایی که در حال شکستن برخی کلیشههای درونی خویش است میتواند نوید بخش باشد حتی در شنیدنها و گفتن ها.
داستان آسیبهای اجتماعی چندسالی است که تنها روایت کنندهی دو رویکرد بیشتر نیست. رویکردی به قول خانم دکتر سهیلا صادقی فسایی جامعه شناس دانشگاه تهران "برآمده از دل سطحی نگری" کج فهمانه که معتقد است هرآنچه با نام آسیبهای اجتماعی عنوان میگردد غیرواقعی است و یا در نقطهی مقابل، رویکردی که باز به قول ایشان "برآمده از سیاه نمایی و برساخت گرایی " است.
اما باید قائل بود که رویکرد سومی نیز وجود دارد که به جهت عدم اتصال به منابع قدرت و رانت اجتماعی مدتهاست شنیده نمیشود؛ و شاید جلسهی دیروز هم اندیشی با رئیس محترم قوهی قضاییه فضایی بود برای طرح این رویکرد که در مواجهه با آسیبهای اجتماعی باید واقع بینانه عمل نمود و از سطحی نگری و برساخت گرایی به یک میزان پرهیز نمود. به نظر بنده تبیین این رویکرد توسط برخی از اعضای محترم جلسه و خود رئیس قوه برجستهترین ویژگی جلسهی دیروز بود که امکان شنیدن این مهم را فراهم نمود چرا که در عرصهی اجتماعی نیز میتوان مافیاهایی را شناسایی نمود که ذهنیت سازیهای اجتماعی را از طرق مختلف مانند رانتهای پژوهشی و امکانهای رسانهای مصادره نموده اند و هر قرائتی را که بخواهند به نام تحلیل و پژوهش بر ذهنیتهای اجتماعی تحمیل مینمایند. برای خروج از وضعیت فعلی در مسئلهی آسیبهای اجتماعی دیدن واقعیت با پرهیز از دو ابتلای نام برده شده ضروری است.
اما نکتهی دیگری که میتوانم در ارزیابی خود از جلسهی دیروز داشته باشم توجه صاحبنظران و اساتید به دو مولفهی علت یابی و نگاه بومی به مسئلهی آسیبهای اجتماعی بود که اتفاقا هر دو این موارد نیز جزو نقاط ضعف و خلاء در مواجهه و مدیریت مسئلهی آسیبهای اجتماعی محسوب میگردد. ما اساسا در حوزهی آسیبهای اجتماعی تمرکز بر علت یابی و برنامه ریزی بر علل شکل گیری آسیبها نداریم و نپرداختن به علتها و عدم تمرکز بر ریشهها در حل مسئله راه به جایی نخواهد برد. از سوی دیگر نیز نگاه بومی منطبق با اقتضائات جامعهی ایرانی-اسلامی از دیگر موارد مهم است باید نسبت به آن اندیشه ورزی نمود و به راهبرد و راهکار رسید که در این راستا میتوان اشارهی رییس قوه قضاییه به تحقق عدالت اجتماعی در مدیریت کلان کشور را از این دست نگاه بومی دانست که منطبق با ارزشهای اساسی ما باید مبنا و ملاک عمل مسولین و متولیان قرار گیرد.
در کل آنچه که به عنوان ثمرهی جلسهی هم اندیشی در موضوع آسیبهای اجتماعی محسوب میگردد شندیدن نظرات جامعهی نخبگانی کشور با رویکرد واقع بینانه و ناظر بر حل مسئله و کمک به قوهی قضاییه در شکل گیری نگاه منطقی و اصولی در مواجهه با مسئلهی آسیبهای اجتماعی با رویکرد پیشگیرانهی این قوه بود که این امید میرود که تداوم این ارتباط و بهرمندی عملیاتی و راهبردی از آراء صاحبنظران این حوزه بتواند فصل جدیدی در مدیریت و پرداخت به مسئلهی آسیبهای اجتماعی فراهم نماید.
باتشکر
عاطفه خادمی
دکتری سیاستگذاری فرهنگی