آگاهسازی ملت از وجود و ماهیت تهاجم رسانهای دشمن، اولین وظیفه مدافعان در خاکریزهای جنگ رسانهای
اولین وظیفه مدافعان در برابر جنگ رسانهای دشمن که در خاکریزهای پدافند غیرعامل در حوزه رسانه حضور دارند، آگاه سازی ملت از وجود و ماهیت این تهاجم است. چه بسا مردمی که در باد امنیت فیزیکی حاکم بر کشور در خواب غفلت باشند.
گروه سیاسی ؛ روزانه صدها میلیون کلمه خبر، گزارش، تحلیل، یادداشت، مقاله و صدها میلیون گزارش تصویری از سوی امپراطوری رسانهای نظام سلطه به سرکردگی آمریکا و انگلیس و با تکیه بر پول و امکانات صهیونیستها و سعودیها علیه انقلاب اسلامی به سراسر جهان مخابره میشود تا افکارعمومی جهانیان را از جنایات قدرتهای استکباری که به منظور سلطه بر منابع و ثروتهای طبیعی ملتهای جهان رخ میدهد، منحرف و به هستههای مقاومت در برابر این جنایات معطوف کند.
این جنگی تمام عیار علیه ملتهای محروم و تحت سلطه جهان است که در دهههای پایانی قرن بیستم شدت یافته و اینک در آستانه آغاز سومین دهه قرن بیست و یکم به اوج خود رسیده است؛ چراکه قدرتهای استکباری به فراست دریافتهاند که «جنگ رسانهای» علیه نیروها و هستههای مقاومت در برابر سلطهگری آمریکا و همپیمانان او، بسیار کمهزینهتر از جنگهای فیزیکی است. اینجا نه از هزینههای هنگفت لشکرکشی به کشورهای دیگر برای تسلط به منابع و ثروتهای ملی آنها خبری هست و نه از کشته شدن سربازان مهاجم در پی به جنبش درآمدن عِرق ملی در برابر تجاوز بیگانگان.
در جنگ رسانهای، سلاح مخرب نه گلولهای شلیک میکند که صدای آن هشداری برای ملتهای تحت ستم باشد، نه شهیدی روی دست مردم میگذارد تا برای انتقام خون او علیه مهاجمان تا پای جان بجنگند و نه تخریب فیزیکی در کار است که مردم را بخاطر از دست رفتن اموالشان به مقاومت علیه مهاجمان تشویق کند. سلاح مخرب در جنگ رسانهای، امواج است؛ امواجی که به چشم دیده نمیشوند؛ معمولا واکنش چندانی را در مردم برنمیانگیزانند؛ تاثیرات مخربشان بسیار پنهان و لایه به لایه است و درعین حال عمیقا تاثیرگذارند.
در جنگ رسانهای، سربازگیری دشمن از درون جبهه خودی انجام میشود و دشمن سربازانش را از درون پیکره ملت برمیگزیند. فرایند این سربازگیری در وهله اول متوجه افرادی است که بدلایل مختلف، در داخل کشور از نظام ناراضی هستند و یا طیفهایی از مردم که از بصیرت و آگاهی کافی در زمینه دشمن شناسی بیبهرهاند. این افراد بسرعت تحت تاثیر القائات رسانهای دشمن قرار گرفته، فریب خورده و از نظر فکری به اردوگاه مقابل میپیوندند و درعین حال با تاثیرگذاری عمیق خود بر گروههای مجاور، اعم از نزدیکان، اقوام، آشنایان، همکاران و افراد جوامع اتفاقی مثل مسافران تاکسی و اتوبوس و مترو با بهرهگیری از استدلالهای فریبنده القاء شده از سوی دشمن، بنوعی به عامل سربازگیری کشور مهاجم در داخل خاک کشورِ هدف تبدیل میشوند. اما مشکل اینجاست که این فرایند بدلیل آنکه فیزیکی نیست، براحتی قابل رصد و بدنبال آن برنامهریزی برای مقابله نخواهد بود.
در واقع اولین وظیفه مدافعان در برابر جنگ رسانهای دشمن که در خاکریزهای پدافند غیرعامل در حوزه رسانه حضور دارند، آگاه سازی ملت از وجود و ماهیت این تهاجم است. چه بسا مردمی که در باد امنیت فیزیکی حاکم بر کشور در خواب غفلت باشند، حال آنکه دشمن با بهرهگیری از ترفندهای موثر و پنهان رسانهای، بنیانهای امنیت را که همانا افکار و آمال ملت هستند، هدف قرار داده و به آستانه تخریب رسانده باشد.
اینجاست که نگاه حکیمانه نابغهای، چون سعدی شیرازی درحدود ۸۰۰ سال پیش، امروز مصداق مییابد که فرمود:
نگویم ز جنگ بداندیش ترس
درآوازه صلح از او بیش ترس
بسا کس که روز آیت صلح خواند
چو شب شد سپه بر خفته راند
ادامه دارد...
* مجید رزازی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *