«هدیه ولنتاین» به چاپ سوم رسید/اثری جدید سارا عرفانی با موضوع دغدغههای نسل جوان
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب «هدیه ولنتاین» مضمونی که حول محور مسائل امروزی قشر جوان همراه با دغدغههای دینی آنان است را مورد بررسی قرار داده، مجموعه داستان «هدیه ولنتاین» شامل داستانهایی با عناوین: به خاطر تو، پارسا، صدف، هدیه ولنتاین، حضور آسمانی، از پشت ابر، یک مدل خاص، و در آخرین نگاهش است.
داستانهای کتاب سعی کرده است تا در موقعیتهای متعدد و متفاوتی، مخاطبش را با وجوه مختلفی از تفکر و اندیشه دینی آشنا کند؛ انتخاب موضوعاتی که جوانان در دنیای کنونی با آن مواجه هستند یکی از ویژگیهای این کتاب است.
بیشتر بخوانید:
برای مشاهده معرفی کتاب نفسهای خردلی اینجا کلیک کنید.
سارا عرفانی در مقام نویسنده از همان نخستین آثار منتشر شده خود، تکلیفش را با مخاطبش روشن کرده است. خط و فکرش را در لفافه نمیپیچد و از مخاطب نمیخواهد که به اما و اگر و ایما و اشاره سعی کند تا به اندازه تار مویی از او و اندیشه مسستر شده در داستاهایش سر در آورد؛ حرف حساب او در داستاننویسی یک کلمه است و بس و آن هم چیزی نیست جز آموزش زندگی مؤمنانه در عصر مدرن.
شگرد عرفانی در داستانکوتاهنویسی بر چند مبنا استوار شده است. نخست اینکه او در ابتدای بیشتر داستانهایش، توصیف شخصیت و موقعیت و به عبارت دیگر شخصیتسازی و صحنهپردازی را تؤامان پیش چشم مخاطبش میآورد. داستانهای او به طور عمده از شخصیتهایی امروزی و در لوکیشنهایی عادی و باورپذیر شکل و ساختار پیدا میکند و پس از جلو بردن داستان، در همان بخشهای نخست داستان گره اصلی نهفته در داستان و اندیشه خودش را پیش چشم مخاطبش میگذارد که چیزی نیست جز انتقاد و یا اعتراض و یا تعجب و حس سؤال داشتن شخصیت داستان نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارد.
دومین و کاریترین شگرد او در داستان کوتاه که شاید بتوان از آن به عنوان یکی از اصول حرفهای داستانکوتاهنویسی نیز یاد کرد؛ خلق پایانبندیهای شگفتانگیز در داستانهایش است. انسانهای داستانهای عرفانی برای دستیابی به موقعیتی دینمدارانه و آرمانی و یا برای به نتیجه رساندن پروسه فکری و روانی خود که در بستر اندیشه دینیشان خلق شده، در پایان هر یک از داستانها به تحولی بزرگ و یا موقعیتی بکر راهنمایی میشوند؛ که مهمترین کارکرد خلق این چنین صحنههایی برای مخاطب، آشنایی با چگونه اندیشیدن و متفاوت اندیشیدن در بستر زندگی هزار رنگ جوامع امروزی است.
عرفانی در «هدیه ولنتاین» به شدت اهل سادهنویسی و دور شدن از اغراقهای متداول است؛ او و موقعیتهای داستانیاش بسیار ساده و قابل فهم هستند و شاید از فرط همین عادی بودن است که مخاطبانش را دچار نوعی شگفتی میکند.
جدای از همه اینها، عرفانی و داستانهایش اهل شعار دادن و تقسیم زیستی و تفکری فرد به دو بخش سفید و سیاه نیست؛ بلکه بالعکس سعی دارد تا باور زیست و زندگی مؤمنانه را با کلام لطیف و نرم و آرام و در عین حال جذاب و تعلیقگونه به پیشگاه مخاطبش تقدیم کند. این شیوه ارائه از سویی نمایانگر باور استوار نویسنده در انتخاب چهارچوبهای فکری داستاناش و از سوی دیگر استفاده از ابزارهای تحریککننده و نه تهییجکننده برای ایجاد ارتباط داستانی با اوست.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
گریه کردم. دست خودم نبود. اشکها مهلت نمیدادند. باورم نمیشد روزی مقابل یک پسر بنشینم و به خاطر ردیف فراقها اشک بریزم.
گفتی: «نیت کن یه فال بگیرم برات»
نیت کردم؛ تو را نیت کردم. حمد و سوره خواندی و باز کردی. یک لحظه به شعری که آمده بود نگاه کردی و آن را گذاشتی جلوی من.
گفتم: «چی اومد؟ تا تهش خوندی؟»
آرام گفتی:"همون بیت اولشکافیه. "
کتاب را که خط ریزی داشت بلند کردم، مقابل صورتم گرفتم و خواندم:
زبان خامه ندارد سر بیان فراق
وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
فهمیدم چرا همان بیت اول کافی بود؛ تا آخر صفحه، ردیف فراقهایی بود که زیر هم چیده شده بودند. نتوانستم بقیهاش را بخوانم. سرم را روی میز گذاشتم