تحلیلی بر ناآرامیهای لبنان و عراق /ورود سعد حریری با دو دستگی توأم بود
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه کیهان، مسائل اجتماعی لبنان و عراق که منجر به «اعتراضات ممتد خیابانی» گردید، از جهاتی به یکدیگر شباهت دارد و البته از جهاتی نیز متفاوت میباشد. در این میان محافل خاص و رسانههای هدایت شده توسط آنان سعی کردهاند، اعتراضات یادشده را «یکپارچه» نشان داده و به جنبههای متفاوت آن، که از قضا برجستگی بیشتری هم دارد، توجه نکردهاند.
اعتراضات در جامعه لبنان به افزایش ناگهانی هزینه مکالمات بازمیگردد و در واقع پاسخ به «شوکی» است که دولت لبنان بدون در نظر گرفتن وضع معیشتی مردم، بر آنان وارد کرده است.
در این ماجرا کاملاً پیداست که دولت نقش اساسی داشته کما اینکه از دیروز که دولت رسماً اعلام کرد که تعرفههای جدید را برداشته و قیمتها را به وضع سابق برگردانده، اوضاع آرام شده است.
هرچند در عراق دولت عادل عبدالمهدی در دوره کوتاه مسئولیت خود اقدامی که سبب افزایش هزینههای مردم شده باشد، انجام نداده تا مستقیماً مسئولیتی متوجه آن باشد از سوی دیگر با وجود آنکه دولت طرح خود را برای بهبود شرایط اقتصادی ارائه کرده است، اما «عدهای خاص» از تدارک اعتراضات گستردهتر خبر میدهند. درخصوص ماهیت و رویکرد اعتراضات خیابانی لبنان و عراق نکاتی وجود دارد:
۱. «دولت» در لبنان یک واحد کوچک به شمار میرود که نقش بسیار کمی در تمشیت امور مردم برعهده دارد و در بیشتر اوقات به قول لبنانیها دولت «تصریف الاعمال» یعنی «برای امور جاری» است و این البته حکایت تازهای در لبنان نیست و حداقل از زمان انعقاد پیمان طائف در سال ۱۳۶۹ بین طیفهای مختلف این کشور جریان دارد در این بین «دولتهای سعد الحریری» به دلیل ضعیف بودن خود نخستوزیر، در اداره امور جاری هم موفقیت چندانی نداشتهاند.
لبنان نخست وزیران نسبتاً مقتدر را هم تجربه کرده است که رفیق حریری، سلیمالحص، عمر کرامی و نجیب میقاتی از جمله آنان بودهاند. رمز موفقیت این دسته از نخستوزیرها قدرت ایجاد اجماع آنان و توجهشان به «توافق» و اقدامات اجماعی بوده است. سعد حریری را میتوان «ضعیفترین نخستوزیر» لقب داد چرا که از یکسو قادر به ایجاد اجماع بین گروههای مختلف لبنانی نبوده و از سوی دیگر در جامعه موزائیکی لبنان به اقدامات خودمحورانه دست زده و در عمل بارها به بنبست رسیده است.