پروژههای ناموفق انتقال آب در جهان بررسی میشود
به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه خراسان، دو روز پیش بود که خبر موافقت مشروط سازمان حفاظت محیط زیست با انتقال آب از دریای خزر به سمنان اعلام شد. پس از انتشار این خبر، منابع طبیعی مازندران با انتشار بیانیهای مخالفت خود با این طرح را در ۹ بند اعلام کرد.
همچنین ۴۰ نماینده با نوشتن نامهای به رئیس جمهور به مخالفت با آن پرداختند. پیش از این هم گروههای فعال محیط زیست و کارشناسان زیادی مخالفت و نکات خود را درباره این پروژه اعلام کرده بودند هر چند این طرح موافقانی نیز دارد. طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان و حتی اتصال آن به خلیج فارس و دریای عمان حدود ۲۵ سال پیش مطرح، اما پس از مدتی و با پایان یافتن فضای انتخاباتی در آن زمان به فراموشی سپرده شد. تا این که در اواسط دهه هشتاد دوباره مطرح شد و در نهایت دولت دوم محمود احمدینژاد در سال ۹۱ اجرای آن را به شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران ابلاغ کرد. به بهانه همین طرح مروری خواهیم کرد بر مهمترین طرحهای انتقال بین حوضهای که در جهان انجام پذیرفته است.
چین؛ بزرگترین پروژه با کمترین دستاوردها
این پروژه انتقال آب، یکی از بزرگترین پروژههای انتقال آب در جهان به شمار میرود که برای حل مشکل توازن نامتناسب منابع آب در شمال و جنوب چین طراحی شده است. در سال ۲۰۰۲ پروژه انتقال آب آغاز شد و مرحله ابتدایی آن سال ۲۰۱۳ به پایان رسید و در سالهای بعد هم به تدریج مراحل دیگری از آن به بهرهبرداری رسیده است. در مجموع این طرح که حدود دو دهه به طول انجامیده، ۱۳ میلیارد متر مکعب آب را ۱۲۰۰ کیلومتر از سد «دانجیاگکو» در مرکز استان «هوبی» به پایتخت، پکن منتقل میکند.
انتقال میلیاردها متر مکعب آب در کشور چین باعث اشکالات زیادی شده است. دولت اعلام کرده که ۳۳۰ هزار نفر را برای ساخت مسیر اصلی جابه جا کرده است. همچنین تغییر مسیر آب رودخانه به سمت شمال میتواند منجر به گسترش بیماریهایی که در جنوب چین شایع است، به سایر مناطق شود. این پروژه که کارشناسان معتقدند احتمال خشکسالی را افزایش میدهد بیش از ۶۲ میلیارد دلار هزینه داشته که بسیار بیشتر از هزینه ۱۵ میلیارد دلاری است که در ابتدا پیشبینی شده بود.
شوروی و نابودی دریاچه آرال
یکی از دیگر پروژههای مهم انتقال آب را اتحاد جماهیر شوروی به اجرا درآورد. در این طرح، آب دو رودخانه «آمودریا» و «سیردریا» که پیش از این به دریاچه «آرال» میریختند، منحرف شده و به بیابان «قره قوم» منتقل شدند. این طرح در نگاه اول موجب سبز شدن زمینهای خشک و افزایش میزان تولید شده بود؛ اما بهتدریج به معضلی برای منطقه تبدیل شد تا جایی که آرال، چهارمین دریاچه بزرگ جهان بیش از ٨٠ درصد حجم خود را از دست داد، اتفاقی که باعث شد بندرهای دریاچه خشک و صیادان بیکار شوند. زمینهای پنبه به دلیل تغییرات محیطی خشک شد. بستر نمکی به وسعت ٣٦ هزار کیلومترمربع باقی ماند؛ نمک آب دریاچه چهار برابر و موجب مرگ موجودات زنده اکوسیستم شد؛ املاح، سمهای کشاورزی و دیگر مواد شیمیایی باقی مانده کشاورزی به وسیله باد تا کیلومترها جابهجا شد. این مواد موجب بایرشدن زمینها، بیماریهای تنفسی، قلبی و سیلیکوز، افزایش ٣٠درصد ناباروری و عقبماندگیهای ذهنی کودکان، کمخونی و... در منطقه شد. به گزارش یونسکو وضعیت محیطزیست این منطقه بالاترین میزان مرگومیر نوزادان جهان را سبب شده است. در نهایت از آرال فقط شورآبه تلخی به جای مانده است.
موفقیتها و ناکامیها در آمریکا
تأمین آب مورد نیاز از طریق خطوط لوله در مقیاسهای بزرگ به صورت سنتی به عنوان جزئی از پروژههای پیچیده جمع آوری، ذخیره و انتقال آب در آمریکا بودهاند. در دهه ۱۹۳۰، سه ایالت کالیفرنیا، آریزونا و یوتا، با مشارکت هم پروژه ساخت خط لوله عظیم انتقال آب رودخانه کلرادو را آغاز کردند، موضوعی که موجب خشک شدن دریاچه «اوونز» و نابودی سکونتگاههای انسانی دره «اوونز» در کالیفرنیا شد. مسئلهای که موجب ایجاد فجایع زیست محیطی و نابودی مناطق باتلاقی دلتای «کلرادو» شده است. پروژه بیگ تامپسون کلرادو (C-BT) یک نمونه عالی از پروژههای موفق انتقال آب به حساب میآید چرا که توانست مشکل کمبود آب در کلرادو، یکی از ایالات تقریباً خشک غرب آمریکا را رفع سازد. پروژه C-BT طوری طراحی شد تا آب را از کوهستانهای سنگی جمع آوری و به شرق کوهستان منتقل کند تا به منظور اهداف کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد. این پروژه که طی سالهای ۱۹۳۸ و ۱۹۵۷ اجرا شد برای ۳۰ شهر آب مورد نیاز را تأمین میکرد.
انتقال آب برای جست وجوگران طلا
طرح تأمین آب «گلدفیلداز»، پروژه خطوط لوله و سدی است که آب آشامیدنی را از سد «موندارینگ» در شهر «پرث» در غرب استرالیا به سمت شهرهای «کولگاردی» و «کالگورلی» میرساند. این پروژه در سال ۱۸۹۶ آغاز و در سال ۱۹۰۳ تکمیل شد. از آن زمان تاکنون این خطوط لوله همچنان کار کرده و برای زندگی بیش از ۲۰۰ هزار نفر، معادن، مزارع و ... آب تأمین میکند. در اوایل دهه ۱۸۹۰ میلادی، هزاران نفر از ساکنان استرالیا به منظور یافتن طلا به صحراهای خشک و بیآب و علف غرب استرالیا سفر کردند، اما زیرساختهای موجود برای تأمین آب در آن مکان کافی نبود و همین موضوع نیاز فوری به آب را برای آنها ایجاد کرد. در سال ۱۹۸۶، «جان فارست»، نخست وزیر استرالیای غربی، لایحهای را تقدیم مجلس وقت کرد تا وامی ۵/۲ میلیون دلاری را برای ساخت خطوط لوله به منظور انتقال ۲۳ هزار کیلولیتر آب در روز از رود «هلنا» در نزدیکی «موندارینگ» در «پرث» به «گلدفیلدز» به تصویب برساند. در این طرح لولههای فولادی با قطر ۳۰ اینچ که از سد به مسافت ۵۳۰ کیلومتر تا کالگورلی کشیده شدهاند و دستهای از ایستگاههای پمپاژ و دو سد کوچک برای کنترل فشار در مسیر خطوط لوله قرار دارند. این پروژه برای تامین نیاز آبی مردم و جست وجو گران طلا به نسبت موفق بوده است، اما تاثیرات زیست محیطی آن در بین کارشناسان محل مناقشه است. به نظر میرسد با توجه به تجربههای جهانی باید هر گونه اقدام در انتقال آب از دریا یا حوزههای آبی در داخل با تامل و بررسی تمامی جوانب صورت گیرد.