نگاهی به دعوای مجیدی و استیلی/ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت

13:49 - 16 مهر 1398
کد خبر: ۵۵۶۶۷۷
دسته بندی: ورزشی ، فوتبال
دو تن از چهره‎های سرشناس فوتبال کشورمان بر سر فعالیت در تیم امید ایران، یک دعوای رسانه‎ای بزرگ را به راه انداختند.

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی ، شکست تیم امید در ازبکستان، شروع افشاگری‎ها و رو شدن اتفاقات پشت پرده بود. به محض بازگشت کاروان تیم به ایران، همه می‎دانستند این سفر قطعا قربانی می‎دهد، اما حمید استیلی به کار‌های مدیریتی مشغول شد و فرهاد مجیدی هم استادیوم به استادیوم می‎رفت تا بازیکنان بیشتری را به تیم امید معرفی کند. اینطور به نظر می‎رسید که همه چیز عادی است. 

کنار این فعالیت‎ها، برخی خبر از ایجاد تغییرات گسترده روی نیمکت تیم امید می‎دادند و خبر‌ها به این سو تمایل داشت که: «مجیدی رفتنی است، دنبال یک جانشین مطمئن هستند»، ولی فرهاد این موضوع را باور نداشت و به کارش مشغول بود.

این شرایط ادامه داشت تا اینکه بالاخره مجیدی به سیم آخر زد و با یک خداحافظی عجیب در فضای مجازی، عطای کار در تیم امید را به لقای آن بخشید. اتفاقی که البته توهین به نیمکت تیم امید هم تلقی شد، ولی مجیدی در سکوت خبری رفت هر چند وقتی با او تماس می‎گرفتند، ضمن پافشاری روی این مسئله که اصلا نمی‎خواهد در شرایط فعلی، مصاحبه‎ای انجام بدهد، خبرهای داغی می‎داد؛ به عنوان مثال این موارد را مطرح می‎کرد:

*استیلی یک شب تصمیم گرفت موبایل بازیکنان را جمع‎آوری کند. دو بازیکن تیم با این موضوع مخالفت کردند و بعد هم از اردو خط خوردند.

*لیست تیم ملی را تحویل دادم، اما به من گفتند چند نفر از این لیست نمی‎توانند با ما بیایند، چون قبلا برای آن‌هایی که باید در اردوی ازبکستان باشند، ویزا گرفته‎اند.

*در بازی با ازبکستان، حمید استیلی به یک بازیکن گفت بلند شو و بدنت را گرم کن، باید به زمین بروی!

*استیلی در یک جلسه فنی به من گفت: چرا برای انتخاب ترکیب تیم از من مشورت نگرفتی؟

*اکبر محمدی و محصص می‎خواستند به من دستیار تحمیل کنند، ولی قبول نکردم.

*با اینکه من سرمربی تیم بودم، حمید استیلی جلسه فنی می‎گذاشت و در مورد شرایط دفاع و حمله برای بازیکنان صحبت می‎کرد. برای اثبات این ادعا فایل صوتی و تصویری هم دارم!

این دعوا بالاخره شب گذشته (دوشنبه) در برنامه فوتبال برتر علنی شد. استیلی به عنوان سرمربی جدید تیم امید و جانشین مجیدی، مهمان حضوری برنامه بود و صحبت‎های خود را به دور از حاشیه و جنجال، مطرح کرد. دقایقی بعد، فرهاد روی خط آمد و حرف‎هایی زد که بوی دلخوری و دعوا می‎داد. او با بغض می‎گفت: «آقایان مرا تنها گذاشتند. هیچکس از من حمایت نمی‎کرد. بعد از بازگشت از ازبکستان به تهران ده‎ها سایت و خبرگزاری علیه من مطلب نوشتند. آقایان با برخی خبرنگاران صبحانه مشترک صرف کردند و برای من نقشه کشیدند. چند نفر به یک نفر؟!»

استیلی هم دوباره روی خط برنامه آمد و به دفاع از خود پرداخت. او ضمن تکذیب تمام حرف‎های مجیدی، توضیحاتی ارائه کرد تا اتهام دخالت در امور کادرفنی تیم امید را از خود دور کند. تیم امید که سال‎ها به حال خود رها شده بود، با زلاتکو کرانچار داشت راه خودش را می‎رفت که او را کنار گذاشتند. در عجیب‎ترین تصمیم ممکن، فرهاد مجیدی سرمربی شد آن هم در شرایطی که می‎دانست خبری از حمایت استیلی نیست. هما‎طور که حضورش روی نیمکت تیم امید اعجاب‎آور بود، جدایی او هم تعجب همگان را برانگیخت، زیرا خداحافظی در فضای مجازی را مد کرد.

از سوی دیگر، مجیدی و استیلی مقابل هم قرار گرفتند. استیلی می‎گوید چطور ممکن است وقتی خودم باعث شدم مجیدی سرمربی تیم امید شود، کاری کنم که از این تیم برود؟ و مجیدی اعتقاد دارد آنقدر آزار و اذیتش کردند که مجبور به جدایی شد.

واقعیت تلخ اینجاست که سبوی احترام بین این دو چهره شکست و پیمانه احترام به پیراهن تیم امید، به زمین ریخت. حالا این تیم مظلوم که باید در دی‎ماه وارد مسابقات انتخابی المپیک شود، نشسته و با چشمی نگران به دعوا بین نجات‎دهندگان سابق و کنونی خود می‎نگرد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *