بنبست فشار حداکثری؛ از «ادعای به صفر رساندن درآمد نفتی ایران» تا «لاف حمله نظامی»/ چرا مذاکره نمیکنیم؟
گروه سیاسی ؛ راهبرد فشار حداکثری رژیم آمریکا به مردم ایران که از ۱۸ اردیبهشت ۹۷ همزمان با خروج واشنگتن از برجام آغاز شد، به شکست کامل منتهی شده است؛ نشانه آشکار این امر، لافزنیها و تناقضگوییهای بیشمار سردمداران رژیم آمریکا بویژه دونالد ترامپ است.
خروج آمریکا از برجام
آمریکا ۱۸ اردیبهشت ۹۷، با فرمان ترامپ از برجام خارج شد و بصورت آشکار این توافق جامع بینالمللی را نقض کرد.
به موازات فرمان ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از برجام، مسئولان وزارت خارجه و وزارت خزانهداری این کشور دو تاریخ مشخص را برای تجدید تحریمها علیه ایران اعلام کردند. تاریخ اولی که از سوی آمریکاییها اعلام شد، ۶ آگوست ۲۰۱۸ برابر با ۱۵ مرداد ۹۷ بود. طبق اعلام دستاندرکاران تحریم ایران در وزارت خزانهداری آمریکا از روز ۱۵ مرداد ۹۷، تحریمها در حوزههای حمل ونقل دریایی، هوایی، ریلی؛ خودروسازی؛ طلا و فلزات گرانبها؛ فلزات خام و نیمه خام و خرید دلار؛ عملیاتی شد. بیشتر
اعمال تحریمهای نفتی و بانکی
روز سیزده آبان ۹۷، حدود ۶ ماه بعد از خروج واشنگتن از برجام، رژیم آمریکا، در راستای سیاست فشار حداکثری خود تحریمهای نفتی و بانکی را که به موجب توافق هستهای لغو شده بود، علیه ملت ایران احیاء کرد. در این روز ضربالاجل اروپاییها نیز برای ارائه راهکاری جهت حفظ برجام، پایان یافت اما خبری از اقدام آنها نشد. همچنین در این روز خبر موافقت آمریکا با معافیت ۸ کشور از جمله چین، هند، ژاپن، کرهجنوبی و ترکیه در تحریم نفتی ایران منتشر شد؛ به این معنا که این کشورها که خریداران عمده نفت ایران هستند، حتی پس از ۱۳ آبان ۹۷ هم میتوانند از ایران نفت بخرند. بیشتر
اذعان مقامات رژیم آمریکا؛ هدف «مردم» ایران است
پمپئو وزیر خارجه رژیم آمریکا روز دوشنبه ۱۴ آبان ۹۷، در توئیتی مدعی شد، تحریمهای آمریکا علیه ایران، شامل فروش غذا، محصولات کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی نمیشود؛ این احمق درجه یک، به فاصله ۷۲ ساعت بعد، در روز پنجشنبه ۱۷ آبان ۹۷ صریحا اعلام کرد «اگر مقامات ایران میخواهند مردم این کشور، غذا برای خوردن داشته باشند، باید دست از فعالیتهای منطقهای بردارند»! بیشتر
ممانعت آمریکا از ارسال کمکهای انسانی به مردم سیلزده ایران برای تکمیل راهبرد فشار حداکثری
آمریکاییها برای پیشبرد سیاست فشار حداکثریشان جهت به شکست کشاندن مقاومت مردم و نظام ما، حتی از صدور مجوز برای ارسال کمکهای انسانی به مردم سیلزده ایران نیز خودداری کردند؛ در قضیه سیل ویرانگر فروردین ۹۸ که چند استان کشور ما را درنوردید و خسارات جانی و مادی فراوانی به بار آورد، دروغ بزرگ آمریکاییها در مستثنی کردن اقلام بشردوستانه از تحریمهای ظالمانهشان، بیشتر آشکار شد؛ جایی که رئیس کمیته بینالمللی صلیب سرخ، صریحا اعلام کرد، جمعیت هلال احمر ایران برای کمک به سیلزدگان نمیتواند هیچگونه منابع مالی را به دلیل تحریمهای آمریکا دریافت کند.
پس از این سخنان رئیس کمیته بینالمللی صلیب سرخ، عدهای در فضای مجازی سعی کردند در صحت آن تشکیک کنند تا اینکه روز سهشنبه ۲۰ فروردین ۹۸، سازمان صلیب سرخ جهانی طی اطلاعیهای با غیرانسانی خواندن تحریمهای آمریکا علیه ایران اعلام کرد: تحریمهای آمریکا ضد ایران مانع امدادرسانی به سیلزدگان در ایران شده است و به دلیل تحریمها امکان ارائه پول نقد به هلال احمر ایران برای کمک به سیلزدگان وجود ندارد. بیشتر
تروریستی نامیدن سپاه
ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه ۱۹ فروردین ۹۸ به وقت واشنگتن، مایک پمپئو وزیر خارجه رژیم آمریکا، تصمیم دونالد ترامپ را برای قراردادن نام سپاه پاسداران در فهرست کذایی گروههای تروریستی قرائت کرد.
این تصمیم احمقانه که در راستای سیاست فشار حداکثری آمریکاییها و عملیات روانی آنها علیه مردم و نظام ایران تعریف میشد، علاوه بر آنکه با مخالفت استراتژیستهای نظامی و امنیتی رژیم آمریکا در پنتاگون و سیا مواجه شد، موضع منفی سیاستمداران و دیپلماتهای کشورهای عمدتا موتلف آمریکا را هم در پی داشت؛ تا آنجا که وزارت خارجه انگلیس با درخواست آمریکا برای همراهی علیه سپاه پاسداران مخالفت کرد. بیشتر
تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران
رژیم آمریکا در ادامه تروریسم اقتصادی خود علیه ملت ایران، از روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۹۸ خرید نفت از ایران را برای همه کشورها از جمله آن هشت کشور که معافیت تحریمی داشتند و مجاز به خرید نفت ایران بودند ،ممنوع کرد. آمریکاییها از همان ۱۸ اردیبهشت سال گذشته که از برجام خارج شدند، اعلام کردند هدفشان به صفر رساندن صادرات نفت ایران است.
در همان مقطع که آمریکا معافیتهای تحریمی خود را به هشت خریدار عمده نفت ایران، ملغی کرد و آشکارا اعلام داشت که میخواهد فروش و درآمد نفتی ایران را به صفر برساند، این سوال در محافل جهانی و منطقهای مطرح شد که آیا رژیمهای مرتجعِ مطیعِ آمریکا توانایی پر کردن جای ایران در بازار نفت را دارند؟ روز شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۸، علی لاریجانی رئیس مجلس در چهاردهمین کنگره انجمن جغرافیایی گفت: اطلاع داریم عربستان و امارات ظرفیت فروش نفت بیشتر را ندارند، اگر این ظرفیت را داشتند فروش خود را افزایش میدادند، آمریکاییها در این عملیات روانی نیز موفق نمیشوند و کمبود نفت رخ میدهد. بیشتر
ماجرای دزدی یک نفتکش و تقلای خبیثانه آمریکا
آمریکاییها برای به صفر رساندن درآمدهای نفتی ایران در راستای کارزار فشار حداکثریشان، در قضیه نفتکش حامل دو میلیون بشکه نفت ایران به نام «آدریان دریا» نیز با همراهی انگلیس، اقدامات ایذایی فراوانی انجام دادند و در نهایت به ناخدای این کشتی پیشنهاد رشوه سنگین دادند تا نفتکش مزبور را در نقطهای متوقف کند که توقیف آن و دزدی دریایی برای عمال رژیم آمریکا میسر باشد. بیشتر
سرنگونی پهپاد جاسوس
آمریکاییها برای پیشبرد سیاست فشار حداکثری به مردم و نظام ایران، به عملیات جاسوسی و پهپادی نیز متوسل شدند؛ ساعت ۱۴ دقیقه بامداد پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، پهپاد ۲۰۰ میلیون دلاری «گلوبال هاوک» آمریکا در شرایطی که بر خلاف قوانین هوانوردی، کلیه تجهیزات مربوط به معرفی خود را خاموش کرده بود، در نهایت پنهان کاری، از پایگاه الظفره در نزدیکی ابوظبی امارات به هوا برخاست و به حریم هوایی ایران اسلامی تجاوز کرد. این پهپاد متجاوز آمریکایی در ساعت ۰۴:۰۵ در حوالی منطقه «کوه مبارک» واقع در شرق استان هرمزگان، در کرانه دریای عمان، هدف سامانه پدافندی سوم خرداد نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و منهدم شد.
ترامپ و مشاوران و استراتژیستهای جنگیاش که از سرنگون شدن پهپاد جاسوسیشان توسط یک سامانه پدافندی ایرانی شوکه شده بودند، پس از این اتفاق شروع به گزافهگویی کردند از جمله آنکه ترامپ چنین لاف زد که برای انتقام از سرنگونی «گلوبال هاوک» قصد حمله به ایران را تا قبل از سحرگاه جمعه (۳۱ خرداد ۱۳۹۸) داشته اما از این کار منصرف شده است.
لافزنیهای نظامی آمریکا!
مقامات آمریکایی، تاکتیک «جاذبه ترس» و «تهدید نظامی» را هم برای پیشبرد سیاست فشار حداکثری به مردم و نظام ایران، بکار بردند اما این تاکتیک هم برای آنها کارآمد نبود و بالعکس باعث تخریب وجهه ابرقدرتیشان در نزد افکار عمومی جهانیان شد و از ناحیه ایران به مردم جهان ثابت شد که قدرت آمریکا پوشالی است.
روز دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۹۸، مقامات کاخ سفید اعلام کردند «ناو آبراهام لینکلن عازم غرب آسیا خواهد شد تا پیام روشن و صریحی به ایران داده شود».
پس از آن، در روز پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت، وزارت جنگ آمریکا اعلام کرد که ۴ فروند بمبافکن بی ۵۲ را به پایگاه آمریکایی العدید در قطر اعزام کرده است.
روز شنبه ۲۱ اردیبهشت نیز آمریکاییها از اعزام یک ناو دیگر به نام «یواس اس آرلینگتون» به منطقه خلیج فارس خبر دادند و اعلام کردند که سامانه پاتریوت را نیز برای حمایت از نیروهای تروریستیشان در غرب آسیا مستقر کردهاند.
روز جمعه، سوم خرداد، آمریکاییها ۱۵۰۰ نیروی تروریستی دیگر را به تروریستهای مستقر خود در غرب آسیا افزودند.
مقامات آمریکایی از جمله ترامپ و وزیران و مشاورانش پس از اعلام هر کدام از موارد فوقالذکر، پیوست تهدید ایران را هم ضمیمه میکردند؛ تا جایی که ترامپ یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۹۸ صریحا ایران را به نابودی تهدید کرد و طی توئیتی نوشت: درگیری ما با ایران به معنای پایان رسمی ایران خواهد بود! بیشتر
اتهامزنی حداکثری و فریب حداکثری
اما آمریکاییها در تکمیل استراتژی فشار حداکثریشان به ایران، راهبرد «اتهامزنی حداکثری» و «فریب حداکثری» را هم در پیش گرفتند؛ بگونهای که سردمداران واشنگتن در قبال هر اتفاق غیرمترقبه و ناامنسازی در منطقه غرب آسیا، انگشت اتهام را به سوی تهران نشانه میگرفتند.
ماجرای حریق دو تانکر نفتکش در دریای عمان
پنجشنبه ۲۳ خرداد ۹۸، دو تانکر نفتکش در دریای عمان در نزدیکی آبهای ساحلی ایران در بندر جاسک، به طرز مشکوکی دچار حریق و حادثه شدند. یکی از این کشتیها «آلتر فرانت» نام داشت و در مالکیت نروژ با پرچم جزایر مارشال از قطر عازم تایوان بود. کشتی دیگر نیز با نام «کوکوکا کاریجس» در مالکیت ژاپن با پرچم پاناما از یکی از بنادر عربستان عازم سنگاپور بود.
از همان نخستین ساعات مخابره حمله مشکوک به دو نفتکش در دریای عمان، محافل سیاسی و رسانهای آمریکا شروع به اتهامزنی به ایران کردند و تهران را عامل حمله به این دو نفتکش دانستند.
ابتدا شبکه «سی بی اس» به نقل از یک مقام پنتاگون، اعلام کرد: ایران در پشت پرده حمله به دو نفتکش در دریای عمان است؛ چند ساعت بعد، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در مقابل دوربینهای تلویزیونی حاضر شد و بدون هیچگونه سند و مدرکی ادعا کرد: ارزیابی آمریکا این است که حمله به دو نفتکش در دریای عمان کار ایران است! بیشتر
حمله به قلب صنعت انرژی سعودی و اتهامزنی دوباره به ایران
صبح روز شنبه ۲۳ شهریور، سرخط اول رسانههای معتبر جهانی و منطقهای، هدف قرار گرفتن پالایشگاههای بقیق و خریص شرکت آرامکو در شرق سعودی توسط ۱۰ پهپاد یمنی بود.
عبدالعزیز بن سلمان، وزیر نفت تازه کار سعودیها و یکی از پسران پادشاه این رژیم، روز یکشنبه ۲۴ شهریور در اظهاراتی بیسابقه صریحا اعتراف کرد حملات پهپادی روز شنبه ۲۳ شهریور یمنیها به تاسیسات نفتی بقیق و خریص موجب توقف تولید ۵ میلیون ۷۰۰ هزار بشکه نفت سعودی در روز میشود.
اما آمریکاییها برای دلجویی از سعودیهای زخم خورده، از همان نخستین ساعات انتشار خبر هدف قرار گرفتن قلب انرژی پادشاهی سعودی توسط پهپادهای یمنی، شروع به فرافکنی و اتهامزنی به ایران کردند. مایک پمپئو، وزیر خارجه رژیم آمریکا با انتشار یک پست توییتری، مسئولیت حمله به پالایشگاههای بقیق و خریص سعودی را برعهده ایران دانست؛ لیندسی گراهام سناتور ایالت کارولینای جنوبی آمریکا که پیشتر اظهارات خصمانهای علیه مردم ایران مطرح کرده بود، صریحا خواستار حمله به تاسیسات نفتی ایران شد. ریک پری وزیر انرژی آمریکا نیز انگشت اتهام خود را در قضیه منفجر شدن پالایشگاههای سعودی توسط پهپادهای یمنی، به سمت ایران نشانه گرفت.
دونالد ترامپ رئیس رژیم آمریکا نیز طی پستی توئیتری، تلویحا نظر وزرای کابینهاش در متهم کردن ایران را تایید کرد و نوشت: نشانههایی برای شناسایی عاملان حمله به پالایشگاههای سعودی داریم، اما منتظر میمانیم تا عربستان سعودی عاملان این حادثه را خود معرفی کند و آنگاه آماده اقدام هستیم!
اتهام زنی مقامات رژیم آمریکا به ایران در قضیه اخیر هدف قرار گرفتن پالایشگاههای سعودی توسط پهپادهای یمنی، واکنش مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان را به همراه داشت؛ محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان طی مطلبی در فضای مجازی نوشت: با شکست در سیاست «فشار حداکثری»، پمپئو به سیاست «فریب حداکثری» روی آورده است. آمریکا و اقمارش با این توهم که برتری تسلیحاتی به پیروزی نظامی میانجامد، امروز در یمن گیر کردهاند. مقصر شناختن ایران، به این فاجعه پایان نخواهد بخشید. در مقابل، پذیرش پیشنهاد ایران در فروردین ۹۴ مبنی بر پایان دادن به جنگ و شروع مذاکرات، ممکن است به این غائله خاتمه دهد. بیشتر
ترامپ برای خالی نبودن عریضه، یک تحریم بیاثر علیه ایران اعمال کرد
سعودیها انتظار داشتند که آمریکا در واکنش به هدف قرار گرفتن آرامکو، مستقیما ایران را هدف قرار دهد؛ اما سردمداران واشنکتن از این کار خودداری کردند؛ چون به تبعات آن آگاهند. ترامپ در واکنش به ادعای خودشان یعنی دست داشتن ایران در حمله به تاسیسات نفتی سعودی، صرفا اقدام به تحریم بانک مرکزی ایران کرد! تحریمی که پیشتر صورت گرفته بود و مشخص بود رئیس رژیم آمریکا فقط برای خالی نبودن عریضه اقدام به این کار میکند.
«ریچارد نفیو» معاون وزارت خزانهداری آمریکا در امور تحریمها در دولت اوباما که از او با عنوان معمار تحریمهای آمریکا علیه ایران یاد میشود؛ در واکنش به اقدام مذبوحانه و توخالی ترامپ در تحریم بانک مرکزی ایران، در توئیتر نوشت: تحریم بانک مرکزی ایران فشار جدیدی به تهران وارد نمیآورد؛ ما در سال ۲۰۱۲ در قالب لایحه بودجه دفاعی آمریکا، بانک مرکزی ایران را تحریم کرده بودیم.
چتر سوراخ امنیتی آمریکا بر سر متحدان عرب!
«نیویورک تایمز» طی مقالهای با عنوان «پایان توهم سعودی» به موضوع خودداری آمریکا از اقدام نظامی علیه ایران در واکنش به هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی سعودی اشاره کرد و نوشت: آمریکا نمیخواهد برای حفاظت از متحدان عربش وارد جنگ با ایران شود. موشکهایی که در روز شنبه (۲۳ شهریور) به آرامکو اصابت کرد فقط مخازن نفتی سعودی را نابود نکرد بلکه ضربه نهایی را به این باور وارد کرد که آمریکا چتر امنیتی حفاظت از رژیمهای ثروتمند نفتی خلیج فارس در برابر ایران است.
باور ایران به ضعف آمریکا
از سویی دیگر اتفاقات چندماه اخیر کاملا آشکار کرده که ترامپ و مشاوران و استراتژیستهای جنگیاش، از هرگونه رویارویی نظامی با ایران در هر سطحی هراس دارند؛ پس از حمله حوثیها به تاسیسات نفتی رژیم سعودی، لیندسیگراهام سناتور آمریکایی در توئیتر نوشت: ندادن پاسخ مناسب زمانی که ایران پهپاد گلوبال هاوک را سرنگون کرد این تصور را برای ایران ایجاد کرد که آمریکا دچار ضعف شده است. ترامپ نیز برای اعاده حیثیت از دست رفته، زیر توئیت گراهام نوشت: نه لیندسی؛ این نشان قوت بود که برخی افراد فقط نمیخواهند این را بفهمند!
بنبست «فشار حداکثری»
به هر ترتیب مجموع اتفاقات و تحولات فوقالذکر بیانگر آن است که سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران کاملا به شکست منتهی شده است و رویای ترامپ و دار و دستهاش، برای موفق جلوه دادن سیاست فشار حداکثری، دیدار و عکس یادگاری گرفتن با رئیس جمهور ایران است؛ امری که همه مقامات و مسئولان دولتی از جمله رئیس جمهور و وزیر امور خارجه بر نفی و رد آن تاکید کردهاند و چندین بار اعلام داشتهاند که در حاشیه هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به هیچ وجه دیداری با رئیس رژیم آمریکا صورت نخواهد گرفت.
هر گونه صحبت درباره مذاکره با آمریکا، یک گناه نابخشودنی است
در همین رابطه، محمد صالح جوکار، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم به خبرنگار گروه سیاسی ، گفت: آمریکاییها امروز به شدت محتاج مذاکره با ایران هستند؛ این نیاز واشنگتن برخاسته از دو نگرش است؛ نخست سردمداران کاخ سفید با نگاه به انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، میخواهند برای خود بواسطه مذاکره با ایران، پیروزی دیپلماتیک خریداری کنند؛ از سویی دیگر ترامپ و مشاورانش میخواهند به جهانیان القاء کنند که کارزار فشار حداکثریشان علیه مردم ایران جواب داده است و منجر به تسلیم نظام ایران به عنوان مرکزیت جبهه مقاومت، شده است!
وی تصریح کرد: در چنین شرایطی، هر گونه صحبت درباره مذاکره با آمریکا، یک گناه نابخشودنی محسوب میشود که به قیمت قربانی کردن منافع ملی ما تمام خواهد شد.
جوکار بیان داشت: امروز از سوی همه مردم و فعالان سیاسی کشور با هر طرز تفکری، یک ندا و صدا بلند است و آن اینکه آمریکا با تروریسم اقتصادی که علیه مردم ایران به کار گرفته و حتی مانع صدور کمکهای انساندوستانه به سیلزدگان ایرانی میشود، یک رژیم جنایتکار و خبیث است که هر گونه دیدار و ملاقاتی با سردمداران چنین رژیمی، بلاوجه است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم افزود: امروز پس از ۶ سال برای مسئولان دولتی نیز آشکار شده است که مشکلات اقتصادی کشور با تمرکز بر روی مذاکره حل نخواهد شد بلکه راهکار تمرکز بر اقتصاد مردم پایه و استفاده از ظرفیت های بالای مردمی در امر تولید و اقتصاد است.
وی بیان داشت: حتی اروپاییها و کانالهای مالی آنها نظیر اینستکس و سایر راهکارهای ارائه شده از جانب غربیها، در شرایط فعلی نمیتواند ما را به هدف توسعهای خود برساند و راهکار فقط استفاده و تمرکز بر روی ظرفیتهای بومی و مردمی است.
ما با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ نه مذاکرهی دوجانبه، نه مذاکرهی چندجانبه
اما فصلالخطاب این موضوع سخنان مقام معظم رهبری است؛ معظمله در تاریخ ۲۶ شهریور ۹۸، در ابتدای درس خارج فقه، فرمودند: در بین خود آمریکاییها هم کسان زیادی ــ در دنیا هم همین جور ــ میگویند فشار حدّاکثریِ آمریکا نتوانسته ایران را به زانو دربیاورد؛ البتّه قطعاً هم همین است. چه جور میخواهد اثبات کند که فشار حدّاکثری تأثیر دارد؟ به این صورت که مسئولین جمهوری اسلامی را بکشاند پای میز مذاکره؛ بگوید ببینید، اینها که میگفتند ما با آمریکا مذاکره نمیکنیم، فشار حدّاکثری، اینها را مجبور کرد که بیایند پای میز مذاکره بنشینند... مشاهده کردید رئیسجمهور محترم، وزیر خارجه، مسئولین کشور همه یکصدا، یکزبان گفتند که ما با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ نه مذاکرهی دوجانبه، نه مذاکرهی چندجانبه. اگر آمریکا حرف خودش را پس گرفت و به آن معاهدهی هستهای که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد و شد عضو کشورهای معاهدهکننده، آن وقت در جمع کشورهای معاهدهکننده که شرکت میکنند و با ایران صحبت میکنند، او هم شرکت کند. بیشتر