کشیش استرالیایی: نه تنها محتوای نامه رهبر ایران، بلکه لحن با تدبیر و صلحجویانهاش بینظیر بود
کلیسای پدر اسمیت آنطور که گفته میشود همواره پناهگاه افراد ستمکشیده از ظلم جریانهای صهیونیستی بوده است. او چند باری به ایران سفر کرده است. اسمیت ایده امام خمینی(ره) که تأسیس جامعهای بر پایهی قوانین و ارزشهای برتر بود را ایدهای قابل احترام میداند. او نامه رهبر انقلاب ایران به جوانان اروپایی و آمریکایی را هم خوانده است و درباره آن میگوید: «نامه رهبر ایران به جوانان غربی را مطالعه کردم و معتقدم که نه تنها محتوای این نامه بلکه لحن با تدبیر و صلح جویانهی آن نیز بینظیر بود. این همان چیزی است که برای از بین بردن فاصلهی میان جوامع مسلمان و غیر مسلمان، ضرورت دارد.»
او در بسیاری از موضوعات فرهنگی واعتقادی از زاویه دیدگاههای دینی خود و متاثر از روحیه آزاداندیشانهاش سخن میگوید. او یک کشیش سیاسی هم هست و نسبت به مسائل سیاسی دنیا مواضعی جدی دارد. او اهانت های شارلی ابدو را محکوم میکند و معتقد است که «این مهم که مسلمانان نسبت به آن دسته از افرادی که به پیامبر اسلام بیاحترامی میکنند، حساس هستند و واکنش نشان میدهند قابل ستایش است.» متن گفت وگوی تسنیم با پدر روحانی دیوید اسمیت را در ادامه میخوانید:
سوال: آقای اسمیت؛ در تاریخ اسلام دوره ای وجود دارد که در بخشی از عربستان به مدت حدود 4 سال حکومتی مبتی بر احکام دین اسلام توسط حضرت علی (ع) تشکیل میشود. محوریت تشکیل این حکومت پیگیری عدالت و برابری عنوان شده بود. در آن زمان فردی از زمامداران به صورت خودسرانه برای دریافت بیتالمال به یکی از قبایل حمله برد و لطماتی به ساکنان آنجا وارد آورد. امام علی(ع) ضمن محاکمه و مجازات آن خلیفه که در زیر مجموعه حکومت ایشان حضور داشت، بر حفظ حقوق پیروان ادیان در حکومت اسلامی تأکید داشت و گفت: «اگر در حکومت اسلامی خلخالی به زور از پای زن یهودی دربیاورند و مسلمانی از ناراحتی آن جان داد، من کسی را ملامت نمیکنم». امام خمینی(ره) نیز بر اساس سیره امام علی(ع) و دیگر امامان شیعه حکومتی در ایران به پا کرد و سعی کرد در آن حقوق همه پیروان ادیان حفظ شود. تقاضا دارم نظر خودتان را در این خصوص به عنوان فردی که مدتی پیش در ایران حضور پیدا کرده و با حکومت آن آشنا شدهاید، بیان کنید؟
سوال شما بسیار تخصصی است و بنده خود را در جایگاهی نمیبینم که پاسخی معتبر و قابل اتکا به آن ارائه دهم. بدون تردید، برای اهداف عالی امام خمینی(ره) که تأسیس جامعهای بر پایهی قوانین و ارزشهای برتر بود، احترام قائل هستم. اینکه ایران در زمان زمامداری امام خمینی(ره)، به این تحول اقتصادی و اجتماعی دست یافت نیز قابل تحسین میباشد. این مهم که دولت وی آزادی مذهبی به دنبال داشته است یا خیر در حیطهی دانستههای محدود من نمیباشد.
سوال: پیروان دین اسلام در فرانسه و برخی دیگر از کشورهای جهان همواره دچار محدودیت و مشکل هستند. بطوریکه حکومت و دولت در برخی از کشورها از ورود دانشجویان مسلمان با حجاب به دانشگاههای خود و حتی معابر عمومی جلوگیری کرده و علیه آن قانون تصویب میکنند. نظر شما در این خصوص چیست؟ یا در بعضی کشورها شاهد تبعیض درباره پیروان ادیان هستیم. به نظر شما ایده امام خمینی(ره) که بر حفظ حقوق پیروان ادیان در حکومت اسلامی تاکید داشتند، چطور بود؟
قطعاً ممانعت از حجاب زنان بنده را آزار میدهد. در فرانسه نیز جنبشی برای ممانعت از حجاب زنان وجود داشته است که من نیز به نوبهی خود مخالفت خود را با آن ابراز داشتهام و همچنان بر موضع خود پافشاری خواهم نمود.
سوال: جریانات تندرو ضد دین همواره به دنبال توهین به ادیان و پیروان آنها در سراسر جهان هستند. امام خمینی (ره) در مورد این افراد که عموما به مقدسات ادیان اهانت میکنند، نگاه ویژهای داشت. در زمان حیات امام خمینی(ره) فردی به نام سلمان رشدی با انتشار کتابی با عنوان آیات شیطانی به قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان توهین کرد. امام نیز این فرد را مرتد دانست و خواستار مقابله با این بیفکر و تحجر شد. امروز شاهد این هستیم که تساهل در مواجهه با این افراد باعث شده که همواره گروههایی دست به اقدامات تمسخرآمیز درباره مقدسات ادیان و یا خشونتطلبانه درباره پیروان ادیان بزنند. بطور مثال جریانی که اخیراً با انتشار کاریکاتوری توهین آمیز علیه پیامبر اسلام در روزنامه فرانسوی شارلیابدو در اروپا شکل گرفت. یا آنچه در فیلم «فتنه» گریت ویلدرز در هلند اتفاق افتاد، یا در یک نمونه دیگر کاریکاتورهای روزنامههای دانمارکی در اهانت به یامبر اسلام. نظر شما در مورد این جریان رادیکال ضد دین و اهانت کننده به ادیان چیست؟نظر شما درباره سخن چند سال پیش امام خمینی(ره) چیست؟
از آنجایی که اطلاعاتی در مورد کتاب سلمان رشدی ندارم، نمیتوانم در این باره اظهار نظر نمایم. در مورد کارتونهای شارلی ابدو باید بگویم که اینگونه فعالیتها غیر اخلاقی و وحشتناک هستند؛ هر چند موافق واکنشهای خشونت آمیز نیز نیستم. این مهم که مسلمانان نسبت به آن دسته از افرادی که به پیامبر اسلام بیاحترامی میکنند، حساس هستند و واکنش نشان میدهند قابل ستایش است. چرا که نه؟ در واقع، توهین روزنامهنگاران غربی به پیامبر را میتوان بخشی از طرحی بزرگتر تلقی نمود.
کشورهای غربی مردم مسلمان را آزار میدهند و در 25 سال گذشته همواره کشورهای مسلمان را بمباران کردهاند. و اکنون برخی در ایالات متحده با برپا کردن مسابقات ترسیم کارتونهایی از پیامبر، تعمداً در پی تحریک بیشتر اوضاع موجود هستند. و این از نشانههای عمیقتر شدن فاصلهی میان جوامع مسلمان و غیر مسلمان ایالات متحده و اروپا است.
در واقع، آنچه بیش از هر چیز دیگری مرا نگران میکند دورویی آن دسته از افرادی است که به دفاع از اقدامات شارلی ابدو و افرادی از این دست میپردازند. نتانیاهو از آشکارترین نمونههاست. مردی که این بحث را به راهپیمایی بدنام پاریس کشاند حال آنکه خود او وقتی پای نیروهای نظامی او و اشغال فلسطین به میان میآید، دشمن واقعی آزادی بیان میگردد. من شخصاً حامی بلامنازع آزادی بیان هستم، ولی به شدت معتقدم که باید میان آزادی بیان و سخنان تحریک آمیز- سخنانی که تنها هدف آنها توهین و تهییج جوامع میباشد- تفاوت قائل شد.
سوال: ما در دین اسلام حکمی داریم با عنوان امربه معرف و نهی از منکر. در این راستا امام خمینی(ره) نامهای به گورباچف نوشت و او را به رعایت «عدالت» پند داد و به او هشدار داد که اگر این مسئله را رعایت نکند حکومت او دچار مشکل خواهد شد که پیش بینی امام خمینی(ره) درست از آب درآمد و شوروی سالیانی بعد دچار فروپاشی شد. اخیراً جانشین امام خمینی (ره)؛ امام خامنهای نامهای به جوانان اروپایی و آمریکایی نوشتند و آنها را خطاب قرار داده و از آنها خواستند با تحقیق به شناخت بیواسطه از اسلام برسند و اجازه ندهند نگاههای مسموم فاصله تعاملی میان ایران و غرب را هر روز بیشتر کند. آیا شما این نامه را خواندهاید؟ نظر شما در مورد پندهای این نامه یک رهبر دینی به جوانان چیست؟
نامه رهبر ایران به جوانان غربی را مطالعه کردهام و معتقدم که نه تنها محتوای این نامه بلکه لحن با تدبیر و صلح جویانهی آن نیز بینظیر بود. و این همان چیزی است که برای از بین بردن فاصلهی میان جوامع مسلمان و غیر مسلمان، ضرورت دارد.
سوال: دفاع از مظلومان عالم وایستادگی در برابر زورگویان و دولتهای استعمارگر همواره یکی از دغدغههای اصلی امام خمینی(ره) بود که نمونه آن در مواضع ایشان درباره مسأله فلسطین و راهپیمایی جهانی روز قدس، محکوم کردن جنایات در سرتاسر دنیا، اعتراض علیه انواع و اقسام آپارتایدها در کشورهای مختلف، چپاول دارایی و ثروت مستضعفان و پایمال کردن حقوق انسانی ملتهای ضعیف و … مشهود است. نظر شما درباره این نگاه ایشان چیست؟ به نظر شما چرا عموم مستضعفان عالم تا آنجایی که ایشان را بشناسند، طرفدار ایشان هستند و ایشان توانست با دست خالی در برابر رژیم تا دندان مسلح پهلوی بایستد؟
به اعتقاد من، خداوند حامی فقیران و ستمدیدگان است. از اینرو، رهبرانی که حامی فروماندگان و مظلومان هستند، حامی خواستههای خداوند و در حمایت خداوند نیز میباشند.
سوال: خب قطعاً شما مراسم استقبال ایرانیها از ورود ایشان به ایران، حضور جمعیت در سخنرانیها، تشییع پیکر ایشان بعد از رحلت و … را دیدهاید. به نظر شما چه ظرفیتی باعث شد که این حجم زیاد از مردم به استقبال یک رهبر دینی بروند و او را یک اسطوره در قرن حاضر بدانند.
همانطور که در بالا به آن اشاره کردم، بازگشت امام خمینی به ایران درست زمانی به وقوع پیوست که کشور در بجبوحهی تحولاتی اجتماعی و اقتصادی بود. مردم ایران به دنبال یک ناجی بودند و انتظارات بسیاری از وی داشتند. موج عظیمی که در مراسم به خاکسپاری وی شرکت کردند از موفقیت وی در عملی کردن این انتظارات حکایت داشت.
انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.