کارشناس مسائل بین الملل: اروپا کماکان در پی فشار حداکثری بر ایران است
کارشناس مسائل بین الملل گفت: اروپا کماکان در چارچوب تفکرات رئالیستی در پی فشار حداکثری بر ایران است. اما تنها در شیوه خلع سلاح هستهای ایران بین اروپا و آمریکا اختلاف نظر وجود دارد نه در اصل قضیه.
خبرگزاری میزان -
وی یادآورشد: اروپا کماکان در چارچوب تفکرات رئالیستی در پی فشار حداکثری بر ایران است. اما تنها در شیوه خلع سلاح هستهای ایران بین اروپا و آمریکا اختلاف نظر وجود دارد نه در اصل قضیه.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارحی مجلس نهم تاکید کرد: اتحادیه اروپا در واقع هیچ گاه از آن دیدگاه قبلی خود فاصله نمیگیرد، ممکن است زمانی پیشنهاد امتیاز ۴ میلیارد دلاری دهد و یک وقتی هم مانند حالا پیشنهاد ۱۵ میلیارد دلاری بدهد و تخصیص آن را مشروط به انواع و اقسام تعهدات ایران کند، همه این اقدامات در راستای فشار حداکثری آمریکا صورت میگیرد.یک تقسیم کار شده تا اروپاییها یک روزنهای باز کنندوتمامی پنجرهها رو به ایران بسته نباشد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در این سیاست، فشار از جانب آمریکا و چانهزنی از طرف اروپا در جریان است اما قصد هر دو نیز تضعیف روزانه توانمندی ایران است تا در نهایت یک ایران ضعیف شده را در زمان و شرایط خاص پای میز مذاکره بکشانند و در آنجا تمامی شرایطی را که میخواهند به ایران تحمیل کنند.
شفیعی درباره نحوه مواجهه ایران در مقابل سیاستها و توطئههای هماهنگ اروپا و آمریکا نیز بیان کرد: ایران در این راستا ۲ دستور کار مهم دارد، یکی اینکه ظرفیتهای داخلی خود را فعال کند یا اینکه با پیشبینی وقوع یک جنگ سرد جدید، خود را در ذیل بلوک شرق با محوریت چین و روسیه قرار دهد. البته این اقدام با یک چشمانداز بلندمدت اتفاق میافتد، معلوم نیست چین و روسیه تا چه حد حاضر باشند مابه ازای عضویت ایران در این بلوک را پرداخت کنند. یعنی تا چه حد حاضرند در قبال فشارهایی که آمریکا و اروپا به ایران میآورند از ایران پشتیبانی کنند و از قدرت این فشارها بکاهند.
وی تاکید کرد: اگر این ۲ راه حل داخلی و خارجی به نتیجه نرسیدند، هرچه زمان بگذرد، ایران فرصتهای بیشتری را از دست میدهد. مطالعه دقیق شرایط و پیشبینی چشماندازها باید در دستور کار شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه و سایر نهادهای ذیربط قرار بگیرد.
نوذر شفیعی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی ، با بیان اینکه برای تحلیل رابطه ایران یا هر کشوری دیگری با اروپا باید چند نکته را مدنظر قرار دهیم، اظهار کرد: نکته اول اینکه اروپا در مجموعه هویتی غرب تعریف میشود.
وی با بیان اینکه همواره هویتها، عامل مهم همگرایی بین کشورها بوده است، افزود: غرب اگرچه از پیشینه تلخی در حوزه درگیریهای داخلی برخوردار است اما امروزه بهعنوان یک هویت کلی قلمداد میشود که عمدتا کلیه کشورهای مسیحی حوزه آتلانتیک را در برمیگیرد.
کارشناس مسائل بینالملل اضافه کرد: ما هیچگاه نمیتوانیم کشورهای عضو این هویت را از هم جدا کنیم و هر چقدر محیط بینالمللی امنیتیتر باشد و تهدید برای این هویت غربی متصور باشد، همبستگی آنها بیشتر خواهد شد. در مسائل سیاسی و امنیتی عمدتا کشورهای غربی و بخصوص اروپا و آمریکا کنار هم خواهند بود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: نکته دوم اینکه باید در نظر داشت با این هویت واحد، گاهی اوقات کشورهای عضو این اتحادیه سعی میکنند در عرصه روابط بینالملل نقش برجستهتری را ایفا کنند؛ گاهی اوقات یک زیر سیستمهای هویتی داریم که ضمن پایبندی به آن هویت اصلی، یک هویتهای فرعی پیدا میکنند برای اینکه نقش بیشتری در عرصه تحولات بینالمللی ایفا کنند.
وی با بیان اینکه بعد از پایان جنگ سرد توزیع قدرت در جهان پراکنده شده است، تصریح کرد: قدرت دیگر در یکجا مثلا (آمریکا) متمرکز نیست و یکی دیگر از قطبهای دربرگیرنده قدرت در جهان، اتحادیه اروپاست.
این نماینده مجلس نهم خاطرنشان کرد: اتحادیه اروپا همواره با محوریت آلمان و فرانسه تمایل داشته است در عرصه روابط بینالملل نقش برجستهتری ایفا کند که این نقش، مکمل نقش آمریکا و نه در تعارض با آنهاست؛ به این معناکه ممکن است در حوزه تاکتیکی بین نقش اتحادیه اروپا و آمریکا در عرصه روابط بینالملل اختلافاتی بروز کند که عمدتا در حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است و بیشتر جنبه تاکتیکی دارد. غرب به لحاظ استراتژیک، هیچگاه آن هویت یکپارچه خود را رها نخواهد کرد.
شفیعی با تاکید بر اینکه اروپا تمایل دارد نقش برجستهتری در عرصه معادلات بینالمللی ایفا کند، خاطرنشان کرد: به همین خاطر بودکه در شکلگیری برجام نقش ایفا کردند.چنانچه در سالهای اخیر شاهدیم، اروپا مشی هنجاری را برای حل مسئله سیاسی ایران در پیش گرفته است.
وی با بیان اینکه همواره هویتها، عامل مهم همگرایی بین کشورها بوده است، افزود: غرب اگرچه از پیشینه تلخی در حوزه درگیریهای داخلی برخوردار است اما امروزه بهعنوان یک هویت کلی قلمداد میشود که عمدتا کلیه کشورهای مسیحی حوزه آتلانتیک را در برمیگیرد.
کارشناس مسائل بینالملل اضافه کرد: ما هیچگاه نمیتوانیم کشورهای عضو این هویت را از هم جدا کنیم و هر چقدر محیط بینالمللی امنیتیتر باشد و تهدید برای این هویت غربی متصور باشد، همبستگی آنها بیشتر خواهد شد. در مسائل سیاسی و امنیتی عمدتا کشورهای غربی و بخصوص اروپا و آمریکا کنار هم خواهند بود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: نکته دوم اینکه باید در نظر داشت با این هویت واحد، گاهی اوقات کشورهای عضو این اتحادیه سعی میکنند در عرصه روابط بینالملل نقش برجستهتری را ایفا کنند؛ گاهی اوقات یک زیر سیستمهای هویتی داریم که ضمن پایبندی به آن هویت اصلی، یک هویتهای فرعی پیدا میکنند برای اینکه نقش بیشتری در عرصه تحولات بینالمللی ایفا کنند.
وی با بیان اینکه بعد از پایان جنگ سرد توزیع قدرت در جهان پراکنده شده است، تصریح کرد: قدرت دیگر در یکجا مثلا (آمریکا) متمرکز نیست و یکی دیگر از قطبهای دربرگیرنده قدرت در جهان، اتحادیه اروپاست.
این نماینده مجلس نهم خاطرنشان کرد: اتحادیه اروپا همواره با محوریت آلمان و فرانسه تمایل داشته است در عرصه روابط بینالملل نقش برجستهتری ایفا کند که این نقش، مکمل نقش آمریکا و نه در تعارض با آنهاست؛ به این معناکه ممکن است در حوزه تاکتیکی بین نقش اتحادیه اروپا و آمریکا در عرصه روابط بینالملل اختلافاتی بروز کند که عمدتا در حوزه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است و بیشتر جنبه تاکتیکی دارد. غرب به لحاظ استراتژیک، هیچگاه آن هویت یکپارچه خود را رها نخواهد کرد.
شفیعی با تاکید بر اینکه اروپا تمایل دارد نقش برجستهتری در عرصه معادلات بینالمللی ایفا کند، خاطرنشان کرد: به همین خاطر بودکه در شکلگیری برجام نقش ایفا کردند.چنانچه در سالهای اخیر شاهدیم، اروپا مشی هنجاری را برای حل مسئله سیاسی ایران در پیش گرفته است.
اروپا کماکان در چارچوب تفکرات رئالیستی در پی فشار حداکثری بر ایران است. اما تنها در شیوه خلع سلاح هستهای ایران بین اروپا و آمریکا اختلاف نظر وجود دارد نه در اصل قضیه.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارحی مجلس نهم تاکید کرد: اتحادیه اروپا در واقع هیچ گاه از آن دیدگاه قبلی خود فاصله نمیگیرد، ممکن است زمانی پیشنهاد امتیاز ۴ میلیارد دلاری دهد و یک وقتی هم مانند حالا پیشنهاد ۱۵ میلیارد دلاری بدهد و تخصیص آن را مشروط به انواع و اقسام تعهدات ایران کند، همه این اقدامات در راستای فشار حداکثری آمریکا صورت میگیرد.یک تقسیم کار شده تا اروپاییها یک روزنهای باز کنندوتمامی پنجرهها رو به ایران بسته نباشد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در این سیاست، فشار از جانب آمریکا و چانهزنی از طرف اروپا در جریان است اما قصد هر دو نیز تضعیف روزانه توانمندی ایران است تا در نهایت یک ایران ضعیف شده را در زمان و شرایط خاص پای میز مذاکره بکشانند و در آنجا تمامی شرایطی را که میخواهند به ایران تحمیل کنند.
شفیعی درباره نحوه مواجهه ایران در مقابل سیاستها و توطئههای هماهنگ اروپا و آمریکا نیز بیان کرد: ایران در این راستا ۲ دستور کار مهم دارد، یکی اینکه ظرفیتهای داخلی خود را فعال کند یا اینکه با پیشبینی وقوع یک جنگ سرد جدید، خود را در ذیل بلوک شرق با محوریت چین و روسیه قرار دهد. البته این اقدام با یک چشمانداز بلندمدت اتفاق میافتد، معلوم نیست چین و روسیه تا چه حد حاضر باشند مابه ازای عضویت ایران در این بلوک را پرداخت کنند. یعنی تا چه حد حاضرند در قبال فشارهایی که آمریکا و اروپا به ایران میآورند از ایران پشتیبانی کنند و از قدرت این فشارها بکاهند.
وی تاکید کرد: اگر این ۲ راه حل داخلی و خارجی به نتیجه نرسیدند، هرچه زمان بگذرد، ایران فرصتهای بیشتری را از دست میدهد. مطالعه دقیق شرایط و پیشبینی چشماندازها باید در دستور کار شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه و سایر نهادهای ذیربط قرار بگیرد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *