سه گام اصلی برای حل بحران یمن
مایکل هورتون تحلیلگر مسائل غرب آسیا در یادداشتی به موضوع مداخله عربستان و امارات در امور داخلی یمن پرداخته و میگوید مهمترین گام برای پایان دادن به این جنگ، پایان مداخله ریاض و ابوظبی است.
خبرگزاری میزان -
هورتون در یادداشتی در مورد جنگ یمن با تاکید بر این که امکان بازگرداندن یمن یکپارچه برای حفظ ثبات و امنیت منطقهای وجود دارد، نوشت، اساسا تقسیم یمن به شمال و جنوب در سال ۱۹۶۲ سبب ازدحام و استقرار گروههای تروریستی و تکفیری مانند «القاعده» در جنوب این کشور شده که این امر به نوبه خود بی ثباتی و درگیریهای مزمن در یکی از مهمترین مسیرهای استراتژیک تجاری جهان منجر شده است.
از این منظر تقسیم یمن سبب شده تا بیشتر جمعیت ۲۸ میلیون نفری این کشور در بخشهای شمالی سرشار از منابع طبیعی، نفت، گاز، طلا و سایر منابع معدنی زندگی میکنند. یکپارچه شدن یمن در سال ۱۹۹۰ نیز نتوانست در پایان درگیریهای میان این دو بخش موثر باشد. چرا که سیاستهای نادرست دولت مرکزی علاوه بر این که با بی توجهی به اقتصاد بخش جنوبی و سرازیر شدن پول فراوان از سوی مراکز به اصطلاح خیریه عربستان به این منطقه به رشد گروههای تروریستی و شبه نظامی مانند القاعده دامن زد، سبب به حاشیه راندن گروههایی از ساکنان بخش شمالی شد. این گروهها که از نظر سیاسی و اقتصادی به حاشیه رانده شدند از داشتن حقوق ابتدایی مانند ساختن مدارس محروم شدند.
بیشتر بخوانید: همدستی فرانسه، انگلیس و آمریکا با عربستان در جنایات جنگی یمن
در ادامه این یادداشت آمده است، دولت دست نشانده یمن در نهایت در سال ۲۰۱۱ و در پی فراگیر شدن موج انقلابهای عربی سرنگون شد. اما این پایان ماجرا نبود؛ چرا که عربستان و امارات به عنوان به ترتیب حامیان دولت و گروههای شبه نظامی جنوب یمن مداخله در امور داخلی این کشور را آغاز کردند. فرصت حل و فصل این بحران در سال ۲۰۱۴ با مداخله ریاض و ابوظبی از دست رفته و این دو کشور در نهایت در سال ۲۰۱۵ تجاوز هوایی به این کشور را آغاز کردند.
مداخله و تجاوز این دو کشور امید برای آشتی ملی در یمن را از بین برد و این کشور را دچار بحرانی کرد که اکنون از آن به عنوان بدترین بحران بشردوستانه جهان یاد میشود. اکنون امارات با درک ناتوانی از پیروزی در این جنگ عقب نشینی از یمن را در دستور کار خود قرار داده است؛ اگرچه شبه نظامیان آموزش دیده و تجهیز شده این کشور همچنان در جنوب یمن حضور دارند. شمار زیادی از این گروهها با القاعده در ارتباط هستند. از سوی دیگر مداخلات عربستان تحت حمایت آمریکا نیز نتوانسته است به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد.
هورتون در پایان از سه گام اصلی برای پایان دادن به این جنگ چنین یاد میکند: نخست، خروج قدرتهای خارجی مانند عربستان و امارات از یمن و توقف تامین مالی و تسلیحاتی گروههای مختلف در جنگ، دو، پایان محاصره تحمیل شده به یمن توسط عربستان و امارات؛ این محاصره عامل اصلی ایجاد بحران بشردوستانه در یمن است و سه، تلاش جامعه بین المللی برای آغاز مجدد گفتگوهای ملی. در واقع باید گفت تنها راه رسیدن به صلح پایدار در یمن آشتی و شکل گیری دولت ملی است.
به گزارش گروه بین الملل ؛ «مایکل هورتون» تحلیلگر مسائل غرب آسیا در یادداشتی در نشنال اینترست سه قدم اصلی برای پایان جنگ درازمدت یمن را تشریح کرده است.
هورتون در یادداشتی در مورد جنگ یمن با تاکید بر این که امکان بازگرداندن یمن یکپارچه برای حفظ ثبات و امنیت منطقهای وجود دارد، نوشت، اساسا تقسیم یمن به شمال و جنوب در سال ۱۹۶۲ سبب ازدحام و استقرار گروههای تروریستی و تکفیری مانند «القاعده» در جنوب این کشور شده که این امر به نوبه خود بی ثباتی و درگیریهای مزمن در یکی از مهمترین مسیرهای استراتژیک تجاری جهان منجر شده است.
از این منظر تقسیم یمن سبب شده تا بیشتر جمعیت ۲۸ میلیون نفری این کشور در بخشهای شمالی سرشار از منابع طبیعی، نفت، گاز، طلا و سایر منابع معدنی زندگی میکنند. یکپارچه شدن یمن در سال ۱۹۹۰ نیز نتوانست در پایان درگیریهای میان این دو بخش موثر باشد. چرا که سیاستهای نادرست دولت مرکزی علاوه بر این که با بی توجهی به اقتصاد بخش جنوبی و سرازیر شدن پول فراوان از سوی مراکز به اصطلاح خیریه عربستان به این منطقه به رشد گروههای تروریستی و شبه نظامی مانند القاعده دامن زد، سبب به حاشیه راندن گروههایی از ساکنان بخش شمالی شد. این گروهها که از نظر سیاسی و اقتصادی به حاشیه رانده شدند از داشتن حقوق ابتدایی مانند ساختن مدارس محروم شدند.
بیشتر بخوانید: همدستی فرانسه، انگلیس و آمریکا با عربستان در جنایات جنگی یمن
در ادامه این یادداشت آمده است، دولت دست نشانده یمن در نهایت در سال ۲۰۱۱ و در پی فراگیر شدن موج انقلابهای عربی سرنگون شد. اما این پایان ماجرا نبود؛ چرا که عربستان و امارات به عنوان به ترتیب حامیان دولت و گروههای شبه نظامی جنوب یمن مداخله در امور داخلی این کشور را آغاز کردند. فرصت حل و فصل این بحران در سال ۲۰۱۴ با مداخله ریاض و ابوظبی از دست رفته و این دو کشور در نهایت در سال ۲۰۱۵ تجاوز هوایی به این کشور را آغاز کردند.
مداخله و تجاوز این دو کشور امید برای آشتی ملی در یمن را از بین برد و این کشور را دچار بحرانی کرد که اکنون از آن به عنوان بدترین بحران بشردوستانه جهان یاد میشود. اکنون امارات با درک ناتوانی از پیروزی در این جنگ عقب نشینی از یمن را در دستور کار خود قرار داده است؛ اگرچه شبه نظامیان آموزش دیده و تجهیز شده این کشور همچنان در جنوب یمن حضور دارند. شمار زیادی از این گروهها با القاعده در ارتباط هستند. از سوی دیگر مداخلات عربستان تحت حمایت آمریکا نیز نتوانسته است به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد.
در مجموع مداخله این دو کشور در یمن به جای ایجاد ثبات، بی ثباتی را تضمین کرده است. ضمن این که فرصتی عالی برای تجدید حیات القاعده و سایر گروههای تروریستی فراهم کرده است. یمن اکنون بیش از هر زمان دیگری مملو از جنگ افزار است و بیش از هر زمان دیگری از گرسنگی رنج میبرد.
هورتون در پایان از سه گام اصلی برای پایان دادن به این جنگ چنین یاد میکند: نخست، خروج قدرتهای خارجی مانند عربستان و امارات از یمن و توقف تامین مالی و تسلیحاتی گروههای مختلف در جنگ، دو، پایان محاصره تحمیل شده به یمن توسط عربستان و امارات؛ این محاصره عامل اصلی ایجاد بحران بشردوستانه در یمن است و سه، تلاش جامعه بین المللی برای آغاز مجدد گفتگوهای ملی. در واقع باید گفت تنها راه رسیدن به صلح پایدار در یمن آشتی و شکل گیری دولت ملی است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *