عدم توجه به ساختارهای اجتماعی و سودمندی باورداشتهای دینی چالش اصلی است
مهراب صادق نیا عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگی میزان ضمن لزوم توجه به ساختارهای اجتماعی و سودمندی باورداشت های دینی گفت: وقتی درباره چالشهای دینداری در جامعه ایران صحبت میکنیم ابتدا باید منظورمان را از کلمه دین و دینداری روشن کنیم. منظورمان آگاهی و اطلاعات مذهبی است یا تجربه دینی به معنای مشارکت در مناسک و یا بینشهای مذهبی و منطقی که بر زندگی ما حاکم است؟ لذا بخشی از اختلافهایی که ما با هم داریم به خاطر این است که تعریف مان از معنای دین را مشخص نکرده ایم. من فکر میکنم جامعه ایران در شرایط فعلی ممکن است از حیث تجربه دینی و مشارکت در مناسک، دیندار تلقی شود، اما از حیث آگاهی مذهبی و بینش و منطق حاکم بر زندگی چالشهایی دارد.
این کارشناس علوم قرآنی در همین راستا ادامه داد: آموزش دین در جامعه امروز ما بیشتر متناسب با سبک جوامع سنتی است تا جوامع مدرن. در جوامع سنتی به دلیل اهمیتی که به کنشگران میدادند، کنشگران را به مذهب و مشارکت در آیینهای مذهبی و باورداشتهای دینی دعوت میکردند. تصور بر این بود به دلیل کیفیتی که جامعه سنتی دارد کنشگران بدون هیچ مشکلی به آنچه که آموزش میبینند ملتزم باشند و البته این گونه هم بود. اما در جوامع مدرن به دلیل اینکه ساختارهای اجتماعی مهمتر شده اند، تعلیم مستقیم افراد به تنهایی کافی نیست. یعنی اینکه ما کنشگران و افراد معمولی را دعوت کنیم که اخلاقی باشید یا فلان باورداشت را داشته باشید بدون اینکه از نظر اجتماعی زمینه داشتن آن باور ممکن باشد و یا این که مشارکت در آن آیین مذهبی یا تجربه آن موضوع دینی میسر باشد دیگر امکان پذیر نیست.
وی تصریح کرد: در جوامع مدرن ساختارها خیلی مهم شده اند. مثل اصناف، دانشگاه، مدرسه، ساختار بانک و ساختارهای مختلف اجتماعی دیگر. ما نمیتوانیم افراد را دعوت کنیم به مذهبی بودن بدون اینکه ساختار مناسب فراهم شود. در جوامع مدرن بیش از آنکه به افراد آموزش دهیم و افراد را تعلیم دهیم باید به فکر ساختارها باشیم. از نظر من مهمترین چالش همین است.
صادق نیا بیان کرد: نکته دیگر هم این است که در جامعه امروز سودمندی گزارهها خیلی مهمتر از درستی گزارهها هستند. تعلیم دین در جامعه امروز بیشتر مبتنی بر درستی گزاره هاست. یعنی ما مدام داریم جوانها و مردم را قانع میکنیم که این باورداشت درست است. مثلاً برای عقیده به حجاب، امامت، ولایت و ... دهها دلیل منطقی میآوریم. جامعه امروز بیشتر به دنبال سودمندی باورداشت هاست. نگاه اجتماعی امروز خیلی کارکردگرایانه است.
این کارشناس علوم قرآنی در پاسخ به این سوال که برخی اعتقاد دارند که یکی از اشتباهات ما این است که از ابتدا میخواهیم بایدها و نبایدهای فقهی را برای جوانان بگوییم. در حالی که اگر ابتدا زیباییهای عرفانی و معرفتی که در آیین ما وجود دارد را بیان کنیم و فقه را برای مرحله آخر بگذاریم بهتر نتیجه میگیریم اظهار کرد: اگر منظور شما از فقه به معنای اصطلاحی آن باشد شاید من با شما هم عقیده باشم. اما اگر منظور از فقه مشارکت در مناسک و تجربه دینداری باشد شاید بشود با فرمایش شما و یا دیدگاه این دسته از دوستان مخالفت کرد. بله من هم معتقدم اگر کسی به لحاظ نظری از حیث اعتقادی با دین ارتباطی برقرار نکند به دلیل این که زیباییهای دین را نداند و سازگاریهای دین با فطرت و به فرمایش امام رضا محاسن کلام اهل بیت را نداند، این آدم را خیلی سختتر بشود وادار کرد به حرف یک فقیه گوش دهد. این را قبول دارم.
صادق نیا خاطرنشان کرد: اما از آن طرف هم باید بدانیم که برای رسیدن به معارف کلام اهل بیت و زیباییهای دین و به آنچه که شما محاسن معارف دینی و شیعی از آن یاد میکنید تجربه دینی هم لازم است. به این معنا که من باید قرآن بخوانم و با قرآن مأنوس باشم تا بتوانم آن زیباییهایی که در قرآن است را بفهمم. باید تجربههای عرفانی و طهارت درون و مبارزه با نفس و پرهیز از گناه را داشته باشم تا بتوانم به آن محاسن برسم. از این منظر اگر بخواهیم نگاه کنیم به نظر من تجربه عملی دینی و التزام و باور به محاسن معارف شیعی یک نوع رابطه دیالکتیک با هم دارند. آن زیباییها را ما وقتی میفهمیم که یک تجربهای داشته باشیم. از طرفی هر چه آن زیباییها را بفهمیم تجربههای دینی ما عمیقتر و فراگیر خواهد بود.
انتهای پیام /