چرا رئیس توییتر تصمیم به استعفا گرفت؟
دیک کوستولو دارد بعد از پنج سال از مقام خود استعفا میدهد.
خبرگزاری میزان -
به گزارش گروه فضای مجازی ؛ کرج سا نوشت : وقتی یک شبکه اجتماعی تنها پیامهای خیلی کوتاه را مجاز میداند، خیلی نباید از کوتاه بودن بازه توجه بعضی از کاربرانش تعجب کرد. و دلیل استعفای دیک کوستولو هم همین است. او که ۵۱ سال دارد اعلام کرد که از ماه آینده دیگر مدیرعامل توییتر نخواهد بود.
او دستاوردهای زیادی در دوره پنج ساله تصدی خود داشت – توییتر، که حالا یک شرکت سهامی عام است، جای پای خود را در بسیاری از کشورهای دنیا محکم کرده. ثباتش در شبکه نسبت به قبل خیلی بیشتر شده. و هنوز هم بهترین جا برای دسترسی به خبرهای فوری در اینترنت است (البته وقتی واقعیت داشته باشد).
مشکلی که کوستولو نتوانست حل کند معمای جذب کاربران جدید بود. یا، حداقل، جذب کاربران جدید به اندازهای که سرمایهگذاران وال استریت را که برای پیشرفت حرص میزنند راضی نگه دارد.
و به گفته تحلیلگران، حتی کسانی که عضو میشدند هم دلایل کافی برای استفاده درازمدت از توییتر پیدا نمیکردند.
نکته قابل ملاحظه این است که خیلیها حتی زحمت توییت کردن هم به خود نمیدهند – بنا بر اظهارات گزارشی که پارسال منتشر شد ۴۴٪ کل کاربران توییتر حتی یک پیام هم توییت نکردهاند.
اعتمادی که از دست رفت
در این خلال رقیبانی چون فیسبوک با سرعت در حال پیشرفت بودند – رشد مناسبی داشتند و با خریدن شرکتهای دیگر محصول خود را تازه نگه میداشتند.
همین هفته بود که شاهد ارائه نسخهای از اُکولوس ریفت بودیم که برای عرضه به مصرفکنندگان آماده شده. این ابزارک که یک هدست واقعیت مجازی است سال گذشته به قیمت ۲ میلیارد دلار توسط فیسبوک خریداری شد – نوعی سرمایهگذاری در آینده ارتباطات انسانی که یک سر و گردن از همه طرحهای توییتر بلندپروازانهتر است.
البته باید اذعان کرد که توییتر شرکت کوچکتری است که میخواهد روی محصول اصلی خود تمرکز کند. ولی حتی در این وادی هم به مشکل برخورده و دارد در میان مخصوصا جوانترها از اسنپچت عقب میافتد؛ شبکهای اجتماعی که برای همرسانی مدتدار عکس از آن استفاده میشود و ابتدا برای فرستادن عکسهای شیطنتآمیز به دوستان معروف شد ولی حالا توانسته جایگاه خود را به عنوان محیطی سرخوش برای مراودات روزمره تثبیت کند.
همه اینها را که کنار هم بگذاریم متوجه میشویم که آینده خوبی در انتظار شرکتی که از راه تبلیغات کسب درآمد میکند نیست. با وجود تلاش زیاد این شرکت برای عرضه توییتهای تبلیغاتی، پولی که از این راه نصیبش شده هنوز خیلی کمتر از آن است که فعالیتهایش را سودآور کند.
به گفته ای مارکتر، ۷.۹۳٪ بازار ۱۴۵ میلیارد دلاری تبلیغات دیجیتال در سطح جهان در اختیار فیسبوک است. گوگل، که با فاصله زیاد بازیگر اصلی است، ۳۱.۴۲٪ بازار را در اختیار دارد.
سهم توییتر تنها ۰.۸۷٪ است.
بخشی از دلیل همان مشکل بازه توجه است – مردم به دفعات کافی به سایت سر نمیزنند.
قبلا توییتر این را با استفاده از معیار ”بازدید از تایملاین" میسنجید؛ محکی برای شمارش بازدیدهای کاربران و شمارش دفعاتی که تایملاین خود را تازه میکردند.
ولی نتایجی که به دست میداد مایه افسردگی بود. تعداد بازدید از تایملاین هم مثل تعداد کل کاربران به اندازه کافی افزایش نشان نمیداد. توییتر این معیار را از آخرین گزارش درآمدهایش حذف کرد و گفت که راه مطمئنی برای تشخیص میزان ارتباط با کاربران نیست.
اگر توییتر این حس را ایجاد میکرد که دارد با نوآوری خودش را از مخمصه بیرون میکشد اهمیت این مسائل کمتر میشد – ولی بعضی از سرمایهگذارانش دیگر اعتماد خود به رهبری کوستولو را از دست داده بودند.
‘من به توییتر ایمان دارم’
کریس ساکا، یکی از کسانی که در شرکت سرمایهگذاری کرده، به اندازهای دلواپس بود که ماه گذشته نگرانیهایش را در قالب یک نامه سرگشاده ۸٫۵۰۰ کلمهای منتشر کرد.
نامه را با ”من به توییتر ایمان دارم" آغاز کرده بود.
”شک ندارم که آینده موفقی در انتظار توییتر است و زندگی بدون آن برایم متصور نیست."
اما در ادامه نامه به چند مساله اشاره میکرد که به گفتهاش باید برطرف شود:
۱. ”جذب کاربران جدید متوقف شده."
۲. ”تقریبا یک میلیارد نفر توییتر را امتحان کردهاند ولی به استفاده از آن ادامه ندادهاند."
۳. ”بازاریابی مستقیم نتوانسته انتظارها را برآورده کند."
۴. ”از اعتماد وال استریت به تیم مدیریتی کاسته شده."
۵. ”توییتر در فروش پتانسیلهایش به سرمایهگذاران موفق عمل نکرده."
دومین مورد احتمالا از همه جالبتر است. شاید بخواهید بدانید که کدام خاصیت توییتر باعث میشود که مردم عضوش شوند ولی از آن استفاده نکنند؟
برای آنها که سالها است از توییتر استفاده میکنند، اضافه شدن تدریجی امکانات و کاربران قابل هضم و حتی لذتبخش بوده. ولی شاید برای یک فرد جدید مکانی گیجکننده باشد که پر است از خبرنگارانی که با کوچکترین اتفاقی فریاد ”فوری!!!" سر میدهند.
شاید خبرساز شدن توییتر در یک سال اخیر به خاطر اذیت و آزار کاربران – و البته طوفانهای مرتب توییتری که جمیع کاربران را از خشم منفجر میکند، آن هم به خاطر مسائلی که ظرف یک روز از یاد اکثر مردم میرود – باعث شده باشد که این شبکه اجتماعی دیگر محیط چندان جالبی برای سپری کردن اوقات نباشد.
یا شاید همانطور که کریس ساکا مینویسد مشکلات ریشهایتر از آن است که تصور میشود.
”چیزی که باعث میشود صدها میلیون نفر در توییتر نمانند اضطرابی است که از احساس موظف بودن به انتشار پیام در توییتر ناشی میشود. این شکایتی است که شرکت مدام میشنود، و هیچ شکی ندارم که شما هم از دوستانتان شنیدهاید."
توییتر کمیسیونی را به ریاست جک دورسی، بنیانگذار و مدیرعامل اجرایی موقت، تشکیل داده تا رئیس بلندمدت بعدی را انتخاب کند.
ری سلطان، که برای بازفید کار میکند، با فصاحت کامل بزرگترین وظیفه این کمیسیون را توصیف کرد.
”تکلیف مدیرعامل بعدی: پیدا کردن راهی برای توضیح دادن توییتر به انسانهای عادی."
او دستاوردهای زیادی در دوره پنج ساله تصدی خود داشت – توییتر، که حالا یک شرکت سهامی عام است، جای پای خود را در بسیاری از کشورهای دنیا محکم کرده. ثباتش در شبکه نسبت به قبل خیلی بیشتر شده. و هنوز هم بهترین جا برای دسترسی به خبرهای فوری در اینترنت است (البته وقتی واقعیت داشته باشد).
مشکلی که کوستولو نتوانست حل کند معمای جذب کاربران جدید بود. یا، حداقل، جذب کاربران جدید به اندازهای که سرمایهگذاران وال استریت را که برای پیشرفت حرص میزنند راضی نگه دارد.
و به گفته تحلیلگران، حتی کسانی که عضو میشدند هم دلایل کافی برای استفاده درازمدت از توییتر پیدا نمیکردند.
نکته قابل ملاحظه این است که خیلیها حتی زحمت توییت کردن هم به خود نمیدهند – بنا بر اظهارات گزارشی که پارسال منتشر شد ۴۴٪ کل کاربران توییتر حتی یک پیام هم توییت نکردهاند.
اعتمادی که از دست رفت
در این خلال رقیبانی چون فیسبوک با سرعت در حال پیشرفت بودند – رشد مناسبی داشتند و با خریدن شرکتهای دیگر محصول خود را تازه نگه میداشتند.
همین هفته بود که شاهد ارائه نسخهای از اُکولوس ریفت بودیم که برای عرضه به مصرفکنندگان آماده شده. این ابزارک که یک هدست واقعیت مجازی است سال گذشته به قیمت ۲ میلیارد دلار توسط فیسبوک خریداری شد – نوعی سرمایهگذاری در آینده ارتباطات انسانی که یک سر و گردن از همه طرحهای توییتر بلندپروازانهتر است.
البته باید اذعان کرد که توییتر شرکت کوچکتری است که میخواهد روی محصول اصلی خود تمرکز کند. ولی حتی در این وادی هم به مشکل برخورده و دارد در میان مخصوصا جوانترها از اسنپچت عقب میافتد؛ شبکهای اجتماعی که برای همرسانی مدتدار عکس از آن استفاده میشود و ابتدا برای فرستادن عکسهای شیطنتآمیز به دوستان معروف شد ولی حالا توانسته جایگاه خود را به عنوان محیطی سرخوش برای مراودات روزمره تثبیت کند.
همه اینها را که کنار هم بگذاریم متوجه میشویم که آینده خوبی در انتظار شرکتی که از راه تبلیغات کسب درآمد میکند نیست. با وجود تلاش زیاد این شرکت برای عرضه توییتهای تبلیغاتی، پولی که از این راه نصیبش شده هنوز خیلی کمتر از آن است که فعالیتهایش را سودآور کند.
به گفته ای مارکتر، ۷.۹۳٪ بازار ۱۴۵ میلیارد دلاری تبلیغات دیجیتال در سطح جهان در اختیار فیسبوک است. گوگل، که با فاصله زیاد بازیگر اصلی است، ۳۱.۴۲٪ بازار را در اختیار دارد.
سهم توییتر تنها ۰.۸۷٪ است.
بخشی از دلیل همان مشکل بازه توجه است – مردم به دفعات کافی به سایت سر نمیزنند.
قبلا توییتر این را با استفاده از معیار ”بازدید از تایملاین" میسنجید؛ محکی برای شمارش بازدیدهای کاربران و شمارش دفعاتی که تایملاین خود را تازه میکردند.
ولی نتایجی که به دست میداد مایه افسردگی بود. تعداد بازدید از تایملاین هم مثل تعداد کل کاربران به اندازه کافی افزایش نشان نمیداد. توییتر این معیار را از آخرین گزارش درآمدهایش حذف کرد و گفت که راه مطمئنی برای تشخیص میزان ارتباط با کاربران نیست.
اگر توییتر این حس را ایجاد میکرد که دارد با نوآوری خودش را از مخمصه بیرون میکشد اهمیت این مسائل کمتر میشد – ولی بعضی از سرمایهگذارانش دیگر اعتماد خود به رهبری کوستولو را از دست داده بودند.
‘من به توییتر ایمان دارم’
کریس ساکا، یکی از کسانی که در شرکت سرمایهگذاری کرده، به اندازهای دلواپس بود که ماه گذشته نگرانیهایش را در قالب یک نامه سرگشاده ۸٫۵۰۰ کلمهای منتشر کرد.
نامه را با ”من به توییتر ایمان دارم" آغاز کرده بود.
”شک ندارم که آینده موفقی در انتظار توییتر است و زندگی بدون آن برایم متصور نیست."
اما در ادامه نامه به چند مساله اشاره میکرد که به گفتهاش باید برطرف شود:
۱. ”جذب کاربران جدید متوقف شده."
۲. ”تقریبا یک میلیارد نفر توییتر را امتحان کردهاند ولی به استفاده از آن ادامه ندادهاند."
۳. ”بازاریابی مستقیم نتوانسته انتظارها را برآورده کند."
۴. ”از اعتماد وال استریت به تیم مدیریتی کاسته شده."
۵. ”توییتر در فروش پتانسیلهایش به سرمایهگذاران موفق عمل نکرده."
دومین مورد احتمالا از همه جالبتر است. شاید بخواهید بدانید که کدام خاصیت توییتر باعث میشود که مردم عضوش شوند ولی از آن استفاده نکنند؟
برای آنها که سالها است از توییتر استفاده میکنند، اضافه شدن تدریجی امکانات و کاربران قابل هضم و حتی لذتبخش بوده. ولی شاید برای یک فرد جدید مکانی گیجکننده باشد که پر است از خبرنگارانی که با کوچکترین اتفاقی فریاد ”فوری!!!" سر میدهند.
شاید خبرساز شدن توییتر در یک سال اخیر به خاطر اذیت و آزار کاربران – و البته طوفانهای مرتب توییتری که جمیع کاربران را از خشم منفجر میکند، آن هم به خاطر مسائلی که ظرف یک روز از یاد اکثر مردم میرود – باعث شده باشد که این شبکه اجتماعی دیگر محیط چندان جالبی برای سپری کردن اوقات نباشد.
یا شاید همانطور که کریس ساکا مینویسد مشکلات ریشهایتر از آن است که تصور میشود.
”چیزی که باعث میشود صدها میلیون نفر در توییتر نمانند اضطرابی است که از احساس موظف بودن به انتشار پیام در توییتر ناشی میشود. این شکایتی است که شرکت مدام میشنود، و هیچ شکی ندارم که شما هم از دوستانتان شنیدهاید."
توییتر کمیسیونی را به ریاست جک دورسی، بنیانگذار و مدیرعامل اجرایی موقت، تشکیل داده تا رئیس بلندمدت بعدی را انتخاب کند.
ری سلطان، که برای بازفید کار میکند، با فصاحت کامل بزرگترین وظیفه این کمیسیون را توصیف کرد.
”تکلیف مدیرعامل بعدی: پیدا کردن راهی برای توضیح دادن توییتر به انسانهای عادی."
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *