چرا حضور در خلیج‌فارس برای انگلیس گران تمام می‌شود؟

15:41 - 06 شهريور 1398
کد خبر: ۵۴۵۳۶۱
تنش‌ها در تنگه هرمز و تلاش برخی کشور‌ها برای حفظ امنیت آبراهه هرمز چالش‌های ناوگان دریایی این کشور‌ها بویژه انگلیس را بیش از پیش نمایان می‌کند.

چرا حضور در خلیج‌فارس برای انگلیس گران تمام می‌شود؟به گزارش گروه فضای مجازی،"نیک چایلدز" عضو ارشد اندیشکده انگلیسی و پرنفوذ موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک در مطلبی با عنوان «تنش‌های تنگه هرمز چالش‌های توانمندی‌های دریایی را برجسته می‌کند» افزود: فشار سیاسی برای پاسخ به امنیت دریایی در تنگه هرمز باعث افزایش بحث در انگلستان در مورد بزرگی نیروی دریایی سلطنتی شده است.

وی توضیح می‌دهد که این مساله چالش‌ها و کمبود‌های نیروی دریایی انگلستان و قابلیت رشد مجدد آن در کوتاه مدت را روشن کرده است.

چایلدز در ادامه مطلب خود تصریح می‌کند: در ۱۲ آگوست (مرداد ماه)، ناوچه سلطنتی "اچ ام اس کنت" از پایگاه دریایی "پورتسموث" (شهری بندری در جنوب انگلیس) و در راستای آخرین تلاش‌های بریتانیا، در میانه تنش‌ها با ایران، اعلام کرد که حضور خود را در تنگه هرمز افزایش می‌دهد. ناگفته نماند تنش‌ها در تنگه هرمز سبب بالا گرفتن بحث در انگلستان شده که آیا نیروی دریایی سلطنتی بیش از اندازه ناچیز است و اینکه آیا راه حل کوتاه مدتی وجود دارد یا نه.

دشواری‌هایی که انگلیس و ایالات متحده در واکنش به تحرکات بین المللی در مورد نگرانی‌های امنیتی در تنگه هرمز تجربه کرده اند، همچنین چالش‌های قابلیت‌های دریایی شرکت کنندگان در این برنامه امنیتی را بیش از پیش نشان می‌دهد. در این میان می‌توان به چند نکته اشاره کرد:

کاهش اندازه ناوگان

از بعضی جهات، رویداد‌های اخیر نشان داده که نیروی دریایی سلطنتی حتی با وجود منابع محدود خود همچنان چابک و پاسخگو است و توانایی استقرار جهانی را حفظ می‌کند.

با این وجود، بررسی‌های موسسه مطالعات بین المللی و استراتژیک نشان می‌دهد که در جریان جنگ نفتکش‌ها در اواخر دهه ۸۰ میلادی، نیروی دریایی سلطنتی قادر به فراخوان ۴۹ ناوشکن و ناوگان بود. حال آنکه این تعداد اکنون به ۱۹ فروند کاهش پیدا کرده است.

نیروی دریایی سایر کشور‌های غربی هم روند نزولی مشابهی را تجربه کرده اند، در حالیکه در همین مدت توانایی‌های جنگی نامتقارن و سایر قابلیت‌هایی که ایران می‌تواند برای تحمل آن در دریا و در خلیج فارس تحمل کند، بطور قابل توجهی جامع‌تر و چالش برانگیزتر شده است.

آخرین بحث در انگلستان در مورد بزرگی نیروی دریایی سلطنتی، جدیدترین نمونه از دشواری پاسخ به کمبود‌های نیروی دریایی و قابلیت رشد مجدد در کوتاه مدت را نشان می‌دهد.

این امر بویژه در مورد قدرت‌های با بزرگی متوسط ​​مانند انگلیس صادق است؛ کشوری که آشفتگی بحرانی در آن تنها منوط به تاسیسات دفاعی نمی‌شود و صنایع را هم در بر می‌گیرد.

حتی اگر بودجه بیشتری هم به سرعت در دسترس قرار گیرد، لزوماً هیچ پاسخ سریع یا آسانی برای این چالش وجود ندارد. در مورد نیروی دریایی سلطنتی، به تازگی تعدادی کشتی کنار گذاشته شده وجود دارد، اما بازگرداندن آن‌ها به خدمت می‌تواند چالشی دیگر یعنی پرسنل آموزش دیده کافی برای خدمه آن را بروز دهد.

قابلیت رشد مجدد

پیشتر یک روش کلاسیک برای افزایش سریع سطح نیرو، تعمیر ناوگان قدیمی و بازگرداندن آن به خدمت عنوان ناوگان جدید بود.

اما این امر نیازمند تعمیر در بخش ساخت کشتی و همچنین ذخایر خدمات پشتیبانی برای خدمه دارد؛ بنابراین شکاف موجود در میان کشتی‌های جنگی بریتانیا به این معنی است که سریع‌ترین پلتفرم جدید به احتمال زیاد تا سال ۲۰۲۳ در دسترس خواهد بود و این در حالیست که بسیاری از لاشه‌های موجود نیروی دریایی فراتر از مدت زمان برنامه ریزی شده مورد استفاده قرار گرفته اند.

از قضا، انگلیس دو برنامه ناوچه جدید را هم در دستور کار دارد که این امر هم نیازمند بودجه اضافی است و در بهترین حالت در میان مدت نتیجه بخش خواهد بود.

در هر صورت نیروی دریایی سلطنتی در حال استقرار ناوگان جدید در خلیج فارس به عنوان روشی برای افزایش دسترسی عملیاتی و توسعه فناوری‌های جدید مانند سیستم‌های از راه دور است.

اما همه این‌ها ضرورت تخصیص منابع بیشتر را بارز می‌کند.

همکاری بین المللی

از طرفی برای مقابله با کمبود منابع در توسعه ناوگان دریایی می‌توان بر افزایش مشارکت بین المللی تاکید کرد.

با این حال، آخرین تنش‌های هرمز فرضیاتی را در مورد میزان آمادگی ایالات متحده برای رهبری یک ائتلاف امنیتی و دنباله روی دیگر کشور‌ها به دلیل اختلاف بر سر سیاست‌های کلی در قبال ایران، به چالش کشیده شده است.

هم بریتانیا و هم ایالات متحده از شرکت نکردن دیگر کشور‌های اروپایی در ائتلاف دریایی برای تامین امنیت تنگه هرمز نگران هستند، این در حالیست که کشور‌های آسیایی به دلیل وارد کردن نفت از این آبراهه بین المللی (تنگه هرمز) در این چارچوب امنیتی قرار گرفته اند.

کشور‌های اروپایی برای مأموریت ضد دزدی دریایی از سوی سومالی از سال ۲۰۰۸ نیرو‌های دریایی خود را بسیج کردند، هرچند این ناوگان اکنون بسیار کاهش یافته است.

اما باید تاکید کرد تهدید ناشی از دزدی دریایی سومالی متفاوت از تهدیدی است که ایران اکنون مطرح کرده است. از سوی دیگر همانگونه که در بالا اشاره شد، هرچند کشور‌های آسیایی ظرفیت قابل توجهی را نشان می‌دهند، اما برای بسیاری از این کشورها، محدودیت‌ها و ملاحظات سیاسی بیش از هرچیز دیگر برای حضور در این ائتلاف تاثیرگذار است. به عنوان مثال چین دارای توانایی قابل توجهی در ناوگان دریایی خود است، اما به نظر می‌رسد مشارکت آن در یک ائتلاف امنیتی بسیار اندک باشد.

حال آنکه فشار سیاسی تا چه اندازه سبب تقویت و پایداری نوعی پاسخ دریایی و امنیتی در تنگه شود، به طور قطع این امر به چگونگی بروز تنش‌ها بستگی دارد.

علاوه بر این، چه انگلیس در این ائتلاف امنیتی حضور داشته باشد و چه دیگر کشور‌های دارای ظرفیت بالقوه و همچنین با در نظر گرفتن هرگونه نارسایی احتمالی در مورد سیاست‌ها و راهبرد کلی در قبال ایران، این حقیقت را باید بپذیریم که تنها بازیکنی که هنوز قادر به ارائه وسعت و مقیاس توانایی خود برای واکنش به هرگونه ناامنی در خلیج فارس است، آمریکا است.

مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک، یک مؤسسه پژوهشی (اندیشکده) بریتانیایی در حوزه روابط بین‌الملل است.

مقر آن از سال ۱۹۹۷ در لندن بوده و شاخص جهانی گو تو تینک تنک در سال ۲۰۱۷ این مؤسسه را در سطح جهان در رتبه دهم قرار داده است.

در سال ۲۰۱۶ گاردین گزارش داد که پس از دریافت سری ۲۵ میلیون دلار از سوی یک عضو خانواده سلطنتی بحرین، استقلال این مؤسسه در خطر افتاده است.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *