شرح زندگی محمد بن زکریای رازی
به گزارش گروه فضای مجازی،محمد بن زکریای رازی در نیمه دوم قرن سوم و قرن چهارم میزیست. در ری زاده شد و دوران کودکی تا جوانی را در این شهر گذراند. در جوانی عود مینواخت و شعر میگفت و بعدها به کیمیاگری روی آورد. گفته میشود که چشم او بر اثر کار با مواد تند و تیزبو آسیب دیده و به دنبال درمان این موضوع بوده که به پزشکی روی آورده است.
در کتابهای مورخان اسلامی آمده که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموخته است. او مدتی نامعلوم در آنجا اقامت گزیده و به تحصیل علم میپردازد٬ سپس ریاست بیمارستان عضدی را بر عهده گرفته است. رازی پس از مرگ معتضد، خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهدهدار ریاست بیمارستان ری شد. او تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود.
رازی در پایان عمر نابینا شد که درباره علت آن روایتهای زیادی وجود دارد؛ ابوریحان بیرونی علت کوری او را کار با مواد شیمیایی از جمله بخار جیوه میداند. وی در ری وفات یافت و محل آرامگاهش نیز نامعلوم است.
رازی و طبابت
رازی، برخلاف بسیاری از پزشکان که بیشتر مایل به درمان پادشاهان و اُمرا و بزرگان بودند، با مردم عادی بیشتر سروکار داشت. از نظر او یک پزشک باید دارای صفات ویژهای میبود. وی همچنین درباره افراد کمسواد که خود را طبیب مینامیدند، افشاگریهای متعددی انجام داده و به همین سبب مخالفانی داشته است.
رازی از اولین افرادی است که بر نقش خوراک در تندرستی و درمان پافشاری بسیار دارد. او کتابی درباره خوراک به نام «منافعالاغذیه و مضارها» نوشته است که یک دوره کامل بهداشت خوراک به حساب میآید و در آن به خواص گندم و حبوبات، خواص و ضررهای انواع آبها و شرابها و مشروبات غیرالکلی٬ گوشتهای تازه و خشک و ماهیها اشاره شده است. فصلی از این کتاب نیز به هضم غذا٬ ورزش و پرهیزهای غذایی و مسمومیتها اختصاص دارد.
وی نخستین کسی است که تشخیص تفکیکی بین آبله و سرخک را بیان داشته و در کتاب "آبله و سرخک" خود به تدابیری در خصوص جلوگیری از عوارض این دو بیماری پرداخته است.
زکریای رازی اسراف در دارو را بسیار مضر میداند و معتقد است مداوا باید تا حد امکان با غذا و در غیر اینصورت نیز با داروی منفرد و ساده و در نهایت با داروی مرکب انجام شود. این جمله به او منسوب است که «هرگاه طبیب موفق شود بیماریها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیده است.» جرج سارتن٬ پدر تاریخ علم ٬از زکریای رازی به عنوان بزرگترین پزشک ایران و جهان اسلام در زمان قرون وسطی نام میبرد.
رازی و علم شیمی
عمده تأثیر رازی در شیمی، طبقهبندی او از مواد است. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد. چنانچه او از دیدگاه مراحل بعدی علم (بعد از کیمیاگری) در نظر گرفته شود، میتوان او را یکی از بنیانگذاران علم شیمی به حساب آورد.
چنانکه میدانیم رازی قبل از طب به کیمیا مشغول بود و اطلاعات زیادی درباره مواد داشتهاست؛ از جمله آن که مواد را به دو دسته فلز و شبه فلز (به گفته او جسد و روح) تقسیم میکند و نیز اولین کسی است که استحالات شیمیایی را وارد طب کردهاست.
کشفهای بسیار به رازی نسبت داده میشود، از جمله آنها میتوان به الکل، اسید سولفوریک، اسید کلریدریک، استات مس یا زنگار که در شستوشوی زخمها مورد استفاده بود، اکسید آرسنیک یا مرگ موش، اسید سیتریک و داروهای سمی آلکالوئیدی اشاره کرد.
رازی و فلسفه
رازی را میتوان برجستهترین چهره خردگرایی و تجربهگرایی در فرهنگ ایرانی دانست. وی در فلسفه به سقراط و افلاطون متمایل بود و تأثیراتی نیز از افکار هندی و مانوی در فلسفه او به چشم میخورد. با این حال عقاید خاص خود را داشت و هرگز تسلیم افکار مشاهیر نشد؛ بلکه اطلاعات پیشینیان را مورد مشاهده و تجربه قرار میداد و سپس نظر و قضاوت خود را بیان میکرد.
در نظر او جهان جایگاه شر و رنج است؛ اما تنها راه نجات، عقل و فلسفه است. در فلسفه اخلاق رازی مسئله لذت و رنج اهمیت زیادی دارد؛ از دید او لذت امری وجودی نیست، بلکه راحتی از رنج است و رنج نیز خروج از حالت طبیعی بهوسیله امری اثرگذار است. در نتیجه اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حالت طبیعی شود، لذت ایجاد میکند. او همچنین معتقد بود یک پزشک برجسته باید فیلسوف نیز باشد.
استادان و شاگردان
مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق استادان رازی را سه تن یاد کردهاند: ابن ربن طبری که استاد رازی در طب بوده است، ابوزید بلخی که به او فلسفه آموخته و ابوالعباس محمد بن نیشابوری که استاد وی در حکمت مادی (ماتریالیستم) یا گیتیشناسی بوده است. از این نامها به عنوان شاگردان رازی یاد شدهاست: یحییبن عدی، ابولقاسم مقانعی، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسفبن یعقوب، محمدبن یونس و ابولحسن طبری.
آثار
ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب رازی ۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در مافوقالطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات و ۱۰ کتاب در فنون مختلف را به رازی نسبت داده است که در نهایت مجموع آنها ۱۸۴ جلد کتاب است. همچنین محمود نجمآبادی، استاد دانشگاه تهران نیز در کتابی به نام مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی که در سال ۱۳۳۹ نوشته شده، تعداد آثار رازی را ۲۷۱ اثر عنوان کرده است.
کتابهای "الحاوی" ٬"الکناش المنصوری"٬ "المرشد"٬ "من لایحضره الطبیب"٬ "الحدری و الحصه"٬ "دفع مضارالتغذیه" و "الابدال" از جمله مهمترین آثار رازی به شمار میآیند.